مدرسه تعلیم و تربیت‏



اهمیت علم و دانش

من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن

علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد

ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل می‌شود و علم بی‌عمل بکار نیاید.

و حق تعالیم در کلام خود فرموده

فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14

بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!

توضیح : بدانید که آن چه اول فرموده‌اند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که می‌فرماید نیست هیچ معبودتی مستحق پرستش الا ذات الله تعالی

ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنانکه  در کلام خود فرموده :

والله علیم بذات الصدور»

پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنه‌تر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.

وم فراگیری علم

همچنان که فرموده طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه».

هر که از تحصیل آن غافل شود در بادیة ضلالت و جهالت سرگردان گشته در مرتبة اولئک اصحاب الجحیم» بماند و آنچه فرض است آن علم عباد است تا آن که بنده کاری که کند، از روی دانش بکند، تا فردا دستگیر باشد و رنج او ضایع نشود.

در این مقام تمثیلی بیاوریم:

اهمیت حضور در مجالس علم

آورده‌اند که در زمان خلفای بنی عباس مردی بود که پیر و ضعیف گشته و با خلیفه قرابتی داشت و گاهی آن مرد به مجلس درس حاضر می شد و از مسائل عبارات می پرسید تا چند روز بر این بگذشت آن مرد از دنیا رفت یکی از مشایخ آن عصر او را در خواب دید از او احوال پرسید؟ گفت:

ای برادر چون من را در حسابگاه حاضر کردند خطاب رسید به دو زخم برند به سبب مجالست و مصاحبت با خلفا!

ضرورت و وم آموزش علم

حضرت رسول(ص) فرموده: بیاموزید مردمان را علم، اگر چه یک مسئله باشد که بهتر بود و شما را از دنیا و هر چه در دنیا است

اگر بینی که نابینا و چاه است  ** اگر خاموش بنشینی گناه است

صائب تبریزی

وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)

و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و اینها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود

بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش  ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش

سعدی

فضیلت علما و دانشمندان

در این مقام حکایتی بیاوریم:

آورده‌اند که یکی از علمای مرتاض که از اهل کشف بود به درب مسجدی رفت و شیطان را دید که ایستاده پا را درون مسجد می گذارد و باز بیرون می‌آورد! گفت:

ای ملعون چه می کنی و این جا چه می خواهی؟ گفت:

در این مسجد جاهلی نماز می گذارد و عالمی در خواب است من قصد نماز آن جاهل که می کنم هیبت آن عالم مانع می‌شود و نمی‌گذارد!

حضرت رسول(ص) فرموده نوم العالم خیر من عبادة جاهل»

پس ای عزیز سعی باید کرد خود را از تاریکی جهل به روشنائی علم رساند.

و بباید دانست که حق تعالی هر یکی را به زبان مختلف فرستاده تا هر قومی به لغتی عالم و دین و آئین خود را بدانند چرا که هیچ کس از مادر فاضل متولد نشده چنان که حق تعالی فرموده والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا» یعنی بیرون آوردیم شما را از شکم‌های مادران شما در حالتی که هیچ نمی دانستید، و دادیم به شما گوش شنوا و چشم بینا و دل دانا تا شکر این نعمت‌ها کنید و کتاب‌ها و پیغمبران فرستادیم و علماء به نیابت پیغمبران نصب کردیم تا علم دین به شما رسانند چون شما تقصیری کنید در طلب علم هر آینه بازخواست از شما خواهد بود آنگاه کرا طاقت و تاب عتاب باشد

ـ حضرت رسول(ص) فرمود بروید در راه علم اگرچه از راه دریا باشد

ـ و نیز فرمود هر گاه یک مسئله از علم یاد گیرید از عبادت شصت ساله بهتر است.

پس در بیان فضیلت علم ، عالم و زاهد و جاهل عابد و جهل زاهد تمثیلی بیاوریم:

برتری عالم بر زاهدجاهل

آورده‌اند که پادشاهی بود که پیوسته پیروی علماء می‌کرد و مرید ایشان بود، وزیری داشت که مرید مشایخ بود و گوشه نشینی اختیار کرده بود و همیشه در این باب میان او و پادشاه گفتگو بود، پادشاه خواست به دلیل وزیر را اام نماید.

شبی او را طلبید و هر دو جامة درویشان پوشیدند و به در خانة یکی از علماء رفتند و از راه بام به خانة او درآمدند و آواز دادند به نام خودش و پدرش، آن مرد عالم برخاست و به بام رفت دو مرد خرقه پوش درویش دید هر دو او را سلام کردند و گفتند ما دو فرشته ایم که از جانب حق تعالی به تو وحی آورده‌ایم که پیغمبر این عصر خواهی بود بشارت باد تو را!.

آن عالم چون این سخنان بشنید برآشفت و گفت استغفرالله شما شیطانید می‌خواهید مرا فریب دهید ای ملعونان جاهل مگر شما حدیث لا نبی بعدی» نشنیده‌اید و به گوش شما نرسیده که حضرت رسول(ص) فرموده مه من خاتم النبیینم به موجب آیة شریفه (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین)؟

ای دروغگویان از پیش من دور شوید که دیدن روی شما ظلمت بار می آورد! این بگفت و پشت برایشان کرد و برفت،.

شاه به وزیر گفت نور علم را دیدی؟

حق تعالی علم را به بینایان تشبیه کرده و در قرآن فرموده:

افمن یعلم انما انزل بعلم الله کمن هو اعمی انما یتذکر اولو الالباب»

و در جای دیگر فرموده و ما یستوی الاعمی و البصر»

یعنی کور و بینا برابر نیستند

ـ در جای دیگر فرموده:

واتبعوا النور الذی انزلنا».

و همچنین مثل زده‌اند علماء را به زنده و جاهل را به مرده.

پس از پشت بام فرود آمدند پادشاه با وزیر گفت بیا تا به نزد زهاد و عابدان جاهل رویم آنگاه به در خانة یکی از آن‌ها که وزیر مرید و معتقد او بود رفتند و به وسیلة نردبان به پشت بام خانقاه رفتند و گفتند ای فلان بن فلان بیا تا مژدة خوبی بتو بدهیم!

زاهد بالا رفت ایشان بر او سلام کرده و همان کلمات را به او گفتند، زاهد گفت خوش آمدید صفا آوردید مدتی است که من منتظر شما و این پیغام بودم! پس ایشان را تواضع بسیار کرده خوشحال شد که پیغمبر می‌شود!

پس از آن جا فرود آمدند شاه به وزیر گفت: دیدی در میان این دو طایفه چقدر فرق است؟

روز دیگر پادشاه وزیر را نزد زاهد فرستاد تا حالش را معلوم کند چون وزیر به خانه زاهد رفت دید که زاهد غرور و نخوتی به هم رسانیده و حرمت وزیر را مثل سابق بجا نیاورد! چون مجلس خلوت شد زاهد سر بگوش وزیر گذاشته احوالات خود را به وزیر گفت! وزیر خندید و از آن جا بیرون آمد و دانست که اصل ایمان و خداشناسی به علم است.

اهمیت و برکات خدمت به دین

چون این خطاب شنیدم خود را مستحق عذاب دیدم عرض کردم الهی من از استاد خود شنیدن که به وسائط از حضرت رسول(ص) نقل کرد که هر مسلمانی که موی در مسلمانی سفید کرده باشد و برای مسئله دینی پیش یکی از علما رود من آتش جهنم بر وی حرام گردانم خطاب آمد او را به برکت علم و صحبت علما و مجالست با ایشان بخشیدم.

اینست خاصیت علم تا بدانی صحبت با علما و اهل علم چقدر اثر دارد.

نتیجه هدایت و ارشاد

در باب نیز حیایتی بیاوریم:

آورده‌اند که یکی از علماء پسری داشت و در حق او سعی بسیار کرد و آن پسر در جمیع علوم ماهر شده بود پس در ایام شباب یکی از جوانان به او انس گرفته با هم دوستی و اختلاط می‌کردند تا آن که فسق آن فاسق به او سرایت کرده به شرب خمر افتاد و مردم هر چه او را نصیحت نمودند اثر نگرد چون پند و نصیحت به او درگیر نشد پدرش را از قضیه آگاه کردند؛ او را طلبید و گفت چون موعظه در تو به هیچ قسم اثر نمی‌کند پس بهتر آنست که از من جدا شوی و سفر اختیار کنی که من از طعن مردم به تنگ آمده‌ام و تو حیا نمی‌کنی! پس جزئی خرجی به او داد و او را از خانه بیرون کرد تا

رنج غربت و محنت بکشد و از خامی جوانی بدر آید و پخته و کامل گردد و از فسق و فجور بازگشت نموده از آن جهل باز آید، پسر از وطن بیرون رفت بعد از چند روزی به شهری رسید و خرجی او تمام شده بود در آن شهر غریب و بینوا مانده تشنه و گرسنه خوابید و در آخر شب بیدار شد و بر حال خود بسیار گریست چون روز شد از مسجد بیرون آمد دید که مردم آن شهر از کوچک و بزرگ عزم بیرون شهر می‌کنند از یکی پرسید این مردم به کجا می روند؟ گفت در بیرون شهر زاهدی هست که صومعة دارد و گوشه نشین است و هر ماه یک بار از صومعه بیرون می آید و در حق مردم دعا می‌کند و همة مردم در آنجا جمع می‌شوند و خیرات بسیار می‌کنند و آن زاهد باز به خلوت می رود تا ماه دیگر؛ آن جوان همراه جماعت افتاد که شاید در آن جا چیزی به دست آورد چون به صومعه رسید به او نیز چیزی از خیرات دادند، دید عابد از صومعه بیرون آمد و در حق مردم دعا کرد باز به خلوت رفت، پس آن مردم همه رفتند و او در آن جا توقف نمود، چون شب شد آن عابد از صومعه بیرون آمد دید جوانی نشسته گفت تو کیستی قاعده نیست کسی در این جا بماند؟ گفت غریبم امروز به منزل رسیدم و به دیدار شما مشرف شدم و کسی را در این شهر نمی‌شناسم و راه به جائی نمی برم اگر اجازتی باشد چند روزی در خدمت شما باشم شما از برکت شما در فیضی بروی من گشوده گردد که مردی هستم طالب علم و کار دیگر از من برنمی‌آید؛ عابد چون گفتگوی او را استماع نمود سری به خود فرو برد که آیا او را در صومعه بگذارم یا نه آن جوان عابد را خاموش دید شروع کرد به آواز حزین عشری از قرآن را بخواند؛ عابد هرگز به آواز خوش قرآن نشنیده بود او را حالتی دست داد پیشرفت و او را در بغل کشید و چشمش را ببوسید و او را گرفته بدرون صومعه برد و به صحبت مشغول شدند اختلاط ایشان موافق افتاد و آن جوان دید که یک چشم خودم را عابد بسته و اصلاً نمی گشاید! احوال پرسید که ای شیخ چشم تو را چه رسیده؟ گفت چون ترک دنیا و مافیها کرده‌ام زیادتی و اسراف نمی‌کنم هر جا کار نمی آید آن را ترک کرده‌ام چون از یک چشم کار ما راست می آید چرا اسراف کنیم آن چشم دیگر را محو کرده‌ام!

جوان گفت: چگونه محو کرده‌ای؛

گفت قطران چسبانیده‌ام تا محو شود جوان فهمید که عابد جاهلست و چیزی نفهمیده است تبسم کرده حیران شدا پس با خود گفت که زاهد با این جهل

و نادانی مردم را فریب داده و دکان بر خود چیده همة خلق این شهر را مرید خود کرده پس از ساعتی پرسید یا شیخ چند سال است که چنین کرده‌ای گفت شاید ده سال باشد گفت در این مدت تو را جنابت روی نداده است گفت بسیار گفت که در وقت غسل کردن آن چشم را می گشودی یا نه گفت نه گفت یا شیخ به حکم شرع در این مدت از جنابت در نیامده‌ای نماز تو درست نیست و قضای نمازهای این مدت بر تو واجب است پس به دلیل علم خاطر نشان او کرد عابد دانست که او راست می گوید پس چشم خود را گشود و به نماز مشغول شد.

نتیجه هدایت جاهل

َ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا مائده 32

هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.

در همان شب حضرت رسول(ص) را در خواب دید که فرمود: یا فلان حق تعالی گناهان تو را بخشید و توبة تو قبول شد از برای همین یک مسئله که به عابد آموختی اکنون به پاداش آن در دنیا از دنیا مالی به تو دادیم در حجره همین عابد فلان مکان گنج مدفون است بردار و پیش پدر خود برو که در حق تو دعا کرد و به درجة قبول افتاد از برکت این مسئله که به این عابد آموختی دنیا و آخرت تو معمور شد چون از خواب بیدار شد عابد را آگاه کرد عابد شکر حق تعالی به جای آورده و گنج را تسلیم آن جوان کرد و دیناری از آن تصرف ننمود پس آن جوان او را وداع کرده و با سامان تمام پیش پدر رفت.

پس ای عزیز بدان که یک مسئله از علم دین نتیجه دارد از این رو، می باید که آدمی دایم طالب علم باشد و به دیگران نیز بیاموزد. اگرچه عمرش به آخر رسیده باشد.

و نکته پایانی را نیز به خاطر بسپارید که آموزش حتما مؤثر خواهد بود، البته به کم با کیفیت، باید قانع بود.

اثر پذیری و اثر گذاری

در این مقام داستان تاریخی لطیفه مانندی را بخوانید:

اول ارائه طرح بعد تقاضا

چرا عمر بن عبدالعزیز، لعن على (ع) را قدغن کرد؟

وقتى که معاویه روى کار آمد و بعد از شهادت امام على (ع) در سال 40 هجرت، زمام حکومت جهان اسلام را به دست گرفت، آن قدر نسبت به امام على (ع) دشمن کینه توز بود که دستور داد، سبّ و لعن على (ع) را در همه جا، حتّى در خطبه هاى نماز جمعه و در قنوت نماز، جزء برنامه مذهبى قرار دهند، این کار زشت حدود شصت سال، رائج و سنّت گردید، خلفاى جور و وعّاظ السلاطین از هر سو به این کار دامن مى زدند. تا این که بسال 99 هجرى، پس ‍از مرگ سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، به عنوان هشتمین خلیفه اموى، روى کار آمد، او بر خلاف روش خلفاى بنى امیّه، شیوه نیکى براى خود برگزید، و دست به اصلاحات کلى زد، از کارهاى نیک او این که سبّ و لعن على (ع) را که برنامه مذهبى و رائج مسلمین اهل تسنّن شده بود، قدغن کرد، و به فرمان او در نماز و خطبه ها به جاى سبّ على (ع) این آیه را مى خواندند : ربّنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان . :‍ پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز. ( 10) و یا این آیه را مى خوانند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان . : خداوند به عدالت و نیکوکارى فرمان مى دهد. (نحل 90) عمر بن عبدالعزیز انگیزه و علت قدغن کردن سبّ و لعن على (ع) را چنین بیان کرد : من در کودکى به مکتب مى رفتم، معلّم من از فرزندان عتبة بن مسعود بود، روزى معلّم از کنار من گذشت، من با کودکان هم سن خود بازى مى کردیم و على (ع) را لعن مى نمودیم، معلّم بسیار ناراحت شد و آن روز مکتب را تعطیل کرد و به مسجد رفت، من نزد او رفتم، که درس خود را براى او بخوانم، تا مرا دید، برخاست و مشغول نماز شد، احساس کردم که به من اعتراض دارد، بعد از نماز با خشونت به من نگریست، به او گفتم : چه شده است که استاد نسبت به من بى اعتنا شده ؟ او گفت : پسرم ! تو تا امروز على (ع) را لعن مى کنى ؟ گفتم : آرى. گفت : تو از کجا یافتى که خداوند پس از آن که از مجاهدین بدر، راضى شد، بر آن ها غضب کرد؟ گفتم :استاد آیا على (ع) از مجاهدین بدر بود؟ گفت : عزیزم ! آیا گرداننده همه جنگ بدر جز  على (ع) بود؟ گفتم : از این پس، هر گز  این کاررا انجام نمى دهم. گفت : تو را  به خدا، دیگر تکرار نمى کنى ؟ گفتم : آرى تصمیم مى گیرم دیگر حضرت على (ع) را لعن نکنم، همین تصمیم را گرفتم و از آن پس، على (ع) را دیگر لعن نکردم. سپس عمربن عبدالعزیز گفت : خاطره دیگرى نیز دارم که براى شما بیان مى کنم : من در مدینه پاى منبر پدرم عبدالعزیز، حاضر مى شدم، او در روز جمعه خطبه نماز جمعه را مى خواند و در آن هنگام حاکم مدینه بود، مى شنیدم پدرم خطبه را بسیار غرّا و روان و عالى مى خواند، ولى به محض این که به این جا مى رسد که على (ع) را (طبق دستور خلیفه) لعن و سبّ کند، مى دیدم آن چنان لکنت زبان پیدا مى کرد و در تنگناى سخن قرار مى گرفت که گفتارش بریده بریده مى شد. روزى به او گفتم : اى پدر! تو با این که از خطباى توانا و سخنوران قوى هستى علت چیست وقتى که در خطبه به لعن این مرد (امام على (ع) مى رسى، درمانده و هاج و واج مى شوى ؟ در پاسخ گفت : پسرم ! جمعیتى که پاى منبر ما از مردم شام و غیر آن ها را مى بینى، اگر فضائل این مرد على (ع) را آن گونه که پدر تو (من) مى داند بدانند، هیچ یک از آن ها، از ما اطاعت نخواهند کرد. به این ترتیب، سخن معلّم من و گفتار پدرم، در سینه ام استقرار یافت، و با خدا عهد کردم که اگر یک روز زمام حکومت بدست من بیفتد، و قدرتى به دستم رسید، این سنّت بد، عن بر  امام على (ع) را قدغن کنم، وقتى که خداوند بر من منّت گذاشت و دستگاه خلافت را در اختیارم نهاد، آن را قدغن کردم و به جاى آن دستور دادم این آیه را بخواند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان . (نحل 90) و به همه شهرها و بلاد، بخشنامه کردم، خواندن این آیه را بجاى سبّ و لعن، سنّت کنند، این دستور جا افتاد و سنّت گردید. این بود انگیزه من در قدغن کردن سبّ و لعن حضرت على (ع).

شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 4 ص 58.

برگرفته از کتاب کلیات جامع التمثیل و لطیفه های قرآنی با مختصر دستکاری نمایه زنی  و .                                                    والسلام مرتضوی

 


نمونه برجسته سازی خدمات معارفی اساتید محترم

اهمیت دادن اسلام به تحصیل علم و دانش و امر تعلیم و تربیت

اسلام که آخرین و کاملترین دین الهی است اهمیت فوق العاده ای به تعلیم و تربیت داده است به گونه ای که در هیچ مکتب و مرام و دینی نمی توانیم مشابهی برای آن پیدا کنیم.

حتی قرآن مجید که معجزه رسول خدا بود آغازش با اقراء باسم ربک الذی خلق شروع شده

سابقه علم و دانش در کشور های عربی

و این در زمانی بیان گردید که در سرزمین عربستان و به ویژه مکه معظمه کل با سودان به سی نفر نمی رسید. در سایر سرزمینها هم وضعیت مشابهی بود

سابقه علم و دانش در کشور ایران

در ایران قبل از اسلام هم تحصیل در انحصار اشراف و شاهزادگان قرار داشت .

دعوت به فراگیری علم

البته در سایر آیات قرآنی هم مستقیم و غیر مستقیم مسلمانان پیوسته به فراگیری علم دعوت شده اند چنانچه در جای دیگر می فرماید: یرفع اله الذین آمنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات

 یعنی خداوند آن گروه از مسلمانان مومن که از علم و دانش برخوردار باشند را نسبت به سایرین برتری بخشیده است.

آثار و برکات علم همراه با ایمان

بنابراین علم و دانش خود امتیاز است و یک ارزش محسوب می شود .

آنهم زمانی که همراه با ایمان باشد.

در این خصوص در آیه دوم سوره جمعه می خوانیم : هوالذی بعث فی الامیین رسولاً یتلوا علیهم آیاته و یزکیم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین .

(اوست خدائی که از میان بی سوادان پیامبری را فرستاد که آیات قرآن را به انها آموزش دهد و آنها را به اخلاق پسندیده بیاراید و علوم را آموزش دهد و.

علم و دانش موجب نزدیکی به خدا

پس علم و دانش موجب نزدیکی به خدا و برخورداری از پاداش الهی است مشروط به آنکه با گوهر ایمان همراه باشد.

به همین اعتبار بود که مسلمانان اولیه که غالباً فاقد سواد بودند در مدت کمی با سواد شدند و دانشمندان بزرگی در قرن های اولیه از سرزمین های اسلامی طلوع کردند که بخش عمده ای از آنها ایرانیان بودند.

در واقع آیات قرآن و فرمایشات اولیای دین انگیزه ای قوی برای روی آوردن مسلمانان به زیور دانش بود.

نمونه اشعار مستند سازی شده

وقتی پیامبر می فرماید : زگهواره تا گور دانش بجوی و یا طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه و یا همین رسول خدا فرموده است که ارزشمندترین مردم کسی است که دانشش بیشتر باشد و یا حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید . ارزش هر کس به مقدار دانش اوست و یا امام جواد می فرماید : شرافتمند کامل و حقیقی کسی است که دانش او ، وی را شریف  سازد .

شگفت آور نیست که شعرای مسلمان با الهام گرفتن از آیات قران در خصوص علم و جایگاه آن در کلام اشعار نغزی سروده اند از جمله :

فردوسی می گوید :  

زگیتی هر آن کس که داناتر است  *  ورا پایه و مایه بالاتر است

و مسعود سعد می گوید :       

  همه از آدمیم ما لیکن  * او گرامی تر است کو داناست.

و بالاخره ناصر خسرو می گوید :   

 درخت تو گر بار دانش بگیرد   *   به زیر آوری چرخ نیلوفری را

اهمیت تعلیم و تربیت

در اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که گفته اند که زکوه العلم نشره – یعنی زکوه دانش در آموختن آنست

مقام معلم و مربی

و مقام معلم و مربی به اندازه ای مورد توجه اولیای دین است که امام خمینی بارها می فرمود معلمی شغل انبیاست و می دانیم که رسالت انبیاء هدایت انسان از عالم حیوانی به بهشت الهی می باشد.

در کرامت و عظمت شغل معلمی گفته اند که هر گاه کسی این توفیق را پیدا کند که آینده سازانی خوب تربیت و تعلیم دهد این یک صدقه جاریه تلقی می شود. و تا زمانی که فرد تربیت شده منشاء اقدامات مفیدی باشد شخص معلم در ثواب همه اعمال وی سهیم است.

بنابراین اکنون که به آغاز سال تحصیلی که بهار تعلیم و تربیت نزدیک می شویم باید به همه معلمین و مربیان تبریک گفته و از آن ها بخواهیم که قدر خود را بدانند و سعی کنند که در مسیر اسلام و سفارشات اولیای دین گام بردارند تا از سعادت دنیا و آخرت برخوردار شوند.   

فرخنده معصومی – معلم اهوازی

 


آموزش عملی

یکی از مهمترین راه کارهای تربیتی، شیوه آگاهی بخشی عملی» است که روایات بر آن تأکید دارند حضرت صادق علیه السّلام فرمود:

کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم‏

مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید.

بحار الأنوار الجامعة    ج‏67    303 

و بر ترک آن قرآن سرزنش فرموده : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون‏  سوره صف آیه 2

چرا سخنى مى ‏گویید که عمل نمى ‏کنید؟

از این رو مطالعه و خوشمزگی کردن، با منابع آگاهی بخش، به ویژه آن ها که یا متن خود ثقلین قرآن و کلام معصومان (ع)» است و یا از مستندات دینی برخوردارند، از تأثیر بسزایی برخوردار است.

یا رب از عرفان به ما پیمان ه‏اى سرشار ده    

چشم بینا جان آگاه و دل هوشیار ده‏

مدتى گفتار بى ‏کردار کردى مرحمت

روزگارى هم به ما کردار بى‏ گفتار ده‏

 دو نکته لازم به ذکر است:

۱-  همان گونه که در انتخاب تغذیه جسمی افراد از سلیقه‌های مختلفی برخوردارند، مثلاً : نوجوان ها و جوانان، بیشتر به غذاهایی که با، بسته بندی جدید است، علاقه نشان می دهند، افراد جامعه نسبت به پذیرفتن غذاهای روحی (1) و معنوی، نیز انتخاب های مختلفی دارند، به طوری که دیده شده بعضاً یک شعر، یک مثل، یک داستان، یا لطیفه، بیشتر در روح آن ها اثر می گذارد تا یک آیه و یک حدیث.

از این رو برای آگاهی بخشی به افراد ابتدا باید سلیقه آنان بررسی شود.

۲-  پس از قرائت و تکرار این نوع دانستنی ها، احتمال درخواست ادامه آن وجود دارد. (البته این اعلان آمادگی ممکن است پس از یک هفته باشد) این نشانه، استقبال و دل دادن طرف به آن منبع علمی دینی است، اکنون وقت آن رسیده که فرصت را غنیمت شمریم و مطلب را باز کرده و برای او توضیح دهیم.

نمونه قرائت ضرب المثل فارسی

(لازم به تذکر است، انشاءالله ما نمونه مستند سازی شده مجموعه الفبایی منابع دینی را به تدریج در اختیار شما قرار خواهیم داد)

از باب مثال: شما دنبال فرصت هستید، تا به شخصی هشدار دهید، ترک دوستی با، نا اهل را ، یا به دنبال تشویق کسی به کار و تلاش هستید خواه فرزندتان باشد یا دوستتان.

 این ضرب المثل (آب کثیف چیزی را تمیز نمی کند) می‌تواند زمینه نصیحت و موعظه را برای شما باز کند.

 به طرف می گوید این ضرب المثل ایتالیایی را برای من معنا کن، ممکن است پاسخ نا صحیحی از آن بشنوید، اینجاست که شما می توانید مطلب را باز کرده و آگاهی بخشی را شروع کنید ، به این که:

1 ) برداشت اول: همان گونه که آب کثیف ظرف یا ماشین را آلوده تر می کند؛ دوست بد نیز نه تنها مانع رشد انسان می شود بلکه ممکن است او را به جایی برساند که نه تنها در دنیا بیچاره شده، بلکه در قیامت هم آین آیه را می خواند و می گوید: یا لیتنی لم اتخد فلانا خلیلا، یعنی ای کاش با فلانی، دوست و رفیق نشده بودم، چرا که : لقد اضلنی عن الذکر یعنی: مرا از درستکاری و یاد خدا بازداشت.

 ۲) برداشت دوم: برای شستن ماشین اگر سر چشمه ای که آب گوارا دارد، برویم و مقدار آب روی ماشین ریخته و دستمال بکشیم، وسیله نقلیه ما تمیز می شود، در همان حال ممکن است تشنگی بر ما عارض شده، یک مشت از آب می آشامیم، بسا لذت بخش خواهد بود، سپس کمی کنار چشمه می نشینیم با خود فکر می کنیم چه با برکت است، این چشمه و آب های آن:

 الف: ماشین ما را تمیز کرد.

  ب: تشنگی ما را برطرف ساخت.

ج:  می رود درختان را در باغ ها سیراب کرده تا میوه های خوشمزه برای ما تولید شود، اینجاست که با خود می گوییم، راستی چرا ما مثل این چشمه نباشم تا مفید به حال اجتماع و به درد خود و جامعه باشیم.

به نظر می رسد، این شیوه و راهکار (کمک گرفتن از یک ضرب المثل) برای رساندن حرف دل شما به طرف راهی کم هزینه و مؤصر خواهد بود، موفق باشید انشاالله.

داستانی هم در این باره بخوانید

هشدار یک آیه

وقتى که این آیه نازل گردید : یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَة (1) اى کسانى که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (کافرو مجرم) و سنگ است، نگهدارید شخصى از  مؤمنان، شدیداً تحت تأثیر این آیه قرار گرفت به گونه اى که درگوشه اى نشست و گریه مى کرد، و مى گفت : من از  نگهدارى خود و کنترل هواى نفسم ناتوانم، در عین حال نگهدارى اهل و بستگانم از   انحرافات به من تکلیف شده است! رسول گرامى اسلام (ص) به او فرمود : همین اندازه براى تو کافى است که همان گونه که خود را امر به نیکی ها و نهى از بدی ها مى کنى، آنان را امر به خوبی ها و نهى از بدی ها کنى، یعنى وظیفه واجب تو  همین است .(2)  1

- تحریم / 6. 2- المیزان، ج 19، ص 395.

 دیگران کاشتند و ما خوردیم  *** ما بکاریم و دیگران بخورند

(1) قال الحسن بن علىّ (ع) عجبت لمن یتفکّر فی مأکوله کیف لا یتفکّر فی معقوله فیجنّب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یردیه سفینه ص 84».

تعجب می کنم از کسانى که در غذاى جسم خود فکر می کنند ولى در امور معنوى و غذاى روح و جان خویش تعقل نمی نمایند، شکم را از طعام مضرّ حفظ می کنند ولى باک ندارند که افکار پلیدى در روان آن ها وارد شود!

زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُه‏

الکافی    ج‏1    50 

زید شحام از امام باقر (ع) در تفسیر گفته خداى عزو جل (24 سوره 80): باید آدمى به خوراک خود نگاه کند» گوید: گفتم: مقصود از این خوراک چیست؟ فرمود: علمى که اخذ مى ‏کند بنگرد از چه کسى اخذ مى ‏کند (چون علم خوراک روح انسانى است).

والسلام مرتضوی


اهمیت علم و دانش
من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن
علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد
ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل می‌شود و علم بی‌عمل بکار نیاید.
و حق تعالیم در کلام خود فرموده
فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14
بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!
توضیح : بدانید که آن چه اول فرموده‌اند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که می‌فرماید نیست هیچ معبودتی مستحق پرستش الا ذات الله تعالی
ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنانکه  در کلام خود فرموده :
والله علیم بذات الصدور»
پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنه‌تر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.
وم فراگیری علم
همچنان که فرموده طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه».
هر که از تحصیل آن غافل شود در بادیة ضلالت و جهالت سرگردان گشته در مرتبة اولئک اصحاب الجحیم» بماند و آنچه فرض است آن علم عباد است تا آن که بنده کاری که کند، از روی دانش بکند، تا فردا دستگیر باشد و رنج او ضایع نشود.
در این مقام تمثیلی بیاوریم:
اهمیت حضور در مجالس علم
آورده‌اند که در زمان خلفای بنی عباس مردی بود که پیر و ضعیف گشته و با خلیفه قرابتی داشت و گاهی آن مرد به مجلس درس حاضر می شد و از مسائل عبارات می پرسید تا چند روز بر این بگذشت آن مرد از دنیا رفت یکی از مشایخ آن عصر او را در خواب دید از او احوال پرسید؟ گفت:
ای برادر چون من را در حسابگاه حاضر کردند خطاب رسید به دو زخم برند به سبب مجالست و مصاحبت با خلفا!
ضرورت و وم آموزش علم
حضرت رسول(ص) فرموده: بیاموزید مردمان را علم، اگر چه یک مسئله باشد که بهتر بود و شما را از دنیا و هر چه در دنیا است
اگر بینی که نابینا و چاه است  ** اگر خاموش بنشینی گناه است
صائب تبریزی
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)
و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و اینها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود
بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش  ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش
سعدی
فضیلت علما و دانشمندان
در این مقام حکایتی بیاوریم:
آورده‌اند که یکی از علمای مرتاض که از اهل کشف بود به درب مسجدی رفت و شیطان را دید که ایستاده پا را درون مسجد می گذارد و باز بیرون می‌آورد! گفت:
ای ملعون چه می کنی و این جا چه می خواهی؟ گفت:
در این مسجد جاهلی نماز می گذارد و عالمی در خواب است من قصد نماز آن جاهل که می کنم هیبت آن عالم مانع می‌شود و نمی‌گذارد!
حضرت رسول(ص) فرموده نوم العالم خیر من عبادة جاهل»
پس ای عزیز سعی باید کرد خود را از تاریکی جهل به روشنائی علم رساند.
و بباید دانست که حق تعالی هر یکی را به زبان مختلف فرستاده تا هر قومی به لغتی عالم و دین و آئین خود را بدانند چرا که هیچ کس از مادر فاضل متولد نشده چنان که حق تعالی فرموده والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا» یعنی بیرون آوردیم شما را از شکم‌های مادران شما در حالتی که هیچ نمی دانستید، و دادیم به شما گوش شنوا و چشم بینا و دل دانا تا شکر این نعمت‌ها کنید و کتاب‌ها و پیغمبران فرستادیم و علماء به نیابت پیغمبران نصب کردیم تا علم دین به شما رسانند چون شما تقصیری کنید در طلب علم هر آینه بازخواست از شما خواهد بود آنگاه کرا طاقت و تاب عتاب باشد
ـ حضرت رسول(ص) فرمود بروید در راه علم اگرچه از راه دریا باشد
ـ و نیز فرمود هر گاه یک مسئله از علم یاد گیرید از عبادت شصت ساله بهتر است.
پس در بیان فضیلت علم ، عالم و زاهد و جاهل عابد و جهل زاهد تمثیلی بیاوریم:
برتری عالم بر زاهدجاهل
آورده‌اند که پادشاهی بود که پیوسته پیروی علماء می‌کرد و مرید ایشان بود، وزیری داشت که مرید مشایخ بود و گوشه نشینی اختیار کرده بود و همیشه در این باب میان او و پادشاه گفتگو بود، پادشاه خواست به دلیل وزیر را اام نماید.
شبی او را طلبید و هر دو جامة درویشان پوشیدند و به در خانة یکی از علماء رفتند و از راه بام به خانة او درآمدند و آواز دادند به نام خودش و پدرش، آن مرد عالم برخاست و به بام رفت دو مرد خرقه پوش درویش دید هر دو او را سلام کردند و گفتند ما دو فرشته ایم که از جانب حق تعالی به تو وحی آورده‌ایم که پیغمبر این عصر خواهی بود بشارت باد تو را!.
آن عالم چون این سخنان بشنید برآشفت و گفت استغفرالله شما شیطانید می‌خواهید مرا فریب دهید ای ملعونان جاهل مگر شما حدیث لا نبی بعدی» نشنیده‌اید و به گوش شما نرسیده که حضرت رسول(ص) فرموده مه من خاتم النبیینم به موجب آیة شریفه (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین)؟
ای دروغگویان از پیش من دور شوید که دیدن روی شما ظلمت بار می آورد! این بگفت و پشت برایشان کرد و برفت،.
شاه به وزیر گفت نور علم را دیدی؟
حق تعالی علم را به بینایان تشبیه کرده و در قرآن فرموده:
افمن یعلم انما انزل بعلم الله کمن هو اعمی انما یتذکر اولو الالباب»
و در جای دیگر فرموده و ما یستوی الاعمی و البصر»
یعنی کور و بینا برابر نیستند
ـ در جای دیگر فرموده:
واتبعوا النور الذی انزلنا».
و همچنین مثل زده‌اند علماء را به زنده و جاهل را به مرده.
پس از پشت بام فرود آمدند پادشاه با وزیر گفت بیا تا به نزد زهاد و عابدان جاهل رویم آنگاه به در خانة یکی از آن‌ها که وزیر مرید و معتقد او بود رفتند و به وسیلة نردبان به پشت بام خانقاه رفتند و گفتند ای فلان بن فلان بیا تا مژدة خوبی بتو بدهیم!
زاهد بالا رفت ایشان بر او سلام کرده و همان کلمات را به او گفتند، زاهد گفت خوش آمدید صفا آوردید مدتی است که من منتظر شما و این پیغام بودم! پس ایشان را تواضع بسیار کرده خوشحال شد که پیغمبر می‌شود!
پس از آن جا فرود آمدند شاه به وزیر گفت: دیدی در میان این دو طایفه چقدر فرق است؟
روز دیگر پادشاه وزیر را نزد زاهد فرستاد تا حالش را معلوم کند چون وزیر به خانه زاهد رفت دید که زاهد غرور و نخوتی به هم رسانیده و حرمت وزیر را مثل سابق بجا نیاورد! چون مجلس خلوت شد زاهد سر بگوش وزیر گذاشته احوالات خود را به وزیر گفت! وزیر خندید و از آن جا بیرون آمد و دانست که اصل ایمان و خداشناسی به علم است.
اهمیت و برکات خدمت به دین
چون این خطاب شنیدم خود را مستحق عذاب دیدم عرض کردم الهی من از استاد خود شنیدن که به وسائط از حضرت رسول(ص) نقل کرد که هر مسلمانی که موی در مسلمانی سفید کرده باشد و برای مسئله دینی پیش یکی از علما رود من آتش جهنم بر وی حرام گردانم خطاب آمد او را به برکت علم و صحبت علما و مجالست با ایشان بخشیدم.
اینست خاصیت علم تا بدانی صحبت با علما و اهل علم چقدر اثر دارد.
نتیجه هدایت و ارشاد
در باب نیز حیایتی بیاوریم:
آورده‌اند که یکی از علماء پسری داشت و در حق او سعی بسیار کرد و آن پسر در جمیع علوم ماهر شده بود پس در ایام شباب یکی از جوانان به او انس گرفته با هم دوستی و اختلاط می‌کردند تا آن که فسق آن فاسق به او سرایت کرده به شرب خمر افتاد و مردم هر چه او را نصیحت نمودند اثر نگرد چون پند و نصیحت به او درگیر نشد پدرش را از قضیه آگاه کردند؛ او را طلبید و گفت چون موعظه در تو به هیچ قسم اثر نمی‌کند پس بهتر آنست که از من جدا شوی و سفر اختیار کنی که من از طعن مردم به تنگ آمده‌ام و تو حیا نمی‌کنی! پس جزئی خرجی به او داد و او را از خانه بیرون کرد تا
رنج غربت و محنت بکشد و از خامی جوانی بدر آید و پخته و کامل گردد و از فسق و فجور بازگشت نموده از آن جهل باز آید، پسر از وطن بیرون رفت بعد از چند روزی به شهری رسید و خرجی او تمام شده بود در آن شهر غریب و بینوا مانده تشنه و گرسنه خوابید و در آخر شب بیدار شد و بر حال خود بسیار گریست چون روز شد از مسجد بیرون آمد دید که مردم آن شهر از کوچک و بزرگ عزم بیرون شهر می‌کنند از یکی پرسید این مردم به کجا می روند؟ گفت در بیرون شهر زاهدی هست که صومعة دارد و گوشه نشین است و هر ماه یک بار از صومعه بیرون می آید و در حق مردم دعا می‌کند و همة مردم در آنجا جمع می‌شوند و خیرات بسیار می‌کنند و آن زاهد باز به خلوت می رود تا ماه دیگر؛ آن جوان همراه جماعت افتاد که شاید در آن جا چیزی به دست آورد چون به صومعه رسید به او نیز چیزی از خیرات دادند، دید عابد از صومعه بیرون آمد و در حق مردم دعا کرد باز به خلوت رفت، پس آن مردم همه رفتند و او در آن جا توقف نمود، چون شب شد آن عابد از صومعه بیرون آمد دید جوانی نشسته گفت تو کیستی قاعده نیست کسی در این جا بماند؟ گفت غریبم امروز به منزل رسیدم و به دیدار شما مشرف شدم و کسی را در این شهر نمی‌شناسم و راه به جائی نمی برم اگر اجازتی باشد چند روزی در خدمت شما باشم شما از برکت شما در فیضی بروی من گشوده گردد که مردی هستم طالب علم و کار دیگر از من برنمی‌آید؛ عابد چون گفتگوی او را استماع نمود سری به خود فرو برد که آیا او را در صومعه بگذارم یا نه آن جوان عابد را خاموش دید شروع کرد به آواز حزین عشری از قرآن را بخواند؛ عابد هرگز به آواز خوش قرآن نشنیده بود او را حالتی دست داد پیشرفت و او را در بغل کشید و چشمش را ببوسید و او را گرفته بدرون صومعه برد و به صحبت مشغول شدند اختلاط ایشان موافق افتاد و آن جوان دید که یک چشم خودم را عابد بسته و اصلاً نمی گشاید! احوال پرسید که ای شیخ چشم تو را چه رسیده؟ گفت چون ترک دنیا و مافیها کرده‌ام زیادتی و اسراف نمی‌کنم هر جا کار نمی آید آن را ترک کرده‌ام چون از یک چشم کار ما راست می آید چرا اسراف کنیم آن چشم دیگر را محو کرده‌ام!
جوان گفت: چگونه محو کرده‌ای؛
گفت قطران چسبانیده‌ام تا محو شود جوان فهمید که عابد جاهلست و چیزی نفهمیده است تبسم کرده حیران شدا پس با خود گفت که زاهد با این جهل
و نادانی مردم را فریب داده و دکان بر خود چیده همة خلق این شهر را مرید خود کرده پس از ساعتی پرسید یا شیخ چند سال است که چنین کرده‌ای گفت شاید ده سال باشد گفت در این مدت تو را جنابت روی نداده است گفت بسیار گفت که در وقت غسل کردن آن چشم را می گشودی یا نه گفت نه گفت یا شیخ به حکم شرع در این مدت از جنابت در نیامده‌ای نماز تو درست نیست و قضای نمازهای این مدت بر تو واجب است پس به دلیل علم خاطر نشان او کرد عابد دانست که او راست می گوید پس چشم خود را گشود و به نماز مشغول شد.
نتیجه هدایت جاهل
َ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا مائده 32
هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.
در همان شب حضرت رسول(ص) را در خواب دید که فرمود: یا فلان حق تعالی گناهان تو را بخشید و توبة تو قبول شد از برای همین یک مسئله که به عابد آموختی اکنون به پاداش آن در دنیا از دنیا مالی به تو دادیم در حجره همین عابد فلان مکان گنج مدفون است بردار و پیش پدر خود برو که در حق تو دعا کرد و به درجة قبول افتاد از برکت این مسئله که به این عابد آموختی دنیا و آخرت تو معمور شد چون از خواب بیدار شد عابد را آگاه کرد عابد شکر حق تعالی به جای آورده و گنج را تسلیم آن جوان کرد و دیناری از آن تصرف ننمود پس آن جوان او را وداع کرده و با سامان تمام پیش پدر رفت.
پس ای عزیز بدان که یک مسئله از علم دین نتیجه دارد از این رو، می باید که آدمی دایم طالب علم باشد و به دیگران نیز بیاموزد. اگرچه عمرش به آخر رسیده باشد.
و نکته پایانی را نیز به خاطر بسپارید که آموزش حتما مؤثر خواهد بود، البته به کم با کیفیت، باید قانع بود.
اثر پذیری و اثر گذاری
در این مقام داستان تاریخی لطیفه مانندی را بخوانید:
اول ارائه طرح بعد تقاضا
چرا عمر بن عبدالعزیز، لعن على (ع) را قدغن کرد؟
وقتى که معاویه روى کار آمد و بعد از شهادت امام على (ع) در سال 40 هجرت، زمام حکومت جهان اسلام را به دست گرفت، آن قدر نسبت به امام على (ع) دشمن کینه توز بود که دستور داد، سبّ و لعن على (ع) را در همه جا، حتّى در خطبه هاى نماز جمعه و در قنوت نماز، جزء برنامه مذهبى قرار دهند، این کار زشت حدود شصت سال، رائج و سنّت گردید، خلفاى جور و وعّاظ السلاطین از هر سو به این کار دامن مى زدند. تا این که بسال 99 هجرى، پس ‍از مرگ سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، به عنوان هشتمین خلیفه اموى، روى کار آمد، او بر خلاف روش خلفاى بنى امیّه، شیوه نیکى براى خود برگزید، و دست به اصلاحات کلى زد، از کارهاى نیک او این که سبّ و لعن على (ع) را که برنامه مذهبى و رائج مسلمین اهل تسنّن شده بود، قدغن کرد، و به فرمان او در نماز و خطبه ها به جاى سبّ على (ع) این آیه را مى خواندند : ربّنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان . :‍ پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز. ( 10) و یا این آیه را مى خوانند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان . : خداوند به عدالت و نیکوکارى فرمان مى دهد. (نحل 90) عمر بن عبدالعزیز انگیزه و علت قدغن کردن سبّ و لعن على (ع) را چنین بیان کرد : من در کودکى به مکتب مى رفتم، معلّم من از فرزندان عتبة بن مسعود بود، روزى معلّم از کنار من گذشت، من با کودکان هم سن خود بازى مى کردیم و على (ع) را لعن مى نمودیم، معلّم بسیار ناراحت شد و آن روز مکتب را تعطیل کرد و به مسجد رفت، من نزد او رفتم، که درس خود را براى او بخوانم، تا مرا دید، برخاست و مشغول نماز شد، احساس کردم که به من اعتراض دارد، بعد از نماز با خشونت به من نگریست، به او گفتم : چه شده است که استاد نسبت به من بى اعتنا شده ؟ او گفت : پسرم ! تو تا امروز على (ع) را لعن مى کنى ؟ گفتم : آرى. گفت : تو از کجا یافتى که خداوند پس از آن که از مجاهدین بدر، راضى شد، بر آن ها غضب کرد؟ گفتم :استاد آیا على (ع) از مجاهدین بدر بود؟ گفت : عزیزم ! آیا گرداننده همه جنگ بدر جز  على (ع) بود؟ گفتم : از این پس، هر گز  این کاررا انجام نمى دهم. گفت : تو را  به خدا، دیگر تکرار نمى کنى ؟ گفتم : آرى تصمیم مى گیرم دیگر حضرت على (ع) را لعن نکنم، همین تصمیم را گرفتم و از آن پس، على (ع) را دیگر لعن نکردم. سپس عمربن عبدالعزیز گفت : خاطره دیگرى نیز دارم که براى شما بیان مى کنم : من در مدینه پاى منبر پدرم عبدالعزیز، حاضر مى شدم، او در روز جمعه خطبه نماز جمعه را مى خواند و در آن هنگام حاکم مدینه بود، مى شنیدم پدرم خطبه را بسیار غرّا و روان و عالى مى خواند، ولى به محض این که به این جا مى رسد که على (ع) را (طبق دستور خلیفه) لعن و سبّ کند، مى دیدم آن چنان لکنت زبان پیدا مى کرد و در تنگناى سخن قرار مى گرفت که گفتارش بریده بریده مى شد. روزى به او گفتم : اى پدر! تو با این که از خطباى توانا و سخنوران قوى هستى علت چیست وقتى که در خطبه به لعن این مرد (امام على (ع) مى رسى، درمانده و هاج و واج مى شوى ؟ در پاسخ گفت : پسرم ! جمعیتى که پاى منبر ما از مردم شام و غیر آن ها را مى بینى، اگر فضائل این مرد على (ع) را آن گونه که پدر تو (من) مى داند بدانند، هیچ یک از آن ها، از ما اطاعت نخواهند کرد. به این ترتیب، سخن معلّم من و گفتار پدرم، در سینه ام استقرار یافت، و با خدا عهد کردم که اگر یک روز زمام حکومت بدست من بیفتد، و قدرتى به دستم رسید، این سنّت بد، عن بر  امام على (ع) را قدغن کنم، وقتى که خداوند بر من منّت گذاشت و دستگاه خلافت را در اختیارم نهاد، آن را قدغن کردم و به جاى آن دستور دادم این آیه را بخواند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان . (نحل 90) و به همه شهرها و بلاد، بخشنامه کردم، خواندن این آیه را بجاى سبّ و لعن، سنّت کنند، این دستور جا افتاد و سنّت گردید. این بود انگیزه من در قدغن کردن سبّ و لعن حضرت على (ع).
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 4 ص 58.
برگرفته از کتاب کلیات جامع التمثیل و لطیفه های قرآنی با مختصر دستکاری نمایه زنی  و .                                       
والسلام مرتضوی
 

نمونه برجسته سازی خدمات معارفی اساتید محترم
اهمیت دادن اسلام به تحصیل علم و دانش و امر تعلیم و تربیت
اسلام که آخرین و کاملترین دین الهی است اهمیت فوق العاده ای به تعلیم و تربیت داده است به گونه ای که در هیچ مکتب و مرام و دینی نمی توانیم مشابهی برای آن پیدا کنیم.
حتی قرآن مجید که معجزه رسول خدا بود آغازش با اقراء باسم ربک الذی خلق شروع شده
سابقه علم و دانش در کشور های عربی
و این در زمانی بیان گردید که در سرزمین عربستان و به ویژه مکه معظمه کل با سودان به سی نفر نمی رسید. در سایر سرزمینها هم وضعیت مشابهی بود
سابقه علم و دانش در کشور ایران
در ایران قبل از اسلام هم تحصیل در انحصار اشراف و شاهزادگان قرار داشت .
دعوت به فراگیری علم
البته در سایر آیات قرآنی هم مستقیم و غیر مستقیم مسلمانان پیوسته به فراگیری علم دعوت شده اند چنانچه در جای دیگر می فرماید: یرفع اله الذین آمنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات
 یعنی خداوند آن گروه از مسلمانان مومن که از علم و دانش برخوردار باشند را نسبت به سایرین برتری بخشیده است.
آثار و برکات علم همراه با ایمان
بنابراین علم و دانش خود امتیاز است و یک ارزش محسوب می شود .
آنهم زمانی که همراه با ایمان باشد.
در این خصوص در آیه دوم سوره جمعه می خوانیم : هوالذی بعث فی الامیین رسولاً یتلوا علیهم آیاته و یزکیم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین .
(اوست خدائی که از میان بی سوادان پیامبری را فرستاد که آیات قرآن را به انها آموزش دهد و آنها را به اخلاق پسندیده بیاراید و علوم را آموزش دهد و.
علم و دانش موجب نزدیکی به خدا
پس علم و دانش موجب نزدیکی به خدا و برخورداری از پاداش الهی است مشروط به آنکه با گوهر ایمان همراه باشد.
به همین اعتبار بود که مسلمانان اولیه که غالباً فاقد سواد بودند در مدت کمی با سواد شدند و دانشمندان بزرگی در قرن های اولیه از سرزمین های اسلامی طلوع کردند که بخش عمده ای از آنها ایرانیان بودند.
در واقع آیات قرآن و فرمایشات اولیای دین انگیزه ای قوی برای روی آوردن مسلمانان به زیور دانش بود.
نمونه اشعار مستند سازی شده
وقتی پیامبر می فرماید : زگهواره تا گور دانش بجوی و یا طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه و یا همین رسول خدا فرموده است که ارزشمندترین مردم کسی است که دانشش بیشتر باشد و یا حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید . ارزش هر کس به مقدار دانش اوست و یا امام جواد می فرماید : شرافتمند کامل و حقیقی کسی است که دانش او ، وی را شریف  سازد .
شگفت آور نیست که شعرای مسلمان با الهام گرفتن از آیات قران در خصوص علم و جایگاه آن در کلام اشعار نغزی سروده اند از جمله :
فردوسی می گوید :  
زگیتی هر آن کس که داناتر است  *  ورا پایه و مایه بالاتر است
و مسعود سعد می گوید :       
  همه از آدمیم ما لیکن  **** او گرامی تر است کو داناست.
و بالاخره ناصر خسرو می گوید :   
 درخت تو گر بار دانش بگیرد   *   به زیر آوری چرخ نیلوفری را
اهمیت تعلیم و تربیت
در اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که گفته اند که زکوه العلم نشره – یعنی زکوه دانش در آموختن آنست
مقام معلم و مربی
و مقام معلم و مربی به اندازه ای مورد توجه اولیای دین است که امام خمینی بارها می فرمود معلمی شغل انبیاست و می دانیم که رسالت انبیاء هدایت انسان از عالم حیوانی به بهشت الهی می باشد.
در کرامت و عظمت شغل معلمی گفته اند که هر گاه کسی این توفیق را پیدا کند که آینده سازانی خوب تربیت و تعلیم دهد این یک صدقه جاریه تلقی می شود. و تا زمانی که فرد تربیت شده منشاء اقدامات مفیدی باشد شخص معلم در ثواب همه اعمال وی سهیم است.
بنابراین اکنون که به آغاز سال تحصیلی که بهار تعلیم و تربیت نزدیک می شویم باید به همه معلمین و مربیان تبریک گفته و از آن ها بخواهیم که قدر خود را بدانند و سعی کنند که در مسیر اسلام و سفارشات اولیای دین گام بردارند تا از سعادت دنیا و آخرت برخوردار شوند.   
فرخنده معصومی – معلم اهوازی
 

آموزش عملی
یکی از مهمترین راه کارهای تربیتی، شیوه آگاهی بخشی عملی» است که روایات بر آن تأکید دارند حضرت صادق علیه السّلام فرمود:
کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم‏
مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید.
بحار الأنوار الجامعة    ج‏67    303 
و بر ترک آن قرآن سرزنش فرموده : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون‏  سوره صف آیه 2
چرا سخنى مى ‏گویید که عمل نمى ‏کنید؟
از این رو مطالعه و خوشمزگی کردن، با منابع آگاهی بخش، به ویژه آن ها که یا متن خود ثقلین قرآن و کلام معصومان (ع)» است و یا از مستندات دینی برخوردارند، از تأثیر بسزایی برخوردار است.
یا رب از عرفان به ما پیمان ه‏اى سرشار ده    
چشم بینا جان آگاه و دل هوشیار ده‏
مدتى گفتار بى ‏کردار کردى مرحمت
روزگارى هم به ما کردار بى‏ گفتار ده‏
 دو نکته لازم به ذکر است:
۱-  همان گونه که در انتخاب تغذیه جسمی افراد از سلیقه‌های مختلفی برخوردارند، مثلاً : نوجوان ها و جوانان، بیشتر به غذاهایی که با، بسته بندی جدید است، علاقه نشان می دهند، افراد جامعه نسبت به پذیرفتن غذاهای روحی (1) و معنوی، نیز انتخاب های مختلفی دارند، به طوری که دیده شده بعضاً یک شعر، یک مثل، یک داستان، یا لطیفه، بیشتر در روح آن ها اثر می گذارد تا یک آیه و یک حدیث.
از این رو برای آگاهی بخشی به افراد ابتدا باید سلیقه آنان بررسی شود.
۲-  پس از قرائت و تکرار این نوع دانستنی ها، احتمال درخواست ادامه آن وجود دارد. (البته این اعلان آمادگی ممکن است پس از یک هفته باشد) این نشانه، استقبال و دل دادن طرف به آن منبع علمی دینی است، اکنون وقت آن رسیده که فرصت را غنیمت شمریم و مطلب را باز کرده و برای او توضیح دهیم.
نمونه قرائت ضرب المثل فارسی
(لازم به تذکر است، انشاءالله ما نمونه مستند سازی شده مجموعه الفبایی منابع دینی را به تدریج در اختیار شما قرار خواهیم داد)
از باب مثال: شما دنبال فرصت هستید، تا به شخصی هشدار دهید، ترک دوستی با، نا اهل را ، یا به دنبال تشویق کسی به کار و تلاش هستید خواه فرزندتان باشد یا دوستتان.
 این ضرب المثل (آب کثیف چیزی را تمیز نمی کند) می‌تواند زمینه نصیحت و موعظه را برای شما باز کند.
 به طرف می گوید این ضرب المثل ایتالیایی را برای من معنا کن، ممکن است پاسخ نا صحیحی از آن بشنوید، اینجاست که شما می توانید مطلب را باز کرده و آگاهی بخشی را شروع کنید ، به این که:
1 ) برداشت اول: همان گونه که آب کثیف ظرف یا ماشین را آلوده تر می کند؛ دوست بد نیز نه تنها مانع رشد انسان می شود بلکه ممکن است او را به جایی برساند که نه تنها در دنیا بیچاره شده، بلکه در قیامت هم آین آیه را می خواند و می گوید: یا لیتنی لم اتخد فلانا خلیلا، یعنی ای کاش با فلانی، دوست و رفیق نشده بودم، چرا که : لقد اضلنی عن الذکر یعنی: مرا از درستکاری و یاد خدا بازداشت.
 ۲) برداشت دوم: برای شستن ماشین اگر سر چشمه ای که آب گوارا دارد، برویم و مقدار آب روی ماشین ریخته و دستمال بکشیم، وسیله نقلیه ما تمیز می شود، در همان حال ممکن است تشنگی بر ما عارض شده، یک مشت از آب می آشامیم، بسا لذت بخش خواهد بود، سپس کمی کنار چشمه می نشینیم با خود فکر می کنیم چه با برکت است، این چشمه و آب های آن:
 الف: ماشین ما را تمیز کرد.
  ب: تشنگی ما را برطرف ساخت.
ج:  می رود درختان را در باغ ها سیراب کرده تا میوه های خوشمزه برای ما تولید شود، اینجاست که با خود می گوییم، راستی چرا ما مثل این چشمه نباشم تا مفید به حال اجتماع و به درد خود و جامعه باشیم.
به نظر می رسد، این شیوه و راهکار (کمک گرفتن از یک ضرب المثل) برای رساندن حرف دل شما به طرف راهی کم هزینه و مؤصر خواهد بود، موفق باشید انشاالله.
داستانی هم در این باره بخوانید
هشدار یک آیه
وقتى که این آیه نازل گردید : یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَة (1) اى کسانى که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (کافرو مجرم) و سنگ است، نگهدارید شخصى از  مؤمنان، شدیداً تحت تأثیر این آیه قرار گرفت به گونه اى که درگوشه اى نشست و گریه مى کرد، و مى گفت : من از  نگهدارى خود و کنترل هواى نفسم ناتوانم، در عین حال نگهدارى اهل و بستگانم از   انحرافات به من تکلیف شده است! رسول گرامى اسلام (ص) به او فرمود : همین اندازه براى تو کافى است که همان گونه که خود را امر به نیکی ها و نهى از بدی ها مى کنى، آنان را امر به خوبی ها و نهى از بدی ها کنى، یعنى وظیفه واجب تو  همین است .(2)  1
- تحریم / 6. 2- المیزان، ج 19، ص 395.
 دیگران کاشتند و ما خوردیم  *** ما بکاریم و دیگران بخورند
(1) قال الحسن بن علىّ (ع) عجبت لمن یتفکّر فی مأکوله کیف لا یتفکّر فی معقوله فیجنّب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یردیه
سفینه ص 84».
تعجب می کنم از کسانى که در غذاى جسم خود فکر می کنند ولى در امور معنوى و غذاى روح و جان خویش تعقل نمی نمایند، شکم را از طعام مضرّ حفظ می کنند ولى باک ندارند که افکار پلیدى در روان آن ها وارد شود!
زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُه‏
الکافی    ج‏1    50 
زید شحام از امام باقر (ع) در تفسیر گفته خداى عزو جل (24 سوره 80): باید آدمى به خوراک خود نگاه کند» گوید: گفتم: مقصود از این خوراک چیست؟ فرمود: علمى که اخذ مى ‏کند بنگرد از چه کسى اخذ مى ‏کند (چون علم خوراک روح انسانى است).
والسلام مرتضوی

اهمیت علم و دانش
من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن
علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد
ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل می‌شود و علم بی‌عمل بکار نیاید.
و حق تعالیم در کلام خود فرموده:
فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14
بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!
توضیح : بدانید که آن چه اول فرموده‌اند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که می‌فرماید نیست هیچ معبودتی مستحق پرستش الا ذات الله تعالی
ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنانکه  در کلام خود فرموده :
والله علیم بذات الصدور»
پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنه‌تر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.
وم فراگیری علم
همچنان که فرموده طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه».
هر که از تحصیل آن غافل شود در بادیة ضلالت و جهالت سرگردان گشته در مرتبة اولئک اصحاب الجحیم» بماند و آنچه فرض است آن علم عباد است تا آن که بنده کاری که کند، از روی دانش بکند، تا فردا دستگیر باشد و رنج او ضایع نشود.
در این مقام تمثیلی بیاوریم:
اهمیت حضور در مجالس علم
آورده‌اند که در زمان خلفای بنی عباس مردی بود که پیر و ضعیف گشته و با خلیفه قرابتی داشت و گاهی آن مرد به مجلس درس حاضر می شد و از مسائل عبارات می پرسید تا چند روز بر این بگذشت آن مرد از دنیا رفت یکی از مشایخ آن عصر او را در خواب دید از او احوال پرسید؟ گفت:
ای برادر چون من را در حسابگاه حاضر کردند خطاب رسید به دو زخم برند به سبب مجالست و مصاحبت با خلفا!
ضرورت و وم آموزش علم
حضرت رسول(ص) فرموده: بیاموزید مردمان را علم، اگر چه یک مسئله باشد که بهتر بود و شما را از دنیا و هر چه در دنیا است
اگر بینی که نابینا و چاه است  ** اگر خاموش بنشینی گناه است
صائب تبریزی
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)
و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و اینها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود
بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش  ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش
سعدی
فضیلت علما و دانشمندان
در این مقام حکایتی بیاوریم:
آورده‌اند که یکی از علمای مرتاض که از اهل کشف بود به درب مسجدی رفت و شیطان را دید که ایستاده پا را درون مسجد می گذارد و باز بیرون می‌آورد! گفت:
ای ملعون چه می کنی و این جا چه می خواهی؟ گفت:
در این مسجد جاهلی نماز می گذارد و عالمی در خواب است من قصد نماز آن جاهل که می کنم هیبت آن عالم مانع می‌شود و نمی‌گذارد!
حضرت رسول(ص) فرموده نوم العالم خیر من عبادة جاهل»
پس ای عزیز سعی باید کرد خود را از تاریکی جهل به روشنائی علم رساند.
و بباید دانست که حق تعالی هر یکی را به زبان مختلف فرستاده تا هر قومی به لغتی عالم و دین و آئین خود را بدانند چرا که هیچ کس از مادر فاضل متولد نشده چنان که حق تعالی فرموده والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا» یعنی بیرون آوردیم شما را از شکم‌های مادران شما در حالتی که هیچ نمی دانستید، و دادیم به شما گوش شنوا و چشم بینا و دل دانا تا شکر این نعمت‌ها کنید و کتاب‌ها و پیغمبران فرستادیم و علماء به نیابت پیغمبران نصب کردیم تا علم دین به شما رسانند چون شما تقصیری کنید در طلب علم هر آینه بازخواست از شما خواهد بود آنگاه کرا طاقت و تاب عتاب باشد
ـ حضرت رسول(ص) فرمود بروید در راه علم اگرچه از راه دریا باشد
ـ و نیز فرمود هر گاه یک مسئله از علم یاد گیرید از عبادت شصت ساله بهتر است.
پس در بیان فضیلت علم ، عالم و زاهد و جاهل عابد و جهل زاهد تمثیلی بیاوریم:
برتری عالم بر زاهدجاهل
آورده‌اند که پادشاهی بود که پیوسته پیروی علماء می‌کرد و مرید ایشان بود، وزیری داشت که مرید مشایخ بود و گوشه نشینی اختیار کرده بود و همیشه در این باب میان او و پادشاه گفتگو بود، پادشاه خواست به دلیل وزیر را اام نماید.
شبی او را طلبید و هر دو جامة درویشان پوشیدند و به در خانة یکی از علماء رفتند و از راه بام به خانة او درآمدند و آواز دادند به نام خودش و پدرش، آن مرد عالم برخاست و به بام رفت دو مرد خرقه پوش درویش دید هر دو او را سلام کردند و گفتند ما دو فرشته ایم که از جانب حق تعالی به تو وحی آورده‌ایم که پیغمبر این عصر خواهی بود بشارت باد تو را!.
آن عالم چون این سخنان بشنید برآشفت و گفت استغفرالله شما شیطانید می‌خواهید مرا فریب دهید ای ملعونان جاهل مگر شما حدیث لا نبی بعدی» نشنیده‌اید و به گوش شما نرسیده که حضرت رسول(ص) فرموده مه من خاتم النبیینم به موجب آیة شریفه (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین)؟
ای دروغگویان از پیش من دور شوید که دیدن روی شما ظلمت بار می آورد! این بگفت و پشت برایشان کرد و برفت،.
شاه به وزیر گفت نور علم را دیدی؟
حق تعالی علم را به بینایان تشبیه کرده و در قرآن فرموده:
افمن یعلم انما انزل بعلم الله کمن هو اعمی انما یتذکر اولو الالباب»
و در جای دیگر فرموده و ما یستوی الاعمی و البصر»
یعنی کور و بینا برابر نیستند
ـ در جای دیگر فرموده:
واتبعوا النور الذی انزلنا».
و همچنین مثل زده‌اند علماء را به زنده و جاهل را به مرده.
پس از پشت بام فرود آمدند پادشاه با وزیر گفت بیا تا به نزد زهاد و عابدان جاهل رویم آنگاه به در خانة یکی از آن‌ها که وزیر مرید و معتقد او بود رفتند و به وسیلة نردبان به پشت بام خانقاه رفتند و گفتند ای فلان بن فلان بیا تا مژدة خوبی بتو بدهیم!
زاهد بالا رفت ایشان بر او سلام کرده و همان کلمات را به او گفتند، زاهد گفت خوش آمدید صفا آوردید مدتی است که من منتظر شما و این پیغام بودم! پس ایشان را تواضع بسیار کرده خوشحال شد که پیغمبر می‌شود!
پس از آن جا فرود آمدند شاه به وزیر گفت: دیدی در میان این دو طایفه چقدر فرق است؟
روز دیگر پادشاه وزیر را نزد زاهد فرستاد تا حالش را معلوم کند چون وزیر به خانه زاهد رفت دید که زاهد غرور و نخوتی به هم رسانیده و حرمت وزیر را مثل سابق بجا نیاورد! چون مجلس خلوت شد زاهد سر بگوش وزیر گذاشته احوالات خود را به وزیر گفت! وزیر خندید و از آن جا بیرون آمد و دانست که اصل ایمان و خداشناسی به علم است.
اهمیت و برکات خدمت به دین
چون این خطاب شنیدم خود را مستحق عذاب دیدم عرض کردم الهی من از استاد خود شنیدن که به وسائط از حضرت رسول(ص) نقل کرد که هر مسلمانی که موی در مسلمانی سفید کرده باشد و برای مسئله دینی پیش یکی از علما رود من آتش جهنم بر وی حرام گردانم خطاب آمد او را به برکت علم و صحبت علما و مجالست با ایشان بخشیدم.
اینست خاصیت علم تا بدانی صحبت با علما و اهل علم چقدر اثر دارد.
نتیجه هدایت و ارشاد
در باب نیز حیایتی بیاوریم:
آورده‌اند که یکی از علماء پسری داشت و در حق او سعی بسیار کرد و آن پسر در جمیع علوم ماهر شده بود پس در ایام شباب یکی از جوانان به او انس گرفته با هم دوستی و اختلاط می‌کردند تا آن که فسق آن فاسق به او سرایت کرده به شرب خمر افتاد و مردم هر چه او را نصیحت نمودند اثر نگرد چون پند و نصیحت به او درگیر نشد پدرش را از قضیه آگاه کردند؛ او را طلبید و گفت چون موعظه در تو به هیچ قسم اثر نمی‌کند پس بهتر آنست که از من جدا شوی و سفر اختیار کنی که من از طعن مردم به تنگ آمده‌ام و تو حیا نمی‌کنی! پس جزئی خرجی به او داد و او را از خانه بیرون کرد تا
رنج غربت و محنت بکشد و از خامی جوانی بدر آید و پخته و کامل گردد و از فسق و فجور بازگشت نموده از آن جهل باز آید، پسر از وطن بیرون رفت بعد از چند روزی به شهری رسید و خرجی او تمام شده بود در آن شهر غریب و بینوا مانده تشنه و گرسنه خوابید و در آخر شب بیدار شد و بر حال خود بسیار گریست چون روز شد از مسجد بیرون آمد دید که مردم آن شهر از کوچک و بزرگ عزم بیرون شهر می‌کنند از یکی پرسید این مردم به کجا می روند؟ گفت در بیرون شهر زاهدی هست که صومعة دارد و گوشه نشین است و هر ماه یک بار از صومعه بیرون می آید و در حق مردم دعا می‌کند و همة مردم در آنجا جمع می‌شوند و خیرات بسیار می‌کنند و آن زاهد باز به خلوت می رود تا ماه دیگر؛ آن جوان همراه جماعت افتاد که شاید در آن جا چیزی به دست آورد چون به صومعه رسید به او نیز چیزی از خیرات دادند، دید عابد از صومعه بیرون آمد و در حق مردم دعا کرد باز به خلوت رفت، پس آن مردم همه رفتند و او در آن جا توقف نمود، چون شب شد آن عابد از صومعه بیرون آمد دید جوانی نشسته گفت تو کیستی قاعده نیست کسی در این جا بماند؟ گفت غریبم امروز به منزل رسیدم و به دیدار شما مشرف شدم و کسی را در این شهر نمی‌شناسم و راه به جائی نمی برم اگر اجازتی باشد چند روزی در خدمت شما باشم شما از برکت شما در فیضی بروی من گشوده گردد که مردی هستم طالب علم و کار دیگر از من برنمی‌آید؛ عابد چون گفتگوی او را استماع نمود سری به خود فرو برد که آیا او را در صومعه بگذارم یا نه آن جوان عابد را خاموش دید شروع کرد به آواز حزین عشری از قرآن را بخواند؛ عابد هرگز به آواز خوش قرآن نشنیده بود او را حالتی دست داد پیشرفت و او را در بغل کشید و چشمش را ببوسید و او را گرفته بدرون صومعه برد و به صحبت مشغول شدند اختلاط ایشان موافق افتاد و آن جوان دید که یک چشم خودم را عابد بسته و اصلاً نمی گشاید! احوال پرسید که ای شیخ چشم تو را چه رسیده؟ گفت چون ترک دنیا و مافیها کرده‌ام زیادتی و اسراف نمی‌کنم هر جا کار نمی آید آن را ترک کرده‌ام چون از یک چشم کار ما راست می آید چرا اسراف کنیم آن چشم دیگر را محو کرده‌ام!
جوان گفت: چگونه محو کرده‌ای؛
گفت قطران چسبانیده‌ام تا محو شود جوان فهمید که عابد جاهلست و چیزی نفهمیده است تبسم کرده حیران شدا پس با خود گفت که زاهد با این جهل
و نادانی مردم را فریب داده و دکان بر خود چیده همة خلق این شهر را مرید خود کرده پس از ساعتی پرسید یا شیخ چند سال است که چنین کرده‌ای گفت شاید ده سال باشد گفت در این مدت تو را جنابت روی نداده است گفت بسیار گفت که در وقت غسل کردن آن چشم را می گشودی یا نه گفت نه گفت یا شیخ به حکم شرع در این مدت از جنابت در نیامده‌ای نماز تو درست نیست و قضای نمازهای این مدت بر تو واجب است پس به دلیل علم خاطر نشان او کرد عابد دانست که او راست می گوید پس چشم خود را گشود و به نماز مشغول شد.
نتیجه هدایت جاهل
َ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا مائده 32
هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.
در همان شب حضرت رسول(ص) را در خواب دید که فرمود: یا فلان حق تعالی گناهان تو را بخشید و توبة تو قبول شد از برای همین یک مسئله که به عابد آموختی اکنون به پاداش آن در دنیا از دنیا مالی به تو دادیم در حجره همین عابد فلان مکان گنج مدفون است بردار و پیش پدر خود برو که در حق تو دعا کرد و به درجة قبول افتاد از برکت این مسئله که به این عابد آموختی دنیا و آخرت تو معمور شد چون از خواب بیدار شد عابد را آگاه کرد عابد شکر حق تعالی به جای آورده و گنج را تسلیم آن جوان کرد و دیناری از آن تصرف ننمود پس آن جوان او را وداع کرده و با سامان تمام پیش پدر رفت.
پس ای عزیز بدان که یک مسئله از علم دین نتیجه دارد از این رو، می باید که آدمی دایم طالب علم باشد و به دیگران نیز بیاموزد. اگرچه عمرش به آخر رسیده باشد.
و نکته پایانی را نیز به خاطر بسپارید که آموزش حتما مؤثر خواهد بود، البته به کم با کیفیت، باید قانع بود.
اثر پذیری و اثر گذاری
در این مقام داستان تاریخی لطیفه مانندی را بخوانید:
اول ارائه طرح بعد تقاضا
چرا عمر بن عبدالعزیز، لعن على (ع) را قدغن کرد؟
وقتى که معاویه روى کار آمد و بعد از شهادت امام على (ع) در سال 40 هجرت، زمام حکومت جهان اسلام را به دست گرفت، آن قدر نسبت به امام على (ع) دشمن کینه توز بود که دستور داد، سبّ و لعن على (ع) را در همه جا، حتّى در خطبه هاى نماز جمعه و در قنوت نماز، جزء برنامه مذهبى قرار دهند، این کار زشت حدود شصت سال، رائج و سنّت گردید، خلفاى جور و وعّاظ السلاطین از هر سو به این کار دامن مى زدند. تا این که بسال 99 هجرى، پس ‍از مرگ سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، به عنوان هشتمین خلیفه اموى، روى کار آمد، او بر خلاف روش خلفاى بنى امیّه، شیوه نیکى براى خود برگزید، و دست به اصلاحات کلى زد، از کارهاى نیک او این که سبّ و لعن على (ع) را که برنامه مذهبى و رائج مسلمین اهل تسنّن شده بود، قدغن کرد، و به فرمان او در نماز و خطبه ها به جاى سبّ على (ع) این آیه را مى خواندند : ربّنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان . :‍ پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز. ( 10) و یا این آیه را مى خوانند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان . : خداوند به عدالت و نیکوکارى فرمان مى دهد. (نحل 90) عمر بن عبدالعزیز انگیزه و علت قدغن کردن سبّ و لعن على (ع) را چنین بیان کرد : من در کودکى به مکتب مى رفتم، معلّم من از فرزندان عتبة بن مسعود بود، روزى معلّم از کنار من گذشت، من با کودکان هم سن خود بازى مى کردیم و على (ع) را لعن مى نمودیم، معلّم بسیار ناراحت شد و آن روز مکتب را تعطیل کرد و به مسجد رفت، من نزد او رفتم، که درس خود را براى او بخوانم، تا مرا دید، برخاست و مشغول نماز شد، احساس کردم که به من اعتراض دارد، بعد از نماز با خشونت به من نگریست، به او گفتم : چه شده است که استاد نسبت به من بى اعتنا شده ؟ او گفت : پسرم ! تو تا امروز على (ع) را لعن مى کنى ؟ گفتم : آرى. گفت : تو از کجا یافتى که خداوند پس از آن که از مجاهدین بدر، راضى شد، بر آن ها غضب کرد؟ گفتم :استاد آیا على (ع) از مجاهدین بدر بود؟ گفت : عزیزم ! آیا گرداننده همه جنگ بدر جز  على (ع) بود؟ گفتم : از این پس، هر گز  این کاررا انجام نمى دهم. گفت : تو را  به خدا، دیگر تکرار نمى کنى ؟ گفتم : آرى تصمیم مى گیرم دیگر حضرت على (ع) را لعن نکنم، همین تصمیم را گرفتم و از آن پس، على (ع) را دیگر لعن نکردم. سپس عمربن عبدالعزیز گفت : خاطره دیگرى نیز دارم که براى شما بیان مى کنم : من در مدینه پاى منبر پدرم عبدالعزیز، حاضر مى شدم، او در روز جمعه خطبه نماز جمعه را مى خواند و در آن هنگام حاکم مدینه بود، مى شنیدم پدرم خطبه را بسیار غرّا و روان و عالى مى خواند، ولى به محض این که به این جا مى رسد که على (ع) را (طبق دستور خلیفه) لعن و سبّ کند، مى دیدم آن چنان لکنت زبان پیدا مى کرد و در تنگناى سخن قرار مى گرفت که گفتارش بریده بریده مى شد. روزى به او گفتم : اى پدر! تو با این که از خطباى توانا و سخنوران قوى هستى علت چیست وقتى که در خطبه به لعن این مرد (امام على (ع) مى رسى، درمانده و هاج و واج مى شوى ؟ در پاسخ گفت : پسرم ! جمعیتى که پاى منبر ما از مردم شام و غیر آن ها را مى بینى، اگر فضائل این مرد على (ع) را آن گونه که پدر تو (من) مى داند بدانند، هیچ یک از آن ها، از ما اطاعت نخواهند کرد. به این ترتیب، سخن معلّم من و گفتار پدرم، در سینه ام استقرار یافت، و با خدا عهد کردم که اگر یک روز زمام حکومت بدست من بیفتد، و قدرتى به دستم رسید، این سنّت بد، عن بر  امام على (ع) را قدغن کنم، وقتى که خداوند بر من منّت گذاشت و دستگاه خلافت را در اختیارم نهاد، آن را قدغن کردم و به جاى آن دستور دادم این آیه را بخواند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان . (نحل 90) و به همه شهرها و بلاد، بخشنامه کردم، خواندن این آیه را بجاى سبّ و لعن، سنّت کنند، این دستور جا افتاد و سنّت گردید. این بود انگیزه من در قدغن کردن سبّ و لعن حضرت على (ع).
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 4 ص 58.
برگرفته از کتاب کلیات جامع التمثیل و لطیفه های قرآنی با مختصر دستکاری نمایه زنی  و .                                       
والسلام مرتضوی
 

نمونه برجسته سازی خدمات معارفی اساتید محترم
اهمیت دادن اسلام به تحصیل علم و دانش و امر تعلیم و تربیت
اسلام که آخرین و کاملترین دین الهی است اهمیت فوق العاده ای به تعلیم و تربیت داده است به گونه ای که در هیچ مکتب و مرام و دینی نمی توانیم مشابهی برای آن پیدا کنیم.
حتی قرآن مجید که معجزه رسول خدا بود آغازش با اقراء باسم ربک الذی خلق شروع شده.
سابقه علم و دانش در کشور های عربی
و این در زمانی بیان گردید که در سرزمین عربستان و به ویژه مکه معظمه کل با سودان به سی نفر نمی رسید. در سایر سرزمینها هم وضعیت مشابهی بود
سابقه علم و دانش در کشور ایران
در ایران قبل از اسلام هم تحصیل در انحصار اشراف و شاهزادگان قرار داشت .
دعوت به فراگیری علم
البته در سایر آیات قرآنی هم مستقیم و غیر مستقیم مسلمانان پیوسته به فراگیری علم دعوت شده اند چنانچه در جای دیگر می فرماید: یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات.
 یعنی خداوند آن گروه از مسلمانان مومن که از علم و دانش برخوردار باشند را نسبت به سایرین برتری بخشیده است.
آثار و برکات علم همراه با ایمان
بنابراین علم و دانش خود امتیاز است و یک ارزش محسوب می شود .
آنهم زمانی که همراه با ایمان باشد.
در این خصوص در آیه دوم سوره جمعه می خوانیم : هوالذی بعث فی الامیین رسولاً یتلوا علیهم آیاته و یزکیم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین .
(اوست خدائی که از میان بی سوادان پیامبری را فرستاد که آیات قرآن را به انها آموزش دهد و آنها را به اخلاق پسندیده بیاراید و علوم را آموزش دهد و.
علم و دانش موجب نزدیکی به خدا
پس علم و دانش موجب نزدیکی به خدا و برخورداری از پاداش الهی است مشروط به آنکه با گوهر ایمان همراه باشد.
به همین اعتبار بود که مسلمانان اولیه که غالباً فاقد سواد بودند در مدت کمی با سواد شدند و دانشمندان بزرگی در قرن های اولیه از سرزمین های اسلامی طلوع کردند که بخش عمده ای از آنها ایرانیان بودند.
در واقع آیات قرآن و فرمایشات اولیای دین انگیزه ای قوی برای روی آوردن مسلمانان به زیور دانش بود.
نمونه اشعار مستند سازی شده
وقتی پیامبر می فرماید : زگهواره تا گور دانش بجوی و یا طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه و یا همین رسول خدا فرموده است که ارزشمندترین مردم کسی است که دانشش بیشتر باشد و یا حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید . ارزش هر کس به مقدار دانش اوست و یا امام جواد می فرماید : شرافتمند کامل و حقیقی کسی است که دانش او ، وی را شریف  سازد .
شگفت آور نیست که شعرای مسلمان با الهام گرفتن از آیات قران در خصوص علم و جایگاه آن در کلام اشعار نغزی سروده اند از جمله :
فردوسی می گوید :  
زگیتی هر آن کس که داناتر است  *  ورا پایه و مایه بالاتر است
و مسعود سعد می گوید :       
  همه از آدمیم ما لیکن  **** او گرامی تر است کو داناست.
و بالاخره ناصر خسرو می گوید :   
 درخت تو گر بار دانش بگیرد   *   به زیر آوری چرخ نیلوفری را
اهمیت تعلیم و تربیت
در اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که گفته اند که زکوه العلم نشره – یعنی زکوه دانش در آموختن آنست
مقام معلم و مربی
و مقام معلم و مربی به اندازه ای مورد توجه اولیای دین است که امام خمینی بارها می فرمود معلمی شغل انبیاست و می دانیم که رسالت انبیاء هدایت انسان از عالم حیوانی به بهشت الهی می باشد.
در کرامت و عظمت شغل معلمی گفته اند که هر گاه کسی این توفیق را پیدا کند که آینده سازانی خوب تربیت و تعلیم دهد این یک صدقه جاریه تلقی می شود. و تا زمانی که فرد تربیت شده منشاء اقدامات مفیدی باشد شخص معلم در ثواب همه اعمال وی سهیم است.
بنابراین اکنون که به آغاز سال تحصیلی که بهار تعلیم و تربیت نزدیک می شویم باید به همه معلمین و مربیان تبریک گفته و از آن ها بخواهیم که قدر خود را بدانند و سعی کنند که در مسیر اسلام و سفارشات اولیای دین گام بردارند تا از سعادت دنیا و آخرت برخوردار شوند.   
فرخنده معصومی – معلم اهوازی
 

اهمیت علم و دانش
من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن
علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد
ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل می‌شود و علم بی‌عمل بکار نیاید.
و حق تعالیم در کلام خود فرموده:
فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14
بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!
توضیح : بدانید که آن چه اول فرموده‌اند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که می‌فرماید نیست هیچ معبودتی مستحق پرستش الا ذات الله تعالی
ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنانکه  در کلام خود فرموده :
والله علیم بذات الصدور»
پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنه‌تر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.
وم فراگیری علم

ادامه مطلب


آموزش عملی
یکی از مهمترین راه کارهای تربیتی، شیوه آگاهی بخشی عملی» است که روایات بر آن تأکید دارند حضرت صادق علیه السّلام فرمود:
کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم‏ بحار الأنوار الجامعة    ج‏67    303 مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید.
و بر ترک آن قرآن سرزنش فرموده : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون‏    سوره صف آیه 2
چرا سخنى مى ‏گویید که عمل نمى ‏کنید؟
از این رو مطالعه و خوشمزگی کردن، با منابع آگاهی بخش، به ویژه آن ها که یا متن خود ثقلین قرآن و کلام معصومان (ع)» است و یا از مستندات دینی برخوردارند، از تأثیر بسزایی برخوردار است.
یا رب از عرفان به ما پیمان ه‏اى سرشار ده    
چشم بینا جان آگاه و دل هوشیار ده‏
مدتى گفتار بى ‏کردار کردى مرحمت
روزگارى هم به ما کردار بى‏ گفتار ده‏

ادامه مطلب


فرزند پروری
بحث فرزند پروری تنها امروزه مطرح نیست بلکه از قدیم هم دقدقه والدین و خیر اندیشان بوده چنانکه امروزه هم اهل فکر و فهم درگیر آن هستند و در پی راه چاره اند.
در این زمینه حکایتی لطیفه قرآنی مانند از زمان رسول الله (ص) بخوانید:
هشدار یک آیه
وقتى که این آیه نازل گردید: (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَة ) (1)  اى کسانى که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (کافر و مجرم) و سنگ است ، نگهدارید)  شخصى از مؤ منان ، شدیداً تحت تاءثیر این آیه قرار گرفت به گونه اى که در گوشه اى نشست و گریه مى کرد، و مى گفت : (من از نگهدارى خود و کنترل هواى نفسم ناتوانم ، در عین حال نگهدارى اهل و بستگانم از انحرافات به من تکلیف شده است !) رسول گرامى اسلام (ص) به او فرمود:
(همین اندازه براى تو کافى است که همانگونه که خود را امر به نیکی ها و نهى از بدی ها مى کنى ، آنان را امر به خوبی ها و نهى از بدی ها کنى) یعنى وظیفه واجب تو همین است .(2)
1- تحریم / 6. 2- المیزان ، ج 19، ص 395.
در ادامه می خوانید:
یأس و نا امیدی حرام است
معجزه لقمه حلال
 عاقبت لقمه حلال و آموزش صحیح

ادامه مطلب


اهمیت علم و دانش
من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن
علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد
ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل می‌شود و علم بی‌عمل بکار نیاید.
و حق تعالی در کلام خود فرموده:
فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14
بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!
توضیح : بدانید که آن چه اول فرموده‌اند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که می‌فرماید: نیست هیچ معبودی مستحق پرستش نیست الا ذات الله تعالی.
ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنان که  در کلام خود فرموده :
والله علیم بذات الصدور»
پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند، فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنه‌تر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.
وم فراگیری علم

ادامه مطلب


مسابقه نوروزی، اوقات فراغت، خانوادگی، مدیریتی، کرونایی
با عرض سلام و آرزوی سلامتی بر همه شما عزیزان، ضمن عرض خسته نباشید به مسؤلان و خدمت گذاران عزیز در عرصه درمان بیماران بویژه بیماران کرونایی و آرزوی سلامت برای همه بیماران و توفیق صبر برای بستگان آنان و نیز طلب مغفرت برای همه درگذشتگان.
برای همکاری با کسانی که در خانه مانده اند و یا کلاُ مسائل فرهنگی را دنبال می کنند بخواست خدا با ارائه شیوه راه اندازی مسابقه خانوادگی، مسابقه دوستانه، و هر عنوان دیگر که . در خدمت شما عزیزان هستیم، انشاء الله مفید واقع شود.
و از این فرصت استفاده نموده از خدای بزرگ درخواست داشتن سال جدید همراه با موفقیت، برای همه موحدان عالم را داریم.
امید است در سال پیش رو بر دانش و علم و عمل ما و شما افزوده گردد.
 

 
 
 
 
شیوه کار ما در این ارائه راهکار مسابقه
چون مردم ما، دارای سلیقه های مختلف هستند، سعی ما بر این است که از منابع گوناگون، استفاده کنیم، شیوه ای که از بیان ساده برخوردار باشد در خور عامه مردم. تا مطالعه کتتده: از هر سن و سالی برخوردار باشد، بتواند از آن استفاده کند، بنابر این:
صلوات بر محمد و آل محمد (ع)
مورد خطاب این راهکار ها
مطالب برای سنین مختلف در نظر گرفته شده است؛ از کودکان گرفته،
تا، نوجوانان .
و نیز جوانان و بزرگسالان، همه و همه، می توانند از آن بهرمند شوند، در هر موقعیتی که هستند؛ از زیر دست بودن، گرفته، تا مدیران و مسئولان؛ چرا که همه ما و شما عزیزان، در هیچ حال و مرحله ای از زندگی، بی نیاز از راهنمایی خدا و پیامبران و معصومان (ع) و سخن دانشمندانی که علمشان بر گرفته از سخن آن بزرگواران باشد، نیستم، چون انسان هر روز در موقعیت های خاصی قرار می گیرد و باید مطابق آن شرائط و .از آگاهی و بصیرت لازم مطابق آن برخوردار باشد، تا ابتدا، خود دچار مشکل نشده. و روشن است، نسبت به دیگران نیز، بی تفاوت بودن صحیح نیست، چرا که زندگی ما بصورت اجتماعی انجام می شود؛ از این رو، دچار مشکل شدن دیگران، در زندگی ما، نیز بی تأثیر نیست. پس یک قدم به پیش، تا برای فرهنگ سازی، از فرصت ها استفاده کنیم،
تلاش برای استفاده کردن از فرصت ها
و نسبت به دیگران، خواه طرف مقابل ما، فرزندمان باشد، یا، برادر خواهر و. یا، خویشان و حتی همسایگان و . حتی  بزرگ ترها، که  بعضاُ نمی دانیم با آنان چگونه رفتار نماییم و چگونه سر سازش داشته باشیم.
به هر حال برای زندگانی شخصی راحت و معاشرت خوب با اقسام مردم، راهکار مناسب، در شرایط مختلف، نیازمندیم.
انواع راهکارها
این راهکارها ممکن است، اخلاقی باشد یا اعتقادی، اقتصادی باشد یا پزشکی، ی باشد یا مدیریتی، روان‌شناسی باشد یا  جامعه‌شناسی، چرا که اگر خوب دقت شود، بسا فردی دانسته یا ندانسته؛ کاری را انجام می دهد  که به اصطلاح یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند بیرون بیاورند» و اشتباه آن را جبران کنند.
از این رو ما، در انجام وظیفه، نباید سستی کنیم و الا نه تنها در دنیا دچار مشکل می شویم و کیفر الهی ما را گرفتار می کند.
بلکه در آخرت قیامت» نیز از ما می‌پرسند، چرا سؤال نکردید. به ویژه با امکانات فعلی که با یک تلفن ، با یک سرچ در نرم افزار و فضای مجازی، سریع به سوال ما پاسخ می دهند.

ت گذاری ما درانتخاب مطالب این مسابقه

ما در این ارائه راه حل، طبق الگوگیری از بزرگان، همیشه این ت را دنبال می‌کنیم
که هر کار خوب و سخن خوب را، از هر که باشد می پذیریم، البته از خدا می خواهیم که ما را شناختی  عنایت بفرماید، که با این خوشبینی دچار کلمة حق یراد بها الباطل» که امیرالمؤمنین (ع) هشدار داده اند، نشویم. شما نیز توجه داشته باشید که، نقل یک سخن از فردی، تأیید اعمال زشت اعتقادات باطل و گفتار باطل او نیست. همین طور دشمنی هایی که از بعض افراد دیده شده و می بینیم. از این رو ما تا توانستیم سعی کردیم، مطالب و کلماتی را انتخاب کنیم که با محتوای قرآنی روایی ما، سازگار باشد و بعضاً هم مستند سازی کلمات آنان را نیز ذکر خواهیم کرد.
منابع بکار رفته در این بخش
ما در این صفحه و صفحات بعدی به خواست خدا، با ذکر نمونه‌هایی از این راهکارها، از منابع مختلف دینی. قرآنی روایی سخن بزرگان دانشمندان و ضرب المثل داستان داستان لطیفه طنز» اشاره خواهیم داشت، سپس این خود شما هستید که مطالبی مناسب با طبع، موقعیت و مسئله و موردی، که در نظر دارید، جستجو کرده و آن را در آرشیوی
که ابتداء با نظم خاص الفبایی تنظیم کرده اید به داشته ها و دانستنی های فرهنگی خود اضافه کنید.
 تا موقع نیاز از شیوه خود استفاده کرده و به دیگران راهکار را بیاموزید، ناراحت گوش نکردن، بعضی از آنان هم نباشید، چرا که در مرحله اول قرآن امر بمعروف را یک وظیفه دانسته:
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)
و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و این ها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود. و اما کسانی که به پندها و نصیحت های دیگران گوش نمی دهند، پس از مدتی خواهند به اشتباه خود پی برد.
بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش  ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش
سعدی
انشاء الله موفق باشید.
به خواست خدا و دعای خیر شما، ما نیز مورد لطف پروردگار قرار بگیریم.
تا مجموعه این راه کارها و منابع را، که به صورت موضوعی و الفبایی جهت دستیابی راحت به موضوع دلخواه» تنظیم نموده ایم، را پس از انجام مقدمات چاپ، انتشار داده و در اختیار مردم فرهنگ دوست ایران و دیگر کشورهای مسلمان، بلکه همه موحدان عالم قرار دهیم.
والسلام مرتضوی

برکات این گونه مسابقات

من بتو از علم بگویم سخن ** * علم چو آید به تو گوید چه کن

ادامه مطلب


فرزند پروری
بحث فرزند پروری تنها امروزه مطرح نیست بلکه از قدیم هم دقدقه والدین و خیر اندیشان بوده چنانکه امروزه هم اهل فکر و فهم درگیر آن هستند و در پی راه چاره اند.
در این زمینه حکایتی لطیفه قرآنی مانند از زمان رسول الله (ص) بخوانید:
هشدار یک آیه
وقتى که این آیه نازل گردید: (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَة ) (1)  اى کسانى که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (کافر و مجرم) و سنگ است ، نگهدارید)  شخصى از مؤ منان ، شدیداً تحت تاءثیر این آیه قرار گرفت به گونه اى که در گوشه اى نشست و گریه مى کرد، و مى گفت : (من از نگهدارى خود و کنترل هواى نفسم ناتوانم ، در عین حال نگهدارى اهل و بستگانم از انحرافات به من تکلیف شده است !) رسول گرامى اسلام (ص) به او فرمود:
(همین اندازه براى تو کافى است که همانگونه که خود را امر به نیکی ها و نهى از بدی ها مى کنى ، آنان را امر به خوبی ها و نهى از بدی ها کنى) یعنى وظیفه واجب تو همین است .(2)
1- تحریم / 6. 2- المیزان ، ج 19، ص 395.
در ادامه می خوانید:
یأس و نا امیدی حرام است
معجزه لقمه حلال
 عاقبت لقمه حلال و آموزش صحیح

ادامه مطلب


اهمیت علم و دانش
من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن
علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد
ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل می‌شود و علم بی‌عمل بکار نیاید.
و حق تعالی در کلام خود فرموده:
فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14
بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!
توضیح : بدانید که آن چه اول فرموده‌اند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که می‌فرماید: نیست هیچ معبودی مستحق پرستش نیست الا ذات الله تعالی.
ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنان که  در کلام خود فرموده :
والله علیم بذات الصدور»
پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند، فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنه‌تر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.
وم فراگیری علم

ادامه مطلب


آموزش عملی
یکی از مهمترین راه کارهای تربیتی، شیوه آگاهی بخشی عملی» است که روایات بر آن تأکید دارند حضرت صادق علیه السّلام فرمود:
کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم‏ بحار الأنوار الجامعة    ج‏67    303 مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید.
و بر ترک آن قرآن سرزنش فرموده : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون‏    سوره صف آیه 2
چرا سخنى مى ‏گویید که عمل نمى ‏کنید؟
از این رو مطالعه و خوشمزگی کردن، با منابع آگاهی بخش، به ویژه آن ها که یا متن خود ثقلین قرآن و کلام معصومان (ع)» است و یا از مستندات دینی برخوردارند، از تأثیر بسزایی برخوردار است.
یا رب از عرفان به ما پیمان ه‏اى سرشار ده    
چشم بینا جان آگاه و دل هوشیار ده‏
مدتى گفتار بى ‏کردار کردى مرحمت
روزگارى هم به ما کردار بى‏ گفتار ده‏

ادامه مطلب


طنز مقدمه ای بر داستان های کرونائی
تمثیل آفتاب و مهتاب
پیرى، از مریدان خود پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به در خانه من آمد. چیزى خواست. من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))
دیگرى گفت: (( از جایى مى‏ گذشتم . یکى را گرفته بودند و مى‏ خواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست ندارم . ))
پیر گفت: (( شما آن چه کردید در حق دو شخص معین کردید.
مؤمن چون آفتاب و مهتاب است که منفعت او به همگان مى ‏رسد و کسى از او بى‏ نصیب نیست . آیا چنین منفعتى از شما به خلق خدا رسیده است؟ ))
-برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به کوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 81 . ?
من که دارم در گدائى گنج سلطانى بدست
کى طمع بر گردش گردون دون پرور کنم.
با این طنز برویم سراغ داستان کرونائی
امروزه برای بعضی گرفتاری هایی به وجود می آید از طرفی، نباید آسیب دیدگان و خسارت دیده ها را تنها گذاشت، بلکه دلداری به آنان لازم است.
مصیبت زده را دریابیم
یکى از دستورات الهى که در سوره والعصر بیان مى فرماید: آن است که شخص ‍ مسلمان هرگاه گرفتارى ، مصیبت زده اى را مى بیند از جهت مال و دارایى یا از طرف بدن و بیمارى یا مرگ بستگان و دوستان ، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فناى دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهاى آن و اینکه بلا و گرفتارى عمومى و همگانى است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداش هاى بى نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله اورا آرامش دهد: (وَتَوا صَوْا بِالصَّبْرِ).
شعر : اى دل صبور باش و مخور غم که عاقبت    
این شام صبح گردد و این شب سحر شود   
مواظب سوء استفاده گران باشیم
به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این دین و آزادی را ارزان به دست نیاورد ایم، تا به اندک ناراحتی، آن را از دست بدهیم از رو باید مواظب سوء استفاده های دنیا طلبان باشیم.
نکته بیدار باش
طنز آدمیان دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند
مردى روستایى، گاو خود را در آخور بست و به سراى خود رفت. شیرى آمد، گاو را خورد و در جاى او نشست. مدتى گذشت. مرد روستایى به آخور آمد تا گاو را آب و علف دهد. آخور چنان تاریک بود که روستایى ندانست که در جاى گاو، شیرى درنده نشسته است. بر سر شیر آمد و دست بر پشت او مى‏ کشید و مى‏ نواخت.
شیر در زیر نوازش ‏هاى دست روستایى، به خنده افتاد و پیش خود گفت: راست است که مى‏ گویند آدمیان، دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند» .
اگر مى ‏دانست که چه کسى را مى‏ نوازد، زهره ‏اش پاره مى‏ شد و جان مى ‏داد.
آرى، آدمى گاه آرزوى چیزى یا کسى را مى‏ کند که اگر حقیقت آن چیز یا کس را مى‏ دانست و مى‏ شناخت، مى‏ گریخت، و چون دشمن خویش را نمى‏ شناسد، گاه عمر خود را در خدمت او صرف مى‏ کند، و در همه عمر عاشق او است. 
!- مثنوى، دفتر دوم، ابیات 515 505 . ?
پیام شوم این غفلت، مانع رسیدن به عشق خدا، هم هست‏ :
‏خواب و خورت ز مرتبه ى خویش دور کرد‏
‏آنگه رسى به عشق که بى خواب و خور شوى‏
‏   حافظ ‏
از خوى خوش پیامبر صلى الله علیه و آله چه استفاده ها که نکردند!
ابن عبدالبر در استیعاب مى نویسد: نعیمان بن عمر و انصارى از قدماى صحابه و از جمله انصار و اهل بدر است مردى خوش مجلس و مزاح بود از وقایعى که از منسوب به اوست این است که مرد عربى از بادیه نشینان خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آمد شتر خود را پشت مسجد خوابانید و به مسجد وارد شد، بعضى از اصحاب به نعیمان گفتند اگر این شتر را بکشى گوشت آنرا تقسیم مى کنیم حضرت رسول صلى الله علیه و آله قیمتش را به اعرابى خواهد داد او را نیز خشنود خواهد کرد نعیمان شتر را کشت ، در این اثنا اعرابى بیرون آمد. شتر خود را کشته دید فریاد کرد و پیغمبر را بداد خواهى خواست . نعیمان فرار کرد. حضرت رسول صلى الله علیه و آله آن فریاد را که شنید از مسجد خارج شد. ناقه اعرابى را کشته دید. پرسید این کار از که سر زده گفتند از نعیمان .
آن جناب یک نفر را فرستاد تا او را بیاورد، فرستاده رفت پس از جستجو فهمید در خانه ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب همسر مقداد بن اسود پنهان شده منزل ایشان نزدیک مسجد بود به آنجا رفت . او را اشاره به محلى کردند که شباهت به حفره اى داشت نعیمان خود را در حفره اى پنهان کرده و با مقدارى علف سبز جلوى حفره را پوشانیده بود. فرستاده بازگشت ، عرض کردى یا رسول الله صلى الله علیه و آله من او را ندیدم حضرت با دسته اى از اصحاب به خانه ضباعه آمدند آن مرد مخفیگاه نعیمان را نشان داد. پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: علف ها را برداشتند و نعیمان را بیرون آوردند پیشانى و رخسارش از علفهاى تازه رنگین شده بود حضرت رسول فرمود: نعیمان این چه کارى بود که از تو سر زد؟! گفت : یا رسول الله همان کسانیکه شما را راهنمائى به محل من کردند به این کار وا دارم نمودند پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله تبسم کنان رنگ علف را با دست مبارک خویش از پیشانى و رخسار او زدود، بهاى شتر را نیز به صاحبش داده او را راضى کرد.
لطائف الطوائف ص 27
این مسئله سابقه قرآنی هم دارد:
پیامبر اسلام (ص) و انفاق
امام صادق (ع) فرماید : پیامبر اسلام در بخشش و انفاق طوری بود که هر کس سؤالی می کرد از چیزی حضرت به او عطا می فرمود ، یکی از ن پسر خود را نزد رسول خدا فرستاد و به او سفارش نمود که اگر پیامبر فرمود نزد ما چیزی نیست عرض کن پیراهن خود را مرحمت نمایید .
 پسر آمد و پرسش نمود و پس از آن عرض کرد پیراهن خود را عنایت کنید حضرت پیراهن خود را به او داد ، در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید (( و لا تجعل یدک الآیه )) کنایه از این که در انفاق افراط و تفریط نشود بلکه میانه رو و مقتصد باش .  کتاب  لئالی ص 263
چگونگی برخود با نا توان ها و آسیب دیده گان
این هم دو خاطره:
خاطرات زاهد با تدبیر سید علی‌ آقا قاضی و کمک به سبزی فروش.
حفظ آبروی مؤمن واجب است
یکی از علمای نجف می‌گوید: روزی به دکان سبزی‌ فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم آیه الله سید علی‌ آقا قاضی خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولی به عکس معمول، کاهوهای پلاسیده و آن‌هایی که دارای برگ‌های خشن و بزرگ هستند، برمی‌دارد.
پس از آن که وی کاهوها را خرید، زیر عبا گرفت و روانه منزل شد. من به دنبال وی رفتم و عرض کردم: آقا! چرا این کاهوهای غیرمرغوب را سوا کردید؟
فرمود: آقا جان من! این مرد، فروشنده، شخص بی‌ بضاعت و فقیری است و من گاهی به او کمک می‌کنم و نمی‌خواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم؛ تا اولاً آن عزّت و شرف و آبرویش از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به مجّانی گرفتن نکند و در کسب هم ضعیف نشود و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این ها خریداری ندارند و ظهر که دکان خود را می‌بندد، این ها را بیرون می‌ریزد. بنابراین، برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او، این ها را خریدم.
نمونه شیوه امداد رسانی های اخلاقی غیر مادی:
هشدار نسبت به همنشینی با نادان ها
نمونه راهنمائى های احمق ها
 شخصى در خانه اش چاهى حفر کرد، و خاکها را داخل خانه روى هم ریخت . پس از حفر چاه هر چه فکر کرد با اینهمه خاک چه کند ،عقلش به جائى نرسید. بادوستش م کرد. دوستش گفت : اینکه کارى ندارد، چاه دیگرى حفر کن و این خاکها را داخل آن بریز. این بیچاره طبق راهنمائى دوستش عمل کرد. چاه دیگرى حفر کرد و همه خاک هاى چاه اول را در چاه دوم ریخت . ولى اینبار خاک چاه دوم در خانه باقى ماند. بار دیگر براى راهنمائى نزد همان دوستش رفت ، و مشکل جدید را شرح داد. دوستش به او گفت : راه حلش خیلى ساده است . خاک هاى چاه دوم را هم در چاه اول بریز و قضیه را تمام ، و خودت را راحت کن .       
هشدار نسبت به رعایت نکردن امور اقتصادی
نیکى بى رحمانه
یکى از مسلمین در مدینه در عصر رسول خدا (ص) در بستر مرگ قرار گفت ، او از ثروت دنیا ز شش غلام بیشتر نداشت ،و چند دختر کوچک نیز داشت ، او که احساس کرد در آستانه مرگ قرار گرفته ، غلامان خود را آزاد کرد و براى دختران کوچک خود چیزى نگذاشت و سپس از دنیا رفت . طبق معمول جنازه او را به خاک سپردند، جریان مرگ او و بجا ماندن کودکان یتیم او را به رسول خدا(ص ) خبر دادند.  پیامبر (ص ) از اینکه او غلامان خود را آزاد کرده (و در ظاهر، نیکى نموده ولى در باطن به کودکان خود ترحم ننموده و آنها را از ثروت دنیا محروم کرده ) متاثر گردید و فرمود: چنانچه به من اطلاع مى دادید، من نمى گذاشتم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید، زیرا او کودکان خود را از ثروت دنیا بى نصیب کرده و آنان را فقیر و بى پناه گذاشته تا دست گدائى به سوى مردم دراز کنند.

 

 


نحوه انجام مسابقه های قرآنی
نحوه اجرای مسابقات قرآنی
مجری محترم در ادامه پاسخ انجام مسابقه شرکت کنندگاندر یک موضوع: ، همان واژه مطرح شده را سوژه سخن قرار داده و بکمک آنچه از داشته های خود که شنیده است یا مطالعه داشته و به خاطر سپرده اید یا» در آرشیوه خود قرار داده ،از قبیل: آیات روایات خاطرات داستان ها طنز ها لطیفه ها اشعار و مثل ها و . پس از پر بار کردن و بروز رسانی آن ها، شروع به آموختن آموزه های دینی به دیگران می کند، کم کم شرکت کنندگان با مفاهیم قرآن آشنا شده و از صرف تؤری قرائت جلوگیری به عمل آمده باشد چون پروردگار متعال هدف از ذکر آیات را فکر و اندِشه بیان می فرماید.

بیان آیات الهى (احکام و معارف دینى) همراه با تمثیل، ابزار و زمینه اى براى اندیشیدن انسان (است)(کذلک یبیّن اللّه لکم الایات لعلّکم تتفکّرون) سوره بقره آیه  219 : اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مى‏ سازد، شاید اندیشه کنید!

چون تفکّر، به عنوان هدف تبیین آیات الهى بیان شده است، برگزیده تفسیر نمونه.
اگر آرشیوی هم نداشتید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری؛ تهیه کرده، و فیش های موضوعی را که جستجو کردید را در جایگاه خود قرار دهید.
لازم به تذکر اینکه : با آیات قرآن مجید مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد.
مثل
1- مسابقه به این سؤال قرآنی پاسخ دهید؟
آیه بخوانید که دلالت به نیاز انسان به ولایت دارد؟
سؤال همراه با پاسخی که در پایان آورده می شود.
توضیح : این آیه شریفه، در باره اهمیت و جایگاه بلند ولایت دلالت دارد.
2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی باشد که مسابقه بین دو نفر است، اولی آیه مربوط به موضوعی را می خوانند دومی نیز پیرامون همان موضوعی که دوستشان قرائت کرده آیه دیگری را قرئت می کند.
از باب مثال
آیه شریفه : یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْر
سوره فرقان آیه 28
اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم‏ )او [بود که‏] مرا به گمراهى کشانید پس از آن که قرآن به من رسیده بود
این آیه شریفه قرآن ، سرزنش دوستان بد را می رساند.
در قبال این آیه شریفه قرآن قرائت می شود.
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِین سوره زخرف آیه 67
در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان.
این آیه شریفه قرآن ، به دوستان در قیامت اشاره دارد
3 - مسابقه دانستنی های قرآنی، از قبیل: چیستان قرآنی، نام و نشان های قرآنی و. .
مثل: 1 - سوره های مکی مدنی، شأن نزول ها، 2 - یاد آوری برکات قرائت بعض سوره ها و آیات 3 - سوره ای که به نام زنی باشد سوره حضرت مریم»
4 – مسابقه داستان های قرآنی
5 – و بلأخره مسابقات همسو که همین موضوع را حافظان موضوعی آیات قرآن با حافظان شعر موضوعی و . به رقابت می پردازند.
مسابقه مراد از این آیه قرآن چیست؟
این بخش را به کمک یک لطیفه می توان توضیح داد، لطیفه ای که به یکی از مهم ترین آموزه های دینی یعنی مسئله ولایت امیر المؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام» اشاره دارد،،این لطیفه را با عنوان اهل ذکر مائیم » در پایان صفحه مطالعه بفرمائید.
لطیفه قرآنی اهل ذکر مائیم
حضرت رضا (ع) در مجلس مأمون، در  شمار  آیاتى که براى فضیلت اهل بیت (ع) نقل مى کرد، این آیه را قرائت کرد:
فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِاِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (1) :
(اگر نمى دانید، از  اهل ذکر از [آگاهان] بپرسید)،
و فرمود : ما اهل ذکر  هستیم اگر نمى دانید از  ما خانواده بپرسید، دانشمندان مجلس گفتند : مقصود خداوند از اهل ذکر یهود و نصارى هستند، امام ابوالحسن الرضا (ع) فرمود : سبحان الله ! اگر ما پرسیدیم، و آن ها هم، به دین خودشان دعوت کردند و گفتند دین ما بهتر از دین اسلام است؛ آیا چنین کارى بر ما جایز است ؟ مأمون سؤال کرد : یا اباالحسن! آیا ممکن است، این سخن را بشکافید و شرح دهید، تا خلاف ادّعاى این ها ثابت شود؟ حضرت امام رضا (ع) فرمود : بلى، ذکر، رسول الله است و ما اهل بیت، اهل آن حضرت هستیم و این در کتاب خدا بیان شده، آن جا که درسوره طلاق مى فرماید :
 فَاتَّقُوا اللّهَ یا اُولىِ الاَْلبابِ الَّذینَ امَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّهُ اِلَیْکُمْ ذِکْراً، رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّناتٍ (2) :
از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، اى خردمندانى که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را برشما فرستاده رسولى که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى کند.
پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم (3)
 1-  سوره انبیاء / 7. 8   2 - طلاق / 10.
 3 -  عیون اخبار الرضا(ع)، 1 / 187.
عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1 / 185، تفسیر صافى، 4 / 124.

بسم الله الرحمن الرحیم
در چگونگی تهیه محتوا و اجرای مسابقه؛ گفته شد، از فرصت ها باید استفاده بهینه کرد، چرا که ممکن است چنین فرصتی دیگر بدست نیاید، از این رو گفته شده:
تیری که در رفت به دست نیاید
مفهومش این چنین است که:
عمر رفته و گذشته را نمی توان دوباره بدست آورد.
ضرب المثلی پاسخ به مانع بهانه تراشی برای شروع کارهای فرهنگی
اکنون ضرب المثلی را که پاسخ به مانع بهانه تراشی بعضی ها برای جلوگیری از شروع کارهای فرهنگی و اقتصادی و .  است را بخوانید .
اصل ضرب المثل :
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
مفهوم :
کار نیک و عمل صالح را هر وقت انجام دهی اجر خود خواهی برد.
نحوه انجام مسابقه
نحوه انجام مسابقه به این صورت است که در ادامه این پاسخ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.
اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.
کنترل آدم عجول
طبیعی است انسان هم عجول خلق شده :
از این رو، در کارها نیز می خواهد، زود به نتیجه برسد؛ لیکن باید اول کار و تلاش داشته باشیم چرا که :
اصل ضرب المثل :
با یک گل بهار نمی آید
مفهوم :
تنها با یک کار نیک نمی توان کسی را نیکوکار (هنرمند) بحساب آورد.
پس از انجام کار هم، مقداری صبر کند، ببیند عاقبت کارش چگونه است؛ بعدا برایش جیب بدوزد: اما تکمیلی این مثل را نیز بدان که:
لیکن در کارهای مادی و روز مره:
اصل ضرب المثل :
جوجه رو آخر پائیز می شمارند
مفهوم :
هشداریست به اینکه نتیجه کار را باید در عاقبت کار دید.
یاد آوری پایانی
لازم به تذکر اینکه : با مثل ها، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.
1- مسابقه با ضرب المثل این موضوع را پاسخ دهید
ضرب المثلی در باره دوست بگوئید؟
یک دوست خوب، از یک ده شش دانگ بهتر است.
این مثل را، در باره اهمیت دوست خوب می توان آورد.
2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.
طرف مقابل این مثل را می آورد.
- دوست خوب،از گوگرد هم نایاب تر است.
 این مثل، کمبود دوست خوب را می رساند.
3 - مسابقه مفهوم گویی ضرب المثل ها که بالا ذکر شد.
4 – یک نفر مثلی را می گوید: دیگران حکایت ریشه آن مثل را می گویند.
5 – مستند سازی مثل ها؛ که یک نفر مثلی فارسی یا مثلی از زبان دیگر ملل را، که با ذکر معادل فارسی آن است می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.
6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.
والسلام با آرزوی موفق برای شما.

مسابقه نوروزی، اوقات فراغت، خانوادگی، مدیریتی، کرونایی

با عرض سلام و آرزوی سلامتی بر همه شما عزیزان، ضمن عرض خسته نباشید به مسؤلان و خدمت گذاران عزیز در عرصه درمان بیماران بویژه بیماران کرونایی و آرزوی سلامت برای همه بیماران و توفیق صبر برای بستگان آنان و نیز طلب مغفرت برای همه درگذشتگان.

برای همکاری با کسانی که در خانه مانده اند و یا کلاُ مسائل فرهنگی را دنبال می کنند، بخواست خدا با ارائه شیوه راه اندازی مسابقه خانوادگی، مسابقه دوستانه، و هر عنوان دیگر که . در خدمت شما عزیزان هستیم، انشاء الله مفید واقع شود.و از این فرصت استفاده نموده از خدای بزرگ درخواست داشتن سال جدید همراه با موفقیت، برای همه موحدان عالم را داریم.

امید است در سال پیش رو بر دانش و علم و عمل ما و شما افزوده گردد.

هدف از اجرای مسابقه

در این روز ها که ناخواسته اوقات فراغت پیدا شده، بیاییم خود و خانواده و اطرافیان ضمن رعایت مسائل بهداشتی» با مسابقات مختلف، مروری داشته باشیم، برداشته های علمی، اخلاقی، فرهنگی  اعتقادی، ی، اقتصادی، روانشناسی، جامعه شناسی تا هم وقت ما و دیگران تلف نشود (1) و هم بر اطلاعات ما و دیگران بیفزاید. این گفتگوهای علمی دینی می تواند، به ما و فرزندانمان راهکاریی نشان دهد که در امور زندگی، کاری و شغلی، تحصیلی؛ مفید، واقع شود (2) البته هر کاری زحمت خودش را دارد و تلاش خودش را می طلبد (3) اما خواستن توانستن است بقول بزرگی سلمان» هم اولش سلمان منا اهل البیت» نبود تلاش کرد به آن مقام رسید.

پاورقی (۱) ابراهیم شیبانی گوید: با استادم عبدالله مغربی به صحرا رفتیم تا ساعتی نظاره آثار و صنایع کردگار کنیم، دست بردم گیاهی کندم و در دست بگردانید و افکندم، استاد فرمودند. سزاوار نبود چنین کنی پنج خطا از تو سرزد، گفتم کدام است، گفتن خود را در هوس و بازی گذاشتی و تسبیح گوی را از تسبیح بازداشتی (و ان من شیء الا یسبح بحمده) (نیست چیزی مگر تسبیح او کند) و دیگران را در این کار یاد دادی و بدون حاجت چیزی گرفتی و بدون دلیل افکندی، برخیز و از من جدا شو، کسی که در یک عمل پنج خطا کند، باب ما نباشد به این ترتیب یک سال از صحبت و مجلس خود، دورم کرد.

آری با کندن یک گیاه ، یک سال از صحبت بزرگان محروم شد. پس با یک عمر، بازی با دنیا بنده چه خواهد کرد، و کی به قرب معبودی، که آیه شریفه : یا ایها الانسان انک کادح» ترجمه . اشاره دارد خواهد رسید و از چه عمل مصاحبت با اولیا را در بهشت خواهد گرفت.

کتاب کفایت الناطقین  مرحوم سید محمد مقدم جلد ۲  صفحه ۳۲

(2) فرض کنید فرزندتان مدیر و مسئول جایی شد؛ اگر از دانش روان شناسی مردم شناسی، جامعه شناسی و راهکارهای لازم، اخلاقی، اقتصادی، بهداشتی و این گونه مسائل آگاه نباشد، سال ها شکست را باید تحمل کند، تا بتواند تجربه به دست آورد. اما اگر شما با راه اندازی چنین (کلاس) مسابقه ای، تجربه های خود و راه کارهایی که از داشته های علمی یا تجربه کاری، بدست آوردید را به او گفته باشید، این گونه دانش ها و داشته ها، فرزندانتان را پرواز می دهد و رشد می کنند. و شما نیز لذت خوب اداره کردن و موفقیت او را خواهید چشید، در آن موقع است که فریاد بر می آوری: یاایهاالملوک و ابناءالموک» ای پادشاهان به چیزی دست یافتم که شما حسرت آن را می خورید.

(11) روزگار قبل اگر از این گونه مسائل صحبت به میان می آمد عذر و بهانه های بسیاری از قبیل نداشتن کتاب و. مانع می‌شد. اما اکنون با توجه به امکانات موجود که با استفاده از نرم افزار ها و با اتصال به فضای مجازی، برای تمامی گروه های سنی انواع اطلاعات در اختیار همه هست و هرکدام با سلیقه خود می تواند برای شرکت در مسابقه خوراک فرهنگی و دینی لازم را از آموزش های دینی ورزشی گرفته تا ادبی و . ببیند، از این رو  به هر مناسبتی که پیش آمد، در هر حال داشته های خود و فرزندان را روی میز قرار دهید و برای تکمیل آن تلاش کنید، این مسئله شدنی است فقط یک مقداری اراده لازم دارد.

با این کار هم از برکات آگاهی و بصیرت برخوردار شده ایم و نیز علت شکست ها غم و غصه ها ناراحتی ها برای ما روشن شده. در این زمینه علاوه بر آموزه های قرآنی روایی ادبی، داستان ها و خاطره ها نیز می تواند شما را یاری کند.


اجرای مسابقه های فرهنگی ازاهمیت خاصی برخوردار است، علاوه بر تشویق برای مطالعه بیشتر، این گونه مسابقات، در آگاهی بخشی و بصیرت افزایی و بلأخره در بستر سازی برای فرهنگ سازی نقش بسزایی داشته و بسیار مؤثر خواهد بود،امید است خدوند منان بر ما منت گذارده و هدایت لازم را از ما دریغ نفرماید آمین یا رب العالمین.

ضرورت اجرای مسابقات

این بحث را، اجازه دهید، در اهمیت تحصیل و فراگیری علم و دانش و نقش آموزش در اصلاح جامعه و ثواب و برکات آن در موضوع تعلِم و تربیت، دنبال کنیم ، فعلا به تحقیقات قبلی ما،در همین سایت مراجعه فرمائید.

برکات اجرای این گونه مسابقات

از برکات این گونه مسابقات، در مرحله اول: می توان به اثر مطلوب آن ، که خودآگاهی» است اشاره کرد چنانچه بر اهلش معلوم است که علم و دانش»، به خودی خود، راهکارهای مختلفی را به انسان می آموزد،

من به تو از علم بگویم سخن ** علم چو آید به تو گوید چه کن

از این رو، در صورتی که فوت کاسه گری» آن نیز رعایت شود: یعنی با هدف و نیت خوب باشد و آداب خاص آن نیز رعایت شود، که از جمله آن ها احترام به یکدیگر است، ای بسا؛ از چه پیش آمدها و نزاع ها و درگیری هایی که برای انسان پیش می آید از بگو مگوهای با خود گرفته، تا آنچه در ارتباط با افراد دیگر رد و بدل می شود، جلوگیری می شود،

چرا که آگاهی و بصیرت، هم انسان را امیدوار می سازد، تا از ترس و دلهره ای که شیطان در دل انسان ایجاد می کند ترس از فقر و ناتوانی» الشیطان یعدکم الفقر» نجات پیدا کند و نیز فرصت فراغت را پر کرده، و اجازه ورود به بیهوده گویی نمی دهد، در این صورت وقتی تمامی افراد را با آموزه های دینی آشنا شدند، جلو بسیاری از بدی ها گرفته می شود.

بنابر این، باید با چشم باز، به دنیا و آنچه در اطرافمان می گذرد، بنگریم، و این مسائل را به دل نگیریم که:

اقسامی و انواع مسابقات

مسابقات چه از نظر گروه سنی و نیز از نظر منابع به کار گرفته شده ، دارای اقسامی و انواع گوناگونی است.از مسابقه پرسش و جوابی ، گرفته تا مکالمه ای، مثل مشاعره و . که در تهیه منابع به آن اشاره خواهیم داشت.

لیکن بایدها و نبایدهای آن ها، مهم است، و از آنجا که نکته های دانستنی برای تهیه مطالب و چگونگی اجرای مسابقات، تقریبا یکی است؛ ما خلاصه آن را در اینجا با اشاره به بعضی از آداب مسابقه و مطالبی که در اجرای آن لازم است رعایت شود ذکر خواهیم کرد.

آداب و باید ها و نبایدهای اجرای مسابقات

1 - در مطالبی که برای اجرا آماده می کنیم دقت کنیم بد آموزی نداشته باشد؛ که چه بسیار مصیبت ها به بار می آورد.

رعایت این نکته از این جهت لازم است که، موقع استفاده از مطلبی در واژه و موضوعی، خدای ناکرده، دچار حق الناس» نشویم، چرا که وقتی نظر مردم جلب شد، ممکن است، در اثر سرویس دهی نا صحیح ما، برای مطالعه کننده، عوارض بدی رخ داده شود مثل: زدگی اعتقادی و یا کاسته شدن از علاقه او نسبت به منبعی از منابع دینی» از جهت اینکه موقع بیان،آن کم رنگ جلوه داده شده، مسلم این خیانت محسوب شده و حق الناس» به حساب می آید. حق الناسی که سوره زال» به پرهیزش از آن هشدار داده ؛آنجا که فرمود: فمن یعمل مثال ذرة شرا یره» . بدی هر مقدار که کم باشد نیز از عقاب و کیفر برخوردار است.

2 – نتیجه نباید، قبلی،این شد که، هر چه می دانیم را، نباید بگوییم، همان که در مثل ها گفته شده: یا ساکت باش یا چیزی بگو که مهم تر از سکوت باشد.

3 - کم گویی و درست گویی

 4 - در آموزه های دینی بویژه در امور زندگی، آنچه گفتن آن، لازم است، را تکمیل شده بگوییم؛ به اصطلاح یک طرفی صحبت نکنیم» منظور این است که اگر داستان چوپان دروغگو را گفتیم حتما به نمونه ای از سرگذشت راستگویان نیز نیز اشاره داشته باشیم تا خدای ناکرده نه ما دچار مشکل شویم و نه دیگران.

چنانچه در منابع دینی هم آمده است: مردم را بین خوف و رجا نگهدارید؛ نه بطور کلی ناامیدشان کنید و نه افراط در امیدواری باشد.

و نیز سعی شود مطالبی که تهیه می شود، برای اهلش گفته شود چرا که نمونه های عواقب بد این اتفاق در تاریخ زیاد نقل شده است.

شاعر محترم هم زیبا سرود:

تیغ دادن در کف زنگی مست *** به که آید علم ناکس را به دست

شاهد زنده اش در امروزه قابل مشاهده است:

ای بسا یک سخن که بی ملاحظه گفته شده، بر قیمت ارزو امنیت و اخلاق جامعه اثر می گذارد.

از این رو در همه رشته ها وارد نشوید؛ چون شیطان در کمین است و در گرایش انسان به بدی تلاش می کند، ان النفس لاماره بالسوء» مثل معروف: از حرف خ» به جای برداشت؛ خدا،انسان را به سوی کاری که ضد رضای الهی» است، سوق می ‌دهد.

یک سؤال و جواب

خواهید گفت چگونه این کار ممکن انجام شود. پاسخ اینکه: با کلی گویی؛ از باب مثال در سفارش به پرهیز از ناشایست ها، می توان گفت: وقتی در زندگی دانشمندان و مخترعان خوب دقت می کنیم، آنان را هم برخوردار از اعتقادات خوب می بینیم و نسبت به مسائل اخلاقی نیز یا اصلاً اشتباهی نداشتند یا خطای آنان به قدری بوده که با توجه به شخصیت مثبت آنان؛ مردم آن کم را؛ نادیده می گرفتند. شیوه چگونگی خروج از یک سوژه را به موضوع دیگر، در گفتاری به اصطلاح حل مسئله، دنبال کنید. و نیز می توان به ویژگی های مثبت بزرگان اشاره داشت، مثلا: داستان ملاصدرا که طبق فرموده خدا در آیه شریفه واستعینوا بالصبر و الصلوه ؛ از صبر و نماز یاری جویید» هرگاه برای ایشان مشکل علمی پیش می آمد و یا در حلّ یک قاعده فلسفی فرو می ماند از (تبعیدگاهش) کهک به قم می آمد و برای حل مشکلات علمی دو رکعت نماز می خواند و از روح مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها استمداد می جست.

شیوه کار ما در این ارائه راهکار مسابقه

چون مردم ما، دارای سلیقه های مختلف هستند، سعی ما بر این است که از منابع گوناگون،استفاده کنیم، و ارئه آن با بیان ساده بوده تا در خور عامه مردم باشد. تا مطالعه کتتده: از هر سن و سالی که برخوردار باشد، بتواند از آن استفاده کند، بنابر این:

صلوات بر محمد و آل محمد (ع)
مورد خطاب این راهکار ها

مطالب برای سنین مختلف در نظر گرفته شده است؛ از کودکان گرفته،

تا، نوجوانان .

و نیز جوانان و بزرگسالان، همه و همه، می توانند از آن بهرمند شوند، در هر موقعیتی که هستند؛ از زیر دست بودن، گرفته، تا مدیران و مسئولان؛ چرا که همه ما و شما عزیزان، در هیچ حال و مرحله ای از زندگی، بی نیاز از راهنمایی های خدا و پیامبران و معصومان (ع) و سخن دانشمندانی که علمشان بر گرفته از سخن آن بزرگواران باشد، نیستم، چون انسان هر روز در موقعیت های خاصی قرار می گیرد و باید مطابق آن شرائط و .از آگاهی و بصیرت لازم مطابق آن برخوردار باشد، تا ابتدا، خود دچار مشکل نشده. و روشن است، نسبت به دیگران نیز، بی تفاوت بودن صحیح نیست، چرا که زندگی ما بصورت اجتماعی انجام می شود؛ از این رو، دچار مشکل شدن دیگران، در زندگی ما، نیز بی تأثیر نیست. پس یک قدم به پیش، تا برای فرهنگ سازی،از فرصت ها استفاده کنیم،

تلاش برای استفاده کردن از فرصت ها

و نسبت به برخورد با دیگران، خواه طرف مقابل ما، فرزندمان باشد، یا، برادر خواهر و. یا، خویشان و حتی همسایگان و . حتی بزرگ ترها، که بعضاُ نمی دانیم با آنان چگونه رفتار نماییم و چگونه سر سازش داشته باشیم آگاهی لازم را داشته باشیم.

به هر حال تلاش علمی برای زندگانی راحت شخصی و نیز جهت معاشرت خوب با اقسام مردم، بصیرت نسبت به راهکارهای مناسب، در شرایط مختلف، لازم است.

انواع راهکارها

این راهکارها می تواند، راهکار اخلاقی باشد یا اعتقادی، اقتصادی باشد یا پزشکی، ی باشد یا مدیریتی، روان‌شناسی باشد یا جامعه‌شناسی، چرا که اگر خوب دقت شود، بسا فردی دانسته یا ندانسته؛ کاری را انجام می دهد  که به اصطلاح یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند بیرون بیاورند» و اشتباه آن را جبران کنند.

از این رو ما، در انجام وظیفه، در این زمان که امکانات موجود است که با یک تلفن، و با یک سرچ در نرم افزار و فضای مجازی، سریع به سوال ما پاسخ می دهند. باید تلاش بیشتر داشته باشیم و از سستی نسبت به مسؤولیتی که داریم پرهیز کرده و الا نه تنها در دنیا دچار مشکل می شویم و کیفر الهی ما را گرفتار می کند.

بلکه در آخرت قیامت» نیز از ما می‌ پرسند، چرا سؤال نکردید.

ت گذاری ما درانتخاب مطالب این مسابقه

ما در این ارائه راه حل، طبق الگوگیری از بزرگان، همیشه این ت را دنبال می‌ کنیم به این ثورت که هر سخن خوب را،از هر که باشد می پذیریم، شما نیز شخص و شخصیت گرا نباشید» البته از ما و شما باید خدا بخواهیم که ما را شناختی عنایت بفرماید، که با این خوشبینی، دچار کلمة حق یراد بها الباطل» که امیرالمؤمنین (ع) هشدار داده اند، نشویم. و این را توجه داشته باشید که، نقل یک سخن از فردی، تأیید اعمال زشت اعتقادات باطل و گفتار باطل او نیست. همین طور دشمنی هایی که از بعض افراد دیده شده و می بینیم. برای رفع ا/طن مشکل ما سعی کردیم، مطالب و کلماتی را انتخاب کنیم که با محتوای قرآنی روایی ما، سازگار باشد و بعضاً هم مستند سازی کلمات آنان را نیز به عرض شریفتان خواهیم رساند.

منابع بکار رفته در این بخش

ما در این صفحه و صفحات بعدی به خواست خدا، با ذکر نمونه‌هایی از این راهکارها، از منابع مختلف دینی. قرآنی روایی سخن بزرگان دانشمندان و ضرب المثل داستان داستان لطیفه طنز» اشاره خواهیم داشت، سپس این خود شما هستید که مطالبی مناسب با طبع خود، و مناسب موقعیتتان که احیاناُ مسئله خاص و موردی، باشد، را از اِن منابع جستجو کرده و آن را در آرشیوی،

که ابتداء با نظم خاص الفبایی تنظیم کرده اید به داشته ها و دانستنی های فرهنگی خود اضافه کنید.

 تا موقع نیاز از شیوه خود استفاده کرده و به دیگران راهکار های مورد نیازشان را بیاموزید، ضمناُ ناراحت گوش نکردن، بعضی از آنان که بعضُا طبیعی است، نیز نباشید، چرا که در مرحله اول قرآن امر بمعروف را یک وظیفه برای ما دانسته:

وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)

و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و این ها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود.

و اما کسانی که به پندها و نصیحت های دیگران گوش نمی دهند، پس از مدتی خواهند به اشتباه خود پی برد.

بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش  ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش

سعدی

انشاء الله موفق باشید.

به خواست خدا و دعای خیر شما، ما نیز مورد لطف پروردگار قرار بگیریم.

تا مجموعه این راه کارها و منابع را، که به صورت موضوعی و الفبایی جهت دستیابی راحت به موضوع دلخواه» تنظیم نموده ایم، را پس از انجام مقدمات چاپ، انتشار داده و در اختیار مردم فرهنگ دوست ایران و دیگر کشورهای مسلمان،بلکه همه موحدان عالم قرار دهیم.                                         والسلام مرتضوی

منابع مورد سفارش مراجعه برای فیش

 

ادامه مطلب


فرزند پروری
بحث فرزند پروری تنها امروزه مطرح نیست بلکه از قدیم هم دقدقه والدین و خیر اندیشان بوده چنانکه امروزه هم اهل فکر و فهم درگیر آن هستند و در پی راه چاره اند.
در این زمینه حکایتی لطیفه قرآنی مانند از زمان رسول الله (ص) بخوانید:
هشدار یک آیه
وقتى که این آیه نازل گردید: (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَة ) (1)  اى کسانى که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (کافر و مجرم) و سنگ است ، نگهدارید)  شخصى از مؤ منان ، شدیداً تحت تاءثیر این آیه قرار گرفت به گونه اى که در گوشه اى نشست و گریه مى کرد، و مى گفت : (من از نگهدارى خود و کنترل هواى نفسم ناتوانم ، در عین حال نگهدارى اهل و بستگانم از انحرافات به من تکلیف شده است !) رسول گرامى اسلام (ص) به او فرمود:
(همین اندازه براى تو کافى است که همانگونه که خود را امر به نیکی ها و نهى از بدی ها مى کنى ، آنان را امر به خوبی ها و نهى از بدی ها کنى) یعنى وظیفه واجب تو همین است .(2)
1- تحریم / 6. 2- المیزان ، ج 19، ص 395.
در ادامه می خوانید:
یأس و نا امیدی حرام است
معجزه لقمه حلال
 عاقبت لقمه حلال و آموزش صحیح

ادامه مطلب


اهمیت علم و دانش
من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن
علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد
ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل می‌شود و علم بی‌عمل بکار نیاید.
و حق تعالی در کلام خود فرموده:
فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14
بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!
توضیح : بدانید که آن چه اول فرموده‌اند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که می‌فرماید: نیست هیچ معبودی مستحق پرستش نیست الا ذات الله تعالی.
ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنان که  در کلام خود فرموده :
والله علیم بذات الصدور»
پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند، فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنه‌تر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.
وم فراگیری علم

ادامه مطلب


آموزش عملی
یکی از مهمترین راه کارهای تربیتی، شیوه آگاهی بخشی عملی» است که روایات بر آن تأکید دارند حضرت صادق علیه السّلام فرمود:
کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم‏ بحار الأنوار الجامعة    ج‏67    303 مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید.
و بر ترک آن قرآن سرزنش فرموده : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون‏    سوره صف آیه 2
چرا سخنى مى ‏گویید که عمل نمى ‏کنید؟
از این رو مطالعه و خوشمزگی کردن، با منابع آگاهی بخش، به ویژه آن ها که یا متن خود ثقلین قرآن و کلام معصومان (ع)» است و یا از مستندات دینی برخوردارند، از تأثیر بسزایی برخوردار است.
یا رب از عرفان به ما پیمان ه‏اى سرشار ده    
چشم بینا جان آگاه و دل هوشیار ده‏
مدتى گفتار بى ‏کردار کردى مرحمت
روزگارى هم به ما کردار بى‏ گفتار ده‏

ادامه مطلب


اهمیت دعا و نیایش
دعا» اظهار احتیاج و نیاز، به پیشگاه حضرت بى نیاز است، دعا بیان تهیدستى و فقر و مسکنت و ندارى به محضر غنى مطلق، و مالک جهان هستى است.            انصاریان
نمونه دعا ها
نمونه دعا های قرآنی
نمونه برکات دعاها (دعای یستشیر)
بسیار کسانی هستند که چون فاطمه خانم ژاپنی که قبلا بودائی بوده» و پس از بلوغ فکری، و بروز شک در آئینش، به تلاش بر خودآگاهی» پرداخته و پس از جستجو  بالأخره، از طریق خواندن، ترجمه ژاپنی دعای یستشیر، مولایمان امیر مؤمنان امام علی (ع) او مسیر خود را پیدا کرده و مثل تشنه ای که سیراب شده باشد و به یقین رسیده و اکنون در زمره شیعیان فعال است.
دعای یَسْتَشیر
دعای یَسْتَشیر، دعایی در بیان صفات خداوند و حمد و ستایش الهی است که پیامبراکرم (ص) به حضرت علی (ع) تعلیم داد و از او خواست تا در همه حال، آن را بخواند.
این دعا را سید بن طاووس در کتاب مهج الدعوات آورده و از زبان پیامبر (ص)، فضایل و ثواب‌هایی را همچون آمرزش گناهان برای خواندن آن ذکر کرده است.
فضیلت دعای یستشیر
فضیلت دعای یستشیر آنقدر زیاد است که هر کس سه نوبت دعای یستشیر را بخواند خداوند هر حاجت خیری که داشته باشد برآورده می گرداند.
سیّد ابن طاووس در کتاب مهج الدعوات» از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل کرده :
امیرالمومنین علی (ع) نقل کرده پیامبر (ص) فرمود: آن را در همه حال در سختی و راحتی آسانی بخوانم و نیز آن را به جانشین خود تعلیم دهم و خواندن این دعا را ترک نگویم تا حق تعالی را ملاقات کنم و نیز فرمود:یا علی این دعا را هر صبح و هر شام بخوان زیرا که گنجی از گنج های عرش الهی است.
سپس فرمود شما را به برخی از ثواب های این دعا آگاه می کنم:
سیّد ابن طاووس درباره دعای یستشیر فرمود:
1-: کسی که این دعا را بخواند خیر و برکت از فرق سرش تا زمین از آسمان بر او می بارد
و او را انوار آرامش و رحمت می پوشاند و برای این دعا انتهایی جز عرش خدا نیست.
2-: هر کس سه نوبت این دعا را بخواند خداوند هر حاجت خیری که داشته باشد در دنیا و آخرت برآورده گرداند.
3-: خدای تبارک و تعالی او را از عذاب قبر برهاند.
4-: تنگی سینه او را برطرف نموده و به او شرح صدر عطا فرماید.
5-: چون روز قیامت فرا رسد، خواننده این دعا سوار بر شتری تندرو و سفید مزین و آراسته به مروارید نزد حق برخیزد، و خداوند می فرماید همه کرامتها را به او بدهید، و گوید:بنده ام در هر جای بهشت که خواهی ساکن شو.
6-: اگر این دعا بر مجنون خوانده شود همان ساعت از آن باز آید.
7-: اگر زنی زایمان بر او مشکل شده باشد و این دعا بر او خوانده شود خداوند زایمان او را آسان و فرزند را در طرفه العینی متولد گرداند.
8-: اگر بر شخصی که عاق والدین شده بخواند همانا خداوند امور آن را اصلاح کند.
9-: هر بنده ای که چهل این دعا را بخواند همانا خداوند آن را اصلاح کند.
10-: هر کس در هنگام خواب بخواند و بخوابد حتی اگر خوب نخوانده باشد. ولی به امید ثواب باشد،
خداوند به هر حرفی از این دعا هزار فرشته که روی شان نورانی تر باشد از آفتاب و ماه شب چهاره بر او بفرسند.
11-: هر گنه کاری که مرتکب کبائر شده باشد و قبل از مردن این دعا را بخواند شب بمیرد یا روز همچون شهید
از دنیا رفته و اگر موفق به توبه نشده باشد خدا به کرم و عفوش او را بیامرزد.
قسمت اول دعای یستشیر
قسمت دوم دعای یستشیر
فاطمه خانم ژاپنی
او تشنه معارف ناب اسلامی بوده، چرا که مدتی زیادی همجواری رهبری دام عزه را انتخاب کرده بود، تا بتواند با راهنمائی ایشان آگاهیش کامل گشته و . آشنایی این بانوی مؤمنه که استعداد آگاهی بخشیدن به موحدان هم زبان خود را دارد، و اکنون در تلاش بصیرت یابی و خود آگاهی است، باعث خرسندی همگان بوژه فعالان فرهنگی در فضای مجازی را دارد.
گفتنی است، با اینکه تهیه مجموعه هایی مستند سازی شده به کمک منابع اسلامی برای همه مردم، در بلاد مختلف، کار ساده ای نیست، چرا که ابتدا با باید با تک تک فرهنگ ها آنان آشنا باشیم، لیکن به کمک سوژه های مناسب و دلپذیری، مثل ضرب المثل ها و کلمات حکیمانه ایران و جهان، می توان ارتباط اولیه برقرار شود، سپس تشنگان احتمالی را در صورت مراجعه، به کمک معارف قرآنی و اهل بیت سیراب نمائیم.
و با مستند سازی مثل ها و کلمات حکیمانه آن ها (البته آنچه در حوزه معارف است و با محتوای قرآنی روایی سازگار است) می توان اسلام و اهل بیت را به آنان معرفی کرده، تا فطرت های پاک بتوانند گمشده خود از لابلای این آموزه ها بدست بیاورند. و چنانکه آمادگی لازم را داشته باشند، برای برقراری ارتباط با موحدان و یکتا پرستان دیار خود، خوراک روحی خوبی در اختیار داشته باشند، تا امثال بانو فاطمه ره یافته» ژاپنی به کمک این سوژه های محلی، بتواند، تبلیغ معارف دینی و ولایی، داشته باشد.
شکی در این نیست که آموزش معارف اگر توسط افراد متولد همان مکان ها که آشنا  به زبان مادری هستند باشد در بیداری مردم آن کشور، تأثیرش بیشتر است.
نمونه این مثل های مستند سازی و بارگذاری فرهننگی شده در بخش مسابقه های ضرب المثل ها تقدیم می گردد.                    

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ‏
اى خدا از تو درخواست مى‏ کنم به حق دو مولود در ماه رجب محمد بن على دوم و فرزندش على بن محمد که برگزیده توست
وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمَا إِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ یَا مَنْ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ طُلِبَ وَ فِیمَا لَدَیْهِ رُغِبَ‏
و به آنها تقرب مى‏ جویم بسوى تو بهترین تقرب را اى کسى که هر نیکى را از تو طلبند و به آنچه نزد توست همه مشتاقند
أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ مُذْنِبٍ قَدْ أَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ وَ أَوْثَقَتْهُ عُیُوبُهُ‏
از تو درخواست مى ‏کنم چون کسى که غریق گناه است و گناهانش او را به هلاکت کشیده و عیبهایش او را به گرو گرفته
فَطَالَ عَلَى الْخَطَایَا دُءُوبُهُ وَ مِنَ الرَّزَایَا خُطُوبُهُ یَسْأَلُکَ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ وَ النُّزُوعَ عَنِ الْحَوْبَةِ
پس دیرگاه بر خطا عادت کرده و کارش با غم و رنج و اندوه مى ‏گذرد از تو درخواست پذیرفتن توبه و حسن قبول آن‏و بیرون آمدن از گناه را دارد
وَ مِنَ النَّارِ فَکَاکَ رَقَبَتِهِ وَ الْعَفْوَ عَمَّا فِی رِبْقَتِهِ فَأَنْتَ مَوْلاَیَ أَعْظَمُ أَمَلِهِ وَ ثِقَتِهِ (ثِقَتُهُ)
و اینکه از آتش دوزخش آزاد سازى و هر چه به ذمه اوست عفو فرمایى که تو مولاى منى و بزرگتر آرزو و وثوقم تویى
اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِمَسَائِلِکَ الشَّرِیفَةِ وَ وَسَائِلِکَ الْمُنِیفَةِ أَنْ تَتَغَمَّدَنِی فِی هَذَا الشَّهْرِ بِرَحْمَةٍ مِنْکَ وَاسِعَةٍ
اى خدا و درخواست مى کنم به مسائل شریفه و اسبابهاى عالیه تو که مرا در این ماه غرق رحمت بى‏ پایانت گردانى
وَ نِعْمَةٍ وَازِعَةٍ وَ نَفْسٍ بِمَا رَزَقْتَهَا قَانِعَةٍ إِلَى نُزُولِ الْحَافِرَةِ وَ مَحَلِّ الْآخِرَةِ وَ مَا هِیَ إِلَیْهِ صَائِرَةٌ
و نعم فراوان عطا کنى و نفسى که به رزق تو قانع باشد بخشى تا روز فرود آمدن در قبر و منزل آخرت و آنچه نفوس بسویش مى‏ شتابند.
نمونه راز و نیاز با خدا

نمونه ذکرهای مجرب

التماس دعا خادم موحدان عالم مرتضوی


تلاش برای رضای الهی ‏
در این روز ها و ساعت ها، که مقرون به اجابت دعاست، از خداوند بزرگ، خواهان عاقبت بخیری هستیم و این را باید بدانیم که جز برای رضای او هیچ تلاشی ماندگار نیست.
‏ دارند هر کس از تو مرادى و مطلبى
مقصود ما ز دنیا و عقبى لقاى تست‏
‏ برگرفته از آیه شریفه: رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُم ‏ وَ رَضُوا عَنْهُ ‏
سوره مائده آةه 119
هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند
ضمن آرزوی آموزش برای هم گذشتگان و شفای مریضان بویژه بیماران کرونای از خدا می خواهیم به بیمار داران و مصیبت دیدگان صبر عنایت فرماید.
‏الصبر مفتاح الفرج‏
‏ صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت  *** میوه شیرین دهد پر منفعت‏
‏چون بمانى بسته در بند حرج *** صبر کن که الصبر مفتاح الفرج‏
‏صبورى مایه امیدت آرد *** صبورى دولت جاویدت آرد
حافظ
برگرفته از آیه شریفه : قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ: اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا
‏ [الأعراف 7/ 128]‏
از خدا یارى جویید، و استقامت پیشه کنید.
صبر بر سختی ها
‏صبر کن حافظ بسختى روز شب *** عاقبت روزى بیابى کام را
برگرفته از آیه شریفه : وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى‏ عَلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ بِما صَبَرُوا‏‏                                    [الأعراف 7/ 137]
وعده نیک پروردگارت بر بنى اسرائیل، بخاطر صبر و استقامتى که به خرج دادند، تحقّق یافت و آنچه فرعون و فرعونیان‏ . نابود شدند.
امید است حکایت های تاریخی» که بعضی را خدا برای عبرت گرفتن ما گوشزد فرموده و بعضی را با چشم خود دیدیم، باعث بکار گیری و رعایت همه باید و نبایدها بشود:
عبرت گرفتن از مرگ دیگران
ای دوست بر جنازه دشمن چو بگذری
شادی مکن که بر تو همین ماجرا بود
نزهة النواظر
آری عجله در هیچ کاری خوب نیست الا در کار خیر چرا که از پاداش دنیوی و اخروی برخوردار است پس شتاب به انجام کار خیر داشته باشیم انشاء الله.
در انجام کار نیک عجله کن
ای که دستت می رسد کاری بکن *** پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار ‏
‏سعدی

همه آنچه در دنیا آفریده شده برای این است که  انسان به قرب الهی برسد و این می شود جز با عشق الهی.

عشق الهی
گر بشکافند سراپای من  **** جز تو نیابند در اعضای من
راه نجات در معرفت خدا و انجام وظیفه است و ندانسته انسان هیچ کار مفیدی انجام نمی دهد، از این رو لازم است در طلب آگاهی و معرفت تلاش کنیم.
علم و دانش
گفتم ار علم اختیار کنی  ***  علم گوید تو را چه کار کنی
 
عباس شهری

بسیاری از دانایان و عالمان در اثر غفلت به گمراهی کشیده شدند.

دوری از غفلت
جهان، سر به سر، حکمت و عبرت است
چرا بهره ما همه غفلت است؟
تلاش برای غافل نماندن

روزگار چون تیر از کان بیرون رفته در گذر است فرصت باقی مانده را غنیمت شمرده و بهره بردای بهینه کنیم.

غنیمت شمردن فرصت
‏ تو امروز فرصت غنیمت شمار ***  که فردا ندامت نیاید بکار
‏ بکوش اى توانا که فرمان برى  *** که در ناتوانى بسى غم خورى‏
‏ برگرفته از آیه شریفه : عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَت  سوره تکویر آیه 14
(آرى در آن هنگام) هر کس مى‏داند چه چیزى را آماده کرده است!
بهترین نوع استفاده از عمر بهره گیری از مجالست با عالمان است بویژه اگر عامل هم باشد.
گذران عمر با عالمان
نگهدار فرصت که عالم دمی است *** دمی پیش دانا به از عالمی است ‏
‏سعدی
چه بسیار کسانی در جامعه هستند که فقر مانع رشد آنان شده پس برای خدا به ناتوانان کمک کنیم تا در فرهنگ سازی دچار مشکل نشویم.
عوارض فقر و تنگدستی
اگر ٍ ز نان شکم آدمى نباشد سیر
حدیث و موعظه در وى نمى کند تأثیر
ملک الشعراى بهار

از قدیم گفته شده رنج و گنج همراهند از این رو تلاش و کوشش را برای سعادت خود و خانواده کشور و ملت نصب العین خود قرار دهیم تا از برکات آن همگان بهرمند گردیم.

ترغیب به کار و تلاش
گنج خواهی در طلب، رنجی ببر *** خرمن ار می با یدت، تخمی بکار
سعدی
بیکاری نه تنها بهره نداشتن از مال را در پی دارد بلکه عواقب شومی از قبیل بیماری های روحی مثل افسردگی را به انسان تحمیل می کند بهر حال سعی کنیم بیکار نمانیم تا سالم بمانیم.
 عواقب بیکاری
به کار اندر آ این چه پژمردگی است *** که پایان بی کاری افسردگی است
چه بسیار کسانی که پند و موعضه و نصِحت شدند و اثری در وجودشان پیدا نشد این باعث ترک نصیحت ما نمی شود علاوه بر این جواب نقضی که خود ما نیز نصیحت بزرگان را، تماماُ عمل نکردیم، خود پند دادن به دیگران با شرائط خاصش، اگر انجام شود، ثوابش از آنچه خورشید بر آن می تابد بشتر است. این حدیث حضرت محمد (ص) به امام علی (ع) بوده آیا حیف نیست محروم کردن خود از این ثواب به بهانه های واهی از این رو ضمن دقت در کاستی های آموزشی خود که ممکن است شیوه آموزش ما،از نظر ادبیات آن فرد، درست نبوده،بطوری که نتوانستیم با آن ادبیاتی که نظر او را جلب می کرده پند خود را به او، گوش زد کنیم،اینجاست که باید به رفع عیوب آموزشی خود بپردازیم.
موعظه و نصیحت
نکته یادماندنى ‏
‏من آنچه شرط بلاغست با تو می کویم 
تو خواه از سخنم پند و خواه ملال‏
برگرفته از آیه شریفه : و ما على الرسول الا البلاغ‏  
سوره مائده آیه 99
پیامبر وظیف ه‏اى جز رسانیدن پیام (الهى) ندارد (و مسئول اعمال شما نیست)
انشاء الله خداوند به همه ما گوش شنوا و توفیق عمل به وظائف مان را عنایت بفرماید. آمین یا رب العالمین.
خادم موحدان عالم مرتضوی

طنز مقدمه ای بر داستان های کرونائی

تمثیل آفتاب و مهتاب

پیرى، از مریدان خود پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به در خانه من آمد. چیزى خواست. من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))

دیگرى گفت: (( از جایى مى‏ گذشتم. یکى را گرفته بودند و مى‏ خواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست ندارم. ))

پیر گفت: (( شما آن چه کردید در حق دو شخص معین کردید.

مؤمن چون آفتاب و مهتاب است که منفعت او به همگان مى ‏رسد و کسى از او بى‏ نصیب نیست . آیا چنین منفعتى از شما به خلق خدا رسیده است؟ ))

-برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به کوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 81 . ?

من که دارم در گدائى گنج سلطانى بدست

کى طمع بر گردش گردون دون پرور کنم.

با این طنز برویم سراغ داستان کرونائی

امروزه برای بعضی گرفتاری هایی به وجود می آید از طرفی، نباید آسیب دیدگان و خسارت دیده ها را تنها گذاشت، بلکه دلداری به آنان لازم است.

مصیبت زده را دریابیم

یکى از دستورات الهى که در سوره العصر بیان مى فرماید: آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتارى، مصیبت زده اى را مى بیند از جهت مال و دارایى یا از طرف بدن و بیمارى یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فناى دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهاى آن و اینکه بلا و گرفتارى عمومى و همگانى است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداش هاى بى نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله اورا آرامش دهد: (وَ تَوا صَوْا بِالصَّبْرِ).

شعر : اى دل صبور باش و مخور غم که عاقبت    

این شام صبح گردد و این شب سحر شود   

مواظب سوء استفاده دیگران باشیم

به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این دین و انقلاب و آزادی را ارزان به دست نیاورد ایم، تا به اندک ناراحتی، آن را از دست بدهیم، از رو باید مواظب سوء استفاده های دنیا طلبان باشیم.

نکته بیدار باش

طنز: آدمیان دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند

مردى روستایى، گاو خود را در آخور بست و به سراى خود رفت. شیرى آمد، گاو را خورد و در جاى او نشست. مدتى گذشت. مرد روستایى به آخور آمد تا گاو را آب و علف دهد. آخور چنان تاریک بود که روستایى ندانست که در جاى گاو، شیرى درنده نشسته است. بر سر شیر آمد و دست بر پشت او مى‏ کشید و مى‏ نواخت.

شیر در زیر نوازش ‏هاى دست روستایى، به خنده افتاد و پیش خود گفت: راست است که مى‏ گویند آدمیان، دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند» .

اگر مى ‏دانست که چه کسى را مى‏ نوازد، زهره ‏اش پاره مى‏ شد و جان مى ‏داد.

آرى، آدمى گاه آرزوى چیزى یا کسى را مى‏ کند که اگر حقیقت آن چیز یا کس را مى‏ دانست و مى‏ شناخت، مى‏ گریخت، و چون دشمن خویش را نمى‏ شناسد، گاه عمر خود را در خدمت او صرف مى‏ کند، و در همه عمر عاشق او است. 

!- مثنوى، دفتر دوم، ابیات 515 505 . ?

پیام شوم این غفلت، مانع رسیدن به عشق خدا، هم هست‏ :

‏خواب و خورت ز مرتبه ى خویش دور کرد‏

‏آنگه رسى به عشق که بى خواب و خور شوى‏

‏   حافظ ‏

از خوى خوش پیامبر صلى الله علیه و آله چه استفاده ها که نکردند!

ابن عبدالبر در استیعاب مى نویسد: نعیمان بن عمر و انصارى از قدماى صحابه و از جمله انصار و اهل بدر است مردى خوش مجلس و مزاح بود از وقایعى که از منسوب به اوست این است که مرد عربى از بادیه نشینان خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آمد شتر خود را پشت مسجد خوابانید و به مسجد وارد شد، بعضى از اصحاب به نعیمان گفتند اگر این شتر را بکشى گوشت آنرا تقسیم مى کنیم حضرت رسول صلى الله علیه و آله قیمتش را به اعرابى خواهد داد او را نیز خشنود خواهد کرد نعیمان شتر را کشت ، در این اثنا اعرابى بیرون آمد. شتر خود را کشته دید فریاد کرد و پیغمبر را بداد خواهى خواست . نعیمان فرار کرد. حضرت رسول صلى الله علیه و آله آن فریاد را که شنید از مسجد خارج شد. ناقه اعرابى را کشته دید. پرسید این کار از که سر زده گفتند از نعیمان .

آن جناب یک نفر را فرستاد تا او را بیاورد، فرستاده رفت پس از جستجو فهمید در خانه ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب همسر مقداد بن اسود پنهان شده منزل ایشان نزدیک مسجد بود به آنجا رفت . او را اشاره به محلى کردند که شباهت به حفره اى داشت نعیمان خود را در حفره اى پنهان کرده و با مقدارى علف سبز جلوى حفره را پوشانیده بود. فرستاده بازگشت ، عرض کردى یا رسول الله صلى الله علیه و آله من او را ندیدم حضرت با دسته اى از اصحاب به خانه ضباعه آمدند آن مرد مخفیگاه نعیمان را نشان داد. پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: علف ها را برداشتند و نعیمان را بیرون آوردند پیشانى و رخسارش از علفهاى تازه رنگین شده بود حضرت رسول فرمود: نعیمان این چه کارى بود که از تو سر زد؟! گفت : یا رسول الله همان کسانیکه شما را راهنمائى به محل من کردند به این کار وا دارم نمودند پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله تبسم کنان رنگ علف را با دست مبارک خویش از پیشانى و رخسار او زدود، بهاى شتر را نیز به صاحبش داده او را راضى کرد.

لطائف الطوائف ص 27

این مسئله سابقه قرآنی هم دارد:

پیامبر اسلام (ص) و انفاق

امام صادق (ع) فرماید : پیامبر اسلام در بخشش و انفاق طوری بود که هر کس سؤالی می کرد از چیزی حضرت به او عطا می فرمود ، یکی از ن پسر خود را نزد رسول خدا فرستاد و به او سفارش نمود که اگر پیامبر فرمود نزد ما چیزی نیست عرض کن پیراهن خود را مرحمت نمایید .

 پسر آمد و پرسش نمود و پس از آن عرض کرد پیراهن خود را عنایت کنید حضرت پیراهن خود را به او داد ، در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید (( و لا تجعل یدک الآیه )) کنایه از این که در انفاق افراط و تفریط نشود بلکه میانه رو و مقتصد باش .  کتاب  لئالی ص 263

چگونگی برخود با نا توان ها و آسیب دیده گان

این هم دو خاطره:

خاطرات زاهد با تدبیر سید علی‌ آقا قاضی و کمک به سبزی فروش.

حفظ آبروی مؤمن واجب است

یکی از علمای نجف می‌گوید: روزی به دکان سبزی‌ فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم آیه الله سید علی‌ آقا قاضی خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولی به عکس معمول، کاهوهای پلاسیده و آن‌هایی که دارای برگ‌های خشن و بزرگ هستند، برمی‌دارد.

پس از آن که وی کاهوها را خرید، زیر عبا گرفت و روانه منزل شد. من به دنبال وی رفتم و عرض کردم: آقا! چرا این کاهوهای غیرمرغوب را سوا کردید؟

فرمود: آقا جان من! این مرد، فروشنده، شخص بی‌ بضاعت و فقیری است و من گاهی به او کمک می‌کنم و نمی‌خواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم؛ تا اولاً آن عزّت و شرف و آبرویش از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به مجّانی گرفتن نکند و در کسب هم ضعیف نشود و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این ها خریداری ندارند و ظهر که دکان خود را می‌بندد، این ها را بیرون می‌ریزد. بنابراین، برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او، این ها را خریدم.

نمونه شیوه امداد رسانی های اخلاقی غیر مادی:

هشدار نسبت به همنشینی با نادان ها

نمونه راهنمائى های احمق ها

 شخصى در خانه اش چاهى حفر کرد، و خاکها را داخل خانه روى هم ریخت . پس از حفر چاه هر چه فکر کرد با اینهمه خاک چه کند ،عقلش به جائى نرسید. بادوستش م کرد. دوستش گفت : اینکه کارى ندارد، چاه دیگرى حفر کن و این خاکها را داخل آن بریز. این بیچاره طبق راهنمائى دوستش عمل کرد. چاه دیگرى حفر کرد و همه خاک هاى چاه اول را در چاه دوم ریخت . ولى اینبار خاک چاه دوم در خانه باقى ماند. بار دیگر براى راهنمائى نزد همان دوستش رفت ، و مشکل جدید را شرح داد. دوستش به او گفت : راه حلش خیلى ساده است . خاک هاى چاه دوم را هم در چاه اول بریز و قضیه را تمام ، و خودت را راحت کن .       

هشدار نسبت به رعایت نکردن امور اقتصادی

نیکى بى رحمانه

یکى از مسلمین در مدینه در عصر رسول خدا (ص) در بستر مرگ قرار گفت ، او از ثروت دنیا ز شش غلام بیشتر نداشت ،و چند دختر کوچک نیز داشت ، او که احساس کرد در آستانه مرگ قرار گرفته ، غلامان خود را آزاد کرد و براى دختران کوچک خود چیزى نگذاشت و سپس از دنیا رفت . طبق معمول جنازه او را به خاک سپردند، جریان مرگ او و بجا ماندن کودکان یتیم او را به رسول خدا(ص ) خبر دادند.  پیامبر (ص ) از اینکه او غلامان خود را آزاد کرده (و در ظاهر، نیکى نموده ولى در باطن به کودکان خود ترحم ننموده و آنها را از ثروت دنیا محروم کرده ) متاثر گردید و فرمود: چنانچه به من اطلاع مى دادید، من نمى گذاشتم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید، زیرا او کودکان خود را از ثروت دنیا بى نصیب کرده و آنان را فقیر و بى پناه گذاشته تا دست گدائى به سوى مردم دراز کنند.

خادم موحدان عالم مرتضوی

 

 


نحوه انجام مسابقه های قرآنی
نحوه اجرای مسابقات قرآنی
مجری محترم در ادامه پاسخ انجام مسابقه شرکت کنندگاندر یک موضوع: همان واژه مطرح شده را سوژه سخن قرار داده و به کمک آنچه از داشته های خود که شنیده است یا مطالعه داشته و به خاطر سپرده اید یا» در آرشیوه خود قرار داده ،از قبیل: آیات روایات خاطرات داستان ها طنز ها لطیفه ها اشعار و مثل ها و . پس از پر بار کردن و بروز رسانی آن ها، شروع به آموختن آموزه های دینی به دیگران می کند، کم کم شرکت کنندگان با مفاهیم قرآن آشنا شده و از صرف تؤری قرائت جلوگیری به عمل آمده باشد چون پروردگار متعال هدف از ذکر آیات را فکر و اندِشه بیان می فرماید.

بیان آیات الهى (احکام و معارف دینى) همراه با تمثیل، ابزار و زمینه اى براى اندیشیدن انسان (است)

(کذلک یبیّن اللّه لکم الایات لعلّکم تتفکّرون) سوره بقره آیه  219 : اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مى‏ سازد، شاید اندیشه کنید!

چون تفکّر، به عنوان هدف تبیین آیات الهى بیان شده است، برگزیده تفسیر نمونه.
اگر آرشیوی هم نداشتید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری؛ تهیه کرده، و فیش های موضوعی را که جستجو کردید را در جایگاه خود قرار دهید.
لازم به تذکر اینکه : با آیات قرآن مجید مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد.
مثل
1- مسابقه به این سؤال قرآنی پاسخ دهید؟
آیه بخوانید که دلالت به نیاز انسان به ولایت دارد؟
سؤال همراه با پاسخی که در پایان آورده می شود.
توضیح : این آیه شریفه، در باره اهمیت و جایگاه بلند ولایت دلالت دارد.
2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی باشد که مسابقه بین دو نفر است، اولی آیه مربوط به موضوعی را می خوانند دومی نیز پیرامون همان موضوعی که دوستشان قرائت کرده آیه دیگری را قرئت می کند.
از باب مثال
آیه شریفه : یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْر
سوره فرقان آیه 28
اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم‏ )او [بود که‏] مرا به گمراهى کشانید پس از آن که قرآن به من رسیده بود
این آیه شریفه قرآن ، سرزنش دوستان بد را می رساند.
در قبال این آیه شریفه قرآن قرائت می شود.
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِین     سوره زخرف آیه 67
در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان.
این آیه شریفه قرآن ، به دوستان در قیامت اشاره دارد
3 - مسابقه دانستنی های قرآنی، از قبیل: چیستان قرآنی، نام و نشان های قرآنی و. .
مثل:
1 - سوره های مکی مدنی، شأن نزول ها،
2 - یاد آوری برکات قرائت بعض سوره ها و آیات
3 - سوره ای که به نام زنی باشد سوره حضرت مریم»
4 – مسابقه داستان های قرآنی
5 – و بلأخره مسابقات همسو که همین موضوع را حافظان موضوعی آیات قرآن با حافظان شعر موضوعی و . به رقابت می پردازند.
مسابقه مراد از این آیه قرآن چیست؟
این بخش را به کمک یک لطیفه می توان توضیح داد، لطیفه ای که به یکی از مهم ترین آموزه های دینی یعنی مسئله ولایت امیر المؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام» اشاره دارد،،این لطیفه را با عنوان اهل ذکر مائیم » مطالعه بفرمائید.
لطیفه قرآنی اهل ذکر مائیم
حضرت رضا (ع) در مجلس مأمون، در  شمار  آیاتى که براى فضیلت اهل بیت (ع) نقل مى کرد، این آیه را قرائت کرد:
فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِاِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (1) :
(اگر نمى دانید، از  اهل ذکر از [آگاهان] بپرسید)،
و فرمود : ما اهل ذکر  هستیم اگر نمى دانید از  ما خانواده بپرسید، دانشمندان مجلس گفتند : مقصود خداوند از اهل ذکر یهود و نصارى هستند، امام ابوالحسن الرضا (ع) فرمود : سبحان الله ! اگر ما پرسیدیم، و آن ها هم، به دین خودشان دعوت کردند و گفتند دین ما بهتر از دین اسلام است؛ آیا چنین کارى بر ما جایز است ؟ مأمون سؤال کرد : یا اباالحسن! آیا ممکن است، این سخن را بشکافید و شرح دهید، تا خلاف ادّعاى این ها ثابت شود؟ حضرت امام رضا (ع) فرمود : بلى، ذکر، رسول الله است و ما اهل بیت، اهل آن حضرت هستیم و این در کتاب خدا بیان شده، آن جا که درسوره طلاق مى فرماید :
 فَاتَّقُوا اللّهَ یا اُولىِ الاَْلبابِ الَّذینَ امَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّهُ اِلَیْکُمْ ذِکْراً، رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّناتٍ (2) :
از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، اى خردمندانى که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را برشما فرستاده رسولى که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى کند.
پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم (3)
 1-  سوره انبیاء / 7. 8   2 - طلاق / 10.
 3 -  عیون اخبار الرضا(ع)، 1 / 187.
عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1 / 185، تفسیر صافى، 4 / 124.
خادم موحدان عالم مرتضوی

بسم الله الرحمن الرحیم

در چگونگی تهیه محتوا و اجرای مسابقه؛ گفته شد، از فرصت ها باید استفاده بهینه کرد، چرا که ممکن است چنین فرصتی دیگر بدست نیاید، از این رو گفته شده:  تیری که در رفت به دست نیاید »

مفهومش این چنین است که:

عمر رفته و گذشته را نمی توان دوباره بدست آورد.

ضرب المثلی پاسخ به مانع بهانه تراشی برای شروع کارهای فرهنگی

اکنون ضرب المثلی را که پاسخ به مانع بهانه تراشی بعضی ها برای جلوگیری از شروع کارهای فرهنگی و اقتصادی و .  است را بخوانید .

اصل ضرب المثل :

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است

مفهوم :

کار نیک و عمل صالح را هر وقت انجام دهی اجر خود خواهی برد.

نحوه انجام مسابقه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که در ادامه این پاسخ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

کنترل آدم عجول

طبیعی است انسان هم عجول خلق شده :

از این رو، در کارها نیز می خواهد، زود به نتیجه برسد؛ لیکن باید اول کار و تلاش داشته باشیم چرا که :

اصل ضرب المثل : با یک گل بهار نمی آید»

مفهوم :

تنها با یک کار نیک نمی توان کسی را نیکوکار (هنرمند) بحساب آورد.

پس از انجام کار هم، مقداری صبر کند، ببیند عاقبت کارش چگونه است؛ بعدا برایش جیب بدوزد: اما تکمیلی این مثل را نیز بدان که:

لیکن در کارهای مادی و روز مره:

اصل ضرب المثل : جوجه رو آخر پائیز می شمارند»

مفهوم :

هشداریست به اینکه نتیجه کار را باید در عاقبت کار دید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با مثل ها، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه با ضرب المثل این موضوع را پاسخ دهید

ضرب المثلی در باره دوست بگوئید؟

یک دوست خوب، از یک ده شش دانگ بهتر است.

این مثل را، در باره اهمیت دوست خوب می توان آورد.

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل این مثل را می آورد.

- دوست خوب،از گوگرد هم نایاب تر است.

 این مثل، کمبود دوست خوب را می رساند.

3 - مسابقه مفهوم گویی ضرب المثل ها که بالا ذکر شد.

4 – یک نفر مثلی را می گوید: دیگران حکایت ریشه آن مثل را می گویند.

5 – مستند سازی مثل ها؛ که یک نفر مثلی فارسی یا مثلی از زبان دیگر ملل را، (نمونه اش را در پایان صفحه مطالعه بفرمائید) که با ذکر معادل فارسی آن است می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

نمونه مثل های دو زبانه (ایران وجهان)

سفارش به محبت و دوستی

محبت و دوستی: بی شک آغاز کلام مشترک درتمامی ادیان از پند محبت» شروع می شود؛ اگر محبت به خود» داری و بقای خویش را می خواهی، این ندا را پیوسته یه یاد داشته باش:

: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین‏ سوره ممتحنه آیه 8

خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِم سوره ممتحنه آیه 8

عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

آنچه به خود نپسندی به دیگران مپسند»، دهخدا . ۱| ۴۸

أحب للناس ما تحبّ لنفسک»

Do as you would be done by everyman dictionary of quotations and proverbs. P.۴۵۵

ان لم یکن لکم دینا و لایخافون المعاد فوا احرارا فی دنیاکم  امام حسین (ع)

مهر و محبت ، نه تنها وسیله سازش جوانان و بزرگسالان در سطح خانواده و کشور است ، بلکه این نیروى شگفت انگیز و حیرت زا مى تواند تمام انسان ها را در سطح جهانى با هم مرتبط کند و موجبات صلح و صفا، سازگارى و تفاهم ، و امنیت و آسایش را براى همه ملل و اقوام بشرى فراهم سازد.

کتاب جوان از نظر افکار و تمایلات خطّ محترم فلسفى (ره)

سفارش به کار و تلاش

کار و تلاش و توکل به خدا: توکل و اعتماد بر فیوضات و تاییدات ارهی همراه با تلاش و کوشش و تمسک به اسباب و وسایل، مطمئن ترین راه رسیدن به اهداف مثبت:

از تو حرکت از خدا برکت»، دهخدا: ۱/۱۱۴

الحرکهُٔ بَرَکهٔ»، معجم کنوز الامثال، ص ۳۲۰

" Use the means and God will give the blessing ", E.D, p. ۵۱۶

کیفر دهی خداوند

چوب خدا صدا ندارد

The miles of God grind slowly (but they grind exceeding small)

والسلام با آرزوی موفق برای شما.   

خادم موحدان عالم مرتضوی


مسابقه نوروزی، اوقات فراغت، خانوادگی، مدیریتی، کرونایی

با عرض سلام و آرزوی سلامتی بر همه شما عزیزان، ضمن عرض خسته نباشید به مسؤلان و خدمت گذاران عزیز در عرصه درمان بیماران بویژه بیماران کرونایی و آرزوی سلامت برای همه بیماران و توفیق صبر برای بستگان آنان و نیز طلب مغفرت برای همه درگذشتگان.

برای همکاری با کسانی که در خانه مانده اند و یا کلاُ مسائل فرهنگی را دنبال می کنند، بخواست خدا با ارائه شیوه راه اندازی مسابقه خانوادگی، مسابقه دوستانه، و هر عنوان دیگر که . در خدمت شما عزیزان هستیم، انشاء الله مفید واقع شود.و از این فرصت استفاده نموده از خدای بزرگ درخواست داشتن سال جدید همراه با موفقیت، برای همه موحدان عالم را داریم.

امید است در سال پیش رو بر دانش و علم و عمل ما و شما افزوده گردد.

هدف از اجرای مسابقه

در این روز ها که ناخواسته اوقات فراغت پیدا شده، بیاییم خود و خانواده و اطرافیان ضمن رعایت مسائل بهداشتی» با مسابقات مختلف، مروری داشته باشیم، برداشته های علمی، اخلاقی، فرهنگی  اعتقادی، ی، اقتصادی، روانشناسی، جامعه شناسی تا هم وقت ما و دیگران تلف نشود (1) و هم بر اطلاعات ما و دیگران بیفزاید. این گفتگوهای علمی دینی می تواند، به ما و فرزندانمان راهکاریی نشان دهد که در امور زندگی، کاری و شغلی، تحصیلی؛ مفید، واقع شود (2) البته هر کاری زحمت خودش را دارد و تلاش خودش را می طلبد (3) اما خواستن توانستن است بقول بزرگی سلمان» هم اولش سلمان منا اهل البیت» نبود تلاش کرد به آن مقام رسید.

پاورقی (۱) ابراهیم شیبانی گوید: با استادم عبدالله مغربی به صحرا رفتیم تا ساعتی نظاره آثار و صنایع کردگار کنیم، دست بردم گیاهی کندم و در دست بگردانید و افکندم، استاد فرمودند. سزاوار نبود چنین کنی پنج خطا از تو سرزد، گفتم کدام است، گفتن خود را در هوس و بازی گذاشتی و تسبیح گوی را از تسبیح بازداشتی (و ان من شیء الا یسبح بحمده) (نیست چیزی مگر تسبیح او کند) و دیگران را در این کار یاد دادی و بدون حاجت چیزی گرفتی و بدون دلیل افکندی، برخیز و از من جدا شو، کسی که در یک عمل پنج خطا کند، باب ما نباشد به این ترتیب یک سال از صحبت و مجلس خود، دورم کرد.

آری با کندن یک گیاه ، یک سال از صحبت بزرگان محروم شد. پس با یک عمر، بازی با دنیا بنده چه خواهد کرد، و کی به قرب معبودی، که آیه شریفه : یا ایها الانسان انک کادح» ترجمه . اشاره دارد خواهد رسید و از چه عمل مصاحبت با اولیا را در بهشت خواهد گرفت.

کتاب کفایت الناطقین  مرحوم سید محمد مقدم جلد ۲  صفحه ۳۲

(2) فرض کنید فرزندتان مدیر و مسئول جایی شد؛ اگر از دانش روان شناسی مردم شناسی، جامعه شناسی و راهکارهای لازم، اخلاقی، اقتصادی، بهداشتی و این گونه مسائل آگاه نباشد، سال ها شکست را باید تحمل کند، تا بتواند تجربه به دست آورد. اما اگر شما با راه اندازی چنین (کلاس) مسابقه ای، تجربه های خود و راه کارهایی که از داشته های علمی یا تجربه کاری، بدست آوردید را به او گفته باشید، این گونه دانش ها و داشته ها، فرزندانتان را پرواز می دهد و رشد می کنند. و شما نیز لذت خوب اداره کردن و موفقیت او را خواهید چشید، در آن موقع است که فریاد بر می آوری: یاایهاالملوک و ابناءالموک» ای پادشاهان به چیزی دست یافتم که شما حسرت آن را می خورید.

(11) روزگار قبل اگر از این گونه مسائل صحبت به میان می آمد عذر و بهانه های بسیاری از قبیل نداشتن کتاب و. مانع می‌شد. اما اکنون با توجه به امکانات موجود که با استفاده از نرم افزار ها و با اتصال به فضای مجازی، برای تمامی گروه های سنی انواع اطلاعات در اختیار همه هست و هرکدام با سلیقه خود می تواند برای شرکت در مسابقه خوراک فرهنگی و دینی لازم را از آموزش های دینی ورزشی گرفته تا ادبی و . ببیند، از این رو  به هر مناسبتی که پیش آمد، در هر حال داشته های خود و فرزندان را روی میز قرار دهید و برای تکمیل آن تلاش کنید، این مسئله شدنی است فقط یک مقداری اراده لازم دارد.

با این کار هم از برکات آگاهی و بصیرت برخوردار شده ایم و نیز علت شکست ها غم و غصه ها ناراحتی ها برای ما روشن شده. در این زمینه علاوه بر آموزه های قرآنی روایی ادبی، داستان ها و خاطره ها نیز می تواند شما را یاری کند.

خادم موحدان عالم مرتضوی


اجرای مسابقه های فرهنگی ازاهمیت خاصی برخوردار است، علاوه بر تشویق برای مطالعه بیشتر، این گونه مسابقات، در آگاهی بخشی و بصیرت افزایی و بلأخره در بستر سازی برای فرهنگ سازی نقش بسزایی داشته و بسیار مؤثر خواهد بود،امید است خدوند منان بر ما منت گذارده و هدایت لازم را از ما دریغ نفرماید آمین یا رب العالمین.

ضرورت اجرای مسابقات

این بحث را، اجازه دهید، در اهمیت تحصیل و فراگیری علم و دانش و نقش آموزش در اصلاح جامعه و ثواب و برکات آن در موضوع تعلِم و تربیت، دنبال کنیم ، فعلا به تحقیقات قبلی ما،در همین سایت مراجعه فرمائید.

برکات اجرای این گونه مسابقات

از برکات این گونه مسابقات، در مرحله اول: می توان به اثر مطلوب آن ، که خودآگاهی» است اشاره کرد چنانچه بر اهلش معلوم است که علم و دانش»، به خودی خود، راهکارهای مختلفی را به انسان می آموزد،

من به تو از علم بگویم سخن ** علم چو آید به تو گوید چه کن

از این رو، در صورتی که فوت کاسه گری» آن نیز رعایت شود: یعنی با هدف و نیت خوب باشد و آداب خاص آن نیز رعایت شود، که از جمله آن ها احترام به یکدیگر است، ای بسا؛ از چه پیش آمدها و نزاع ها و درگیری هایی که برای انسان پیش می آید از بگو مگوهای با خود گرفته، تا آنچه در ارتباط با افراد دیگر رد و بدل می شود، جلوگیری می شود،

چرا که آگاهی و بصیرت، هم انسان را امیدوار می سازد، تا از ترس و دلهره ای که شیطان در دل انسان ایجاد می کند ترس از فقر و ناتوانی» الشیطان یعدکم الفقر» نجات پیدا کند و نیز فرصت فراغت را پر کرده، و اجازه ورود به بیهوده گویی نمی دهد، در این صورت وقتی تمامی افراد را با آموزه های دینی آشنا شدند، جلو بسیاری از بدی ها گرفته می شود.

بنابر این، باید با چشم باز، به دنیا و آنچه در اطرافمان می گذرد، بنگریم، و این مسائل را به دل نگیریم که:

اقسامی و انواع مسابقات

مسابقات چه از نظر گروه سنی و نیز از نظر منابع به کار گرفته شده ، دارای اقسامی و انواع گوناگونی است.از مسابقه پرسش و جوابی ، گرفته تا مکالمه ای، مثل مشاعره و . که در تهیه منابع به آن اشاره خواهیم داشت.

لازم به تذکر اینکه : با منابعی که ذکر می شود، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه برای این موضوع نمونه آیه قرآنی، روایی، سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل بیاوید.

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل یک نمونه آیه قرآنی، روایی، سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل می آورد، رقیب او نیز در همان موضوع از همان منبع نمونه دیگر ذکر می کند،

3 - مسابقه مفهوم گویی آیآت قرآنی، روایت، سخنان حکیمانه، شعر، ضرب المثل ذکر شد. که مراد از چیست؟

4 – مجری یک آیه قرآنی، یک روایت، سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثلرا می گوید: دیگران حکایت ریشه و شأن نزول آن را می گویند.

5 – مستند سازی منابع؛ که یک سخن حکیمانه، شعر ضرب المثل را می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که در همین موضوع با، نمونه آیه قرآنی، روایی، سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل به رقابت می پردازند.

یاد آوری پایانی

لیکن بایدها و نبایدهای آن ها، مهم است، و از آنجا که نکته های دانستنی برای تهیه مطالب و چگونگی اجرای مسابقات، تقریبا یکی است؛ ما خلاصه آن را در اینجا با اشاره به بعضی از آداب مسابقه و مطالبی که در اجرای آن لازم است رعایت شود ذکر خواهیم کرد.

آداب و باید ها و نبایدهای اجرای مسابقات

1 - در مطالبی که برای اجرا آماده می کنیم دقت کنیم بد آموزی نداشته باشد؛ که چه بسیار مصیبت ها به بار می آورد.

رعایت این نکته از این جهت لازم است که، موقع استفاده از مطلبی در واژه و موضوعی، خدای ناکرده، دچار حق الناس» نشویم، چرا که وقتی نظر مردم جلب شد، ممکن است، در اثر سرویس دهی نا صحیح ما، برای مطالعه کننده، عوارض بدی رخ داده شود مثل: زدگی اعتقادی و یا کاسته شدن از علاقه او نسبت به منبعی از منابع دینی» از جهت اینکه موقع بیان،آن کم رنگ جلوه داده شده، مسلم این خیانت محسوب شده و حق الناس» به حساب می آید. حق الناسی که سوره زال» به پرهیزش از آن هشدار داده ؛آنجا که فرمود: فمن یعمل مثال ذرة شرا یره» . بدی هر مقدار که کم باشد نیز از عقاب و کیفر برخوردار است.

2 – نتیجه نباید، قبلی،این شد که، هر چه می دانیم را، نباید بگوییم، همان که در مثل ها گفته شده: یا ساکت باش یا چیزی بگو که مهم تر از سکوت باشد.

3 - کم گویی و درست گویی

 4 - در آموزه های دینی بویژه در امور زندگی، آنچه گفتن آن، لازم است، را تکمیل شده بگوییم؛ به اصطلاح یک طرفی صحبت نکنیم» منظور این است که اگر داستان چوپان دروغگو را گفتیم حتما به نمونه ای از سرگذشت راستگویان نیز نیز اشاره داشته باشیم تا خدای ناکرده نه ما دچار مشکل شویم و نه دیگران.

چنانچه در منابع دینی هم آمده است: مردم را بین خوف و رجا نگهدارید؛ نه بطور کلی ناامیدشان کنید و نه افراط در امیدواری باشد.

و نیز سعی شود مطالبی که تهیه می شود، برای اهلش گفته شود چرا که نمونه های عواقب بد این اتفاق در تاریخ زیاد نقل شده است.

شاعر محترم هم زیبا سرود:

تیغ دادن در کف زنگی مست *** به که آید علم ناکس را به دست

شاهد زنده اش در امروزه قابل مشاهده است:

ای بسا یک سخن که بی ملاحظه گفته شده، بر قیمت ارزو امنیت و اخلاق جامعه اثر می گذارد.

از این رو در همه رشته ها وارد نشوید؛ چون شیطان در کمین است و در گرایش انسان به بدی تلاش می کند، ان النفس لاماره بالسوء» مثل معروف: از حرف خ» به جای برداشت؛ خدا،انسان را به سوی کاری که ضد رضای الهی» است، سوق می ‌دهد.

یک سؤال و جواب

خواهید گفت چگونه این کار ممکن انجام شود. پاسخ اینکه: با کلی گویی؛ از باب مثال در سفارش به پرهیز از ناشایست ها، می توان گفت: وقتی در زندگی دانشمندان و مخترعان خوب دقت می کنیم، آنان را هم برخوردار از اعتقادات خوب می بینیم و نسبت به مسائل اخلاقی نیز یا اصلاً اشتباهی نداشتند یا خطای آنان به قدری بوده که با توجه به شخصیت مثبت آنان؛ مردم آن کم را؛ نادیده می گرفتند. شیوه چگونگی خروج از یک سوژه را به موضوع دیگر، در گفتاری به اصطلاح حل مسئله، دنبال کنید. و نیز می توان به ویژگی های مثبت بزرگان اشاره داشت، مثلا: داستان ملاصدرا که طبق فرموده خدا در آیه شریفه واستعینوا بالصبر و الصلوه ؛ از صبر و نماز یاری جویید» هرگاه برای ایشان مشکل علمی پیش می آمد و یا در حلّ یک قاعده فلسفی فرو می ماند از (تبعیدگاهش) کهک به قم می آمد و برای حل مشکلات علمی دو رکعت نماز می خواند و از روح مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها استمداد می جست.

شیوه کار ما در این ارائه راهکار مسابقه

چون مردم ما، دارای سلیقه های مختلف هستند، سعی ما بر این است که از منابع گوناگون،استفاده کنیم، و ارئه آن با بیان ساده بوده تا در خور عامه مردم باشد. تا مطالعه کتتده: از هر سن و سالی که برخوردار باشد، بتواند از آن استفاده کند، بنابر این:

صلوات بر محمد و آل محمد (ع)

مورد خطاب این راهکار ها

مطالب برای سنین مختلف در نظر گرفته شده است؛ از کودکان گرفته،

تا، نوجوانان .

و نیز جوانان و بزرگسالان، همه و همه، می توانند از آن بهرمند شوند، در هر موقعیتی که هستند؛ از زیر دست بودن، گرفته، تا مدیران و مسئولان؛ چرا که همه ما و شما عزیزان، در هیچ حال و مرحله ای از زندگی، بی نیاز از راهنمایی های خدا و پیامبران و معصومان (ع) و سخن دانشمندانی که علمشان بر گرفته از سخن آن بزرگواران باشد، نیستم، چون انسان هر روز در موقعیت های خاصی قرار می گیرد و باید مطابق آن شرائط و .از آگاهی و بصیرت لازم مطابق آن برخوردار باشد، تا ابتدا، خود دچار مشکل نشده. و روشن است، نسبت به دیگران نیز، بی تفاوت بودن صحیح نیست، چرا که زندگی ما بصورت اجتماعی انجام می شود؛ از این رو، دچار مشکل شدن دیگران، در زندگی ما، نیز بی تأثیر نیست. پس یک قدم به پیش، تا برای فرهنگ سازی،از فرصت ها استفاده کنیم،

تلاش برای استفاده کردن از فرصت ها

و نسبت به برخورد با دیگران، خواه طرف مقابل ما، فرزندمان باشد، یا، برادر خواهر و. یا، خویشان و حتی همسایگان و . حتی بزرگ ترها، که بعضاُ نمی دانیم با آنان چگونه رفتار نماییم و چگونه سر سازش داشته باشیم آگاهی لازم را داشته باشیم.

به هر حال تلاش علمی برای زندگانی راحت شخصی و نیز جهت معاشرت خوب با اقسام مردم، بصیرت نسبت به راهکارهای مناسب، در شرایط مختلف، لازم است.

انواع راهکارها

این راهکارها می تواند، راهکار اخلاقی باشد یا اعتقادی، اقتصادی باشد یا پزشکی، ی باشد یا مدیریتی، روان‌شناسی باشد یا جامعه‌شناسی، چرا که اگر خوب دقت شود، بسا فردی دانسته یا ندانسته؛ کاری را انجام می دهد  که به اصطلاح یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند بیرون بیاورند» و اشتباه آن را جبران کنند.

از این رو ما، در انجام وظیفه، در این زمان که امکانات موجود است که با یک تلفن، و با یک سرچ در نرم افزار و فضای مجازی، سریع به سوال ما پاسخ می دهند. باید تلاش بیشتر داشته باشیم و از سستی نسبت به مسؤولیتی که داریم پرهیز کرده و الا نه تنها در دنیا دچار مشکل می شویم و کیفر الهی ما را گرفتار می کند.

بلکه در آخرت قیامت» نیز از ما می‌ پرسند، چرا سؤال نکردید.

ت گذاری ما درانتخاب مطالب این مسابقه

ما در این ارائه راه حل، طبق الگوگیری از بزرگان، همیشه این ت را دنبال می‌ کنیم به این ثورت که هر سخن خوب را،از هر که باشد می پذیریم، شما نیز شخص و شخصیت گرا نباشید» البته از ما و شما باید خدا بخواهیم که ما را شناختی عنایت بفرماید، که با این خوشبینی، دچار کلمة حق یراد بها الباطل» که امیرالمؤمنین (ع) هشدار داده اند، نشویم. و این را توجه داشته باشید که، نقل یک سخن از فردی، تأیید اعمال زشت اعتقادات باطل و گفتار باطل او نیست. همین طور دشمنی هایی که از بعض افراد دیده شده و می بینیم. برای رفع ا/طن مشکل ما سعی کردیم، مطالب و کلماتی را انتخاب کنیم که با محتوای قرآنی روایی ما، سازگار باشد و بعضاً هم مستند سازی کلمات آنان را نیز به عرض شریفتان خواهیم رساند.

منابع بکار رفته در این بخش

ما در این صفحه و صفحات بعدی به خواست خدا، با ذکر نمونه‌هایی از این راهکارها، از منابع مختلف دینی. قرآنی روایی سخن بزرگان دانشمندان و ضرب المثل داستان داستان لطیفه طنز» اشاره خواهیم داشت، سپس این خود شما هستید که مطالبی مناسب با طبع خود، و مناسب موقعیتتان که احیاناُ مسئله خاص و موردی، باشد، را از اِن منابع جستجو کرده و آن را در آرشیوی،

که ابتداء با نظم خاص الفبایی تنظیم کرده اید به داشته ها و دانستنی های فرهنگی خود اضافه کنید.

 تا موقع نیاز از شیوه خود استفاده کرده و به دیگران راهکار های مورد نیازشان را بیاموزید، ضمناُ ناراحت گوش نکردن، بعضی از آنان که بعضُا طبیعی است، نیز نباشید، چرا که در مرحله اول قرآن امر بمعروف را یک وظیفه برای ما دانسته:

وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)

و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و این ها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود.

و اما کسانی که به پندها و نصیحت های دیگران گوش نمی دهند، پس از مدتی خواهند به اشتباه خود پی برد.

بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش  ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش

سعدی

به خواست خدا و دعای خیر شما، ما نیز مورد لطف پروردگار قرار بگیریم.

تا مجموعه این راه کارها و منابع را، که به صورت موضوعی و الفبایی جهت دستیابی راحت به موضوع دلخواه» تنظیم نموده ایم، را پس از انجام مقدمات چاپ، انتشار داده و در اختیار مردم فرهنگ دوست ایران و دیگر کشورهای مسلمان،بلکه همه موحدان عالم قرار دهیم. انشاء الله موفق باشید.                               

منابع مورد سفارش مراجعه برای فیش

ادامه مطلب


فرزند پروری

بحث فرزند پروری تنها امروزه مطرح نیست بلکه از قدیم هم دقدقه والدین و خیر اندیشان بوده چنانکه امروزه هم اهل فکر و فهم درگیر آن هستند و در پی راه چاره اند.

در این زمینه حکایتی لطیفه قرآنی مانند از زمان رسول الله (ص) بخوانید:

هشدار یک آیه

وقتى که این آیه نازل گردید: (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَة ) (1)  اى کسانى که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (کافر و مجرم) و سنگ است ، نگهدارید)  شخصى از مؤ منان ، شدیداً تحت تاءثیر این آیه قرار گرفت به گونه اى که در گوشه اى نشست و گریه مى کرد، و مى گفت : (من از نگهدارى خود و کنترل هواى نفسم ناتوانم ، در عین حال نگهدارى اهل و بستگانم از انحرافات به من تکلیف شده است !) رسول گرامى اسلام (ص) به او فرمود:

(همین اندازه براى تو کافى است که همانگونه که خود را امر به نیکی ها و نهى از بدی ها مى کنى ، آنان را امر به خوبی ها و نهى از بدی ها کنى) یعنى وظیفه واجب تو همین است .(2)

1- تحریم / 6. 2- المیزان ، ج 19، ص 395.

در ادامه می خوانید:

یأس و نا امیدی حرام است

معجزه لقمه حلال

 عاقبت لقمه حلال و آموزش صحیح

ادامه مطلب


مقدمه مسابقات حدیثی و روایی
برای ایام عید برکاتی است از جمله صله ارحام» که راجع به انجام آن زیاد سفارش شده و بر ترک آن سرزنش به عمل آمده و نیز  آشتی با کسانی که خدای ناکرده، دچار قهر و جدائی شده اند. در این فرصت در ذیل این صفحه به نمونه روایات موضوع سفارش به آشتی و نیز احادیث مرتبط با علم و دانش، و تعلیم آن که لازمه مسابقه است اشاره خواهیم داشت، انشاء الله. ابتدا به عنوان های مربوط به مسابقه توجه فرمائید.
اهداف مسابقه حدیثی و روایی
چنانچه در نحوه اجرای مسابقه ها، یاد آور شدیم، هدف از این طرح آشنایی هر چه بیشتر مردم با آموزه های دینی؛ موجود در روایات است. توضیح این موضوع را، در برکات مسابقات روایی پیگیری کنید.
نمونه ای از برکات مسابقه های روایی، همراه با خاطره ها
هنگام مطالعه و گفتگوی روایی، ضمن آشنایی با سخنان معصومان علیهم السلام، با بسیاری از عوامل و موجبات و اسباب دخیل در امور زندگی از قبیل دانش های مربوطه به زندگی؛ مثل:روان شناسی و مردم شناسی، برخوردار می شویم، که با ضمیمه مطالعه های تاریخی، که بعضاَ پیشگویی معصومان علیهم السلام را دربر دارد؛ می توان چگونگی بستر سازی لازم برای آیات، حکایت ها و داستان های آمزنده را، بدست آورد.
البته شرط توفیق نورانیت دل» برای برداشت، راهکار های زندگی، رعایت آداب خواندن و شنیدن حدیث است،
در خاطرات زندگانی علامه امینی رحمت الله علیه آمده، با اینکه روی تحت بیمارستان بستری بود و حال خوشی نداشت، موقعی که شنید کسی از سند حدیث لولاک لما خلقت الافلاک» پرسش می کند، فورا پاهایش را جمع کرد و به همراهش گفت من را بنشانید چرا که وقتی حدیث معصوم (ع) قرائت می شود، باید ادای احترام شود. این خاطره عبرت آموز رعایت ادب هنگام تلاوت قرآن و بیان روایات معصومان (ع) را می طلبد.
نمونهروایات مناسب عید و مسابقه 
قهر و آشتی
اهمیت آشتی کردن و سرزنش آن که، تن به آشتی ندهد
قالَ الصّادقُ (ع) :
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ رَجُلٌ یبْدَؤُهُ أَخُوهُ بِالصُّلْحِ فَلَم یُصَالِحْه.
امام صادق (ع) فرمودند:
ملعون است، ملعون است کسی که برادرش با وی از در صلح و آشتی درآید و او آشتی نکند.  وسائل الشیعه، ج ۱۶ ، ص ۲۸۰
سفارش به سبقت گرفتن در آشتی
قالَ رسولُ الله (ص) :
لَایَحِلُّ لمُِسْلِمٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ ثَلَاثَةَ أَیّامٍ وَ السَّابقُِ یسَْبقُِ إلِىَ الجَْنةَِّ.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
برای مسلمان جایز نیست که بیش از سه روز با برادر مسلمانش قهر کند و آن که زودتر از در آشتی درآید، زودتر به بهشت وارد خواهد شد.                            وسائل الشیعه، ج 12 ، ص 263
نمونه مستند سازی ضرب المثل ها:
از این حدیث شریف این ضرب المثل تا تنور داغه، نان را بچسبان» برداشت می شود.
می گویند تا دیر نشده و تنور داغه، نان را بچسبان، یعنی اگر مشکلی پیش آمده، زود از دل طرف، در بیاور، همچنین اگر دوست ؛ خویشی که روی خوش نشان داد، سخت گیر مباش، چرا که آشتی کردن و کینه ها را کنار گذاشتن، به خصوص در میان سالی، کار ساده ای نیست.
بنابراین، اگر کسی از درِ آشتی درآمد و دست دوستی دراز کرد و دستش را پس زدیم، بی شک کار ناجوانمرده ای کرده ایم.
و فراموش نشود که : خداوند دست ناجوانمردان را نمی گیرد.
نمونه بکار گیری تمثیلات:
تمثیل پخت نان (مرتضوی)
بیشتر نانوایان دلشان می خواهد نان برشته و دوست داشتنی تحویل مشتری بدهند، اما بعض اوقات نان نامرغوب در نمی آید نانوا دو باره تلاش می کند تا در نان بعدی جبران کند، در دوستی هم، گاهی کم و کاستی پیش می آید، در عالمَ رفاقت نیز احیانا میان دو رفیق، قضیه ای منجر به کدورتی می شود و با هم قهر می کنند البته این مسئله ای طبیعی است؛ باید سعی شود تا دوستی سرده نشده دوباره رفاقت، با آشتی احیا شود، اما اگر این قهر، فرسایشی شد و ادامه یافت، موضوعی توجیه ناپذیر است.
در آموزه های دینی آمده : خداوند دوست ندارد کدورت میان بندگانش ادامه پیدا کند و هر که برای رضای خدا پیش قدم شود و دست آشتی دراز کند، خدا او را راحت تر و زودتر روانة بهشتی خواهد کرد.
موجبات تداوم دوستی و رفاقت
لازمه ارتباط خوب، با مردم، داشتن اخلاق و خوش خویی است.این مسئله را از زبان امام علی (ع) بخوانید.
ستایش چهره باز و وم حفظ ظاهر
اندوه پنهان و شادی پیدا
قالَ علیٌّ (ع) : بشِْرُ المُْؤْمنِِ فیِ وَجْههِِ وَ حُزْنهُُ فیِ قلَبْه.
 امام علی (ع) فرمودند: شادی مؤمن در چهره اش است و اندوه او در دلش.                              غررالحکم، ح ۱۵۵۶
نمونه دیگری از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل چهره شیر و خرگوش (مرتضوی)
دو حیوان شیر و خرگوش، با اینکه هر دو حیوانند، اما یکی خشن و . بر عکس خرگوش، آرام، بطوری که گویا با آدم حرف می زند، خو شرویی نیز چنین است، که هم دل خود شخص را خرّم می کند و هم دل دیگران را. بر خلاف آن، ترُش رویی که هم خود طرف ناراحت است و هم دیگران را افسرده می کند.
بگذاریم دیگران با نگاه به ما، غم هایشان را فراموش کنند، نه اینکه به یاد غصه هایشان بیفتند.
سفارش به گشاد ه رویی با دیگران
قالَ علیٌّ (ع) : إذا لقَیتُمْ إخْوانکَُمْ فتَصَافحَُوا وَ أظَْهِرُوا لهَُمُ البْشِاشَۀَ وَ البْشِْرَ، تتَفََرَّقُوا وَ ما عَلیَکُْمْ منَِ الوْأَْزارِ قدَْ ذَهَبَ.
امام علی (ع) فرمودند:
هرگاه با برادران خود روبه رو شدید، دست بدهید و خو شرویی و گشاده رویی نشان دهید؛ دراین صورت تا هنگامی که از هم جدا می شوید، گناهانتان ریخته است. وسائل الشیعه، ج ۱۲ ، ص ۲۲ ۵
شاید هر روز چشممان به آشنایی می افتد؛اما نهایتاً با گفتن سلام از کنار او عبور می کنیم. بیاییم با برادران ایمانی خود، مهربا نتر و صمیمی تر رو به رو شویم.
چرا که : گرمای محبت برادرانه، گناهان را ذوب می کند.
برکات گشاد ه رویی
ستایش خوش خوهای انس گیر
قالَ رسولُ الله(ص) خِیارُکمْ أَحَسِنُکمْ أَخْلَاقاً، اَلَّذِینَ یَأْلِفُونَ وَ یؤُْلفَُونَ.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
بهترین های شما خو شخوترین های شما هستند، آنان که هم خودشان با دیگران انُس می گیرند و هم دیگران با آنان.
تحف العقول، ص 45
نمونه سوم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل تحفه و سوغات (مرتضوی)
وقتی در محلی وارد می شوى، همه به تو خیره خواهن شد، مگر موقعی که سوقاتی در دست داشته باشی، این را بدان که سوغات همیشه گی» همراه داشتن چهره باز است، به بیان دیگر: انسان در ابتدا به راحتی نمی تواند با هر کسی ارتباط برقرار کند؛ اما اگر روی خوش و رفتار گرم را از طرف مقابل مشاهده کند، او هم دل می سپرد و راه آشنایی هموار می شود.
باید دانست : اُنس و الفت، میوۀ شیرین خو ش خُلقی و خوش برخوردی است.
خوش برخوردی
جوانِ خوش اخلاق
ستایش خوشرویی : امام صادق علیه السلام:
اِعلَمى اَنَّ الشّابَّ الحَسَنَ الخُلُقِ مِفتاحٌ لِلخَیرِ، مِغلاقٌ لِلشَّرِّ وَ اِنَّ الشّابَّ الشَّحیحَ الخُلُقِ مِغلاقٌ لِلخَیرِ مِفتاحٌ لِلشَّرِّ؛
بِدان که جوانِ خوش اخلاق، کلید خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بد اخلاق، قفل خوبى ها و کلید بدى هاست.
امالى (طوسى) ص 302، ح 598
از این رو می بینیم این خصلت نیک در سخنان پیامبر (ص) ستوده شده:
برترین اخلاق
شبیه رسول خدا :
قالَ رَسولُ الله (ص) : إنَّ أشَبهََکُمْ بی، أحْسَنکُُمْ خُلقْا.ً
پیامبر خدا (ص)  فرمودند:
شبیه ترین شما به من، خوش خُلق ترین شماست.
وسائل الشیعه، ج 12 ، ص 151
پیامبر نازنین ما، خوش خُلق ترین مردم بودند.از همه صبورتر، مهربا نتر، دلسوزتر و با گذشت تر بودند.
وقتی خوش اخلاق هستی،شبیه پیامبر می شوی.
بنابر این : همیشه شبیه پیامبر بمان.
عوارض بد اخلاقی
همه از دستش خسته می شوند
نمونه جامعه شناسی در روایات:
قالَ عَلیٌّ  (ع) : منَْ ساءَ خُلقُْه، ملَهَُّ أهَْلهُ.
امام علی (ع) فرمودند:
هر کس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او خسته شوند.
غررالحکم، ح 5715
نمونه چهارم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل منظره کریه (مرتضوی)
نظر کردن به منظره کریه، برای انسان زدگی، ایجاد می کند. شبیه این منظره کریه بد اخلاقی است، اگر گاهی چند دقیقه کنار، فرد بداخلاقی بنشینی، خسته می شوی و می خواهی هرچه زودتر از او جدا شوی. وای به آن روزی که بخواهی با او زندگی کنی.
خو ش اخلاق که باشی، همه از همنشینی با تو لذت می برند.
بنابر این : سعی کن خوش اخلاق باش.
برای رسیدن به مقامات دنیوی و اخروی تلاش لازم است. 
استفاده از فرصت ها، برای آخرت
نمونه روایات تفسیری :امام على علیه السلام:
فی قَولِ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ لاَ تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا» : لا تَنسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَراغَکَ وَ شَبابَکَ وَ نَشاطَکَ اَن تَطلُبَ بِهَا الخِرَةَ؛
درباره آیه شریفه سهم خود را از دنیا فراموش مکن» : [یعنى] سلامتى، توانایى، فرصت،جوانى و شادابى ات را فراموش مکن، تا با آن ها، آخرت را به دست آورى.
سوره قصص، آیه 77 ؛ معانی الاخبار ص325
نمونه پنجم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل اندوخته ارزی :
وقتی مهلت ماندن در دیگر کشورها و فرصت کسب و کار به پایان می رسد، نوبت شمارش سودها می شود،اندوخته خرده را جدا می کند، و لی درشت ها را اول می شمارد، لیکن افسوس برای کسی است که همه در آمد هایش را خرج کرده و اندوخته ای ندارد، بیچاره حساب چه چیز را بکند. پایان عمر و فرسودگی بدن و زمان حسابرسی الهی که می رسد، بد حال کسی است که توشه از عمر خود برای آخرت نیندوخته از خدا خواهش می کند دوباره برگردد و لی فرصت دیگر بر نمی گردد.
یادت باشد : سهم خود را از دنیا فراموش مکن.
بر گرفته از: مجموعه روایات موضوعی استاد الهی دام عزه
نمونه فرصت ها در روایات
نعمت سلامتى، توانایى، جوانى و شادابى؛ همه فرصت هایی است برای تلاش و فعالیت؛ بطوری که انسان ها معمولا در ناتوانی حسرت این فرصت ها را می خورند . در حدیث پیامبرخطاب به صحابی باوفایش اباذر آمده است.
وم بهره‌ گیرى صحیح از نعمت هاى خداوند

یا اَباذَرٍّ؛ اِحْفَظْ ما اُوصیکَ بِهِ تَکُنْ سَعیداً فىِ‌الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ. یا اَباذَرٍّ، نِعْمَتانِ مَغْبوُنٌ فیهِما کَثیرٌ مِنَ النّاسِ: الصِّحَةُ وَالْفَراغُ.

یا اَباذَرٍّ، اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَکَ، قَبْلَ هِرَمِکَ وَصِحَتَکَ قَبْلَ سُقْمِکَ وَ غِناکَ قَبْلَ فَقْرِکَ وَ فَراغَکَ قَبْلَ شُغْلِکَ وَ حیوتَکَ قَبْلَ مَوْتِکَ»

اى ابوذر؛ به نصیحت من عمل کن تا در دو جهان سعادتمند گردى. اى ابوذر؛ بسیارى از مردم در مورد دو نعمت مغبون هستند و از آن قدردانى نمى‌کنند: یکى نعمت تندرستى و دیگرى نعمت فراغت (و آسایش).

اى ابوذر؛ پیش از آنکه پنج چیز به تو روى آورد، پنج چیز را غنیمت شمار: جوانى را پیش از پیرى، تندرستى را پیش از بیمارى، توانگرى را پیش از پریشانى، فراغت را پیش از گرفتارى و زندگى را پیش از مرگ.

از جمله استفاده های بهینه از فرصت کمک به نیاز مندان و انجام کار خیر با نیت خوب است.

احسان و نیکوکاری
برکات احسان و نیکوکاری : کلید گنجینۀ عمر
قالَ الصّادقُ  (ع) : منَْ حَسُنَ برُِّهُ فیِ أهلبیَتْهِِ، مُدَّ فیِ عُمُرِه.ِ
امام صادق (ع)  فرمودند:
هرکس با خانوادۀ خود نیکوکار باشد، عمرش افزون شود.
الأمالی شیخ طوسی، ص ۲۴۵
کوتاهی و بلندی عمر انسان، عللی طبیعی دارد که در جای خود بیان شده است. علاوه بر این ها، عوامل دیگری در افزایش عمر دخالت دارد که از سِنخ مسائل جسمی و طبی نیست.
این عوامل، در ظاهر، با عمر انسان رابطه ای ندارند؛ اما در نصوص دینی، جزو عوامل فزایندۀ عمر هستند.
یکی از این عوامل، نیکوکاری با خانواده است. کسی که اهل خانواده داری است، فرصت بیشتری برای زندگی خواهد داشت.

موانع قبولی احسان

 
قالَ علیٌّ (ع) : الَمَْطَلُ وَ المَْنُّ مُنکَِّدَا الْإحْسَانِ.
امام علی (ع) فرمودند:
تعلل ورزیدن و منت گذاشتن، احسان را ناگوار می کند.
غررالحکم، ح 8923
گاهی در عمل به وعده ای که به همسرت داده ای، آن قدر تعللّ می کنی که ذوق و شوق او را از بین می بری. یا اینکه به او محبتی کرده  ای و به هر بهانه ای، آن را به رخ او می کشی. این ها شیرینی محبتت را از بین می برد و گاهی آن را در کام همسرت تلخ می کند.
آری : حیف است محبتت ناگوار شود
از جمله احسان ها، نیکی برتر یعنی آموختن حدیث به نوجوانان است
امام صادق علیه السلام :
بادِروا أَحداثَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ أَن تَسبِقَکُم إِلَیهِمُ المُرجِئَةِ؛
به آموختن حدیث به نوجوانانتان پیش از آن که منحرفین آنان را گمراه سازند، اقدام نمائید.
تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) ج8، ص111، ح30
 امام صادق علیه السلام :
 عَلَیکَ بِالحداثِ فَإنَّهُم أَسرَعُ إلى کُلِّ خَیرٍ؛
 نوجوانان را دریاب زیرا که آنان سریع تر به کارهاى خیر روى مى آورند.   کافى، ج8، ص93، ح66
نمونه ششم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل دست روی ران زدن، کودک، موقع نماز
اثرپزیری و تقلید کودک از مادر و (اطرافیان)، منکر ندارد،از باب مثال، دست روی زانو زدن موقع نماز توسط مادر، باعث شده بود دختر بچه، فکر کند این حرکت نیز جزو اجزاء نماز است در صورتی که اشاره مادر برای دست نزدن به سماور داغ بوده از این رو باید از آموزش عملی که قرآن هم به آن اشاره دارد غافل نباشیم. وا دعا الناس بغیر السنتکم»
بهترین زمان آموختن
پرهیز از آموزش تحمیلی :امام على علیه السلام :
لاتَقسِروا أَولادَکُم عَلى آدابِکُم فَإنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرِ زَمانِکُم؛
آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20، ص267، ح 102

اجرای مسابقه های فرهنگی با اینکه ازاهمیت زیادی برخوردار است، و برکات بسیاری را همراه دارد، مثل تشویق به مطالعه بیشتر، در آگاهی بخشی و بصیرت افزایی و بلأخره در بستر سازی برای فرهنگ سازی، نقش بسزایی داشته و مؤثر خواهد بود، امید است خدوند منان بر ما منت گذارده و هدایت لازم را از ما دریغ نفرماید تا در این خدمت از هدف اصلی دور نمانیم آمین یا رب العالمین.

هدف از معرفی مسابقات فرهنگی

در این گونه مسابقه ها : تصمیم بر این است که راهکارهای اخلاقی، تربیتی، که از لابلای محتواها منابع دینی بدست آمده را به مردم عزیزمان ارئه کنیم.

لازم به تذکر است هر یک از انجام مسابقه، مجری گری، هزینه کردن، مکان دادن برای اجرای مسابقه طبق، فرموده خدا و معصومان علیهم السلام از برکات دنیوی که برای فرهنگ سازی گفته شده و ثواب اخروی یعنی اضافه شدن ثواب در نامه اعمال انسان که برای پایه گذاری سنت حسنه گفته شده ، برخوردار می گردد. همین گونه است، برکات خدمت رسانی در فضای مجازی که مخلصانه ترین خدمت فرهنگی محسوب می شود.

خوراک روحی دادن، احساس نیاز فطری بزرگوران است

بسیاری از بزرگمنشان و بزرگسالان که دستشان به دهنشان می‌رسد، و بعضاَ دست به انفاق و احسان به دیگران می زنند؛ همِشه در این فکر بوده و هستند که چگونه می توانند، حرکت مثبتی؛ ماندگار، در بین اقوام و هم وطنان خود و بالأخره جهت خدمت به موحدان عالم داشته باشند.

شیوه راه اندازی مسابقه، در موضوع فرهنگ سازی دینی، بهترین راه رسیدن این افراد به آرزویشان است چرا که شیوه ای اثر گذار در بهبود اخلاق جامعه در برخورد و ارتباط با یکدیگر است، همانکه خداوند متعال: برای انجامش پیامبرانی فرستاد و نمایندگان او نیز در این را چه زحمات کشیده و چه شکنجه ها را که تحمل کردند، برکات دنیوی و اخروی ادامه این راه، بر کسی پوشیده نیست.

برعکس این بزرگواران: نادان هایی هستند که برای اغراض مادی، همیشه در طراحی نابودی جامعه، فکر می کنند، اینان نیز علاوه به کیفر و عقوبت کارشان با انواع گرفتاری ها که به آن ها می رسند چرا که دچا اثر نفرین گرفتاران هستند، وزر و و بال عملشان، در قیامت آنان را در آتش جهنم برده و همیشه همراهشان خواهند بود.

پاداش خدمات فرهنگی کرونائی

در هدف از ایجاد این مسابقه، که در قسمتی از مقدمه فرهنگ رایات که ذیل می آید آشنایی مردم با منابع دینی» است و رعایت قانون و بکار گیری راهنمایی متخصصان هر فن و دانش نیز جزو همِین آموزه ها است و پاداش خادمان در این مسیر نیز، همان پاداش آگاهی بخشی خواهد بود .

قسمتی از مقدمه فرهنگ موضوعی روایات معصومین علیهم السلام

از جمله برکات مطالعه روایات، آشنایی با سبک زندگی است، چرا که از جمله دانش هایی که، روایات به ما می آموزند، مسئله روانشناسی است، و از برکات روانشناسی همین بس که باعث می شود، انسان به دنبال توسل به دیگران و تملق گویی آنان نباشد و رو به خدا آورده، تا خدا بر او کارسازی کند،لیکن شرط برخورداری از نور هدایت» بر این طبقه از جامعه هم، در نظر داشتن حکمت الهی در کارها است، عسی ان تحبوا خیرا و هو شر لکم و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم»، در این صورت اگر عالم و عامل به علم خود باشیم، خداوند ما را نماد علم و دانش و درستکاری در جامعه جلوه می‌دهد، و خود حدیث مفصل بخوان از این.

هشدار و امید بخشی فرهنگی دینی

چه بسیار حیله گری هایی که در بین اجتماع وجود دارند که با مکر خود، مردم بیچاره را فریب می دهند، با اینکه سوءظن بر مردم درست نیست، اما حقیقت این است که اگر احتیاط کاری و با قانونمندی در زندگی نباشد، دچار مشکلاتی خواهیم شد و حتی خدا هم دست ما نمی گیرد، برعس اگر قانونمد بودیم، یعنی با رعایت؛ دقت کاری، کاری را انجام دادیم و خدای ناکرده دچار مشکل شدیم، امداد های الهی» به ما کمک خواهد کرد  که جلو بیشتر شدن مشکل را بگیریم و سعی نکنیم، گل آویزی به وجود بیاید و دچار عوارض آن مشکل جدید شویم.

از خداوند بزرگ می خواهیم، عاقبت همه ما را به خیر گرداند و از خان کرمش به ما هدایتی عنایت بفرماید تا دچار مشکل لا ینحل نشویم؛ چنانکه در دعا می خوانیم واجعل النورفی بصری» یعنی هدایت آینده نگری به ما عنایت ‌کن والبصیره فی دینی» یعنی دین شناسی و از همه مهمتر و الیقین فی قلبی» یعنی، یقین در قلب ما ایجا کن، که امید است خداوند به همه ما ها عنایت بفرمایید.

ضرورت اجرای مسابقات

این بحث را، اجازه دهید، در اهمیت تحصیل و فراگیری علم و دانش و نقش آموزش در اصلاح جامعه و ثواب و برکات آن در موضوع تعلِم و تربیت، دنبال کنیم، فعلا به تحقیقات قبلی ما،در همین سایت مراجعه فرمائید.

برکات اجرای این گونه مسابقات

از برکات این گونه مسابقات، در مرحله اول: می توان به اثر مطلوب آن ، که خود آگاهی» است اشاره کرد، چنانچه بر اهلش معلوم است که علم و دانش»، به خودی خود، راهکارهای مختلفی را به انسان می آموزد،

من به تو از علم بگویم سخن ** علم چو آید به تو گوید چه کن

از این رو، در صورتی که فوت کاسه گری» آن نیز رعایت شود: یعنی با هدف و نیت خوب باشد و آداب خاص آن نیز رعایت شود، که از جمله آن ها احترام به یکدیگر است، ای بسا؛ از چه پیش آمدها و نزاع ها و درگیری هایی که برای انسان پیش می آید از بگو مگوهای با خود گرفته، تا آنچه در ارتباط با افراد دیگر رد و بدل می شود، جلوگیری می شود،

چرا که آگاهی و بصیرت، هم انسان را امیدوار می سازد، تا از ترس و دلهره ای که شیطان در دل انسان ایجاد می کند ترس از فقر و ناتوانی» الشیطان یعدکم الفقر» نجات پیدا کند و نیز فرصت فراغت را پر کرده، و اجازه ورود به بیهوده گویی نمی دهد، در این صورت وقتی تمامی افراد را با آموزه های دینی آشنا شدند، جلو بسیاری از بدی ها و بد بینی ها گرفته می شود.

بنابر این، باید با چشم باز، به دنیا و آنچه در اطرافمان می گذرد، بنگریم، و این مسائل را به دل نگیریم که:

اقسام و انواع مسابقات
مسابقات چه از نظر گروه سنی و نیز از نظر منابع به کار گرفته شده، دارای اقسامی و انواع گوناگونی است.از مسابقه پرسش و جوابی ، گرفته تا مکالمه ای، مثل مشاعره و . که در تهیه منابع به آن اشاره خواهیم داشت.
لازم به تذکر اینکه : با هر یک از منابعی که ذکر می شود، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد، از قبیل این مسابقات.
1- مسابقه برای این موضوع: نمونه آیه قرآنی،نمونه روایت، سخنن حکیمانه، شعر، ضرب المثل و . بیاوید.
2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که هر دو نفر پاسخگوی هم باشند.
طرف مقابل در یک موضوع یک نمونه از آیات قرآن، یا روایت، سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل می آورد، رقیب او نیز در همان موضوع از همان منبع نمونه دیگر ذکر می کند،
3 - مسابقه مفهوم گویی آیآت قرآن، روایت، سخنان حکیمانه، شعر، ضرب المثل ذکر شد. که مراد از چیست؟
4 – مجری یک آیه قرآن، یک روایت، سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل را می گوید: دیگران حکایت ریشه و شأن نزول آن را می گویند.
5 – مستند سازی منابع ؛ که یک سخن حکیمانه، شعر، ضرب المثل را می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.
6 - و بلأخره مسابقات همسو، که در همین موضوع چند گروه، که هر یک، حافظ یکی از منابع دینی هستند، مثلا حافظ آیات قرآن با حافظ روایات و سخنان حکیمانه، شعر ضرب المثل به رقابت می پردازند.
گفتنی است نمونه محتوای هر یک از منابع را در صفحه های بعدی مشاهده خواهید کرد.
یاد آوری پایانی
لیکن بایدها و نبایدهای آن ها، خیلی مهم است، و از آنجا که نکته های دانستنی، برای تهیه مطالب و چگونگی اجرای مسابقات، تقریبا یکی است؛ ما خلاصه آن را در اینجا با اشاره به بعضی از آداب مسابقه و مطالبی که در اجرای آن لازم است رعایت شود، ذکر خواهیم کرد.
آداب و باید ها و نبایدهای اجرای مسابقات
1 - در مطالبی که برای اجرا آماده می کنیم، دقت کنیم بد آموزی نداشته باشد؛ که چه بسیار مصیبت ها به بار می آورد.

رعایت این نکته از این جهت لازم است که، موقع استفاده از مطلبی در واژه و موضوعی، خدای ناکرده، دچار حق الناس» نشویم، چرا که وقتی نظر مردم جلب شد، ممکن است، در اثر سرویس دهی نا صحیح ما، برای مطالعه کننده، عوارض بدی رخ داده شود، مثل: زدگی اعتقادی و یا کاسته شدن از علاقه او نسبت به منبعی از منابع دینی» از جهت اینکه موقع بیان،آن کم رنگ جلوه داده شده، مسلم این خیانت محسوب شده و حق الناس» به حساب می آید. حق الناسی که سوره زال» به پرهیزش از آن هشدار داده ؛آنجا که فرمود: فمن یعمل مثال ذرة شرا یره». بدی هر مقدار که کم باشد نیز از عقاب و کیفر برخوردار است.

2 – نتیجه نباید، قبلی،این شد که، هر چه می دانیم را، نباید بگوییم، همان که در مثل ها گفته شده: یا ساکت باش یا چیزی بگو که مهم تر از سکوت باشد.

3 - کم گویی و درست گویی

 4 - در آموزه های دینی بویژه در امور زندگی، آنچه گفتن آن، لازم است، را تکمیل شده بگوییم؛ به اصطلاح یک طرفی صحبت نکنیم» منظور این است که اگر داستان چوپان دروغگو را گفتیم حتما به نمونه ای از سرگذشت راستگویان نیز اشاره داشته باشیم تا خدای ناکرده نه ما و دیگران دچار مشکل نشویم.

چنانچه در منابع دینی هم سفارش شده، مردم را بین خوف و رجا نگهدارید؛ نه بطور کلی ناامیدشان کنید و نه افراط در امیدواری باشد.

و نیز سعی شود مطالبی که تهیه می شود، برای اهلش گفته شود چرا که نمونه های عواقب بد این اتفاق در تاریخ زیاد نقل شده است.

شاعر محترم هم زیبا سرود:

تیغ دادن در کف زنگی مست *** به که آید علم ناکس را به دست

شاهد زنده اش در امروزه قابل مشاهده است:

ای بسا یک سخن که بی ملاحظه گفته شده، بر قیمت ارزو امنیت و اخلاق و حتی تشدید بیماری افراد جامعه اثر می گذارد.

از این رو در همه رشته ها وارد نشوید؛ چون شیطان در کمین است و در گرایش انسان به بدی تلاش می کند، ان النفس لاماره بالسوء» مثل معروف: از حرف خ» به جای برداشت؛ خدا،انسان را به سوی کاری که ضد رضای الهی» است، سوق می ‌دهد.
چند سؤال و جواب
سؤال اول : چگونه مفاهیم قرآن را برای دیگران بیان کنیم؟
چگونه دستورات قرآن را در خانه، کوچه و بازار، پیاده کنیم؟
پاسخ این که، در حقیقت هدف این مسابقه ها بیان همین راهکار هاست، لیکن لازم به تذکر اینکه: در بکار گیری ادبیات خاص، برای بیان مفاهیم قرآن و احادیث، باید دقت شود و خوب فکر کنیم خدای ناکرده ثقلین در نظر مستمع ها کم رنگ جلوه داده نشوند.
تمثیل: کارد ابزار لازم زندگی است
همان گونه که کارد، مورد نیاز خانه است و در قرآن نیز به آن اشاره شده وانزلنا الحدید فیه بآس شدید» اما آن را، در همه جا، نباید بکار برد. در بیان آموزه های دینی با ادبیات خاص، نیز باید دقت کامل شود که؛ آیا برای این فرد و یا افراد موجود در این مجلس، مفید خواهد بود یا نه، و اینکه برای بیان مفهوم این آیه قرآن، بکار گیری این ادبیات خاص؛ مثل،لسان، لطیفه ی قرآنی، شایسته است یا نه، و ببینیم آیا پیام آن لطیفه در این مورد، پیام خوبی است؟ یا، فقط در موارد خاص، باید بکار گرفته شود.
پس در (مقابله به مثل) مسخره کننده ها و نیز برای گرفت میدان از دست، شوخ طبعی که اداره مجلس را به عهده گرفته و
مثلا محفل قرآنی است و نوجوانانی که در معرض خطر هستند؛ در آن شرکت می کنند، و آنان را می شود با یک سخن شادی آفرین؛ جذب کرد، سپس آنان را نسبت به . آگاه نمود، اینجا با رعایت آنچه بعدا تذکر داده خواهد شد، بکار گیری لطیفه قرآنی جایز است.
در این زمینه این خاطره را بخوانید: پسر شیرین زبانی، که پدرش تولیدی نان ساندویجی داشت و اتفاقا اهل خیر هم بود و محل مراجعه نیازمندان، شاید خدا می خواست پاداش کار خیرش را به او بدهد». وارد محفل قرآنی شد مربی با چند لطیفه و . او را خوب جذب کرد، وقتی با مربی، انس گرفت، رازی از دوستان نابابش در دل داشت و آن را که حتی به پدرش نگفته بود، برای معلمش فاش کرد و استاد، به پدرش گفت: که از او مواظبت بیشتری به عمل آورد.
البته پس از گذشت اضطرار؛ باید به هدف از بیان دانستنی های قرآنی اشاره شود، از این رو، ما در اینجا احادیتی در مورد وم احترام به مقدسات و احادیت و نیز سرزنش کم توجهی به دین را می آوریم تا فورا برای این افراد خوانده شود تا، حس و صحنه قبلی، از ذهنشان پاک شده و برای آنان صحنه عوض شود و مربی نیز دچار مشکل نشوید؛ چرا که طبیعت کودکانه، نونهالان عزیز ایجاب می کند که بگویند، فقط از آن لطیفه ها، برایمان بگوئید، لیکن، اینجا هم مسئله رعایت حق الناس پیش می آید که سرزنش قرآنی . فمن یعمل مثقال ذره شرا یره» و نیز از اعتبار و آبروی شخصی مربی هم می کاهد.
از این رو، می بینیم، پیامبر اکرم (ص) با اینکه برای تنوع بعضی از مجالس، مزاح نیز می فرمود؛ اما نه در همه جا. و همین پیامبر را می بینیم؛ در جای دیگر آیات عذاب را نیز قرآئت می فرمود: بطوری که بعض اصحاب از ترس عذاب قیامت، ترک زندگی می کردند و . ولی پیمبر (ص) آنان را نسبت به رهبانیت، هشدار می داند و برمی گشتند.

سؤال دوم : خواهید گفت چگونه این کار ممکن است انجام شود. پاسخ اینکه: با کلی گویی؛از باب مثال در سفارش به پرهیز از ناشایست ها، می توان گفت: وقتی در زندگی دانشمندان و مخترعان خوب دقت می کنیم، آنان را هم برخوردار از اعتقادات خوب می بینیم و نسبت به مسائل اخلاقی نیز، یا اصلاً اشتباهی نداشتند یا خطای آنان به قدری بوده که با توجه به شخصیت مثبت آنان؛ مردم آن کم را؛ نادیده می گرفتند. شیوه چگونگی خروج از یک سوژه را به موضوع دیگر، در گفتار به اصطلاح حل مسئله، دنبال کنید. و نیز می توان به ویژگی های مثبت بزرگان، اشاره داشت، مثلا: داستان ملاصدرا که طبق فرموده خدا در آیه شریفه واستعینوا بالصبر و الصلوه ؛ از صبر و نماز یاری جویید» هرگاه برای ایشان او مشکل علمی پیش می آمد و یا در حلّ یک قاعده فلسفی فرو می ماند از (تبعیدگاهش) کهک به قم می آمد و برای حل مشکلات علمی دو رکعت نماز می خواند و از خدا و روح مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها استمداد می جست.

شیوه کار ما در این ارائه راهکار مسابقه

چون مردم ما، دارای سلیقه های مختلف هستند، سعی ما بر این است که از منابع گوناگون،استفاده کنیم، و ارئه آن با بیان ساده بوده تا در خور عامه مردم باشد. تا مطالعه کتتده: از هر سن و سالی که برخوردار باشد، بتواند از آن استفاده کند، بنابر این:

صلوات بر محمد و آل محمد (ع)

مورد خطاب این راهکار ها

مطالبی برای سنین مختلف در نظر گرفته شده است؛ از کودکان گرفته،

تا، نوجوانان .

و نیز جوانان و بزرگسالان، همه و همه، می توانند از آن بهرمند شوند، در هر موقعیتی که هستند؛ از زیر دست بودن، گرفته، تا مدیران و مسئولان؛ چرا که همه ما و شما عزیزان، در هیچ حال و مرحله ای از زندگی، بی نیاز از راهنمایی های خدا و پیامبران و معصومان (ع) و سخن دانشمندانی که علمشان بر گرفته از سخن آن بزرگواران باشد، نیستم، چون انسان هر روز در موقعیت های خاصی قرار می گیرد و باید مطابق آن شرائط و .از آگاهی و بصیرت لازم مطابق آن برخوردار باشد، تا ابتدا، خود دچار مشکل نشده. و روشن است، نسبت به دیگران نیز، بی تفاوت بودن صحیح نیست، چرا که زندگی ما بصورت اجتماعی انجام می شود؛ از این رو، دچار مشکل شدن دیگران، در زندگی ما، نیز بی تأثیر نیست. پس یک قدم به پیش، تا برای فرهنگ سازی،از فرصت ها استفاده کنیم،

تلاش برای استفاده کردن از فرصت ها

و نسبت به برخورد با دیگران، خواه طرف مقابل ما، فرزندمان باشد، یا، برادر خواهر و. یا، خویشان و حتی همسایگان و . حتی بزرگ ترها، که بعضاُ نمی دانیم با آنان چگونه رفتار نماییم و چگونه سر سازش داشته باشیم آگاهی لازم را داشته باشیم.

به هر حال تلاش علمی برای زندگانی راحت شخصی و نیز جهت معاشرت خوب با اقسام مردم، بصیرت نسبت به راهکارهای مناسب، در شرایط مختلف، لازم است.

انواع راهکارها

این راهکارها می تواند، راهکار اخلاقی باشد یا اعتقادی، اقتصادی باشد یا پزشکی، ی باشد یا مدیریتی، روان‌شناسی باشد یا جامعه‌شناسی، چرا که اگر خوب دقت یشود، بسا فردی دانسته یا ندانسته؛ کاری را انجام می دهد  که به اصطلاح یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند بیرون بیاورند» و اشتباه آن را جبران کنند.

از این رو ما، در انجام وظیفه، در این زمان که امکانات موجود است که با یک تلفن، و با یک سرچ در نرم افزار و فضای مجازی، سریع به سوال ما پاسخ می دهند. باید تلاش بیشتر داشته باشیم و از سستی نسبت به مسؤولیتی که داریم پرهیز کرده و الا نه تنها در دنیا دچار مشکل می شویم و کیفر الهی ما را گرفتار می کند.

بلکه در آخرت قیامت» نیز از ما می‌ پرسند، چرا سؤال نکردید.

ت گذاری ما درانتخاب مطالب این مسابقه

ما در این ارائه راه حل، طبق الگوگیری از بزرگان، همیشه این ت را دنبال می‌ کنیم به این ثورت که هر سخن خوب را،از هر که باشد می پذیریم، شما نیز شخص و شخصیت گرا نباشید» البته از ما و شما باید خدا بخواهیم که ما را شناختی عنایت بفرماید، که با این خوشبینی، دچار کلمة حق یراد بها الباطل» که امیرالمؤمنین (ع) هشدار داده اند، نشویم. و این را توجه داشته باشید که، نقل یک سخن از فردی، تأیید اعمال زشت اعتقادات باطل و گفتار باطل او نیست. همین طور دشمنی هایی که از بعض افراد دیده شده و می بینیم. برای رفع ا/طن مشکل ما سعی کردیم، مطالب و کلماتی را انتخاب کنیم که با محتوای قرآنی روایی ما، سازگار باشد و بعضاً هم مستند سازی کلمات آنان را نیز به عرض شریفتان خواهیم رساند.

منابع بکار رفته در این بخش

ما در این صفحه و صفحات بعدی به خواست خدا، با ذکر نمونه‌هایی از این راهکارها، از منابع مختلف دینی. قرآنی روایی سخن بزرگان دانشمندان و ضرب المثل داستان داستان لطیفه طنز» اشاره خواهیم داشت، سپس این خود شما هستید که مطالبی مناسب با طبع خود، و مناسب موقعیتتان که احیاناُ مسئله خاص و موردی، باشد، را از اِن منابع جستجو کرده و آن را در آرشیوی،

که ابتداء با نظم خاص الفبایی تنظیم کرده اید به داشته ها و دانستنی های فرهنگی خود اضافه کنید.

 تا موقع نیاز از شیوه خود استفاده کرده و به دیگران راهکار های مورد نیازشان را بیاموزید، ضمناُ ناراحت گوش نکردن، بعضی از آنان که بعضُا طبیعی است، نیز نباشید، چرا که در مرحله اول قرآن امر بمعروف را یک وظیفه برای ما دانسته:

وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل  عمران 104)

و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و این ها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود.

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه شعبان مقدمه ورود به ماه رمضان است، بنابراین وظیفه ما در ماه شعبان خودسازی است، تا با خودسازی به شرایط خوبی برسیم که بتوانیم وارد ماه مبارک رمضان شویم. برای اینکه انسان کاملا برای ورود به ماه رمضان آماده شود، دستور داده شده که انسان مومن در این ماه بیشتر استغفار کند و همچین صدقه دهد، تا اینکه کامل آماده برای ورود به ماه رمضان باشد.

خواندن مناجات شعبانیه در این ماه بهترین دعا و مناجات است. بزرگان همیشه ما را سفارش به خواندن مناجات شعبانیه می‎نمودند که بهتر است همه مومنین در این ماه این مناجات را بخوانند. همچنین دعاهای دیگری نیز از جمله دعای صلوات شعبانیه و مناجات شعبانیه‏ و امثال آن نیز وارد شده است، التماس دعا.

مناجات شعبانیه‏

این مناجات را حضرت امیر المؤمنین و ائمه علیهم السلام اسـت که در ماه شعبان مى‏ خواندند:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ رَاجِیاً لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی‏ وَ لَا یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلَآنِیَتِی وَ بِیَدِکَ لَا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ‏] مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْکَ بِذَلِکَ وَ إِنْ کَآنَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی [یَدْنُ‏] مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلَا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی‏] إِلَّا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى [إِلَهِی قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیَ‏] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ فَلَا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ إِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ إِلَهِی لَا تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لَا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لَا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَآنِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لَا یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ‏ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ إِلَهِی إِنْ کَآنَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ عَمَلِی فَقَدْ کَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِکَ أَمَلِی إِلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ کَآنَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرَارِی بِکَ وَ رُکُونِی إِلَى سَبِیلِ سَخَطِکَ إِلَهِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إِلَیْکَ إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلَّا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ وَ کَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِإِدْخَالِی فِی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ إِلَهِی آنْظُرْ إِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَأَطَاعَکَ یَا قَرِیباً لَا یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یَا جَوَاداً لَا یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ إِلَهِی هَبْ لِی قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لَاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ [مَمْلُولٍ‏] إِلَهِی إِنَّ مَنِ آنْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یَا إِلَهِی فَلَا تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لَا تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِکَ إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلَایَتِکَ مُقَامَ مَنْ رَجَا اِّیَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِکْرِکَ إِلَى ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلَّا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ فَإِنِّی لَا أَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لَا أَمْلِکُ لَهَا نَفْعاً إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ [الْمَعِیبُ‏] فَلَا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الِآنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ إِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لَاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلَالِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَکَ جَهْراً إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ وَ لَا آنْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ إِلَهِی إِنْ کَآنَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَى کَرَمِ عَطْفِکَ إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلَائِکَ إِلَهِی إِنْ دَعَآنِی إِلَى النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَآنِی إِلَى الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ إِلَهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لَا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لَا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لَا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خَائِفاً مُرَاقِباً یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ* وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً

این مناجات از مناجاتهاى جلیل القدر ائمة علیهم السلام اسـت و شامل مضامین عالیه اسـت ودر هر وقت که حضور قلبى باشد خواندن آن مناسب اسـت.‏                     

خادم موحدان عالم مرتضوی

 


دانستنی های مطالعه سخن دانشمندان
شنیدن جملات بزرگان بخاطر بار مثبتشان همیشه انگیزه و روحیه بالایی را به وجود ما انسان ها می بخشد و می تواند تلنگری در ادامه مسیر های زندگیمان باشد،
فرهنگ غنی اسلام
قبل از نگاه و خواندن سخنان بزرگان، می بایست به چند نکته اساسی دقت داشته باشیم.
الف: خیلی شیفته سخنان دیگران نشویم چرا که فرهنگ غنی اسلام مصداق واقعی مثل معروف آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری» است، از این رو، بیشتر در جایگاه سخن آنان در قرآن و عترت دقت داشته باشیم و اگر سخن نیکی از آنان شنیدیم با فرهنگ غنی اسلام آن را تکمیل کرده سپس به دیگران باز گو کنیم (نمونه تکمیل سازی کلمات آنان در ذیل خواهد آمد) تا هم از هدف دور نیفتیم و نیز به سخن حضرت امام علی (ع) که فرمود: سخن خوب را از هر کس شنیدی بپذیر عمل کرده باشیم.
 آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
یار در خانه و ما دور جهان می گردیم
ب : حرف زدن و سخن گفتن برای کسی که میدان بازی در جلو اوست، خیلی مهم نیست؛ بقول مرحوم فلسفی در مجلس تمرین منبر یکی از وعاظ که آمار و ارقام از وضعیت لبنان و . می دارد فرمود: شاعر فارسی زبان می گوید:
سعدیا در شیراز داری نان مفت * می توان شعر های خوب گفت
سپس با ادامه شعر به او هشدار داد و نسبت نواقص خطابه اش اشاره فرمود.
از این رو این هشدار را باید مد نظر داشت که بعضی افراد هستند این سخنان را بقول امیر المؤمنین علی (ع) (کلمة یراد به الباطل) خود قرار می دهند؛ یعنی برای فرِیب مردم بکار می برند، در پایان کتابی خواندم نوشته بود: در حقیقت ما مسلمان نیستیم؛ لیکن چون مردم این کشور علاقه مند به قرآن هستند؛ برای جذب نیرو؛ ما نیز قرآن را مطرح می کنیم.
تو خود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل»
هدف از مسابقه سخن دانشمندان
ج : علت استفاده ما از سخنان بزرگان غیر مسلمان بر عکس کار آنان؛ می خواهیم به موحدان عالم بفهمانیم،ریشه تمامی سخنان حکیمانه بزرگان شما، در کتاب پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) قرآن است.
گفتنی است: دو فرهنگنامه در موضوع مستند سازی ضرب المثل ها و کلمات بزرگان به وسیله قرآن و عترت در دست اقدام است».
د : همانگونه که در چگونگی اجرای مسابقات گفته شد، مردم از نظر ذوق و سلیقه مختلف هستند از این رو، ما می خواهیم به کمک داشته های خود مردم و آنچه به آن مشغولند آموزه های دینی را به آنان بیاموزیم، چنانچه جد ما حضرت محمد (ص) فرمود: بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، موفق باشید.
چون دسترسی به سخنان بزرگان دانشمندان و. آسان است؛ از این رو زحمت بدست آوردن موضوع مناسب، کار شما، را به عهده خود شما می گذاریم و در این جا فقط به چند مورد از سخن بزرگان که حالت کلی گویی دارد، اکتفا می کنیم: که در ذیل خواهد آمد، از قبیل موضوع توجه به علم و دانش:

نحوه انجام مسابقه سخنان دانشمندان

نحوه انجام این مسابقه نیز به این صورت است که در ادامه انجام مسابقه ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آن ها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده،سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با سخنان دانشمندان، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه با سخنان دانشمندان این موضوع را پاسخ دهید

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل این موضوعی را می آورد. و طرف مقابل سخنی دیگر در همین موضوع ارائه می کند.

3 - مسابقه مراد و مفهوم گویی سخنان دانشمندان.

4 – یک نفر سخنان دانشمندان را می گوید: دیگران مطالبی از داشته های مذهبی دینی در ارتباط با آن می آورند.

5 – مستند سازی سخنان دانشمندان؛ که یک نفر کلامی را از دانشمندان ایران یا از زبان دیگر ملل را، می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

توجه به علم و دانش
 دقت در گفته ها و نوشته ها
آگاهی بخشی و بصیرت افزایی
توجه به قرآن و پندهای معصومان (ع)
و
عمل به علم و دانش
و
و پایداری و استقامت که زمز موفقیت انسان در زندگی است<
عشق و محبت و دوستی خداوند
و احترام به دوست و خانوده ،
کار و تلاش
انسانیت و مهربانی و بخشش، اشاره خواهیم داشت.
نمونه سخنان دانشمندان
شکست خوردن سخت است اما سخت تر از شکست آن است که هرگز برای موفقیت تلاش نکنیم.                  تئودور روزولت”
این سخن ،کلام خوب و مناسب است و از محتوای قرآنی و روایی برخوردار است و ما آن را تأیید می کنیم،
سخن ناقص این دانشمند، در موفقیت و شکست
اما این سخن ناقص است و لازم است آن را تکمیل کرد:
دلیل اول شکست خوردن در زندگی آن است که افراد به حرف دوستان، خانواده و همسایه ها گوش می دهند.             ناپلئون هیل”
تکمیل این سخن به این است که باید بگوید: به سخنان دور از منطق آنان که عقل آن را باوری ندارد.
و الا بیشترین نقش در تربیت و آموزش آموزه های نیک، به انسان از طریق همین افراد به ما می رسد، و رمز موفقیت افراد بزرگ داشتن مادر نیک و نشست با دوستان خوب و. بوده است. 
والسلام خادم موحدان عالم مرتضوی

 


راهنمایی مسابقات مختلف فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم

معرفی این طرح، که جهت آشنا سازی عزیزان مطالعه کننده، با مسابقه های فرهنگی، کوتاه مدت، بوده و به ارائه نمونه ساده و بی آلایش و کشکولی،به مناسبت عید نورور و تعطیلی کرونایی می پردازد. طرحی است که یک فرد با آن می تواند؛ به خودآزمایی دینی پرداخته، تا در صورت فراهم آمدن فرصت، برای انجام مسابقه؛ در بین جمعی؛ از آمادگی لازم برخوردار باشد، چه انجام آن مسابقه؛ همراه با خانواده و فرزندان باشد و یا دوستان.

البته: با اینکه ارتباط جمعی؛ دور ها را به هم نزدیک ساخته، و می توان سریع این ها به دیگران انتقال داد؛ لیکن فعلاَ بگذارید در حد اجرای مسلبقه خودمانی، این اطلاع رسانی بماند.

طرح مسابقات اصولی برخوردار از استاندارد

اگر ما خواسته باشیم مسابقه اصولی انجام شود،باید؛ فرضیه های مختلفی را در نظر بگیریم از قبیل:

1 - مطالعه پیرامون چگونگی تهیه فیش های لازم برای موضوع ها از منابع مختلف دینی، در اینجا باید به این سوالات پاسخ داد؛

الف: تهیه چه مقدار فیش برای مسابقه ها لازم است.

ب : این فیش ها در چه سطحی باید تهیه شود.

ج : چه موضوعی را برای چه موقعیت و مناسبتی؛ باید تهیه کرد.

د : این فیش ها را، از چه طریق باید به دست بیاوریم.

گفتنی است در این زمینه: لازم است؛ مسئولان محترم و کسانی که هم هزینه ها در دست آنان است و نیز با متخصصان در رشته های مختلف منابع دینی ،ادبی تاریخی و .آشنا هستند، چندین فرهنگ‌نامه موضوعی از منابع مختلف دینی، با ادبیات مختلف مردم پسند؛ تهیه و تنظیم کنند تا مطالعه کننده بتواند سریع به مطلب خود دستیابی پیدا کند.

2 -  بایدها و نبایدهای استاد و مربی که آموزش مطالب را به دانش پژوهان بر عهده دارد.

تهیه این محموعه نیز احتیاج به در اختیار گذاری دانشنامه تعلیم و تربیت» است تا بتوانند، بعضی از این بایدها و نبایدها را، شسته و رفته از این منبع بر گیرند.

3 - باید ها و نباید های لازم برای مجری محترم؛ جهت گرم کردن مجلس و شاد نگه داشتن آن، در زمان های معمولی و چگونگی اظهار ادب، نسبت به بزرگان دین، در مناسبت های وفات و ایام شهادت  بزرگواران دین علیهم السلام؛ که در این باره نیز نوشتاری ویژه باید تهیه شود تا، راه کارهای فرهنگی،اخلاقی، تربیتی، مدیریتی و قضائی و . را، جهت کنترل جمعیت و با کیفیت انجام گرفتن برنامه و به پایان رسانی بی عوارض جلسه ها، بتوانند در اختیار آنان قرار داده » تا از اطلاعات لازم؛ برخوردار باشند.

3 - در اختیار قرار دادن اطلاعات کافی به کارشناس محترم؛ تا برای مقابله با؛ اتفاقاتی که احیاناً در جلسه پیش خواهد آمد، توان تبیین و تشریح موضوع را داشته باشد.

نتایج طرح درازمدت مسابقات فرهنگی

در نتیجه این طرح درازمدت که در حقیقت طرح نهایی است، با اینکه بسیار پر هزینه است و برای آن انجام آن لازم است تلاش گسترده ای صورت گیرد؛ اما فراگیری آن؛ که امکان رسیدن به صادرات آن نیز وجود دارد؛ همین امکان، می تواند، خستگی کار را از جان دست اندرکارن این خدمت بیرون برد.

هزینه های برگزاری مسابقات

این نکته را نیز باید در نظر داشت که بسیاری از دوستداران فرهنگ دینی، اعم از افراد خیر و اهل دانش؛ حاضرند به این نوع کارها کمک های مالی کرده؛ و این لطف و محبت را تلاشی برای فرهنگ‌سازی دینی جامعه دانسته و آن را بهترین ذخیره برای آخرت خود می‌ دانند؛ از این رو مشاهده شده است؛ این عزیزان در ایام مبارک» با چه هزینه هایی هنگفت،از شرکت کنندگان در جلسات مذهبی، پذیرایی به عمل می آورند؛ و برای این بزرگواران افتخار است که در این جلسات؛ از به برندگان مسابقات بزرگ؛ فرهنگی ادبی دینی تشویق به عمل آورده و به آنان نیز هدایایی تقدیم نمایند.

و السلام خادم موحدان عالم مرتضوی


مقدمه مسابقات حدیثی و روایی
برای ایام عید برکاتی است از جمله صله ارحام» که راجع به انجام آن زیاد سفارش شده و بر ترک آن سرزنش به عمل آمده و نیز  آشتی با کسانی که خدای ناکرده، دچار قهر و جدائی شده اند. در این فرصت در ذیل این صفحه به نمونه روایات موضوع سفارش به آشتی و نیز احادیث مرتبط با علم و دانش، و تعلیم آن که لازمه مسابقه است، اشاره خواهیم داشت، انشاء الله.
ابتدا به عنوان های مربوط به مسابقه توجه فرمائید.
اهداف مسابقه حدیثی و روایی
چنانچه در نحوه اجرای مسابقه ها، یاد آور شدیم، هدف از این طرح آشنایی هر چه بیشتر مردم با آموزه های دینی؛ موجود در روایات است. توضیح این موضوع را، در برکات مسابقات روایی پیگیری کنید.
نمونه ای از برکات مسابقه های روایی، همراه با خاطره ها
هنگام مطالعه و گفتگوی روایی، ضمن آشنایی با سخنان معصومان علیهم السلام، با بسیاری از عوامل و موجبات و اسباب دخیل در امور زندگی از قبیل دانش های مربوطه به زندگی؛ مثل:روان شناسی و مردم شناسی، برخوردار می شویم، که با ضمیمه مطالعه های تاریخی، که بعضاَ پیشگویی معصومان علیهم السلام را دربر دارد؛ می توان چگونگی بستر سازی لازم برای آیات، حکایت ها و داستان های آمزنده را، بدست آورد.
البته شرط توفیق نورانیت دل» برای برداشت، راهکار های زندگی، رعایت آداب خواندن و شنیدن حدیث است،
در خاطرات زندگانی علامه امینی رحمت الله علیه آمده، با اینکه روی تحت بیمارستان بستری بود و حال خوشی نداشت، موقعی که شنید کسی از سند حدیث لولاک لما خلقت الافلاک» پرسش می کند، فورا پاهایش را جمع کرد و به همراهش گفت من را بنشانید چرا که وقتی حدیث معصوم (ع) قرائت می شود، باید ادای احترام شود.این خاطره عبرت آموز رعایت ادب هنگام تلاوت قرآن و بیان روایات معصومان (ع) را می طلبد.

  نحوه انجام مسابقه احادیث و روایات معصومان (ع)

نحوه انجام این مسابقه نیز به این صورت است که پس از اتمام رقابت حدیثی یکی از موضوعات را سوژه سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، سخن دانشمندان، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با احادیث، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه روایتی در این موضوع زکر کنید

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل در موضوعی حدیثی می خواند و طرف مقابل نیز در همین موضوع روایتی می آورد.

3 - مسابقه مراد و مفهوم گویی حدیث. که فرد اول در موضوعی حدیثی می خواند و طرف مقابل باید مراد حضرت (ع) از این حدیث را بیان کند. و برعکس.

4 – یک نفر حدیث را می گوید: دیگران مستند قرآنی آن را می آورند.

5 – مستند سازی حدیث ها؛ که یک نفر حدیثی را می گوید: دیگران ستند قرآنی آن را می آورند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع حدیثی را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

نمونهروایات مناسب عید و مسابقه 
قهر و آشتی
اهمیت آشتی کردن و سرزنش آن که، تن به آشتی ندهد
قالَ الصّادقُ (ع) :
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ رَجُلٌ یبْدَؤُهُ أَخُوهُ بِالصُّلْحِ فَلَم یُصَالِحْه.
امام صادق (ع) فرمودند:
ملعون است، ملعون است کسی که برادرش با وی از در صلح و آشتی درآید و او آشتی نکند.  وسائل الشیعه، ج ۱۶ ، ص ۲۸۰
سفارش به سبقت گرفتن در آشتی
قالَ رسولُ الله (ص) :
لَایَحِلُّ لمُِسْلِمٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ ثَلَاثَةَ أَیّامٍ وَ السَّابقُِ یسَْبقُِ إلِىَ الجَْنةَِّ.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
برای مسلمان جایز نیست که بیش از سه روز با برادر مسلمانش قهر کند و آن که زودتر از در آشتی درآید، زودتر به بهشت وارد خواهد شد.                                 وسائل الشیعه، ج 12 ، ص 263
نمونه مستند سازی ضرب المثل ها:
از این حدیث شریف این ضرب المثل تا تنور داغه، نان را بچسبان» برداشت می شود.
می گویند تا دیر نشده و تنور داغه، نان را بچسبان، یعنی اگر مشکلی پیش آمده، زود از دل طرف، در بیاور، همچنین اگر دوست ؛ خویشی که روی خوش نشان داد، سخت گیر مباش، چرا که آشتی کردن و کینه ها را کنار گذاشتن، به خصوص در میان سالی، کار ساده ای نیست.
بنابراین، اگر کسی از درِ آشتی درآمد و دست دوستی دراز کرد و دستش را پس زدیم، بی شک کار ناجوانمرده ای کرده ایم.
و فراموش نشود که : خداوند دست ناجوانمردان را نمی گیرد.
نمونه بکار گیری تمثیلات:
تمثیل پخت نان (مرتضوی)
بیشتر نانوایان دلشان می خواهد نان برشته و دوست داشتنی تحویل مشتری بدهند، اما بعض اوقات نان نامرغوب در نمی آید نانوا دو باره تلاش می کند تا در نان بعدی جبران کند، در دوستی هم، گاهی کم و کاستی پیش می آید، در عالمَ رفاقت نیز احیانا میان دو رفیق، قضیه ای منجر به کدورتی می شود و با هم قهر می کنند البته این مسئله ای طبیعی است؛ باید سعی شود تا دوستی سرده نشده دوباره رفاقت، با آشتی احیا شود، اما اگر این قهر، فرسایشی شد و ادامه یافت، موضوعی توجیه ناپذیر است.
در آموزه های دینی آمده : خداوند دوست ندارد کدورت میان بندگانش ادامه پیدا کند و هر که برای رضای خدا پیش قدم شود و دست آشتی دراز کند، خدا او را راحت تر و زودتر روانة بهشتی خواهد کرد.
موجبات تداوم دوستی و رفاقت
لازمه ارتباط خوب، با مردم، داشتن اخلاق و خوش خویی است.این مسئله را از زبان امام علی (ع) بخوانید.
ستایش چهره باز و وم حفظ ظاهر
اندوه پنهان و شادی پیدا
قالَ علیٌّ (ع) : بشِْرُ المُْؤْمنِِ فیِ وَجْههِِ وَ حُزْنهُُ فیِ قلَبْه.
 امام علی (ع) فرمودند: شادی مؤمن در چهره اش است و اندوه او در دلش.                              غررالحکم، ح ۱۵۵۶
نمونه دیگری از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل چهره شیر و خرگوش (مرتضوی)
دو حیوان شیر و خرگوش، با اینکه هر دو حیوانند، اما یکی خشن و . بر عکس خرگوش، آرام، بطوری که گویا با آدم حرف می زند، خو شرویی نیز چنین است، که هم دل خود شخص را خرّم می کند و هم دل دیگران را. بر خلاف آن، ترُش رویی که هم خود طرف ناراحت است و هم دیگران را افسرده می کند.
بگذاریم دیگران با نگاه به ما، غم هایشان را فراموش کنند، نه اینکه به یاد غصه هایشان بیفتند.
سفارش به گشاد ه رویی با دیگران
قالَ علیٌّ (ع) : إذا لقَیتُمْ إخْوانکَُمْ فتَصَافحَُوا وَ أظَْهِرُوا لهَُمُ البْشِاشَۀَ وَ البْشِْرَ، تتَفََرَّقُوا وَ ما عَلیَکُْمْ منَِ الوْأَْزارِ قدَْ ذَهَبَ.
امام علی (ع) فرمودند:
هرگاه با برادران خود روبه رو شدید، دست بدهید و خو شرویی و گشاده رویی نشان دهید؛ دراین صورت تا هنگامی که از هم جدا می شوید، گناهانتان ریخته است. وسائل الشیعه، ج ۱۲ ، ص ۲۲ ۵
شاید هر روز چشممان به آشنایی می افتد؛اما نهایتاً با گفتن سلام از کنار او عبور می کنیم. بیاییم با برادران ایمانی خود، مهربا نتر و صمیمی تر رو به رو شویم.
چرا که : گرمای محبت برادرانه، گناهان را ذوب می کند.
برکات گشاد ه رویی
ستایش خوش خوهای انس گیر
قالَ رسولُ الله(ص) خِیارُکمْ أَحَسِنُکمْ أَخْلَاقاً، اَلَّذِینَ یَأْلِفُونَ وَ یؤُْلفَُونَ.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
بهترین های شما خو شخوترین های شما هستند، آنان که هم خودشان با دیگران انُس می گیرند و هم دیگران با آنان.
تحف العقول، ص 45
نمونه سوم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل تحفه و سوغات (مرتضوی)
وقتی در محلی وارد می شوى، همه به تو خیره خواهن شد، مگر موقعی که سوقاتی در دست داشته باشی، این را بدان که سوغات همیشه گی» همراه داشتن چهره باز است، به بیان دیگر: انسان در ابتدا به راحتی نمی تواند با هر کسی ارتباط برقرار کند؛ اما اگر روی خوش و رفتار گرم را از طرف مقابل مشاهده کند، او هم دل می سپرد و راه آشنایی هموار می شود.
باید دانست : اُنس و الفت، میوۀ شیرین خو ش خُلقی و خوش برخوردی است.
خوش برخوردی
جوانِ خوش اخلاق
ستایش خوشرویی : امام صادق علیه السلام:
اِعلَمى اَنَّ الشّابَّ الحَسَنَ الخُلُقِ مِفتاحٌ لِلخَیرِ، مِغلاقٌ لِلشَّرِّ وَ اِنَّ الشّابَّ الشَّحیحَ الخُلُقِ مِغلاقٌ لِلخَیرِ مِفتاحٌ لِلشَّرِّ؛
بِدان که جوانِ خوش اخلاق، کلید خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بد اخلاق، قفل خوبى ها و کلید بدى هاست.
امالى (طوسى) ص 302، ح 598
از این رو می بینیم این خصلت نیک در سخنان پیامبر (ص) ستوده شده:
برترین اخلاق
شبیه رسول خدا :
قالَ رَسولُ الله (ص) : إنَّ أشَبهََکُمْ بی، أحْسَنکُُمْ خُلقْا.ً
پیامبر خدا (ص)  فرمودند:
شبیه ترین شما به من، خوش خُلق ترین شماست.
وسائل الشیعه، ج 12 ، ص 151
پیامبر نازنین ما، خوش خُلق ترین مردم بودند.از همه صبورتر، مهربا نتر، دلسوزتر و با گذشت تر بودند.
وقتی خوش اخلاق هستی،شبیه پیامبر می شوی.
بنابر این : همیشه شبیه پیامبر بمان.
عوارض بد اخلاقی
همه از دستش خسته می شوند
نمونه جامعه شناسی در روایات:
قالَ عَلیٌّ  (ع) : منَْ ساءَ خُلقُْه، ملَهَُّ أهَْلهُ.
امام علی (ع) فرمودند:
هر کس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او خسته شوند.
غررالحکم، ح 5715
نمونه چهارم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل منظره کریه (مرتضوی)
نظر کردن به منظره کریه، برای انسان زدگی، ایجاد می کند. شبیه این منظره کریه بد اخلاقی است، اگر گاهی چند دقیقه کنار، فرد بداخلاقی بنشینی، خسته می شوی و می خواهی هرچه زودتر از او جدا شوی. وای به آن روزی که بخواهی با او زندگی کنی.
خو ش اخلاق که باشی، همه از همنشینی با تو لذت می برند.
بنابر این : سعی کن خوش اخلاق باش.
برای رسیدن به مقامات دنیوی و اخروی تلاش لازم است. 
استفاده از فرصت ها، برای آخرت
نمونه روایات تفسیری :امام على علیه السلام:
فی قَولِ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ لاَ تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا» : لا تَنسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَراغَکَ وَ شَبابَکَ وَ نَشاطَکَ اَن تَطلُبَ بِهَا الخِرَةَ؛
درباره آیه شریفه سهم خود را از دنیا فراموش مکن» : [یعنى] سلامتى، توانایى، فرصت،جوانى و شادابى ات را فراموش مکن، تا با آن ها، آخرت را به دست آورى.
سوره قصص، آیه 77 ؛ معانی الاخبار ص325
نمونه پنجم از بکار گیری تمثیلات:
تمثیل اندوخته ارزی :
وقتی مهلت ماندن در دیگر کشورها و فرصت کسب و کار به پایان می رسد، نوبت شمارش سودها می شود،اندوخته خرده را جدا می کند، و لی درشت ها را اول می شمارد، لیکن افسوس برای کسی است که همه در آمد هایش را خرج کرده و اندوخته ای ندارد، بیچاره حساب چه چیز را بکند. پایان عمر و فرسودگی بدن و زمان حسابرسی الهی که می رسد، بد حال کسی است که توشه از عمر خود برای آخرت نیندوخته از خدا خواهش می کند دوباره برگردد و لی فرصت دیگر بر نمی گردد.
یادت باشد : سهم خود را از دنیا فراموش مکن.
بر گرفته از: مجموعه روایات موضوعی استاد الهی دام عزه
نمونه فرصت ها در روایات
نعمت سلامتى، توانایى، جوانى و شادابى؛ همه فرصت هایی است برای تلاش و فعالیت؛ بطوری که انسان ها معمولا در ناتوانی حسرت این فرصت ها را می خورند . در حدیث پیامبرخطاب به صحابی باوفایش اباذر آمده است.
وم بهره‌ گیرى صحیح از نعمت هاى خداوند

یا اَباذَرٍّ؛ اِحْفَظْ ما اُوصیکَ بِهِ تَکُنْ سَعیداً فىِ‌الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ. یا اَباذَرٍّ، نِعْمَتانِ مَغْبوُنٌ فیهِما کَثیرٌ مِنَ النّاسِ: الصِّحَةُ وَالْفَراغُ.

یا اَباذَرٍّ، اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَکَ، قَبْلَ هِرَمِکَ وَصِحَتَکَ قَبْلَ سُقْمِکَ وَ غِناکَ قَبْلَ فَقْرِکَ وَ فَراغَکَ قَبْلَ شُغْلِکَ وَ حیوتَکَ قَبْلَ مَوْتِکَ»

اى ابوذر؛ به نصیحت من عمل کن تا در دو جهان سعادتمند گردى. اى ابوذر؛ بسیارى از مردم در مورد دو نعمت مغبون هستند و از آن قدردانى نمى‌کنند: یکى نعمت تندرستى و دیگرى نعمت فراغت (و آسایش).

اى ابوذر؛ پیش از آنکه پنج چیز به تو روى آورد، پنج چیز را غنیمت شمار: جوانى را پیش از پیرى، تندرستى را پیش از بیمارى، توانگرى را پیش از پریشانى، فراغت را پیش از گرفتارى و زندگى را پیش از مرگ.

از جمله استفاده های بهینه از فرصت کمک به نیاز مندان و انجام کار خیر با نیت خوب است.

احسان و نیکوکاری
برکات احسان و نیکوکاری : کلید گنجینۀ عمر
قالَ الصّادقُ  (ع) : منَْ حَسُنَ برُِّهُ فیِ أهلبیَتْهِِ، مُدَّ فیِ عُمُرِه.ِ
امام صادق (ع)  فرمودند:
هرکس با خانوادۀ خود نیکوکار باشد، عمرش افزون شود.
الأمالی شیخ طوسی، ص ۲۴۵
کوتاهی و بلندی عمر انسان، عللی طبیعی دارد که در جای خود بیان شده است. علاوه بر این ها، عوامل دیگری در افزایش عمر دخالت دارد که از سِنخ مسائل جسمی و طبی نیست.
این عوامل، در ظاهر، با عمر انسان رابطه ای ندارند؛ اما در نصوص دینی، جزو عوامل فزایندۀ عمر هستند.
یکی از این عوامل، نیکوکاری با خانواده است. کسی که اهل خانواده داری است، فرصت بیشتری برای زندگی خواهد داشت.

موانع قبولی احسان

 
قالَ علیٌّ (ع) : الَمَْطَلُ وَ المَْنُّ مُنکَِّدَا الْإحْسَانِ.
امام علی (ع) فرمودند:
تعلل ورزیدن و منت گذاشتن، احسان را ناگوار می کند.
غررالحکم، ح 8923
گاهی در عمل به وعده ای که به همسرت داده ای، آن قدر تعللّ می کنی که ذوق و شوق او را از بین می بری. یا اینکه به او محبتی کرده  ای و به هر بهانه ای، آن را به رخ او می کشی. این ها شیرینی محبتت را از بین می برد و گاهی آن را در کام همسرت تلخ می کند.

اهمیت دعا و نیایش
دعا» اظهار احتیاج و نیاز، به پیشگاه حضرت بى نیاز است، دعا بیان تهیدستى و فقر و مسکنت و ندارى به محضر غنى مطلق، و مالک جهان هستى است.            انصاریان
نمونه دعا ها
نمونه دعا های قرآنی
نمونه برکات دعاها (دعای یستشیر)
بسیار کسانی هستند که چون فاطمه خانم ژاپنی که قبلا بودائی بوده» و پس از بلوغ فکری، و بروز شک در آئینش، به تلاش بر خودآگاهی» پرداخته و پس از جستجو  بالأخره، از طریق خواندن، ترجمه ژاپنی دعای یستشیر، مولایمان امیر مؤمنان امام علی (ع) او مسیر خود را پیدا کرده و مثل تشنه ای که سیراب شده باشد و به یقین رسیده و اکنون در زمره شیعیان فعال است.
او تشنه معارف ناب اسلامی بوده، چرا که مدتی زیادی همجواری رهبری دام عزه را انتخاب کرده بود، تا بتواند با راهنمائی ایشان آگاهیش کامل گشته و . آشنایی این بانوی مؤمنه که استعداد آگاهی بخشیدن به موحدان هم زبان خود را دارد، و اکنون در تلاش بصیرت یابی و خود آگاهی است، باعث خرسندی همگان بوژه فعالان فرهنگی در فضای مجازی را دارد.
گفتنی است، با اینکه تهیه مجموعه هایی مستند سازی شده به کمک منابع اسلامی برای همه مردم، در بلاد مختلف، کار ساده ای نیست، چرا که ابتدا با باید با تک تک فرهنگ ها آنان آشنا باشیم، لیکن به کمک سوژه های مناسب و دلپذیری، مثل ضرب المثل ها و کلمات حکیمانه ایران و جهان، می توان ارتباط اولیه برقرار شود، سپس تشنگان احتمالی را در صورت مراجعه، به کمک معارف قرآنی و اهل بیت سیراب نمائیم.
و با مستند سازی مثل ها و کلمات حکیمانه آن ها (البته آنچه در حوزه معارف است و با محتوای قرآنی روایی سازگار است) می توان اسلام و اهل بیت را به آنان معرفی کرده، تا فطرت های پاک بتوانند گمشده خود از لابلای این آموزه ها بدست بیاورند. و چنانکه آمادگی لازم را داشته باشند، برای برقراری ارتباط با موحدان و یکتا پرستان دیار خود، خوراک روحی خوبی در اختیار داشته باشند، تا امثال بانو فاطمه ره یافته» ژاپنی به کمک این سوژه های محلی، بتواند، تبلیغ معارف دینی و ولایی، داشته باشد.
شکی در این نیست که آموزش معارف اگر توسط افراد متولد همان مکان ها که آشنا  به زبان مادری هستند باشد در بیداری مردم آن کشور، تأثیرش بیشتر است.
نمونه این مثل های مستند سازی و بارگذاری فرهننگی شده در بخش مسابقه های ضرب المثل ها تقدیم می گردد.
معرفی دعای یَسْتَشیر
  

ادامه مطلب


تلاش برای رضای الهی ‏
در این روز ها و ساعت ها، که مقرون به اجابت دعاست،از خداوند بزرگ، خواهان عاقبت بخیری هستیم و این را باید بدانیم که جز برای رضای او هیچ تلاشی ماندگار نیست.
‏ دارند هر کس از تو مرادى و مطلبى
مقصود ما ز دنیا و عقبى لقاى تست‏
‏ برگرفته از آیه شریفه: رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُم ‏ وَ رَضُوا عَنْهُ ‏
سوره مائده آةه 119
هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند
ضمن آرزوی آموزش برای هم گذشتگان و شفای مریضان بویژه بیماران کرونای از خدا می خواهیم به بیمار داران و مصیبت دیدگان صبر عنایت فرماید. با وجود در اختیار بود نرم افزار های شعری و سروِش دهی اشعار در فضای مجازی ما انخاب شعر دلخواه و مناسب نیاز مطالعه کننده عزیز را به عهده خود آنان گذارده و در اینجا پس از توضیح نحوه انجام مسابقه فقط به چند شعر مناسب این ایام در ذیل خواهیم اشاره داشت.

نحوه انجام مسابقه شعر فارسی

نحوه انجام این مسابقه نیز به این صورت است که پس از انجام کار رقیبان، شما یکی از این سوژه ها را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با اشعار انتخابی، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه پرسش و پاسخ اشعاری که در پاسخ این موضوع شعری را بخوانید.

2 - اگر مسابقه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی شعری یکدیگر می باشند.

به این صورت که طرف شعر را در موضوع می آورد. رقیب او نیز در همین موضوع باید شعری بخواند.

3 - مسابقه مفهوم گویی شعر های فارسی. که شعری خوانده می شود دیگران مراد و مفهوم آن را توضیح می دهند.

4 – یک نفر شعری می خواند: دیگران آیه ای از قرآن یت روایتی و حکایت مناسب آن شعر را می گویند.

5 – مستند سازی شعر ها؛ بدین صورت که یک نفر شعری فارسی را می خواند: دیگران باید سند قرآنی روایی آن را یاد آور شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، روایات و . به رقابت می پردازند.

‏الصبر مفتاح الفرج‏
‏ صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت  *** میوه شیرین دهد پر منفعت‏
‏چون بمانى بسته در بند حرج *** صبر کن که الصبر مفتاح الفرج‏
‏صبورى مایه امیدت آرد *** صبورى دولت جاویدت آرد
حافظ
برگرفته از آیه شریفه : قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ: اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا
‏ [الأعراف 7/ 128]‏
از خدا یارى جویید، و استقامت پیشه کنید.
صبر بر سختی ها
‏صبر کن حافظ بسختى روز شب *** عاقبت روزى بیابى کام را
برگرفته از آیه شریفه : وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى‏ عَلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ بِما صَبَرُوا‏‏                                    [الأعراف 7/ 137]
وعده نیک پروردگارت بر بنى اسرائیل، بخاطر صبر و استقامتى که به خرج دادند، تحقّق یافت و آنچه فرعون و فرعونیان‏ . نابود شدند.
امید است حکایت های تاریخی» که بعضی را خدا برای عبرت گرفتن ما گوشزد فرموده و بعضی را با چشم خود دیدیم، باعث بکار گیری و رعایت همه باید و نبایدها بشود:
عبرت گرفتن از مرگ دیگران
ای دوست بر جنازه دشمن چو بگذری
شادی مکن که بر تو همین ماجرا بود
نزهة النواظر
آری عجله در هیچ کاری خوب نیست الا در کار خیر چرا که از پاداش دنیوی و اخروی برخوردار است پس شتاب به انجام کار خیر داشته باشیم انشاء الله.
در انجام کار نیک عجله کن
ای که دستت می رسد کاری بکن *** پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار ‏
‏سعدی

همه آنچه در دنیا آفریده شده برای این است که  انسان به قرب الهی برسد و این می شود جز با عشق الهی.

عشق الهی
گر بشکافند سراپای من  **** جز تو نیابند در اعضای من
راه نجات در معرفت خدا و انجام وظیفه است و ندانسته انسان هیچ کار مفیدی انجام نمی دهد، از این رو لازم است در طلب آگاهی و معرفت تلاش کنیم.
علم و دانش
گفتم ار علم اختیار کنی  ***  علم گوید تو را چه کار کنی
 
عباس شهری

بسیاری از دانایان و عالمان در اثر غفلت به گمراهی کشیده شدند.

دوری از غفلت
جهان، سر به سر، حکمت و عبرت است
چرا بهره ما همه غفلت است؟
تلاش برای غافل نماندن

روزگار چون تیر از کان بیرون رفته در گذر است فرصت باقی مانده را غنیمت شمرده و بهره بردای بهینه کنیم.

غنیمت شمردن فرصت
‏ تو امروز فرصت غنیمت شمار ***  که فردا ندامت نیاید بکار
‏ بکوش اى توانا که فرمان برى  *** که در ناتوانى بسى غم خورى‏
‏ برگرفته از آیه شریفه : عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَت  سوره تکویر آیه 14
(آرى در آن هنگام) هر کس مى‏داند چه چیزى را آماده کرده است!
بهترین نوع استفاده از عمر بهره گیری از مجالست با عالمان است بویژه اگر عامل هم باشد.
گذران عمر با عالمان
نگهدار فرصت که عالم دمی است *** دمی پیش دانا به از عالمی است ‏
‏سعدی
چه بسیار کسانی در جامعه هستند که فقر مانع رشد آنان شده پس برای خدا به ناتوانان کمک کنیم تا در فرهنگ سازی دچار مشکل نشویم.
عوارض فقر و تنگدستی
اگر ٍ ز نان شکم آدمى نباشد سیر
حدیث و موعظه در وى نمى کند تأثیر
ملک الشعراى بهار

از قدیم گفته شده رنج و گنج همراهند از این رو تلاش و کوشش را برای سعادت خود و خانواده کشور و ملت نصب العین خود قرار دهیم تا از برکات آن همگان بهرمند گردیم.

ترغیب به کار و تلاش
گنج خواهی در طلب، رنجی ببر *** خرمن ار می با یدت، تخمی بکار
سعدی
بیکاری نه تنها بهره نداشتن از مال را در پی دارد بلکه عواقب شومی از قبیل بیماری های روحی مثل افسردگی را به انسان تحمیل می کند بهر حال سعی کنیم بیکار نمانیم تا سالم بمانیم.
 عواقب بیکاری
به کار اندر آ این چه پژمردگی است *** که پایان بی کاری افسردگی است
چه بسیار کسانی که پند و موعضه و نصِحت شدند و اثری در وجودشان پیدا نشد این باعث ترک نصیحت ما نمی شود علاوه بر این جواب نقضی که خود ما نیز نصیحت بزرگان را، تماماُ عمل نکردیم، خود پند دادن به دیگران با شرائط خاصش، اگر انجام شود، ثوابش از آنچه خورشید بر آن می تابد بشتر است. این حدیث حضرت محمد (ص) به امام علی (ع) بوده آیا حیف نیست محروم کردن خود از این ثواب به بهانه های واهی از این رو ضمن دقت در کاستی های آموزشی خود که ممکن است شیوه آموزش ما،از نظر ادبیات آن فرد، درست نبوده،بطوری که نتوانستیم با آن ادبیاتی که نظر او را جلب می کرده پند خود را به او، گوش زد کنیم،اینجاست که باید به رفع عیوب آموزشی خود بپردازیم.
موعظه و نصیحت
نکته یادماندنى ‏
‏من آنچه شرط بلاغست با تو می کویم 
تو خواه از سخنم پند و خواه ملال‏
برگرفته از آیه شریفه : و ما على الرسول الا البلاغ‏  
سوره مائده آیه 99
پیامبر وظیف ه‏اى جز رسانیدن پیام (الهى) ندارد (و مسئول اعمال شما نیست)
انشاء الله خداوند به همه ما گوش شنوا و توفیق عمل به وظائف مان را عنایت بفرماید. آمین یا رب العالمین.
خادم موحدان عالم مرتضوی

  نحوه انجام مسابقه داستان طنز و لطیفه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که شروع کار با لطیفه یا طنز است در موضوع خاصی به اصطلاح هدفمند پس از اتمام کار، شما یکی از این سوژه ها را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با طنز و لطیفه و داستان، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه مراد از این طنز چیست؟ و به چه موضوعی اشاره دارد.

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

اولی طنزی در موضوعی می آورد طرف مقابل نیز باید در همان موضوع طنز یا داستان و لطیفه ای بیاورد.

3 - مسابقه مفهوم گویی و آموزه های طنز.

4 – یک نفر طنزی می گوید دیگران نکته هایی در ارتباط با آن می گویند.

5 – و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

طنز مقدمه ای بر داستان های کرونائی

تمثیل آفتاب و مهتاب

پیرى، از مریدان خود پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به در خانه من آمد. چیزى خواست. من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))

دیگرى گفت: (( از جایى مى‏ گذشتم. یکى را گرفته بودند و مى‏ خواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست ندارم. ))

پیر گفت: (( شما آن چه کردید در حق دو شخص معین کردید.

مؤمن چون آفتاب و مهتاب است که منفعت او به همگان مى ‏رسد و کسى از او بى‏ نصیب نیست . آیا چنین منفعتى از شما به خلق خدا رسیده است؟ ))

-برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به کوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 81 . ?

من که دارم در گدائى گنج سلطانى بدست

کى طمع بر گردش گردون دون پرور کنم.

امروزه برای بعضی گرفتاری هایی به وجود می آید از طرفی، نباید آسیب دیدگان و خسارت دیده ها را تنها گذاشت، بلکه دلداری به آنان لازم است.

مصیبت زده را دریابیم

یکى از دستورات الهى که در سوره العصر بیان مى فرماید: آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتارى، مصیبت زده اى را مى بیند از جهت مال و دارایى یا از طرف بدن و بیمارى یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فناى دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهاى آن و اینکه بلا و گرفتارى عمومى و همگانى است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداش هاى بى نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله اورا آرامش دهد: (وَ تَوا صَوْا بِالصَّبْرِ).

شعر : اى دل صبور باش و مخور غم که عاقبت    

این شام صبح گردد و این شب سحر شود   

مواظب سوء استفاده دیگران باشیم

به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این دین و انقلاب و آزادی را ارزان به دست نیاورد ایم، تا به اندک ناراحتی، آن را از دست بدهیم، از رو باید مواظب سوء استفاده های دنیا طلبان باشیم.

نکته بیدار باش

طنز: آدمیان دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند

مردى روستایى، گاو خود را در آخور بست و به سراى خود رفت. شیرى آمد، گاو را خورد و در جاى او نشست. مدتى گذشت. مرد روستایى به آخور آمد تا گاو را آب و علف دهد. آخور چنان تاریک بود که روستایى ندانست که در جاى گاو، شیرى درنده نشسته است. بر سر شیر آمد و دست بر پشت او مى‏ کشید و مى‏ نواخت.

شیر در زیر نوازش ‏هاى دست روستایى، به خنده افتاد و پیش خود گفت: راست است که مى‏ گویند آدمیان، دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند» .

اگر مى ‏دانست که چه کسى را مى‏ نوازد، زهره ‏اش پاره مى‏ شد و جان مى ‏داد.

آرى، آدمى گاه آرزوى چیزى یا کسى را مى‏ کند که اگر حقیقت آن چیز یا کس را مى‏ دانست و مى‏ شناخت، مى‏ گریخت، و چون دشمن خویش را نمى‏ شناسد، گاه عمر خود را در خدمت او صرف مى‏ کند، و در همه عمر عاشق او است. 

!- مثنوى، دفتر دوم، ابیات 515 505 . ?

پیام شوم این غفلت، مانع رسیدن به عشق خدا، هم هست‏ :

‏خواب و خورت ز مرتبه ى خویش دور کرد‏

‏آنگه رسى به عشق که بى خواب و خور شوى‏

‏   حافظ ‏

از خوى خوش پیامبر صلى الله علیه و آله چه استفاده ها که نکردند!

ابن عبدالبر در استیعاب مى نویسد: نعیمان بن عمر و انصارى از قدماى صحابه و از جمله انصار و اهل بدر است مردى خوش مجلس و مزاح بود از وقایعى که از منسوب به اوست این است که مرد عربى از بادیه نشینان خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آمد شتر خود را پشت مسجد خوابانید و به مسجد وارد شد، بعضى از اصحاب به نعیمان گفتند اگر این شتر را بکشى گوشت آنرا تقسیم مى کنیم حضرت رسول صلى الله علیه و آله قیمتش را به اعرابى خواهد داد او را نیز خشنود خواهد کرد نعیمان شتر را کشت ، در این اثنا اعرابى بیرون آمد. شتر خود را کشته دید فریاد کرد و پیغمبر را بداد خواهى خواست . نعیمان فرار کرد. حضرت رسول صلى الله علیه و آله آن فریاد را که شنید از مسجد خارج شد. ناقه اعرابى را کشته دید. پرسید این کار از که سر زده گفتند از نعیمان .

آن جناب یک نفر را فرستاد تا او را بیاورد، فرستاده رفت پس از جستجو فهمید در خانه ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب همسر مقداد بن اسود پنهان شده منزل ایشان نزدیک مسجد بود به آنجا رفت . او را اشاره به محلى کردند که شباهت به حفره اى داشت نعیمان خود را در حفره اى پنهان کرده و با مقدارى علف سبز جلوى حفره را پوشانیده بود. فرستاده بازگشت ، عرض کردى یا رسول الله صلى الله علیه و آله من او را ندیدم حضرت با دسته اى از اصحاب به خانه ضباعه آمدند آن مرد مخفیگاه نعیمان را نشان داد. پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: علف ها را برداشتند و نعیمان را بیرون آوردند پیشانى و رخسارش از علفهاى تازه رنگین شده بود حضرت رسول فرمود: نعیمان این چه کارى بود که از تو سر زد؟! گفت : یا رسول الله همان کسانیکه شما را راهنمائى به محل من کردند به این کار وا دارم نمودند پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله تبسم کنان رنگ علف را با دست مبارک خویش از پیشانى و رخسار او زدود، بهاى شتر را نیز به صاحبش داده او را راضى کرد.   لطائف الطوائف ص 27

این مسئله مسابقه قرآنی هم دارد:

پیامبر اسلام (ص) و انفاق

امام صادق (ع) فرماید : پیامبر اسلام در بخشش و انفاق طوری بود که هر کس سؤالی می کرد از چیزی حضرت به او عطا می فرمود ، یکی از ن پسر خود را نزد رسول خدا فرستاد و به او سفارش نمود که اگر پیامبر فرمود نزد ما چیزی نیست عرض کن پیراهن خود را مرحمت نمایید .

 پسر آمد و پرسش نمود و پس از آن عرض کرد پیراهن خود را عنایت کنید حضرت پیراهن خود را به او داد ، در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید (( و لا تجعل یدک الآیه )) کنایه از این که در انفاق افراط و تفریط نشود بلکه میانه رو و مقتصد باش .  کتاب  لئالی ص 263

چگونگی برخود با نا توان ها و آسیب دیده گان

این هم دو خاطره:

خاطره زاهد با تدبیر آیة الله سید علی‌ آقا قاضی رضوان الله تعالی علیه و کمک به سبزی فروش، در این زمینه شنیدنی است.

حفظ آبروی مؤمن واجب است

یکی از علمای نجف می‌ گوید: روزی به دکان سبزی‌ فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم آیه الله سید علی‌ آقا قاضی خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولی به عکس معمول، کاهوهای پلاسیده و آن‌هایی که دارای برگ‌های خشن و بزرگ هستند، برمی‌دارد.

پس از آن که وی کاهوها را خرید، زیر عبا گرفت و روانه منزل شد. من به دنبال وی رفتم و عرض کردم: آقا! چرا این کاهوهای غیرمرغوب را سوا کردید؟

فرمود: آقا جان من! این مرد، فروشنده، شخص بی‌ بضاعت و فقیری است و من گاهی به او کمک می‌کنم و نمی‌خواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم؛ تا اولاً آن عزّت و شرف و آبرویش از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به مجّانی گرفتن نکند و در کسب هم ضعیف نشود و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این ها خریداری ندارند و ظهر که دکان خود را می‌بندد، این ها را بیرون می‌ریزد. بنابراین، برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او، این ها را خریدم.

نمونه شیوه امداد رسانی های اخلاقی غیر مادی:

هشدار نسبت به همنشینی با نادان ها

نمونه راهنمائى های احمق ها

شخصى در خانه اش چاهى حفر کرد، و خاکها را داخل خانه روى هم ریخت . پس از حفر چاه هر چه فکر کرد با اینهمه خاک چه کند ،عقلش به جائى نرسید. بادوستش م کرد. دوستش گفت : اینکه کارى ندارد، چاه دیگرى حفر کن و این خاکها را داخل آن بریز. این بیچاره طبق راهنمائى دوستش عمل کرد. چاه دیگرى حفر کرد و همه خاک هاى چاه اول را در چاه دوم ریخت . ولى اینبار خاک چاه دوم در خانه باقى ماند. بار دیگر براى راهنمائى نزد همان دوستش رفت ، و مشکل جدید را شرح داد. دوستش به او گفت : راه حلش خیلى ساده است . خاک هاى چاه دوم را هم در چاه اول بریز و قضیه را تمام ، و خودت را راحت کن .       

هشدار نسبت به رعایت نکردن امور اقتصادی

نیکى بى رحمانه

یکى از مسلمین در مدینه در عصر رسول خدا (ص) در بستر مرگ قرار گفت ، او از ثروت دنیا ز شش غلام بیشتر نداشت ،و چند دختر کوچک نیز داشت ، او که احساس کرد در آستانه مرگ قرار گرفته ، غلامان خود را آزاد کرد و براى دختران کوچک خود چیزى نگذاشت و سپس از دنیا رفت . طبق معمول جنازه او را به خاک سپردند، جریان مرگ او و بجا ماندن کودکان یتیم او را به رسول خدا(ص ) خبر دادند.  پیامبر (ص ) از اینکه او غلامان خود را آزاد کرده (و در ظاهر، نیکى نموده ولى در باطن به کودکان خود ترحم ننموده و آنها را از ثروت دنیا محروم کرده ) متاثر گردید و فرمود: چنانچه به من اطلاع مى دادید، من نمى گذاشتم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید، زیرا او کودکان خود را از ثروت دنیا بى نصیب کرده و آنان را فقیر و بى پناه گذاشته تا دست گدائى به سوى مردم دراز کنند.

خادم موحدان عالم مرتضوی


هدف از طرح مسابقه قرآنی

چنانچه در نحوه اجرای مسابقه ها، یاد آور شدیم، هدف از این طرح آشنایی هر چه بیشتر مردم با آموزه های دینی؛ موجود در آیات قرآن است. که از برکات زیادی برخوردار است و اگر ما عوامل و موجبات دخیل در امور زندگی از قبیل دانش های مربوطه به زندگی؛ مثل: روان شناسی و مردم شناسی،را ندانیم دچار مشکل خواهیم شد، و از سوی دیگر؛ با برخورداری از ایم آموزه ها می توان بستر سازی لازم برای ، حکایت ها و داستان های آموزنده را، بدست آورد.

البته شرط توفیق نورانیت دل» برای برداشت، راهکار های زندگی، رعایت آداب خواندن و شنیدن آیات است، و آن تقوایی است که خداوند فرمود:

یعنی؛ هدایتگری قرآن ویژه پرهیزکارن است.
نجوه اجرای مسایقات قرآنی
از این رو مجری محترم پس از اتمام مسابقه برای شرکت کنندگان یک موضوع: از همان واژه های مطرح شده را، سوژه سخن قرار داده و به کمک آنچه از داشته های خود که شنیده است یا مطالعه داشته و به خاطر سپرده اید یا» در آرشیوه خود قرار داده ،از قبیل: روایات خاطرات داستان ها طنز ها لطیفه ها اشعار و مثل ها و . پس از پر بار کردن و بروز رسانی آن ها، شروع به آموختن آموزه های دینی به دیگران می کند، کم کم شرکت کنندگان با مفاهیم قرآن آشنا شده و از صرف تؤری قرائت جلوگیری به عمل آمده باشد، چون پروردگار متعال هدف از ذکر آیات را فکر و اندِشه بیان می فرماید.

بیان آیات الهى (احکام و معارف دینى) همراه با تمثیل، ابزار و زمینه اى براى اندیشیدن انسان (است)

(کذلک یبیّن اللّه لکم الایات لعلّکم تتفکّرون) سوره بقره آیه  219 : اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مى‏ سازد، شاید اندیشه کنید!  چون تفکّر، به عنوان هدف تبیین آیات الهى بیان شده است،

برگزیده تفسیر نمونه.

اگر آرشیوی هم نداشتید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری؛ تهیه کرده، و فیش های موضوعی را که جستجو کردید را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی
لازم به تذکر اینکه : با آیات قرآن مجید مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد. از قبیل :
1- مسابقه به این سؤال قرآنی پاسخ دهید؟
آیه بخوانید که دلالت به نیاز انسان به ولایت دارد؟
سؤال همراه با پاسخی که در پایان آورده می شود.
توضیح : این آیه شریفه، در باره اهمیت و جایگاه بلند ولایت دلالت دارد.
2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی باشد که مسابقه بین دو نفر است، اولی آیه مربوط به موضوعی را می خوانند دومی نیز پیرامون همان موضوعی که دوستش قرائت کرده آیه دیگری را قرئت می کند.
از باب مثال
آیه شریفه : یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْر
سوره فرقان آیه 28
اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم‏ )او [بود که‏] مرا به گمراهى کشانید پس از آن که قرآن به من رسیده بود
این آیه شریفه قرآن ، سرزنش دوستان بد را می رساند.
در قبال این آیه شریفه قرآن قرائت می شود.
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِین     سوره زخرف آیه 67
در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان.
این آیه شریفه قرآن ، به دوستان در قیامت اشاره دارد
3 - مسابقه دانستنی های قرآنی، از قبیل: چیستان قرآنی، نام و نشان های قرآنی و. .مثل:
1 - سوره های مکی مدنی، شأن نزول ها،
2 - یاد آوری برکات قرائت بعض سوره ها و آیات
3 - سوره ای که به نام زنی باشد سوره حضرت مریم»
4 – مسابقه داستان های قرآنی
5 – و بلأخره مسابقات همسو که همین موضوع را حافظان موضوعی آیات قرآن با حافظان شعر موضوعی و . به رقابت می پردازند.
مسابقه مراد از این آیه قرآن چیست؟
این بخش را به کمک یک لطیفه می توان توضیح داد، لطیفه ای که به مهم ترین آموزه های دینی یعنی مسئله ولایت امیر المؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام» اشاره دارد،،این لطیفه را با عنوان اهل ذکر مائیم » مطالعه بفرمائید.
لطیفه قرآنی اهل ذکر مائیم
حضرت رضا (ع) در مجلس مأمون، در شمار آیاتى که براى فضیلت اهل بیت (ع) نقل مى کرد، این آیه را قرائت کرد:
فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِاِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (1) :
(اگر نمى دانید، از اهل ذکر از [آگاهان] بپرسید)،
و فرمود : ما اهل ذکر هستیم اگر نمى دانید از ما خانواده بپرسید، دانشمندان مجلس گفتند : مقصود خداوند از اهل ذکر یهود و نصارى هستند، امام ابوالحسن الرضا (ع) فرمود : سبحان الله ! اگر ما پرسیدیم، و آن ها هم، به دین خودشان دعوت کردند و گفتند دین ما بهتر از دین اسلام است؛ آیا چنین کارى بر ما جایز است ؟ مأمون سؤال کرد : یا اباالحسن! آیا ممکن است، این سخن را بشکافید و شرح دهید، تا خلاف ادّعاى این ها ثابت شود؟ حضرت امام رضا (ع) فرمود : بلى، ذکر، رسول الله است و ما اهل بیت، اهل آن حضرت هستیم و این در کتاب خدا بیان شده، آن جا که درسوره طلاق مى فرماید :
 فَاتَّقُوا اللّهَ یا اُولىِ الاَْلبابِ الَّذینَ امَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّهُ اِلَیْکُمْ ذِکْراً، رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّناتٍ (2) :
از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، اى خردمندانى که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را برشما فرستاده رسولى که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى کند.
پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم (3)
 1-  سوره انبیاء / 7. 8   2 - طلاق / 10.
 3 -  عیون اخبار الرضا(ع)، 1 / 187.
عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1 / 185، تفسیر صافى، 4 / 124.
خادم موحدان عالم مرتضوی

بسم الله الرحمن الرحیم

هدف از مسابقه ضرب المثل ها
علت استفاده ما از ضرب المثل های غیر فارسی زبان ؛ می خواهیم به موحدان عالم بفهمانیم،ریشه تمامی مثل ها و سخنان حکیمانه بزرگان شما، در کتاب پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) قرآن است.
گفتنی است: علاوه بر فرهنگ موضوعی ضرب المثلهای فارسی و ضرب المثل های ایران و جان دو فرهنگنامه در موضوع مستند سازی ضرب المثل ها و کلمات بزرگان به وسیله قرآن و عترت در دست اقدام است».
همانگونه که در چگونگی اجرای مسابقات گفته شد، مردم از نظر ذوق و سلیقه مختلف هستند از این رو، ما می خواهیم به کمک داشته های خود مردم و آنچه به آن مشغولند آموزه های دینی را به آنان بیاموزیم، موفق باشید.
چون دسترسی به متن مثل ها در نرم افزارها و فضای مجازی آسان است؛ از این رو، زحمت بدست آوردن مثل در موضوع مناسب، کار شما، را به عهده خود شما می گذاریم و در این جا فقط به چند مورد از ضرب المثل هایی که حالت کلی گویی دارد، اکتفا می کنیم: از قبیل موضوع های ذیل مثل استفاده از فرصت و .

نحوه انجام مسابقه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که در ادامه این پاسخ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

استفاده بهینه از فرصت ها

در چگونگی تهیه محتوا و اجرای مسابقه؛ گفته شد، از فرصت ها باید استفاده بهینه کرد، چرا که ممکن است چنین فرصتی دیگر بدست نیاید، از این رو گفته شده:  تیری که در رفت به دست نیاید »

مفهومش این چنین است که:

عمر رفته و گذشته را نمی توان دوباره بدست آورد.

ضرب المثلی پاسخ به مانع بهانه تراشی برای شروع کارهای فرهنگی

اکنون ضرب المثلی را که پاسخ به مانع بهانه تراشی بعضی ها برای جلوگیری از شروع کارهای فرهنگی و اقتصادی و .  است را بخوانید .

اصل ضرب المثل :

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است

مفهوم :

کار نیک و عمل صالح را هر وقت انجام دهی اجر خود خواهی برد.

کنترل آدم عجول

طبیعی است انسان هم عجول خلق شده :

از این رو، در کارها نیز می خواهد، زود به نتیجه برسد؛ لیکن باید اول کار و تلاش داشته باشیم چرا که :

اصل ضرب المثل : با یک گل بهار نمی آید»

مفهوم :

تنها با یک کار نیک نمی توان کسی را نیکوکار (هنرمند) بحساب آورد.

پس از انجام کار هم، مقداری صبر کند، ببیند عاقبت کارش چگونه است؛ بعدا برایش جیب بدوزد: اما تکمیلی این مثل را نیز بدان که:

لیکن در کارهای مادی و روز مره:

اصل ضرب المثل : جوجه رو آخر پائیز می شمارند»

مفهوم :

هشداریست به اینکه نتیجه کار را باید در عاقبت کار دید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با مثل ها، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه با ضرب المثل این موضوع را پاسخ دهید

ضرب المثلی در باره دوست بگوئید؟

یک دوست خوب، از یک ده شش دانگ بهتر است.

این مثل را، در باره اهمیت دوست خوب می توان آورد.

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل این مثل را می آورد.

- دوست خوب،از گوگرد هم نایاب تر است.

 این مثل، کمبود دوست خوب را می رساند.

3 - مسابقه مفهوم گویی ضرب المثل ها که بالا ذکر شد.

4 – یک نفر مثلی را می گوید: دیگران حکایت ریشه آن مثل را می گویند.

5 – مستند سازی مثل ها؛ که یک نفر مثلی فارسی یا مثلی از زبان دیگر ملل را، (نمونه اش را در پایان صفحه مطالعه بفرمائید) که با ذکر معادل فارسی آن است می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

نمونه مثل های دو زبانه (ایران وجهان)

سفارش به محبت و دوستی

محبت و دوستی: بی شک آغاز کلام مشترک درتمامی ادیان از پند محبت» شروع می شود؛ اگر محبت به خود» داری و بقای خویش را می خواهی، این ندا را پیوسته یه یاد داشته باش:

: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین‏ سوره ممتحنه آیه 8

خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِم سوره ممتحنه آیه 8

عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

آنچه به خود نپسندی به دیگران مپسند»، دهخدا . ۱| ۴۸

أحب للناس ما تحبّ لنفسک»

Do as you would be done by everyman dictionary of quotations and proverbs. P.۴۵۵

ان لم یکن لکم دینا و لایخافون المعاد فوا احرارا فی دنیاکم  امام حسین (ع)

مهر و محبت ، نه تنها وسیله سازش جوانان و بزرگسالان در سطح خانواده و کشور است ، بلکه این نیروى شگفت انگیز و حیرت زا مى تواند تمام انسان ها را در سطح جهانى با هم مرتبط کند و موجبات صلح و صفا، سازگارى و تفاهم ، و امنیت و آسایش را براى همه ملل و اقوام بشرى فراهم سازد.

کتاب جوان از نظر افکار و تمایلات خطّ محترم فلسفى (ره)

سفارش به کار و تلاش

کار و تلاش و توکل به خدا: توکل و اعتماد بر فیوضات و تاییدات ارهی همراه با تلاش و کوشش و تمسک به اسباب و وسایل، مطمئن ترین راه رسیدن به اهداف مثبت:

از تو حرکت از خدا برکت»، دهخدا: ۱/۱۱۴

الحرکهُٔ بَرَکهٔ»، معجم کنوز الامثال، ص ۳۲۰

" Use the means and God will give the blessing ", E.D, p. ۵۱۶

کیفر دهی خداوند

چوب خدا صدا ندارد

The miles of God grind slowly (but they grind exceeding small)

والسلام با آرزوی موفق برای شما.   

خادم موحدان عالم مرتضوی


مسابقه نوروزی، اوقات فراغت، خانوادگی، مدیریتی، کرونایی

با عرض سلام و آرزوی سلامتی بر همه شما عزیزان، ضمن عرض خسته نباشید به مسؤلان و خدمت گذاران عزیز در عرصه درمان بیماران بویژه بیماران کرونایی و آرزوی سلامت برای همه بیماران و توفیق صبر برای بستگان آنان و نیز طلب مغفرت برای همه درگذشتگان.

برای همکاری با کسانی که در خانه مانده اند و یا کلاُ مسائل فرهنگی را دنبال می کنند، بخواست خدا با ارائه شیوه راه اندازی مسابقه خانوادگی، مسابقه دوستانه، و هر عنوان دیگر که . در خدمت شما عزیزان هستیم، انشاء الله مفید واقع شود.و از این فرصت استفاده نموده از خدای بزرگ درخواست داشتن سال جدید همراه با موفقیت، برای همه موحدان عالم را داریم.

امید است در سال پیش رو بر دانش و علم و عمل ما و شما افزوده گردد.

هدف از اجرای مسابقه

در این روز ها که ناخواسته اوقات فراغت پیدا شده، بیاییم خود و خانواده و اطرافیان ضمن رعایت مسائل بهداشتی» و توکل بر خدا و نترسیدن.

با مسابقات مختلف، مروری داشته باشیم، برداشته های علمی، اخلاقی، فرهنگی، اعتقادی، ی، اقتصادی، روانشناسی، جامعه شناسی تا هم وقت ما و دیگران تلف نشود (1) و هم بر اطلاعات ما و دیگران بیفزاید. این گفتگوهای علمی دینی می تواند، به ما و فرزندانمان راهکاریی نشان دهد که در امور زندگی، کاری و شغلی، تحصیلی؛ مفید، واقع شود (2) البته هر کاری زحمت خودش را دارد و تلاش خودش را می طلبد (3) اما خواستن توانستن است بقول بزرگی سلمان» هم اولش سلمان منا اهل البیت» نبود تلاش کرد به آن مقام رسید.

پاورقی (۱) ابراهیم شیبانی گوید: با استادم عبدالله مغربی به صحرا رفتیم تا ساعتی نظاره آثار و صنایع کردگار کنیم، دست بردم گیاهی کندم و در دست بگردانید و افکندم، استاد فرمودند. سزاوار نبود چنین کنی پنج خطا از تو سرزد، گفتم کدام است، گفتن خود را در هوس و بازی گذاشتی و تسبیح گوی را از تسبیح بازداشتی (و ان من شیء الا یسبح بحمده) (نیست چیزی مگر تسبیح او کند) و دیگران را در این کار یاد دادی و بدون حاجت چیزی گرفتی و بدون دلیل افکندی، برخیز و از من جدا شو، کسی که در یک عمل پنج خطا کند، باب ما نباشد به این ترتیب یک سال از صحبت و مجلس خود، دورم کرد.

آری با کندن یک گیاه ، یک سال از صحبت بزرگان محروم شد. پس با یک عمر، بازی با دنیا بنده چه خواهد کرد، و کی به قرب معبودی، که آیه شریفه : یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ » (سوره انشقاق آیه 6) اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى ‏روى و او را ملاقات خواهى کرد!.خواهد رسید و از چه عمل مصاحبت با اولیا را در بهشت خواهد گرفت.

کتاب کفایت الناطقین  مرحوم سید محمد مقدم جلد ۲  صفحه ۳۲

(2) فرض کنید فرزندتان مدیر و مسئول جایی شد؛ اگر از دانش روان شناسی مردم شناسی، جامعه شناسی و راهکارهای لازم، اخلاقی، اقتصادی، بهداشتی و این گونه مسائل آگاه نباشد، سال ها شکست را باید تحمل کند، تا بتواند تجربه به دست آورد. اما اگر شما با راه اندازی چنین (کلاس) مسابقه ای، تجربه های خود و راه کارهایی که از داشته های علمی یا تجربه کاری، بدست آوردید را به او گفته باشید، این گونه دانش ها و داشته ها، فرزندانتان را پرواز می دهد و رشد می کنند. و شما نیز لذت خوب اداره کردن و موفقیت او را خواهید چشید، در آن موقع است که فریاد بر می آوری: یاایهاالملوک و ابناءالموک» ای پادشاهان به چیزی دست یافتم که شما حسرت آن را می خورید.

(11) روزگار قبل اگر از این گونه مسائل صحبت به میان می آمد عذر و بهانه های بسیاری از قبیل نداشتن کتاب و. مانع می‌شد. اما اکنون با توجه به امکانات موجود که با استفاده از نرم افزار ها و با اتصال به فضای مجازی، برای تمامی گروه های سنی انواع اطلاعات در اختیار همه هست و هرکدام با سلیقه خود می تواند برای شرکت در مسابقه خوراک فرهنگی و دینی لازم را از آموزش های دینی ورزشی گرفته تا ادبی و . ببیند، از این رو  به هر مناسبتی که پیش آمد، در هر حال داشته های خود و فرزندان را روی میز قرار دهید و برای تکمیل آن تلاش کنید، این مسئله شدنی است فقط یک مقداری اراده لازم دارد.

با این کار هم از برکات آگاهی و بصیرت برخوردار شده ایم و نیز علت شکست ها غم و غصه ها ناراحتی ها برای ما روشن شده. در این زمینه علاوه بر آموزه های قرآنی روایی ادبی، داستان ها و خاطره ها نیز می تواند شما را یاری کند.

خادم موحدان عالم مرتضوی


راهنمایی مسابقات مختلف فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم

معرفی این طرح، که جهت آشنا سازی عزیزان مطالعه کننده، با مسابقه های فرهنگی، کوتاه مدت، بوده و به ارائه نمونه ساده و بی آلایش و کشکولی ،به مناسبت عید نورور و تعطیلی کرونایی می پردازد.

طرحی است که یک فرد با آن می تواند؛ به خودآزمایی دینی پرداخته، تا در صورت فراهم آمدن فرصت، برای انجام مسابقه؛ در بین جمعی ؛ از آمادگی لازم برخوردار باشد، چه انجام آن مسابقه؛ همراه با خانواده و فرزندان باشد و یا دوستان.

البته: با این که ارتباط جمعی ؛ دور ها را به هم نزدیک ساخته، و می توان سریع این ها به دیگران انتقال داد ؛ لیکن فعلاَ بگذارید در حد اجرای مسلبقه خودمانی ، این اطلاع رسانی بماند.

طرح مسابقات اصولی برخوردار از استاندارد

اگر ما خواسته باشیم مسابقه اصولی انجام شود، باید ؛ فرضیه های مختلفی را در نظر بگیریم از قبیل:

1 - مطالعه پیرامون چگونگی تهیه فیش های لازم برای موضوع ها از منابع مختلف دینی، در اینجا باید به این سوالات پاسخ داد؛

الف: تهیه چه مقدار فیش برای مسابقه ها لازم است.

ب : این فیش ها در چه سطحی باید تهیه شود.

ج : چه موضوعی را برای چه موقعیت و مناسبتی ؛ باید تهیه کرد.

د : این فیش ها را، از چه طریق باید به دست بیاوریم.

گفتنی است در این زمینه: لازم است؛ مسئولان محترم و کسانی که هم هزینه ها در دست آنان است و نیز با متخصصان در رشته های مختلف منابع دینی ،ادبی تاریخی و .آشنا هستند، چندین فرهنگ‌نامه موضوعی از منابع مختلف دینی، با ادبیات مختلف مردم پسند ؛ تهیه و تنظیم کنند تا مطالعه کننده بتواند سریع به مطلب خود دستیابی پیدا کند.

2 -  بایدها و نبایدهای استاد و مربی که آموزش مطالب را به دانش پژوهان بر عهده دارد.

تهیه این محموعه نیز احتیاج به در اختیار گذاری دانشنامه تعلیم و تربیت» است تا بتوانند، بعضی از این بایدها و نبایدها را، شسته و رفته از این منبع بر گیرند.

3 - باید ها و نباید های لازم برای مجری محترم ؛ جهت گرم کردن مجلس و شاد نگه داشتن آن، در زمان های معمولی و چگونگی اظهار ادب ، نسبت به بزرگان دین ، در مناسبت های وفات و ایام شهادت  بزرگواران دین علیهم السلام ؛ که در این باره نیز نوشتاری ویژه باید تهیه شود تا، راه کارهای فرهنگی،اخلاقی، تربیتی، مدیریتی و قضائی و . را، جهت کنترل جمعیت و با کیفیت انجام گرفتن برنامه و به پایان رسانی بی عوارض جلسه ها، بتوانند در اختیار آنان قرار داده » تا از اطلاعات لازم؛ برخوردار باشند.

3 - در اختیار قرار دادن اطلاعات کافی به کارشناس محترم ؛ تا برای مقابله با ؛ اتفاقاتی که احیاناً در جلسه پیش خواهد آمد ، توان تبیین و تشریح موضوع را داشته باشد.

نتایج طرح درازمدت مسابقات فرهنگی

در نتیجه این طرح درازمدت که در حقیقت طرح نهایی است، با اینکه بسیار پر هزینه است و برای آن انجام آن لازم است تلاش گسترده ای صورت گیرد؛ اما فراگیری آن؛ که امکان رسیدن به صادرات آن نیز وجود دارد؛ همین امکان، می تواند، خستگی کار را از جان دست اندرکارن این خدمت بیرون برد.

هزینه های برگزاری مسابقات

این نکته را نیز باید در نظر داشت که بسیاری از دوستداران فرهنگ دینی، اعم از افراد خیر و اهل دانش؛ حاضرند به این نوع کارها کمک های مالی کرده؛ و این لطف و محبت را تلاشی برای فرهنگ‌سازی دینی جامعه دانسته و آن را بهترین ذخیره برای آخرت خود می‌ دانند؛ از این رو مشاهده شده است؛ این عزیزان در ایام مبارک» با چه هزینه هایی هنگفت،از شرکت کنندگان در جلسات مذهبی، پذیرایی به عمل می آورند؛ و برای این بزرگواران افتخار است که در این جلسات؛ از به برندگان مسابقات بزرگ؛ فرهنگی ادبی دینی تشویق به عمل آورده و به آنان نیز هدایایی تقدیم نمایند.

و السلام خادم موحدان عالم مرتضوی


امسال بیاییم با هم جشن ۱۵ شعبان را؛ کرونایی برگزار کنیم

مسابقه لطیفه گویی

همانگونه که در فایل های منابع» قبل تذکر داده شد، سلیقه های افراد با هم فرق می کند؛ بعضی به شعر علاقه دارند و بعضی ضرب المثل با طبعشان سازگار است و بعضی اهل مزاح و شوخی و طنز و لطیفه اند، و برای معاشرت با مردم، لازم است با همه این منابع آشنا باشیم، تا در فرصت هایی که پیش می آید فقط شنونده نباشیم ، حتی در چنین موقعیت هایی که اوقات فراغت بیشتری در اختیار است با داستان ها؛ طنزها به لطیفه گویی هدفمند، به انواع مسابقه اعم از فردی خانوادگی گروهی محلی و.» بپردازیم.

سرآغاز نظر کردم به چشم عقل و تدبیر

ندیدم به ز خاموشی خصالی

نگویم لب ببند و دیده بر دوز

ولیکن هر مقامی را مقالی

زمانی بحث علم و درس تنزیل

که باشد نفس انسان را کمالی

زمانی شعر و طنز و هم لطائف

که خاطر را بود دفع ملالی

خدایست آنکه ذات بیزوالش

نگردد هرگز از حالی به حالی

مزاح و شوخی و لطیفه گویی

در بحث مزاح و شوخی می خوانیم : بعضی از انسان ها واجد چنین طبعی هستند و به لطیفه گویی و خوش مشربی و شیرین سخنی معروفند. کلامی که این ها به عنوان شوخی بر زبان می آورند ممکن است تنها لطیفه ای برای ادخال سرور و شاد نمودن دیگران باشد، و زمانی نیز با نکته های اخلاقی و پند آموز همراه گردد. این گروه در بین عامة مردم زیادند و غالبا در محیط خانواده، کار ویا تفریح در موقعیت مناسب با لطیفه ها و مزاح های خود همراهان را به وجد می آورند و خستگی را از تنشان بیرون می کنند. بخصوص که این روح مزاح با طبع لطیف و ذوق شاعرانه نیز همراه شود.

این گونه مزاح و شوخی بشرطی که از حد متعارف و معمول نکند و موجب رنجش دیگران نشود ممدوح و پسندیده است.

و در روایات پیشوایان بزرگ اسلام نیز در این زمینه مواردی وجود دارد .

پیامبر گرامی اسلام فرمود : خداوند (فرد) شوخی را که در شوخی خود راستگو باشد مؤاخذه نمی کند.    نهج الفصاحه سخن ۷۸۹.

- حضرت علی (ع) نیز در این زمینه می فرماید : این دل ها نیز همانند بدن ها گاهی خسته و ملول می شوند. بنابراین آن ها را با لطیفه های حکمت آمیز خشنود کنید و خستگی و ملال آن ها را برطرف سازید».             نهج البلاغه فیض ص ۱۱۱۷.

تاریخ نیز نمونه هایی از این گونه مزاح را به پیشوایان اسلام نسبت می دهد :

الف – می گویند روزی حضرت رسول اکرم (ص) با حضرت علی (ع) از یک ظرف خرما میل می کردند .

پیامبر هسته خرما هایی را که میل می فرمود: پنهان از دید علی (ع) جلوی وی می گذاشت.

چون خرما تمام شد پیامبر نگاهی به هسته ها کرد و فرمود : هرکس که هسته بیشتری در مقابلش می باشد پر خورتر است.

امام علی (ع) نیز در جواب گفتند :

کسی که خرما ها را با هسته خورده پرخورتر است.

(لطایف الطوایف ص ۹).

ب - روزی پیرزنی نزد رسول خدا (ص) بود که صحبت از آخرت و قیامت به میان آمد. پیرزن گفت : یا رسول الله دعا کن تا به بهشت بروم. حضرت فرمود:

پیرن به بهشت نمی روند. پیرزن از این جمله غمگین و متأثر شد.

رسول خدا تبسم نمود و فرمود: پیرن اول جوان می شوند سپس به بهشت می روند. هن ابکارا»

پیرزن از این سخن خوشحال و مسرور گردید.

(لطایف الطوایف ص 21)

ویژگی این گونه لطیفه گویی ها

در این» شوخی و مزاح کلمات زننده و رکیک به چشم نمی خورد.

چرا که خلاف ادب انسانی است. و اگر سخن بذله ای با چاشنی کلمات زننده و زشت بازگو شود در شنونده اثر عکس خواهد داشت و چه بسا که او را دلگیر و ناراحت کند و طبیعی است این امر مورد رضای خدا و پسند انسان های حکیم وسلیم نخواهد بود.

ناگفته نماند که گرچه مزاح و خندیدن و خندانیدن دیگران امری پسندیده است، اما از مزاح بسیار و خنده زیاد نیز نهی شده است. زیرا موجب غفلت انسان از یاد خدای تعالی و سختی دل می گردد.

سرزنش شوخی و مزاح ناپسند

امام صادق (ع) در این زمینه می فرماید : شوخی بسیار آبرو را ببرد و خنده بسیار ایمان را به یک سو؛ پرتاب کند».

اصول کافی ج 4 ص 448.

بر گرفته از : کتاب نکته ها و لطیفه ها با مختصر تغییرات.

به فکر و یاد خدا باشیم

آری امسال این گونه ۱۵ شعبان را جشن می گیریم به گونه ای که خداوند خواسته است یعنی: خداوند متعال در بیش از ۱۰۰ صفحه  قرآن مجید، اشاره به آیات و نشانه های الهی دارد؛ در آخر نیز در دو آیه؛ هدف از بیان این همه آیات را؛ یاد خدا و فکر و اندیشه بیان می فرماید:

- وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ   سوره بقره آیه 221

و آیات خود را براى مردم روشن مى ‏گرداند باشد که متذکر شوند

- کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون  سوره نور آیه 61

خداوند آیات [خود] را این گونه براى شما بیان مى‏کند امید که بیندیشید

- کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (بقره آیه 219)

اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مى‏سازد، شاید اندیشه کنید!

فکر کنیم در نعمت های او از جمله نعمت امنیت، سلامتی و .

حال ببینیم آیا تا کنون ما به فکر معرفت دینی بوده و هستیم یا نه؟

ببینیم چه مقدار در فرصت بدست آمده بواسطه امتحان الهی بیماری کرونایی» به یاد خدا بودیم و هستیم؟

در این ایام که باید از امام زمان (عج) و دوستداران آن حضرت سخن گفته شود؛یادی کنیم از تشرف یافتگان خدمت حضرت ولی عصر (عج):

جناب مهزیار (ره) پس از اینکه؛ خدمت آقا رسید؛ عرض کرد: آقا چرا زودتر مرا راه ندادید؟ حضرت به بیان مرحوم کافی» فرمود : خود شما نخواستید؛ چرا که شما با زبان می گفتی؛ یا صاحب امان (ع) ولی دلت سراغ کسب و کارت بود.

نجات از آتش

اکنون این لطیفه قرآنی را بخوانید تا از پیام های آن انگیزه های فراوانی برای شما بوجود آید. و بدانیم لطیفه های قرآنی را چگونه مطالعه کنیم.

یاد آور می شود: عکس های متحرک کودکانه ویژه فرزندان عزیزم که در کلاس علاقه زیادی به این داستان نشان می دادند آورده شده است

جریان به آتش انداختن حضرت ابراهیم علیه السلام

نمرود، با دخترش (رعضه) در کاخ سلطنتى نشسته و منظره آتش انداختن حضرت ابراهیم (ع) 1» را نگاه مى کردند.رعضه، براى آن که صحنه را بهتر ببیند، در بالاى بلندى ایستاد، امّا با کمال ناباورى               

2»، ابراهیم را در میان آتش، در یک گلستان دید 3». رعضه با صداى بلند 4» گفت : یا ابراهیم 5»! این چه حال است که آتش تو را نمى سوزاند 6»؟! حضرت، جواب داد 7»: مَنْ کانَ عَلى لِسانِهِ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ فى قَلْبِهِ مَعْرِفَةُ اللّهِ تَعالى لایُحْرِقُةُ النّارْ : هرکس در زبانش پیوسته بسم الله بگوید و قلبش مملوّ از معرفت الهى باشد 8»، آتش براى او اثر ندارد، رعضه گفت 9»: من هم مایلم، با تو همراه باشم، ابراهیم فرمود 10» : بگو : لااله الاّاللّه، ابراهیم خلیل الله 11» و بعد از آن در آتش بیا 12» ! او این کلام را گفت، و قدم در آتش نهاد و خود را نزد ابراهیم رساند؛ 13» و در حضورش ایمان14» آورد. آن گاه به سلامت، به حضور پدر برگشت 15» نمرود،

با دیدن این صحنه، 16» مبهوت و متعجب شد؛ ولى عشق و علاقه به ریاست 17»، او را از ایمان به خداوند تبارک و تعالى، بازداشت 18» سپس خواست، دختر را با پند و اندرز 19» از راه توحید باز گرداند 20»، ولى اثر نکرد 21» او را تهدید 22» کرد. سودى نبخشید 23».تا این که دستور 24» داد، او را در میان آفتاب سوزان، به چهار میخ 25» کشیدند . در این موقع، پروردگار مهربان 26» به جبرئیل امین فرمان داد : بنده من را دریاب 27»، جبرئیل (ع) رعضه را از آن مهلکه رهانیده 28» و به محضر خلیل (ع) رو آورد 29» رعضه، همچنان پیرو 30» آئین توحیدى ابراهیم (ع) بود تا این که آن حضرت، او را به همسرى 31» یکى از فرزندانش برگزید و خداى تبارک و تعالى فرزندانى به آن ها عنایت فرمود برخى از آن ها که برمسند نبوت 32»، و پیامبرى رسیدند.      برگرفته از کتاب هماى سعادت

پیام ها و پاورقی ها:

1» در نظر گرفتن زحمات پیامبران و امامان علیهم السلام و علما و دانشمندان همچنین شهدا و جانبازان و دیگر مخلصان گذشته و آنان که در حال حاضر خدمت می کنند. و نیز این قضیه که دشمنان خدا و پیامبر (ص) و کشور و ملت که  در کمین هستند.

2» هشدار به کسانی که جزئیات کار ها را هم می فهمند و از بالا می بینند اما بخواطر منافع شخصی خود از پشت خنجر می زنند؟

3» آیا این همه آیات الهی برای بیداری و ترک تکیه بر غیر خدا، کافی نیست.

4» امداد های الهی سبک و سنگین شدن ها؛ در تاریخ کم نیست. آیه شریفه قرآن هم می فرماید : وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ (سوره قصص آیه 5)

ما مى‏ خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم‏.

انشاء الله با آمدن امام زمان (ع) این وعده تحقق می یابد.

5» آِیا وقتش نرسیده با دیدن آیات الهی بسوی خدا و باز گردیم؟.

أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّه‏ سوره حدید آیه 16

آیا وقت آن نرسیده است که دل هاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟

6» آنچه نمی دانی از اهلش سؤال کن. چطور برای مسائل مادی رجوع به متخصص می کنیم؛ برای پیشگیری و . تلاش می کنیم در . چرا که بهشت را به بها می دهند نه به بهانه»؟

مرحوم دکتر بهشتی رضوان الله تعالی علیه

7» قهر نکنیم اگر دیگران بی معرفتی نشان دادند ما صحنه را خالی نکنیم بی وفا نباشیم.

8» چند داستان در باره بسم الله می دانیم و به فرزندانمان یاد دادیم؛ بسم اللهی که امام علی (ع) میگرن پادشاه روم را با آن درمان کرد و .

8» تأثیر دعا و ذکر بستگی به باورهای دینی دارد عقیده خوب و . البته حکمت ها را نیز باید در نظر داشت.

9» با توجه به دعای امام (ع) به منادیان حق در حدیث : رحم الله امرئا احیا امرنا» در دو ماه رجب و شعبان برای آخرتمان چه کردیم چگونه ولایت مداری بودیم برای معرفی امام زمان (عج) و تشویق به دوستی آن حضرت، حالا که امکانات شناخت و آشنا کردن مردم با آن حضرت وجود دارد.؛ مخلصانه چه کردیم و برای ماه رمضان چه برنامه ای داریم و چه خواهیم کرد.

10» راستی ما خدا شناسیم پس چرا ایم همه نگرانیم مؤمن و نگرانی؟ ما که بی ولی نیستیم؟

11» آیا شده به خدا و پیامبرانش این گونه دل بدهیم و به آن ها دل ببندیم.

12» خدا خواهی و سؤء استفاده نکردن از موقعیت؛ خیلی آمادگی و درست بودن می خواهد؛ تا انسان در مواقع خواص کم نیاورد. چرا که در ضرب المثل آمده:

گر حکم شود که مست گیرند *** در شهر هر آنچه هست گیرند

13» طوری ما بگوییم لااله الاّاللّه» که پاسخ حق را بشنویم.

گر یکبار گویی بنده ام *** بگذرد از عرش اعظم خنده ام

14» پیشوای ما امیر مؤمنان علی (ع) بر پشتش زره نمی بست یعنی اگر خواستی بترسی؛ بمیری بهتر است و امام خمینی (ره) فرمود: والله تا بحال نترسیدم. از این رو هیچ نگران نباشیم چرا که خدا با ماست؛ پس ترس برای چی؟

15» خود را با دل و جان خود به امام زمانت (ع) برسان تا لذت بکم فتح الله و بکم یختم و بکم ینزل الغیث و ». زیارت جامعه کبیره را؛ بچشی.

16» خدا کند ما از گونه دوم نباشیم.

ای بسا کافر که مؤمن کشت و رفت

ای بسا مؤمن که ایمان هشت و رفت

17» اگر دانشی اندوختی هم وطنی و هم کِشور خود را فراموش نکن شاید به علم و دانش و مال و تخصص تو نیازمند باشند.

ً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ (سوره توبه آیه122 )

چرا از هر گروهى از آنان، طایفه‏ اى کوچ نمى‏کند؛ تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهى یابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى کنند!

18» َ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ (سوره آیه 2)

پس اى هوشیاران عالم پند و عبرت گیرید.

19» بلای، مال و ثروت دوستی؛ که قارون را به؛ انکار پیامبری حضرت موسی (ع) وا داشت.

20» وقتی سخن و مثل های کشورهای جهان را بررسی می کنی می بینی اکثر مردم عالم موحد هستند با کمال تأسف عده ای که . بی ایمان. به اینان باید اینچنین گفت:

این ره که تو می روی به گورستان است.

21» بزرگترین گناه اشاعه شایعه است از تکرار آن بپرهیزِیم که شایعه سازی کار شیطان و شیطان صفت ها است .

إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ  سوره مائد آیه 91

شیطان قصد آن دارد که ، میان شما عداوت و کینه بر انگیزد و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد

22» جنگ نرم با دین شایعه پراکنی» با دادن نسبت های ناروا.

23» لطف و امداد های الهی تا کنون کم نبوده که شامل حال ما شده. داستان قرآنی طیرا ابابیل» و امددناکم بالف من الملائکة مردفین و .

24» تبلغیات تو خالی و تهدید های گوناگون؛ سابقه بلند تاریخی دارد؛ داستان لیلة المبیت» و خوابیدن امام علی (ع) بجای پیامبر (ص) و داستان هجرت؛ حتی داستان قرآنی تبت یدا ابی لهب» هم.

25» مردم دیندار و ولایت مدار این کشور؛ در میدان های عمل؛ باره ها نشان داده اند که گوششان بدهکار این حرف ها نیست.

26» البته خدا خواهی هم بی مایه نمی شود. ممکن است هزینه بردار باشد؛ محرومیت هایی هم پیش بیاید مثل ایجاد محدودیت دسترسی به منابع و در داستان تبعید گاه پیامبر (ص) و اصحاب در شعب ابی طالب» ولی با تلاش و کوشش و توکل بر خدا، انشاء الله این سختی ها هم مثل دیگر مشکلات رفع خواهد شد.

27» الآن هم عده ای گرفتارند، خدا انشاء الله وسیله نجات همه خدا دوستان را در تمام عالم فراهم فرماید.

28» آری در لحضات حساس است که خدا قدرت نمایی خود را نموده و می نماید؛ باید امیدوار بود به لطف و عنایت الهی ان وعد الله حق»

29» باره ها؛ مجریان حضرت حق، با انواع ت ها و . به فریاد ما رسیده اند.

30» مورد توجه قرار گرفتن امداد های الهی و نمایندگان او در عالم حضرت ولی عصر امام زمان (عج) و نجات ما از دست دشمن باره ها اتفاق افتاده.

31» این ها، همه؛ شرطش غافل نبودن از خداست و پیوستن به حق.

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند

تا تو نانی بکف آری و به غفلت نخوری

32» همان ضرب المثل معروف:

خدا گر ز حکمت ببندد دری *** ز رحمت گشاید در دیگری

33» پیروی و اطاعت از حق؛ هدف اصلی خلقت و امتحانات است و پاداش های بزرگ از آن افراد موفق در این طریق است.

والسلام خادم موحدان عالم مرتضوی


  نحوه انجام مسابقه داستان طنز و لطیفه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که شروع کار با لطیفه یا طنز است در موضوع خاصی به اصطلاح هدفمند پس از اتمام کار، شما یکی از این سوژه ها را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با طنز و لطیفه و داستان، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه مراد از این طنز چیست؟ و به چه موضوعی اشاره دارد.

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

اولی طنزی در موضوعی می آورد طرف مقابل نیز باید در همان موضوع طنز یا داستان و لطیفه ای بیاورد.

3 - مسابقه مفهوم گویی و آموزه های طنز.

4 – یک نفر طنزی می گوید دیگران نکته هایی در ارتباط با آن می گویند.

5 – و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

طنز مقدمه ای بر داستان های کرونائی

تمثیل آفتاب و مهتاب

پیرى، از مریدان خود پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به در خانه من آمد. چیزى خواست. من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))

دیگرى گفت: (( از جایى مى‏ گذشتم. یکى را گرفته بودند و مى‏ خواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست ندارم. ))

پیر گفت: (( شما آن چه کردید در حق دو شخص معین کردید.

مؤمن چون آفتاب و مهتاب است که منفعت او به همگان مى ‏رسد و کسى از او بى‏ نصیب نیست . آیا چنین منفعتى از شما به خلق خدا رسیده است؟ ))

-برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به کوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 81 . ?

من که دارم در گدائى گنج سلطانى بدست

کى طمع بر گردش گردون دون پرور کنم.

امروزه برای بعضی گرفتاری هایی به وجود می آید از طرفی، نباید آسیب دیدگان و خسارت دیده ها را تنها گذاشت، بلکه دلداری به آنان لازم است.

مصیبت زده را دریابیم

یکى از دستورات الهى که در سوره العصر بیان مى فرماید: آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتارى، مصیبت زده اى را مى بیند از جهت مال و دارایى یا از طرف بدن و بیمارى یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فناى دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهاى آن و اینکه بلا و گرفتارى عمومى و همگانى است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداش هاى بى نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله اورا آرامش دهد: (وَ تَوا صَوْا بِالصَّبْرِ).

شعر : اى دل صبور باش و مخور غم که عاقبت    

این شام صبح گردد و این شب سحر شود   

مواظب سوء استفاده دیگران باشیم

به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این دین و انقلاب و آزادی را ارزان به دست نیاورد ایم، تا به اندک ناراحتی، آن را از دست بدهیم، از رو باید مواظب سوء استفاده های دنیا طلبان باشیم.

نکته بیدار باش

طنز: آدمیان دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند

مردى روستایى، گاو خود را در آخور بست و به سراى خود رفت. شیرى آمد، گاو را خورد و در جاى او نشست. مدتى گذشت. مرد روستایى به آخور آمد تا گاو را آب و علف دهد. آخور چنان تاریک بود که روستایى ندانست که در جاى گاو، شیرى درنده نشسته است. بر سر شیر آمد و دست بر پشت او مى‏ کشید و مى‏ نواخت.

شیر در زیر نوازش ‏هاى دست روستایى، به خنده افتاد و پیش خود گفت: راست است که مى‏ گویند آدمیان، دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند» .

اگر مى ‏دانست که چه کسى را مى‏ نوازد، زهره ‏اش پاره مى‏ شد و جان مى ‏داد.

آرى، آدمى گاه آرزوى چیزى یا کسى را مى‏ کند که اگر حقیقت آن چیز یا کس را مى‏ دانست و مى‏ شناخت، مى‏ گریخت، و چون دشمن خویش را نمى‏ شناسد، گاه عمر خود را در خدمت او صرف مى‏ کند، و در همه عمر عاشق او است. 

!- مثنوى، دفتر دوم، ابیات 515 505 . ?

پیام شوم این غفلت، مانع رسیدن به عشق خدا، هم هست‏ :

‏خواب و خورت ز مرتبه ى خویش دور کرد‏

‏آنگه رسى به عشق که بى خواب و خور شوى‏

‏   حافظ ‏

از خوى خوش پیامبر صلى الله علیه و آله چه استفاده ها که نکردند!

ابن عبدالبر در استیعاب مى نویسد: نعیمان بن عمر و انصارى از قدماى صحابه و از جمله انصار و اهل بدر است مردى خوش مجلس و مزاح بود از وقایعى که از منسوب به اوست این است که مرد عربى از بادیه نشینان خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آمد شتر خود را پشت مسجد خوابانید و به مسجد وارد شد، بعضى از اصحاب به نعیمان گفتند اگر این شتر را بکشى گوشت آنرا تقسیم مى کنیم حضرت رسول صلى الله علیه و آله قیمتش را به اعرابى خواهد داد او را نیز خشنود خواهد کرد نعیمان شتر را کشت ، در این اثنا اعرابى بیرون آمد. شتر خود را کشته دید فریاد کرد و پیغمبر را بداد خواهى خواست . نعیمان فرار کرد. حضرت رسول صلى الله علیه و آله آن فریاد را که شنید از مسجد خارج شد. ناقه اعرابى را کشته دید. پرسید این کار از که سر زده گفتند از نعیمان .

آن جناب یک نفر را فرستاد تا او را بیاورد، فرستاده رفت پس از جستجو فهمید در خانه ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب همسر مقداد بن اسود پنهان شده منزل ایشان نزدیک مسجد بود به آنجا رفت . او را اشاره به محلى کردند که شباهت به حفره اى داشت نعیمان خود را در حفره اى پنهان کرده و با مقدارى علف سبز جلوى حفره را پوشانیده بود. فرستاده بازگشت ، عرض کردى یا رسول الله صلى الله علیه و آله من او را ندیدم حضرت با دسته اى از اصحاب به خانه ضباعه آمدند آن مرد مخفیگاه نعیمان را نشان داد. پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: علف ها را برداشتند و نعیمان را بیرون آوردند پیشانى و رخسارش از علفهاى تازه رنگین شده بود حضرت رسول فرمود: نعیمان این چه کارى بود که از تو سر زد؟! گفت : یا رسول الله همان کسانیکه شما را راهنمائى به محل من کردند به این کار وا دارم نمودند پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله تبسم کنان رنگ علف را با دست مبارک خویش از پیشانى و رخسار او زدود، بهاى شتر را نیز به صاحبش داده او را راضى کرد.   لطائف الطوائف ص 27

این مسئله مسابقه قرآنی هم دارد:

پیامبر اسلام (ص) و انفاق

امام صادق (ع) فرماید : پیامبر اسلام در بخشش و انفاق طوری بود که هر کس سؤالی می کرد از چیزی حضرت به او عطا می فرمود ، یکی از ن پسر خود را نزد رسول خدا فرستاد و به او سفارش نمود که اگر پیامبر فرمود نزد ما چیزی نیست عرض کن پیراهن خود را مرحمت نمایید .

 پسر آمد و پرسش نمود و پس از آن عرض کرد پیراهن خود را عنایت کنید حضرت پیراهن خود را به او داد ، در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید (( و لا تجعل یدک الآیه )) کنایه از این که در انفاق افراط و تفریط نشود بلکه میانه رو و مقتصد باش .  کتاب  لئالی ص 263

چگونگی برخود با نا توان ها و آسیب دیده گان

این هم دو خاطره:

خاطره زاهد با تدبیر آیة الله سید علی‌ آقا قاضی رضوان الله تعالی علیه و کمک به سبزی فروش، در این زمینه شنیدنی است.

حفظ آبروی مؤمن واجب است

یکی از علمای نجف می‌ گوید: روزی به دکان سبزی‌ فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم آیه الله سید علی‌ آقا قاضی خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولی به عکس معمول، کاهوهای پلاسیده و آن‌هایی که دارای برگ‌های خشن و بزرگ هستند، برمی‌دارد.

پس از آن که وی کاهوها را خرید، زیر عبا گرفت و روانه منزل شد. من به دنبال وی رفتم و عرض کردم: آقا! چرا این کاهوهای غیرمرغوب را سوا کردید؟

فرمود: آقا جان من! این مرد، فروشنده، شخص بی‌ بضاعت و فقیری است و من گاهی به او کمک می‌کنم و نمی‌خواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم؛ تا اولاً آن عزّت و شرف و آبرویش از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به مجّانی گرفتن نکند و در کسب هم ضعیف نشود و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این ها خریداری ندارند و ظهر که دکان خود را می‌بندد، این ها را بیرون می‌ریزد. بنابراین، برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او، این ها را خریدم.

نمونه شیوه امداد رسانی های اخلاقی غیر مادی:

هشدار نسبت به همنشینی با نادان ها

نمونه راهنمائى های احمق ها

شخصى در خانه اش چاهى حفر کرد، و خاکها را داخل خانه روى هم ریخت . پس از حفر چاه هر چه فکر کرد با اینهمه خاک چه کند ،عقلش به جائى نرسید. بادوستش م کرد. دوستش گفت : اینکه کارى ندارد، چاه دیگرى حفر کن و این خاکها را داخل آن بریز. این بیچاره طبق راهنمائى دوستش عمل کرد. چاه دیگرى حفر کرد و همه خاک هاى چاه اول را در چاه دوم ریخت . ولى اینبار خاک چاه دوم در خانه باقى ماند. بار دیگر براى راهنمائى نزد همان دوستش رفت ، و مشکل جدید را شرح داد. دوستش به او گفت : راه حلش خیلى ساده است . خاک هاى چاه دوم را هم در چاه اول بریز و قضیه را تمام ، و خودت را راحت کن .       

هشدار نسبت به رعایت نکردن امور اقتصادی

نیکى بى رحمانه

یکى از مسلمین در مدینه در عصر رسول خدا (ص) در بستر مرگ قرار گفت ، او از ثروت دنیا ز شش غلام بیشتر نداشت ،و چند دختر کوچک نیز داشت ، او که احساس کرد در آستانه مرگ قرار گرفته ، غلامان خود را آزاد کرد و براى دختران کوچک خود چیزى نگذاشت و سپس از دنیا رفت . طبق معمول جنازه او را به خاک سپردند، جریان مرگ او و بجا ماندن کودکان یتیم او را به رسول خدا(ص ) خبر دادند.  پیامبر (ص ) از اینکه او غلامان خود را آزاد کرده (و در ظاهر، نیکى نموده ولى در باطن به کودکان خود ترحم ننموده و آنها را از ثروت دنیا محروم کرده ) متاثر گردید و فرمود: چنانچه به من اطلاع مى دادید، من نمى گذاشتم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید، زیرا او کودکان خود را از ثروت دنیا بى نصیب کرده و آنان را فقیر و بى پناه گذاشته تا دست گدائى به سوى مردم دراز کنند.

خادم موحدان عالم مرتضوی


راهنمایی مسابقات مختلف فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم

معرفی این طرح، که جهت آشنا سازی عزیزان مطالعه کننده، با مسابقه های فرهنگی، کوتاه مدت، بوده و به ارائه نمونه ساده و بی آلایش و کشکولی ،به مناسبت عید نورور و تعطیلی کرونایی می پردازد.

طرحی است که یک فرد با آن می تواند؛ به خودآزمایی دینی پرداخته، تا در صورت فراهم آمدن فرصت، برای انجام مسابقه؛ در بین جمعی ؛ از آمادگی لازم برخوردار باشد، چه انجام آن مسابقه؛ همراه با خانواده و فرزندان باشد و یا دوستان.

البته: با این که ارتباط جمعی ؛ دور ها را به هم نزدیک ساخته، و می توان سریع این ها به دیگران انتقال داد ؛ لیکن فعلاَ بگذارید در حد اجرای مسلبقه خودمانی ، این اطلاع رسانی بماند.

طرح مسابقات اصولی برخوردار از استاندارد

اگر ما خواسته باشیم مسابقه اصولی انجام شود، باید ؛ فرضیه های مختلفی را در نظر بگیریم از قبیل:

1 - مطالعه پیرامون چگونگی تهیه فیش های لازم برای موضوع ها از منابع مختلف دینی، در اینجا باید به این سوالات پاسخ داد؛

الف: تهیه چه مقدار فیش برای مسابقه ها لازم است.

ب : این فیش ها در چه سطحی باید تهیه شود.

ج : چه موضوعی را برای چه موقعیت و مناسبتی ؛ باید تهیه کرد.

د : این فیش ها را، از چه طریق باید به دست بیاوریم.

گفتنی است در این زمینه: لازم است؛ مسئولان محترم و کسانی که هم هزینه ها در دست آنان است و نیز با متخصصان در رشته های مختلف منابع دینی ،ادبی تاریخی و .آشنا هستند، چندین فرهنگ‌نامه موضوعی از منابع مختلف دینی، با ادبیات مختلف مردم پسند ؛ تهیه و تنظیم کنند تا مطالعه کننده بتواند سریع به مطلب خود دستیابی پیدا کند.

2 -  بایدها و نبایدهای استاد و مربی که آموزش مطالب را به دانش پژوهان بر عهده دارد.

تهیه این محموعه نیز احتیاج به در اختیار گذاری دانشنامه تعلیم و تربیت» است تا بتوانند، بعضی از این بایدها و نبایدها را، شسته و رفته از این منبع بر گیرند.

3 - باید ها و نباید های لازم برای مجری محترم ؛ جهت گرم کردن مجلس و شاد نگه داشتن آن، در زمان های معمولی و چگونگی اظهار ادب ، نسبت به بزرگان دین ، در مناسبت های وفات و ایام شهادت  بزرگواران دین علیهم السلام ؛ که در این باره نیز نوشتاری ویژه باید تهیه شود تا، راه کارهای فرهنگی،اخلاقی، تربیتی، مدیریتی و قضائی و . را، جهت کنترل جمعیت و با کیفیت انجام گرفتن برنامه و به پایان رسانی بی عوارض جلسه ها، بتوانند در اختیار آنان قرار داده » تا از اطلاعات لازم؛ برخوردار باشند.

3 - در اختیار قرار دادن اطلاعات کافی به کارشناس محترم ؛ تا برای مقابله با ؛ اتفاقاتی که احیاناً در جلسه پیش خواهد آمد ، توان تبیین و تشریح موضوع را داشته باشد.

نتایج طرح درازمدت مسابقات فرهنگی

در نتیجه این طرح درازمدت که در حقیقت طرح نهایی است، با اینکه بسیار پر هزینه است و برای آن انجام آن لازم است تلاش گسترده ای صورت گیرد؛ اما فراگیری آن؛ که امکان رسیدن به صادرات آن نیز وجود دارد؛ همین امکان، می تواند، خستگی کار را از جان دست اندرکارن این خدمت بیرون برد.

هزینه های برگزاری مسابقات

این نکته را نیز باید در نظر داشت که بسیاری از دوستداران فرهنگ دینی، اعم از افراد خیر و اهل دانش؛ حاضرند به این نوع کارها کمک های مالی کرده؛ و این لطف و محبت را تلاشی برای فرهنگ‌سازی دینی جامعه دانسته و آن را بهترین ذخیره برای آخرت خود می‌ دانند؛ از این رو مشاهده شده است؛ این عزیزان در ایام مبارک» با چه هزینه هایی هنگفت،از شرکت کنندگان در جلسات مذهبی، پذیرایی به عمل می آورند؛ و برای این بزرگواران افتخار است که در این جلسات؛ از به برندگان مسابقات بزرگ؛ فرهنگی ادبی دینی تشویق به عمل آورده و به آنان نیز هدایایی تقدیم نمایند.

و السلام خادم موحدان عالم مرتضوی


دعای افتتاح

دعای افتتاح دعایی است که محمد بن عثمان عمری از نایبان خاص امام زمان(عج) آن را نقل کرده است. شیعیان این دعا را در شب‌های ماه رمضان می‌خوانند. مشتمل بر مضامین عالی خداشناسی است و عده‌ای از علما بر این دعا شرح نوشته‌اند. فراز آخر این دعا به چند امر اشاره دارد: اظهار علاقه به دولت اسلامی در پرتو ظهور امام مهدی(عج)، بیان هدف حکومت اسلامی و وظیفه ما در قبال آن.

سند

دعای افتتاح را سیدبن طاووس در اقبال الاعمال،[۱]شیخ طوسی در مصباح المتهجد،[۲] کفعمی در مصباح[۳] و البلد الامین،[۴] مجلسی در زاد المعاد[۵] و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان،[۶] نقل کرده‌اند. راوی این دعا محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان امام زمان(عج) است. گرچه این دعا بحسب ظاهر از امام معصوم (علیه‌السلام) نقل نشده است لکن با توجه به این که ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری از نوّاب خاص حضرت بقیة اللّه(عج) بوده و به خواندن این دعا مداومت داشته و نیز با توجه به مضامین عالیه دعا و اعتماد مرحوم سید بن طاووس، می‌توان اطمینان پیدا کرد که این دعا از ناحیه مبارکه امام عصر(عج) و یا از سایر معصومین (علیهم السّلام) به دست ایشان رسیده باشد.»[۷]

سبب نامگذاری

نام این دعا، افتتاح» است. زیرا، این دعا با حمد و ثنای الهی این‌گونه آغاز می‌شود: اللهم انی افتتح الثناء بحمدک: بار خدایا من ثنای تو را با حمدت آغاز می‌کنم».[۸]

ثواب و زمان قرائت

علامه مجلسی در کتاب زاد المعاد[۹] آورده است: به سند معتبر، از حضرت صاحب الامر(عج) منقول است که آن حضرت به شیعیان خود نوشتند که در هر شب ماه رمضان این دعا (دعای افتتاح) را بخوانند که دعای این ماه را ملائکه می‌شنوند و برای صاحب آن استغفار می‌کنند.

شرح ها

  • شیخ شهاب الدین محمدبن موسی بزچلوئی اراکی (م ۱۳۱۳ ق) از شاگردان حکیم سبزواری بر دعای افتتاح شرح نوشته است. شرح او از سوی انجمن تبلیغات اسلامی تهران (۱۳۲۴ش) منتشر شده است.

  • بیان حقیقت در شرح دعای افتتاح؛ به قلم احمد زمردیان شیرازی که بارها منتشر شده است.

  • بر درگاه دوست؛ این کتاب شرح فرازهایی از دعای افتتاح و ابوحمزه ثمالی است. و برگرفته از سخنرانی‌های محمدتقی مصباح یزدی در درس اخلاق است.

  • تأملات فی دعاء الافتتاح؛ نویسنده این کتاب محمد تقی مدرسی است.

  • ترجمه و شرح دعای افتتاح؛ کتابی است از محمد رضا مهدوی کنی، که به ترجمه و شرح این دعا پرداخته است.

  • دعای افتتاح (شرح و ترجمه‌)؛ به‌قلم حمیدرضا مستفید

  • درسهای از دعای افتتاح؛ عبدالحسین طالعی

مضامین

دعای افتتاح با حمد و ستایش الهی شروع می‌شود و سپس به؛ انتخاب راه صحیح و تأیید الهی، رحمت و غضب حکیمانه الهی، وم خوف و رجاء، توفیق عبادت منتّی الهی بر بنده، گناه بنده و دوام فیض الهی، یادآوری نعمت‌های خدا، بقای نعمت‌ها به دست خدا و وم تفکر در نعمت‌های خدا می‌پردازد.

در فرازهای دیگر به حکمت تأخیر در استجابت دعا، تکبّر و بی‌توجهّی انسان نسبت به خدا، ارزش انس و مناجات با خدا و به درهای همیشه گشوده رحمت الهی اشاره می‌کند و می‌گوید: خداوند هیچ گاه بنده‌اش را از خود طرد نمی‌کند و درِ رحمت خود بر او نمی‌بندد و او را نومید نمی‌سازد.

فقرات پایانی دعای افتتاح که بر آن بسیار تأکید شده درباره اظهار علاقه نسبت به دولت اسلامی است که در پرتو ظهور حضرت ولی عصر(عج) برقرار خواهد شد. در ضمن جملات این فقره از دعا، هدف حکومت اسلامی و وظیفه ما نسبت به آن نیز بیان شده است. و به ضرورت پند گرفتن از امّتهای گذشته، و اینکه پیامبر(ص) و ائمه(علیهم السلام) با ارزشترین نعمتها هستند تاکید شده است.

متن و ترجمه دعای افتتاح

اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِکَ وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّکَ وَ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَةِ وَ أَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِینَ فِی مَوْضِعِ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِکَ وَ مَسْأَلَتِکَ فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أَجِبْ یَا رَحِیمُ دَعْوَتِی وَ أَقِلْ یَا غَفُورُ عَثْرَتِی فَکَمْ یَا إِلَهِی مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ [غُمُومٍ‏] قَدْ کَشَفْتَهَا وَ عَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَکَکْتَهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیرا. 

خدایا،من با سپاس تو ستایش را آغاز مى‏کنم و تویى که با کرمت به‏ سوى درستى توجّه دهى،و یقین دارم که در جاى عفو و رحمت مهربان‏ترین مهربانانى. و در جایگاه مجازات و انتقام،سخت‏ترین کیفرکننده‏اى،و در موضع بزرگ‏منشى‏ و عظمت بزرگ‏ترین جبّارى،خدایا در خواندنت،و در درخواست از حضرتت به من اذن دادى،پس اى شنوا بشنو ستودنم را، و اى مهربان اجابت کن دعایم را،و اى آمرزنده بیامرز لغزشم را،اى خداى من چه بسیار سختیهاى که گره گشودى،و اندوهها که برطرف کردى،و لغزشها که آمرزیدى،و رحمت که گستردى،و زنجیر بلا که باز کردى،سپاس‏ خداى را که همسر و فرزندى برنگرفته،و در فرمانروایى شریکى برایش نیست،و سرپرستى از روى‏ ناتوانى نداشته است،و او را بزرگ شمار بسیار بزرگ.

الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کُلِّهَا عَلَى جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکِهِ وَ لا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا شَرِیکَ لَهُ فِی خَلْقِهِ وَ لا شَبِیهَ [شِبْهَ‏] لَهُ فِی عَظَمَتِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ أَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ الْبَاسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ الَّذِی لا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ وَ لا تَزِیدُهُ [یَزِیدُهُ‏] کَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلا جُودا وَ کَرَما إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ قَلِیلا مِنْ کَثِیرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِی إِلَیْهِ عَظِیمَةٍ وَ غِنَاکَ عَنْهُ قَدِیمٌ وَ هُوَ عِنْدِی کَثِیرٌ وَ هُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ. 

سپاس خداى را با همه ستودنیهایش،بر تمام نعمتهایش،سپاس خداى را که در فرمانروایى رقیبى ندارد،و براى او در کارش نزاع‏کننده‏اى نیست،سپاس خداى را که در آفرینش‏ شریکى ندارد،و در بزرگى شبیهى براى او نیست.سپاس خداى را که فرمان و سپاسش در آفریدگان جارى است‏ و بزرگوارى‏اش با کرمش آشکار است،و دست لطفش به سخاوت گشوده،خدایى گنجینه‏هایش نقصان نپذیرد،و بخشش بسیارش جز جود و کرم بر او نیفزاید،همانا او عزیز و بسیار بخشنده است،خدایا اندک از بسیار از تو درخواست مى‏کنم، با نیاز شدیدى که مرا به آن است،و بى‏نیازى تو از ان دیرینه است،و آن اندک نزد من بسیار است،و براى تو هموار و آسان.

اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبِی وَ تَجَاوُزَکَ عَنْ خَطِیئَتِی وَ صَفْحَکَ عَنْ ظُلْمِی وَ سَتْرَکَ عَلَى [عَنْ‏] قَبِیحِ عَمَلِی وَ حِلْمَکَ عَنْ کَثِیرِ [کَبِیرِ] جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَایَ [خَطَئِی‏] وَ عَمْدِی أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ الَّذِی رَزَقْتَنِی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَرَیْتَنِی مِنْ قُدْرَتِکَ وَ عَرَّفْتَنِی مِنْ إِجَابَتِکَ فَصِرْتُ أَدْعُوکَ آمِنا وَ أَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِسا لا خَائِفا وَ لا وَجِلا مُدِلا عَلَیْکَ فِیمَا قَصَدْتُ فِیهِ [بِهِ‏] إِلَیْکَ فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی [عَلَیَ‏] عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى [مُؤَمَّلا] کَرِیما أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ، 

خدایا بخششت از گناهم،و گذشتت از خطایم،و چشم‏پوشى‏ات از م،و پرده‏افکنى‏ات‏ بر کردار زشتم،و بردبارى‏ات از فراوانى جرمم از آنچه که از خطا و گناه عمدى‏ام بود مرا به طمع انداخت،که از درگاهت چیزى را که شایسته آن از سوى تو نیستم درخواست کنم،آنچه که از رحمتت نصیبم نمودى‏ و از قدرتت نشانم دادى،و از اجابتت به من شناساندى،پس بر آن شدم که با اطمینان بخوانمت،و با انس و میل بدون ترس‏ و هراس از تو درخواست مى‏کنم،و در انچه به خاطر آن قصد پیشگاه تو نمودم از تو ناز جویم،اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد،از روى‏ نادانى بر تو عتاب ورزیدم،با آنکه شاید به تأخیر افتادن روا شدن حاجتم برایم بهتر باشد،چه تو به سرانجام امور آگاهى،پس هیچ‏ مولاى کریمى را بر بنده پستى،شکیباتر از تو بر خود ندیدم،اى پروردگار من،تو مرا مى‏خوانى،و من از تو روى مى‏گردانم، و با من دوستى مى‏ورزى و من با تو دشمنى مى‏کنم،به من محبّت مى‏نماى و از تو نمى‏پذیرم،گویا مرا بر تو منّت است،

فَلَمْ [ثُمَّ لَمْ‏] یَمْنَعْکَ ذَلِکَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِی وَ الْإِحْسَانِ إِلَیَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِلَ وَ جُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِکَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ الْحَمْدُ لِلَّهِ مَالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیَاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ دَیَّانِ الدِّینِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى طُولِ أَنَاتِهِ فِی غَضَبِهِ وَ هُوَ قَادِرٌ [الْقَادِرُ] عَلَى مَا یُرِیدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ خَالِقِ الْخَلْقِ بَاسِطِ الرِّزْقِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ الْفَضْلِ [وَ التَّفَضُّلِ‏] وَ الْإِنْعَامِ [الْإِحْسَانِ‏] الَّذِی بَعُدَ فَلا یُرَى وَ قَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَى تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ وَ لا شَبِیهٌ یُشَاکِلُهُ وَ لا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ وَ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ. 

و با همه اینها چیزى تو را باز نمى‏دارد از رحمت و احسان بر من،و تفضّل به جود و کرمت بر این بنده،بر بنده نادانت رحم کن،و با فزونى احسانت بر او جود آور،زیرا تو بخشنده کریمى، سپاس خداى را خداى مالک سلطنت،روان‏کننده کشتى،تسخیرکننده بادها،شکافنده سپیده،حکمفرماى روز جزاء پروردگار جهانیان.سپاس خداى را بر بردبارى‏اش پس از دانشش به نافرمانى بنده،و سپاس خداى را بر عفوش پس از قدرتش بر عقاب،و و سپاس خداى را بر طول بردبارى‏اش در وقت خشم،و حال آنکه او بر آنچه بخواهد تواناست.سپاس خداى را که آفریننده آفریدگان‏ گسترنده روزى،شکافنده سپیده،داراى عظمت و بزرگوارى و احسان و نعمت‏بخشى است‏ خدایى که از دیدگان دور است پس دیده نمى‏شود،و به جانها نزدیک است پس شاهد گفتگوهاى پنهان است،فرخنده و برتر است.سپاس خداى را که ستیزه‏جویى‏ ندارد تا با او برابرى نماید،و شبیهى ندارد که هم شکل او باشد،و پشتیبانى ندارد که او را یارى کند،با عزّتش همه عزیزان را مقهور ساخته‏ و در برابر عظمتش بزرگان فروتن گشته‏اند،پس با قدرتش به هرچه خواهد رسد،

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ وَ یَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عَوْرَةٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ وَ یُعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَیَّ فَلا أُجَازِیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنِیئَةٍ قَدْ أَعْطَانِی وَ عَظِیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کَفَانِی وَ بَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرَانِی فَأُثْنِی عَلَیْهِ حَامِدا وَ أَذْکُرُهُ مُسَبِّحا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا یُهْتَکُ حِجَابُهُ وَ لا یُغْلَقُ بَابُهُ وَ لا یُرَدُّ سَائِلُهُ وَ لا یُخَیَّبُ [یَخِیبُ‏] آمِلُهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُؤْمِنُ الْخَائِفِینَ وَ یُنَجِّی [یُنْجِی‏] الصَّالِحِینَ [الصَّادِقِینَ‏] وَ یَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَ یَضَعُ الْمُسْتَکْبِرِینَ وَ یُهْلِکُ مُلُوکا وَ یَسْتَخْلِفُ آخَرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ قَاصِمِ الْجَبَّارِینَ مُبِیرِ الظَّالِمِینَ مُدْرِکِ الْهَارِبِینَ نَکَالِ الظَّالِمِینَ صَرِیخِ الْمُسْتَصْرِخِینَ مَوْضِعِ حَاجَاتِ الطَّالِبِینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مِنْ خَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمَاءُ وَ سُکَّانُهَا وَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ عُمَّارُهَا وَ تَمُوجُ الْبِحَارُ وَ مَنْ یَسْبَحُ فِی غَمَرَاتِهَا. 

سپاس خداى را که اجابتم مى‏کند آنگاه که‏ صدایش مى‏زنم،و هر زشتى را بر من مى‏پوشاند و من از او نافرمانى مى‏کنم،و او نعمتش را بر من بزرگ مى‏گرداند،پس من او را شکر نمى‏کنم،چه بسیار موهبتهاى گوارایى که به من عطا فرمود،و حوادث وحشتناکى که مرا از آسیب آنها کفایت نمود،و چه بسیار خرّمى دلنشینى که به من نمایاند، او را سپاس‏گویان ستایش مى‏کنم،و تسبیح‏گویان یادیش مى‏کنم،سپاس خداى را که پرده‏اش دریده نگردد،و در رحمتش بسته نشود، و پرسنده‏اش ردّ نگردد،و آرزومندش نومید نشود.سپاس خداى را که هراسندگان را ایمنى بخشد،و شایستگان را نجات دهد،و ناتوان شمردگان را به رفعت رساند،و متکبّران را به خاک اندازد و پادشاهانى را نابود نماید، و دیگران را جانشین آنان سازد،سپاس خداى را که درهم شکننده گردنکشان،نابودکننده ستمکاران،دریابنده گریختگان،کیفردهنده‏ ستمگران،فریادرس دادجویان،حاجت‏بخش خواهندگان،تکیه‏گاه مؤمنان است.سپاس خداى‏ را که از خشیتش آسمان و ساکنانش غرّش کنند،و زمین و آباد کنندگانش بلرزند،و دریاها و هرکه در اعماقش شناور است موج زنند.

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ وَ لَمْ یُخْلَقْ وَ یَرْزُقُ وَ لا یُرْزَقُ وَ یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ وَ یُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَمِینِکَ وَ صَفِیِّکَ وَ حَبِیبِکَ وَ خِیَرَتِکَ [خَلِیلِکَ‏] مِنْ خَلْقِکَ وَ حَافِظِ سِرِّکَ وَ مُبَلِّغِ رِسَالاتِکَ أَفْضَلَ وَ أَحْسَنَ وَ أَجْمَلَ وَ أَکْمَلَ وَ أَزْکَى وَ أَنْمَى وَ أَطْیَبَ وَ أَطْهَرَ وَ أَسْنَى وَ أَکْثَرَ [أَکْبَرَ] مَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ تَحَنَّنْتَ وَ سَلَّمْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ [خَلْقِکَ‏] وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ صِفْوَتِکَ وَ أَهْلِ الْکَرَامَةِ عَلَیْکَ مِنْ خَلْقِکَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، 

سپاس خداى را که ما را به شناخت خویش هدایت فرمود و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود هرگز هدایت نمى‏شدیم‏ سپاس خداى را که مى‏آفریند و خود آفریده نشده،و روزى مى‏دهد،و خود روزى داده نمى‏شود و مى‏خوراند و خود خورانده نمى‏شود و زنده‏ها را مى‏میراند،و مردگان را زنده مى‏کند،و اوست زنده‏اى که هرگز نمى‏میرد،خیر تنها به دست اوست،و او بر هر چیز تواناست. خدایا درود فرست بر محمّد بنده و فرستاده‏ات و امین و یار صمیمى و محبوب،و برگزیده‏ات‏ و حافظ راز و رساننده پیامهایت،درودى برترین و بهترین و زیباترین‏ و کامل‏ترین و پاکیزه‏ترین و پر نماترین و دلپسندترین و پاک‏ترین و بلندترین و بیشترین درودى که فرستادى و برکت دادى و ترحم نمودى‏ و مهر ورزیدى،و سلام دادى بر یکى از بندگان و پیامبران و رسولان و برگزیدگان و اهل‏ کرامت از خلقت.خدایا درود فرست بر على امیر المؤمنان،و جانشین‏ فرستاده پروردگار جهانیان،

عَبْدِکَ وَ وَلِیِّکَ وَ أَخِی رَسُولِکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ وَ آیَتِکَ الْکُبْرَى وَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ [اَّهْرَاءِ] سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ وَ إِمَامَیِ الْهُدَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ صَلِّ عَلَى أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْخَلَفِ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ حُجَجِکَ عَلَى عِبَادِکَ وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلادِکَ صَلاةً کَثِیرَةً دَائِمَةً اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ [وَ احْفُفْهُ‏] بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِیَ إِلَى کِتَابِکَ وَ الْقَائِمَ بِدِینِکَ اسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِ مَکِّنْ لَهُ دِینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْنا یَعْبُدُکَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئا. 

بنده و ولیّت و برادر رسولت،و حجّتت بر بندگان،و نشانه بزرگ‏ترت،و خبر عظیم،و درود فرست بر صدیقه طاهره فاطمه زهرا سرور ن‏ جهانیان،و درود فرست بر دو فرزندزاده پیامبر رحمت،و دو پیشواى هدایت،حسن و حسین،دو سرور جوانان اهل بهشت،و درود فرست بر امامان مسلمانان،على بن الحسین و محمّد بن على،و جعفر بن محمّد،و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمّد بن على و على بن محمّد،و حسن‏ بن على،و یادگار شایسته هدایتگر حضرت مهدى،حجّتهاى تو بر بندگان،و امینهاى تو در سرزمینهایت‏ درودى بسیار و همیشگى.خدایا درود فرست بر ولى امرت،آن قائم آرزو شده،و دادگستر مورد انتظار، واو را در حمایت فرشتگان مقرّبت قرار ده،و به روح القدس تأییدش کن اى پروردگار جهانیان.خدایا او را دعوت‏کننده به کتابت،و قیام‏کننده به آئینت قرار ده،او را جانشین خود روى زمین گردان،چنان‏که پاکان پیش از او را جانشین خویش‏ قرار دادى،دینى را که برایش پسندیده‏اى به دست او پابرجا بدار،و ترسش را به امنیت بازگردان،تا با اخلاص کامل‏ تو را بپرستد.

اللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَ أَعْزِزْ بِهِ وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ انْصُرْهُ نَصْرا عَزِیزا وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحا یَسِیرا وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانا نَصِیرا اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ حَتَّى لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ . 

خدایا عزیزش بدار،و به دیگران توسط او عزّت بده و یارى‏اش کن.و به دیگران از سوى او یارى ده یارى‏اش ده‏ یارى پیروزمندانه و بر پیروزیش با پیروزى آسان،و از پیش خود براى او سلطنتى پیروزى آفرین قرار ده.خدایا به وسیله او دینت و روش‏ پیامبرت را آشکار کن،تا چیزى از حق،از ترس احدى از مردم پنهان نماند.خدایا به سوى تو مشتاقیم‏ براى یافتن دولت کریمه‏اى که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانى،و نفاق و اهلش را به وسیله آن خوار سازى، و ما را در آن دولت از دعوت‏کنندگان به سوى طاعتت،و رهبران به سوى راهت قرار دهى،و کرامت دنیا و آخرت را از برکت آن‏ روزیمان فرمایى.

اللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ کَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ [أَعِزَّ] بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مُغْرَمِنَا [مَغْرَمِنَا] وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ یَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُکَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِیدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ وَ أَوْسَعَ الْمُعْطِینَ اشْفِ بِهِ صُدُورَنَا وَ أَذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنَا وَ اهْدِنَا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ انْصُرْنَا بِهِ عَلَى عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّنَا إِلَهَ الْحَقِّ [الْخَلْقِ‏] آمِینَ اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا [إِمَامِنَا] وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا، 

خدایا آنچه از حق به ما شناساندى تاب تحملش را نیز عنایت کن،و آنچه را دررسیدن به آن کوتاهى کردیم،ما را به آن برسان،خدایا پریشانى‏ ما را به یارى او جمع کن،و پراکندگى ما را به او وحدت بخش،و گسیختگى ما را با او پیوند ده،و اندک ما را به او زیاد فرما،و ذلّت ما را به او عزّت ده‏ و تنگدستى ما را به او توانگرى بخش،و بدهى ما را از برکت او ادا کن،و فقر ما را به مدد او جبران فرما،و جدایى و دودستگى ما را به او برطرف کن،و دشوارى کار ما را به او آسان گردان،و رورى ما را به دیدار او سپید کن،و اسیران ما را به یارى او آزاد گردان،و درخواستهاى ما را به لطف او برآور،و وعده‏هاى ما را به ظهور او تحقق بخش‏ و دعایمان را به کمک او اجابت کن،و خواسته‏هایمان را به حق او عطا فرما،و ما را به یارى او به آروزهاى دنیا و آخرتمان برسان،و لطف به او بالاتر از آرزویمان‏ به ما اعطا کن،اى بهترین خواسته‏شدگان،و گشاده‏دست‏ترین بخشندگان،سینه‏هاى ما را به او شفا بخش،و کینه دلهایمان را به او برطرف‏ کن،و ما را به مدد او به حقیقت آنچه که در آن اختلاف افتاده از حق به اذن خود راهنمایى فرما،همانا تو هرکه را بخواهى به راه راست‏ هدایت مى‏کنى،و به وسیله او ما را بر دشمنان خود و دشمنان خویش یارى ده،اى معبود حق آمین.خدایا از نبود پیامبران‏ که درودهاى تو بر او و خاندانش و از ناپیدایى مولایمان،و بسیارى دشمنانمان و کمى‏ نفراتمان،

وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ اَّمَانِ عَلَیْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْکَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ . 

و سختى فتنه‏ها به سویمان،و از جریان زمان بر زیانمان به درگاه تو شکوه مى‏آوریم،بر محمّد و خاندانش درود فرست‏ و ما را در برابر این همه یارى فرما به گشایشى از جانب خویش که زود برسانى،و بدحالى که برطرف کنى،و پیروزى با عزّت برایمان قرار دهى،و سلطنت حقى که‏ آشکارش فرمایى،و به رحمتى که از سویت ما را فرا گیرد،و به سلامتى کاملى که از جانبت ما را بپوشاند،اى مهربان‏ترین مهربانان.

پی نوشت:

1- یکی از دعاهایی که در هر شب از ماه رمضان تا آخر این ماه رستگاری خوانده و تکرار می‌شود، دعایی است که محمّد بن ابی قرّه» به سند خود نقل کرده است که ابو عمرو محمّد بن محمّد بن نصر سی» -رضی اللّه عنه-گفت: از ابا بکر احمد بن محمّد بن عثمان بغدادی» خواستم که دعاهای ماه رمضان را که عمویش ابو جعفر محمّد بن عثمان بن سعید عمری» - خداوند از او خشنود گردد و او را راضی کند می‌خواند، به من ارایه دهد. او دفتری با جلد سرخ‌رنگ به من ارایه داد و من دعاهای بسیار از روی آن نوشتم. از جمله این دعا بود، که آن را در هر شب ماه رمضان می‌خوانی، زیرا فرشتگان دعاهایی را که در این ماه خوانده می‌شود، می‌شنوند و برای دعاکننده طلب آمرزش می‌کنند، سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۳۳۲۵ ۳۲۲

2- شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۴۰۴ ۴۰۲

3- کفعمی، مصباح، ص ۷۷۳ ۷۷۰

4- کفعمی، بلدالامین، ص۲۷۴ ۲۷۱

5- مجلسی، زادالمعاد، ۸۹۸۶

6- قمی، مفاتیح الجنان، ص ۳۲۱

7- مهدوی کنی، ترجمه و شرح دعای افتتاح، ص ۲

8- مهدوی کنی، ترجمه و شرح دعای افتتاح، ص ۲

9- مجلسی، زادالمعاد، ص ۸۶

منابع

  • مهدوی کنی، محمدرضا، ترجمه و شرح دعای افتتاح، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۶ش؛

  • ابن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، چاپ اعلمی، ۱۴۱۷ق، ۱۹۹۶م؛

  • قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش؛

  • مجلسی، محمدباقر، زادالمعاد، بیروت، چاپ علاءالدین اعلمی، ۱۴۲۳ق، ۲۰۰۳م؛

  • طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، موسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۸ق، ۱۹۹۸م؛

  • کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، البلد الامین و الدرع الحصین، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۸ق، ۱۹۹۷م؛

  • کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، المصباح فی الادعیه و الصلوات و اایارات، قم، موسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۴ق، ۱۹۹۴م؛

  • ویکی شیعه

 


ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی برای همه کسانی که خودشان را آماده استقبال از ماه مبارک رمضان می کنند یاد آور می شویم که رمضان ماه بهار قرآن است، حتما قرائت و تدبر در قرآن فراموش نشود. دوستداران مسابقات قرآنی هم می توانند به بخش ویژه مسابقات قرآنی مراجعه کنند.

و نیز خواندن دعا ها و دقت در مفاهیم آن ها بویژه دعا ابوحمزه ثمالی» فراموش نشود برای آشنا شدن خود و دیگران، می توان از شیوه ای مختلف مسابقه از قبیل: حفظ، قرائت، و صحیح خوانی دعا استفاده کرد و کلمات موجود در دعاها نیز می تواند مورد استفاده کرد قرار بگیرد

نسبت به هدف اصلی روزه غیر از برکات آن که از قبیل ایجاد سلامی بر روزه دار و . رسیدگی به نیاز مندان نیز فراموش نشود.

التماس دعا

 


معرفی دعای افتتاح

دعای افتتاح دعایی است که محمد بن عثمان عمری از نایبان خاص امام زمان(عج) آن را نقل کرده است. شیعیان این دعا را در شب‌های ماه رمضان می‌خوانند. مشتمل بر مضامین عالی خداشناسی است و عده‌ای از علما بر این دعا شرح نوشته‌اند. فراز آخر این دعا به چند امر اشاره دارد: اظهار علاقه به دولت اسلامی در پرتو ظهور امام مهدی(عج)، بیان هدف حکومت اسلامی و وظیفه ما در قبال آن.

سند دعای افتتاح

دعای افتتاح را سیدبن طاووس در اقبال الاعمال،[۱]شیخ طوسی در مصباح المتهجد،[۲] کفعمی در مصباح[۳] و البلد الامین،[۴] مجلسی در زاد المعاد[۵] و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان،[۶] نقل کرده‌اند. راوی این دعا محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان امام زمان(عج) است. گرچه این دعا بحسب ظاهر از امام معصوم (علیه‌السلام) نقل نشده است لکن با توجه به این که ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری از نوّاب خاص حضرت بقیة اللّه(عج) بوده و به خواندن این دعا مداومت داشته و نیز با توجه به مضامین عالیه دعا و اعتماد مرحوم سید بن طاووس، می‌توان اطمینان پیدا کرد که این دعا از ناحیه مبارکه امام عصر(عج) و یا از سایر معصومین (علیهم السّلام) به دست ایشان رسیده باشد.»[۷]

سبب نامگذاری دعای افتتاح

نام این دعا، افتتاح» است. زیرا، این دعا با حمد و ثنای الهی این‌گونه آغاز می‌شود: اللهم انی افتتح الثناء بحمدک: بار خدایا من ثنای تو را با حمدت آغاز می‌کنم».[۸]

ثواب و زمان قرائت دعای افتتاح

علامه مجلسی در کتاب زاد المعاد[۹] آورده است: به سند معتبر، از حضرت صاحب الامر(عج) منقول است که آن حضرت به شیعیان خود نوشتند که در هر شب ماه رمضان این دعا (دعای افتتاح) را بخوانند که دعای این ماه را ملائکه می‌شنوند و برای صاحب آن استغفار می‌کنند.

شرح ها

  • شیخ شهاب الدین محمدبن موسی بزچلوئی اراکی (م ۱۳۱۳ ق) از شاگردان حکیم سبزواری بر دعای افتتاح شرح نوشته است. شرح او از سوی انجمن تبلیغات اسلامی تهران (۱۳۲۴ش) منتشر شده است.

  • بیان حقیقت در شرح دعای افتتاح؛ به قلم احمد زمردیان شیرازی که بارها منتشر شده است.

  • بر درگاه دوست؛ این کتاب شرح فرازهایی از دعای افتتاح و ابوحمزه ثمالی است. و برگرفته از سخنرانی‌های محمدتقی مصباح یزدی در درس اخلاق است.

  • تأملات فی دعاء الافتتاح؛ نویسنده این کتاب محمد تقی مدرسی است.

  • ترجمه و شرح دعای افتتاح؛ کتابی است از محمد رضا مهدوی کنی، که به ترجمه و شرح این دعا پرداخته است.

  • دعای افتتاح (شرح و ترجمه‌)؛ به‌قلم حمیدرضا مستفید

  • درسهای از دعای افتتاح؛ عبدالحسین طالعی

مضامین دعای افتتاح

دعای افتتاح با حمد و ستایش الهی شروع می‌شود و سپس به؛ انتخاب راه صحیح و تأیید الهی، رحمت و غضب حکیمانه الهی، وم خوف و رجاء، توفیق عبادت منتّی الهی بر بنده، گناه بنده و دوام فیض الهی، یادآوری نعمت‌های خدا، بقای نعمت‌ها به دست خدا و وم تفکر در نعمت‌های خدا می‌پردازد.

در فرازهای دیگر به حکمت تأخیر در استجابت دعا، تکبّر و بی‌توجهّی انسان نسبت به خدا، ارزش انس و مناجات با خدا و به درهای همیشه گشوده رحمت الهی اشاره می‌کند و می‌گوید: خداوند هیچ گاه بنده‌اش را از خود طرد نمی‌کند و درِ رحمت خود بر او نمی‌بندد و او را نومید نمی‌سازد.

فقرات پایانی دعای افتتاح که بر آن بسیار تأکید شده درباره اظهار علاقه نسبت به دولت اسلامی است که در پرتو ظهور حضرت ولی عصر(عج) برقرار خواهد شد. در ضمن جملات این فقره از دعا، هدف حکومت اسلامی و وظیفه ما نسبت به آن نیز بیان شده است. و به ضرورت پند گرفتن از امّتهای گذشته، و اینکه پیامبر(ص) و ائمه(علیهم السلام) با ارزشترین نعمتها هستند تاکید شده است.

متن و ترجمه دعای افتتاح

اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِکَ وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّکَ وَ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَةِ وَ أَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِینَ فِی مَوْضِعِ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِکَ وَ مَسْأَلَتِکَ فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أَجِبْ یَا رَحِیمُ دَعْوَتِی وَ أَقِلْ یَا غَفُورُ عَثْرَتِی فَکَمْ یَا إِلَهِی مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ [غُمُومٍ‏] قَدْ کَشَفْتَهَا وَ عَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَکَکْتَهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیرا. 

خدایا،من با سپاس تو ستایش را آغاز مى‏کنم و تویى که با کرمت به‏ سوى درستى توجّه دهى،و یقین دارم که در جاى عفو و رحمت مهربان‏ترین مهربانانى. و در جایگاه مجازات و انتقام،سخت‏ترین کیفرکننده‏اى،و در موضع بزرگ‏منشى‏ و عظمت بزرگ‏ترین جبّارى،خدایا در خواندنت،و در درخواست از حضرتت به من اذن دادى،پس اى شنوا بشنو ستودنم را، و اى مهربان اجابت کن دعایم را،و اى آمرزنده بیامرز لغزشم را،اى خداى من چه بسیار سختیهاى که گره گشودى،و اندوهها که برطرف کردى،و لغزشها که آمرزیدى،و رحمت که گستردى،و زنجیر بلا که باز کردى،سپاس‏ خداى را که همسر و فرزندى برنگرفته،و در فرمانروایى شریکى برایش نیست،و سرپرستى از روى‏ ناتوانى نداشته است،و او را بزرگ شمار بسیار بزرگ.

الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کُلِّهَا عَلَى جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکِهِ وَ لا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا شَرِیکَ لَهُ فِی خَلْقِهِ وَ لا شَبِیهَ [شِبْهَ‏] لَهُ فِی عَظَمَتِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ أَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ الْبَاسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ الَّذِی لا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ وَ لا تَزِیدُهُ [یَزِیدُهُ‏] کَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلا جُودا وَ کَرَما إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ قَلِیلا مِنْ کَثِیرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِی إِلَیْهِ عَظِیمَةٍ وَ غِنَاکَ عَنْهُ قَدِیمٌ وَ هُوَ عِنْدِی کَثِیرٌ وَ هُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ. 

سپاس خداى را با همه ستودنیهایش،بر تمام نعمتهایش،سپاس خداى را که در فرمانروایى رقیبى ندارد،و براى او در کارش نزاع‏کننده‏اى نیست،سپاس خداى را که در آفرینش‏ شریکى ندارد،و در بزرگى شبیهى براى او نیست.سپاس خداى را که فرمان و سپاسش در آفریدگان جارى است‏ و بزرگوارى‏اش با کرمش آشکار است،و دست لطفش به سخاوت گشوده،خدایى گنجینه‏هایش نقصان نپذیرد،و بخشش بسیارش جز جود و کرم بر او نیفزاید،همانا او عزیز و بسیار بخشنده است،خدایا اندک از بسیار از تو درخواست مى‏کنم، با نیاز شدیدى که مرا به آن است،و بى‏نیازى تو از ان دیرینه است،و آن اندک نزد من بسیار است،و براى تو هموار و آسان.

اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبِی وَ تَجَاوُزَکَ عَنْ خَطِیئَتِی وَ صَفْحَکَ عَنْ ظُلْمِی وَ سَتْرَکَ عَلَى [عَنْ‏] قَبِیحِ عَمَلِی وَ حِلْمَکَ عَنْ کَثِیرِ [کَبِیرِ] جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَایَ [خَطَئِی‏] وَ عَمْدِی أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ الَّذِی رَزَقْتَنِی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَرَیْتَنِی مِنْ قُدْرَتِکَ وَ عَرَّفْتَنِی مِنْ إِجَابَتِکَ فَصِرْتُ أَدْعُوکَ آمِنا وَ أَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِسا لا خَائِفا وَ لا وَجِلا مُدِلا عَلَیْکَ فِیمَا قَصَدْتُ فِیهِ [بِهِ‏] إِلَیْکَ فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی [عَلَیَ‏] عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى [مُؤَمَّلا] کَرِیما أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ، 

خدایا بخششت از گناهم،و گذشتت از خطایم،و چشم‏پوشى‏ات از م،و پرده‏افکنى‏ات‏ بر کردار زشتم،و بردبارى‏ات از فراوانى جرمم از آنچه که از خطا و گناه عمدى‏ام بود مرا به طمع انداخت،که از درگاهت چیزى را که شایسته آن از سوى تو نیستم درخواست کنم،آنچه که از رحمتت نصیبم نمودى‏ و از قدرتت نشانم دادى،و از اجابتت به من شناساندى،پس بر آن شدم که با اطمینان بخوانمت،و با انس و میل بدون ترس‏ و هراس از تو درخواست مى‏کنم،و در انچه به خاطر آن قصد پیشگاه تو نمودم از تو ناز جویم،اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد،از روى‏ نادانى بر تو عتاب ورزیدم،با آنکه شاید به تأخیر افتادن روا شدن حاجتم برایم بهتر باشد،چه تو به سرانجام امور آگاهى،پس هیچ‏ مولاى کریمى را بر بنده پستى،شکیباتر از تو بر خود ندیدم،اى پروردگار من،تو مرا مى‏خوانى،و من از تو روى مى‏گردانم، و با من دوستى مى‏ورزى و من با تو دشمنى مى‏کنم،به من محبّت مى‏نماى و از تو نمى‏پذیرم،گویا مرا بر تو منّت است،

فَلَمْ [ثُمَّ لَمْ‏] یَمْنَعْکَ ذَلِکَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِی وَ الْإِحْسَانِ إِلَیَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِلَ وَ جُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِکَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ الْحَمْدُ لِلَّهِ مَالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیَاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ دَیَّانِ الدِّینِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى طُولِ أَنَاتِهِ فِی غَضَبِهِ وَ هُوَ قَادِرٌ [الْقَادِرُ] عَلَى مَا یُرِیدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ خَالِقِ الْخَلْقِ بَاسِطِ الرِّزْقِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ الْفَضْلِ [وَ التَّفَضُّلِ‏] وَ الْإِنْعَامِ [الْإِحْسَانِ‏] الَّذِی بَعُدَ فَلا یُرَى وَ قَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَى تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ وَ لا شَبِیهٌ یُشَاکِلُهُ وَ لا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ وَ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ. 

و با همه اینها چیزى تو را باز نمى‏دارد از رحمت و احسان بر من،و تفضّل به جود و کرمت بر این بنده،بر بنده نادانت رحم کن،و با فزونى احسانت بر او جود آور،زیرا تو بخشنده کریمى، سپاس خداى را خداى مالک سلطنت،روان‏کننده کشتى،تسخیرکننده بادها،شکافنده سپیده،حکمفرماى روز جزاء پروردگار جهانیان.سپاس خداى را بر بردبارى‏اش پس از دانشش به نافرمانى بنده،و سپاس خداى را بر عفوش پس از قدرتش بر عقاب،و و سپاس خداى را بر طول بردبارى‏اش در وقت خشم،و حال آنکه او بر آنچه بخواهد تواناست.سپاس خداى را که آفریننده آفریدگان‏ گسترنده روزى،شکافنده سپیده،داراى عظمت و بزرگوارى و احسان و نعمت‏بخشى است‏ خدایى که از دیدگان دور است پس دیده نمى‏شود،و به جانها نزدیک است پس شاهد گفتگوهاى پنهان است،فرخنده و برتر است.سپاس خداى را که ستیزه‏جویى‏ ندارد تا با او برابرى نماید،و شبیهى ندارد که هم شکل او باشد،و پشتیبانى ندارد که او را یارى کند،با عزّتش همه عزیزان را مقهور ساخته‏ و در برابر عظمتش بزرگان فروتن گشته‏اند،پس با قدرتش به هرچه خواهد رسد،

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ وَ یَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عَوْرَةٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ وَ یُعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَیَّ فَلا أُجَازِیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنِیئَةٍ قَدْ أَعْطَانِی وَ عَظِیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کَفَانِی وَ بَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرَانِی فَأُثْنِی عَلَیْهِ حَامِدا وَ أَذْکُرُهُ مُسَبِّحا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا یُهْتَکُ حِجَابُهُ وَ لا یُغْلَقُ بَابُهُ وَ لا یُرَدُّ سَائِلُهُ وَ لا یُخَیَّبُ [یَخِیبُ‏] آمِلُهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُؤْمِنُ الْخَائِفِینَ وَ یُنَجِّی [یُنْجِی‏] الصَّالِحِینَ [الصَّادِقِینَ‏] وَ یَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَ یَضَعُ الْمُسْتَکْبِرِینَ وَ یُهْلِکُ مُلُوکا وَ یَسْتَخْلِفُ آخَرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ قَاصِمِ الْجَبَّارِینَ مُبِیرِ الظَّالِمِینَ مُدْرِکِ الْهَارِبِینَ نَکَالِ الظَّالِمِینَ صَرِیخِ الْمُسْتَصْرِخِینَ مَوْضِعِ حَاجَاتِ الطَّالِبِینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مِنْ خَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمَاءُ وَ سُکَّانُهَا وَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ عُمَّارُهَا وَ تَمُوجُ الْبِحَارُ وَ مَنْ یَسْبَحُ فِی غَمَرَاتِهَا. 

سپاس خداى را که اجابتم مى‏کند آنگاه که‏ صدایش مى‏زنم،و هر زشتى را بر من مى‏پوشاند و من از او نافرمانى مى‏کنم،و او نعمتش را بر من بزرگ مى‏گرداند،پس من او را شکر نمى‏کنم،چه بسیار موهبتهاى گوارایى که به من عطا فرمود،و حوادث وحشتناکى که مرا از آسیب آنها کفایت نمود،و چه بسیار خرّمى دلنشینى که به من نمایاند، او را سپاس‏گویان ستایش مى‏کنم،و تسبیح‏گویان یادیش مى‏کنم،سپاس خداى را که پرده‏اش دریده نگردد،و در رحمتش بسته نشود، و پرسنده‏اش ردّ نگردد،و آرزومندش نومید نشود.سپاس خداى را که هراسندگان را ایمنى بخشد،و شایستگان را نجات دهد،و ناتوان شمردگان را به رفعت رساند،و متکبّران را به خاک اندازد و پادشاهانى را نابود نماید، و دیگران را جانشین آنان سازد،سپاس خداى را که درهم شکننده گردنکشان،نابودکننده ستمکاران،دریابنده گریختگان،کیفردهنده‏ ستمگران،فریادرس دادجویان،حاجت‏بخش خواهندگان،تکیه‏گاه مؤمنان است.سپاس خداى‏ را که از خشیتش آسمان و ساکنانش غرّش کنند،و زمین و آباد کنندگانش بلرزند،و دریاها و هرکه در اعماقش شناور است موج زنند.

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ وَ لَمْ یُخْلَقْ وَ یَرْزُقُ وَ لا یُرْزَقُ وَ یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ وَ یُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَمِینِکَ وَ صَفِیِّکَ وَ حَبِیبِکَ وَ خِیَرَتِکَ [خَلِیلِکَ‏] مِنْ خَلْقِکَ وَ حَافِظِ سِرِّکَ وَ مُبَلِّغِ رِسَالاتِکَ أَفْضَلَ وَ أَحْسَنَ وَ أَجْمَلَ وَ أَکْمَلَ وَ أَزْکَى وَ أَنْمَى وَ أَطْیَبَ وَ أَطْهَرَ وَ أَسْنَى وَ أَکْثَرَ [أَکْبَرَ] مَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ تَحَنَّنْتَ وَ سَلَّمْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ [خَلْقِکَ‏] وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ صِفْوَتِکَ وَ أَهْلِ الْکَرَامَةِ عَلَیْکَ مِنْ خَلْقِکَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ، 

سپاس خداى را که ما را به شناخت خویش هدایت فرمود و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود هرگز هدایت نمى‏شدیم‏ سپاس خداى را که مى‏آفریند و خود آفریده نشده،و روزى مى‏دهد،و خود روزى داده نمى‏شود و مى‏خوراند و خود خورانده نمى‏شود و زنده‏ها را مى‏میراند،و مردگان را زنده مى‏کند،و اوست زنده‏اى که هرگز نمى‏میرد،خیر تنها به دست اوست،و او بر هر چیز تواناست. خدایا درود فرست بر محمّد بنده و فرستاده‏ات و امین و یار صمیمى و محبوب،و برگزیده‏ات‏ و حافظ راز و رساننده پیامهایت،درودى برترین و بهترین و زیباترین‏ و کامل‏ترین و پاکیزه‏ترین و پر نماترین و دلپسندترین و پاک‏ترین و بلندترین و بیشترین درودى که فرستادى و برکت دادى و ترحم نمودى‏ و مهر ورزیدى،و سلام دادى بر یکى از بندگان و پیامبران و رسولان و برگزیدگان و اهل‏ کرامت از خلقت.خدایا درود فرست بر على امیر المؤمنان،و جانشین‏ فرستاده پروردگار جهانیان،

عَبْدِکَ وَ وَلِیِّکَ وَ أَخِی رَسُولِکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ وَ آیَتِکَ الْکُبْرَى وَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ [اَّهْرَاءِ] سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَى سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ وَ إِمَامَیِ الْهُدَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ صَلِّ عَلَى أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْخَلَفِ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ حُجَجِکَ عَلَى عِبَادِکَ وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلادِکَ صَلاةً کَثِیرَةً دَائِمَةً اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ [وَ احْفُفْهُ‏] بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِیَ إِلَى کِتَابِکَ وَ الْقَائِمَ بِدِینِکَ اسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِ مَکِّنْ لَهُ دِینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْنا یَعْبُدُکَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئا. 

بنده و ولیّت و برادر رسولت،و حجّتت بر بندگان،و نشانه بزرگ‏ترت،و خبر عظیم،و درود فرست بر صدیقه طاهره فاطمه زهرا سرور ن‏ جهانیان،و درود فرست بر دو فرزندزاده پیامبر رحمت،و دو پیشواى هدایت،حسن و حسین،دو سرور جوانان اهل بهشت،و درود فرست بر امامان مسلمانان،على بن الحسین و محمّد بن على،و جعفر بن محمّد،و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمّد بن على و على بن محمّد،و حسن‏ بن على،و یادگار شایسته هدایتگر حضرت مهدى،حجّتهاى تو بر بندگان،و امینهاى تو در سرزمینهایت‏ درودى بسیار و همیشگى.خدایا درود فرست بر ولى امرت،آن قائم آرزو شده،و دادگستر مورد انتظار، واو را در حمایت فرشتگان مقرّبت قرار ده،و به روح القدس تأییدش کن اى پروردگار جهانیان.خدایا او را دعوت‏کننده به کتابت،و قیام‏کننده به آئینت قرار ده،او را جانشین خود روى زمین گردان،چنان‏که پاکان پیش از او را جانشین خویش‏ قرار دادى،دینى را که برایش پسندیده‏اى به دست او پابرجا بدار،و ترسش را به امنیت بازگردان،تا با اخلاص کامل‏ تو را بپرستد.

اللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَ أَعْزِزْ بِهِ وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ انْصُرْهُ نَصْرا عَزِیزا وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحا یَسِیرا وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانا نَصِیرا اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ حَتَّى لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ . 

خدایا عزیزش بدار،و به دیگران توسط او عزّت بده و یارى‏اش کن.و به دیگران از سوى او یارى ده یارى‏اش ده‏ یارى پیروزمندانه و بر پیروزیش با پیروزى آسان،و از پیش خود براى او سلطنتى پیروزى آفرین قرار ده.خدایا به وسیله او دینت و روش‏ پیامبرت را آشکار کن،تا چیزى از حق،از ترس احدى از مردم پنهان نماند.خدایا به سوى تو مشتاقیم‏ براى یافتن دولت کریمه‏اى که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانى،و نفاق و اهلش را به وسیله آن خوار سازى، و ما را در آن دولت از دعوت‏کنندگان به سوى طاعتت،و رهبران به سوى راهت قرار دهى،و کرامت دنیا و آخرت را از برکت آن‏ روزیمان فرمایى.

اللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ کَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ [أَعِزَّ] بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مُغْرَمِنَا [مَغْرَمِنَا] وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ یَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُکَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِیدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ وَ أَوْسَعَ الْمُعْطِینَ اشْفِ بِهِ صُدُورَنَا وَ أَذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنَا وَ اهْدِنَا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ انْصُرْنَا بِهِ عَلَى عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّنَا إِلَهَ الْحَقِّ [الْخَلْقِ‏] آمِینَ اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا [إِمَامِنَا] وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا، 

خدایا آنچه از حق به ما شناساندى تاب تحملش را نیز عنایت کن،و آنچه را دررسیدن به آن کوتاهى کردیم،ما را به آن برسان،خدایا پریشانى‏ ما را به یارى او جمع کن،و پراکندگى ما را به او وحدت بخش،و گسیختگى ما را با او پیوند ده،و اندک ما را به او زیاد فرما،و ذلّت ما را به او عزّت ده‏ و تنگدستى ما را به او توانگرى بخش،و بدهى ما را از برکت او ادا کن،و فقر ما را به مدد او جبران فرما،و جدایى و دودستگى ما را به او برطرف کن،و دشوارى کار ما را به او آسان گردان،و رورى ما را به دیدار او سپید کن،و اسیران ما را به یارى او آزاد گردان،و درخواستهاى ما را به لطف او برآور،و وعده‏هاى ما را به ظهور او تحقق بخش‏ و دعایمان را به کمک او اجابت کن،و خواسته‏هایمان را به حق او عطا فرما،و ما را به یارى او به آروزهاى دنیا و آخرتمان برسان،و لطف به او بالاتر از آرزویمان‏ به ما اعطا کن،اى بهترین خواسته‏شدگان،و گشاده‏دست‏ترین بخشندگان،سینه‏هاى ما را به او شفا بخش،و کینه دلهایمان را به او برطرف‏ کن،و ما را به مدد او به حقیقت آنچه که در آن اختلاف افتاده از حق به اذن خود راهنمایى فرما،همانا تو هرکه را بخواهى به راه راست‏ هدایت مى‏کنى،و به وسیله او ما را بر دشمنان خود و دشمنان خویش یارى ده،اى معبود حق آمین.خدایا از نبود پیامبران‏ که درودهاى تو بر او و خاندانش و از ناپیدایى مولایمان،و بسیارى دشمنانمان و کمى‏ نفراتمان،

وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ اَّمَانِ عَلَیْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْکَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ . 

و سختى فتنه‏ها به سویمان،و از جریان زمان بر زیانمان به درگاه تو شکوه مى‏آوریم،بر محمّد و خاندانش درود فرست‏ و ما را در برابر این همه یارى فرما به گشایشى از جانب خویش که زود برسانى،و بدحالى که برطرف کنى،و پیروزى با عزّت برایمان قرار دهى،و سلطنت حقى که‏ آشکارش فرمایى،و به رحمتى که از سویت ما را فرا گیرد،و به سلامتى کاملى که از جانبت ما را بپوشاند،اى مهربان‏ترین مهربانان.

پی نوشت:

1- یکی از دعاهایی که در هر شب از ماه رمضان تا آخر این ماه رستگاری خوانده و تکرار می‌شود، دعایی است که محمّد بن ابی قرّه» به سند خود نقل کرده است که ابو عمرو محمّد بن محمّد بن نصر سی» -رضی اللّه عنه-گفت: از ابا بکر احمد بن محمّد بن عثمان بغدادی» خواستم که دعاهای ماه رمضان را که عمویش ابو جعفر محمّد بن عثمان بن سعید عمری» - خداوند از او خشنود گردد و او را راضی کند می‌خواند، به من ارایه دهد. او دفتری با جلد سرخ‌رنگ به من ارایه داد و من دعاهای بسیار از روی آن نوشتم. از جمله این دعا بود، که آن را در هر شب ماه رمضان می‌خوانی، زیرا فرشتگان دعاهایی را که در این ماه خوانده می‌شود، می‌شنوند و برای دعاکننده طلب آمرزش می‌کنند، سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۳۳۲۵ ۳۲۲

2- شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۴۰۴ ۴۰۲

3- کفعمی، مصباح، ص ۷۷۳  ۷۷۰   والسلام

4- کفعمی، بلدالامین، ص۲۷۴ ۲۷۱

5- مجلسی، زادالمعاد، ۸۹۸۶

6- قمی، مفاتیح الجنان، ص ۳۲۱

7- مهدوی کنی، ترجمه و شرح دعای افتتاح، ص ۲

8- مهدوی کنی، ترجمه و شرح دعای افتتاح، ص ۲

9- مجلسی، زادالمعاد، ص ۸۶

منابع

  • مهدوی کنی، محمدرضا، ترجمه و شرح دعای افتتاح، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۶ش؛

  • ابن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، چاپ اعلمی، ۱۴۱۷ق، ۱۹۹۶م؛

  • قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش؛

  • مجلسی، محمدباقر، زادالمعاد، بیروت، چاپ علاءالدین اعلمی، ۱۴۲۳ق، ۲۰۰۳م؛

  • طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، موسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۸ق، ۱۹۹۸م؛

  • کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، البلد الامین و الدرع الحصین، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۸ق، ۱۹۹۷م؛

  • کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، المصباح فی الادعیه و الصلوات و اایارات، قم، موسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۴ق، ۱۹۹۴م؛

  • ویکی شیعه

 


ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی برای همه کسانی که خودشان را آماده استقبال از ماه مبارک رمضان می کنند یاد آور می شویم که رمضان ماه بهار قرآن است، حتما قرائت و تدبر در قرآن فراموش نشود. دوستداران مسابقات قرآنی هم می توانند به بخش ویژه مسابقات قرآنی مراجعه کنند.

و نیز خواندن دعا ها و دقت در مفاهیم آن ها بویژه دعا ابوحمزه ثمالی» فراموش نشود برای آشنا شدن خود و دیگران، می توان از شیوه ای مختلف مسابقه از قبیل: حفظ، قرائت، و صحیح خوانی دعا استفاده کرد و کلمات موجود در دعاها نیز می تواند مورد استفاده کرد قرار بگیرد

نسبت به هدف اصلی روزه غیر از برکات آن که از قبیل ایجاد سلامی بر روزه دار و . رسیدگی به نیاز مندان نیز فراموش نشود.

التماس دعا

 


فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و دعا،

ماه برداشتن توشه آخرت مبارکباد

راهنمایی مسابقات مختلف فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم

معرفی این طرح، که جهت آشنا سازی عزیزان مطالعه کننده، با مسابقه های فرهنگی، کوتاه مدت، بوده و به ارائه نمونه ساده و بی آلایش و کشکولی ،به مناسبت عید نورور و تعطیلی کرونایی می پردازد.

طرحی است که یک فرد با آن می تواند؛ به خودآزمایی دینی پرداخته، تا در صورت فراهم آمدن فرصت، برای انجام مسابقه؛ در بین جمعی ؛ از آمادگی لازم برخوردار باشد، چه انجام آن مسابقه؛ همراه با خانواده و فرزندان باشد و یا دوستان.

البته: با این که ارتباط جمعی ؛ دور ها را به هم نزدیک ساخته، و می توان سریع این ها به دیگران انتقال داد ؛ لیکن فعلاَ بگذارید در حد اجرای مسلبقه خودمانی ، این اطلاع رسانی بماند.

طرح مسابقات اصولی برخوردار از استاندارد

اگر ما خواسته باشیم مسابقه اصولی انجام شود، باید ؛ فرضیه های مختلفی را در نظر بگیریم از قبیل:

1 - مطالعه پیرامون چگونگی تهیه فیش های لازم برای موضوع ها از منابع مختلف دینی، در اینجا باید به این سوالات پاسخ داد؛

الف: تهیه چه مقدار فیش برای مسابقه ها لازم است.

ب : این فیش ها در چه سطحی باید تهیه شود.

ج : چه موضوعی را برای چه موقعیت و مناسبتی ؛ باید تهیه کرد.

د : این فیش ها را، از چه طریق باید به دست بیاوریم.

گفتنی است در این زمینه: لازم است؛ مسئولان محترم و کسانی که هم هزینه ها در دست آنان است و نیز با متخصصان در رشته های مختلف منابع دینی ،ادبی تاریخی و .آشنا هستند، چندین فرهنگ‌نامه موضوعی از منابع مختلف دینی، با ادبیات مختلف مردم پسند ؛ تهیه و تنظیم کنند تا مطالعه کننده بتواند سریع به مطلب خود دستیابی پیدا کند.

2 -  بایدها و نبایدهای استاد و مربی که آموزش مطالب را به دانش پژوهان بر عهده دارد.

تهیه این محموعه نیز احتیاج به در اختیار گذاری دانشنامه تعلیم و تربیت» است تا بتوانند، بعضی از این بایدها و نبایدها را، شسته و رفته از این منبع بر گیرند.

3 - باید ها و نباید های لازم برای مجری محترم ؛ جهت گرم کردن مجلس و شاد نگه داشتن آن، در زمان های معمولی و چگونگی اظهار ادب ، نسبت به بزرگان دین ، در مناسبت های وفات و ایام شهادت  بزرگواران دین علیهم السلام ؛ که در این باره نیز نوشتاری ویژه باید تهیه شود تا، راه کارهای فرهنگی،اخلاقی، تربیتی، مدیریتی و قضائی و . را، جهت کنترل جمعیت و با کیفیت انجام گرفتن برنامه و به پایان رسانی بی عوارض جلسه ها، بتوانند در اختیار آنان قرار داده » تا از اطلاعات لازم؛ برخوردار باشند.

3 - در اختیار قرار دادن اطلاعات کافی به کارشناس محترم ؛ تا برای مقابله با ؛ اتفاقاتی که احیاناً در جلسه پیش خواهد آمد ، توان تبیین و تشریح موضوع را داشته باشد.

نتایج طرح درازمدت مسابقات فرهنگی

در نتیجه این طرح درازمدت که در حقیقت طرح نهایی است، با اینکه بسیار پر هزینه است و برای آن انجام آن لازم است تلاش گسترده ای صورت گیرد؛ اما فراگیری آن؛ که امکان رسیدن به صادرات آن نیز وجود دارد؛ همین امکان، می تواند، خستگی کار را از جان دست اندرکارن این خدمت بیرون برد.

هزینه های برگزاری مسابقات

این نکته را نیز باید در نظر داشت که بسیاری از دوستداران فرهنگ دینی، اعم از افراد خیر و اهل دانش؛ حاضرند به این نوع کارها کمک های مالی کرده؛ و این لطف و محبت را تلاشی برای فرهنگ‌سازی دینی جامعه دانسته و آن را بهترین ذخیره برای آخرت خود می‌ دانند؛ از این رو مشاهده شده است؛ این عزیزان در ایام مبارک» با چه هزینه هایی هنگفت،از شرکت کنندگان در جلسات مذهبی، پذیرایی به عمل می آورند؛ و برای این بزرگواران افتخار است که در این جلسات؛ از به برندگان مسابقات بزرگ؛ فرهنگی ادبی دینی تشویق به عمل آورده و به آنان نیز هدایایی تقدیم نمایند.

و السلام خادم موحدان عالم مرتضوی


فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و دعا،

ماه برداشتن توشه آخرت مبارکباد

به مسابقه قرآنی
هدف از طرح مسابقه قرآنی

چنانچه در نحوه اجرای مسابقه ها، یاد آور شدیم، هدف از این طرح آشنایی هر چه بیشتر مردم با آموزه های دینی؛ موجود در آیات قرآن است.

در مسابقه های قرآنی علاوه بر ارائه راهکارهای اخلاقی تربیتی مدیریتی اقتصادی روانشناسی جامعه شناسی قرآنی می توان برنامه های زیادی را به اجرا در آورد از جمله :

الف : تفسیر آیه به آیه قرآن مجید

ب : نیز نمونه برداشت های از قرآن

ج : تطبیق ادبیات و فرهنگ؛ مردم عالم» با آموزه های قرآنی

که با این طرح گروه های مختلف سنی و صنفی اعم از داخلی و خارجی مسلمان و غیر مسلمان به کمک فضای مجازی و به پای کار خواهند آمد و نظر لطف خاص پروردگار شامل همه خواهد شد انشاء الله.

مشوق های این طرح

برای تشویق مردم اعم از کوچک و بزرگ برای فعالیت قرآنی می توان، هدیه دادن اینترنت رایگان که دقدقه امروز جوانان و نوجوانان عزیز ما هست و کمک هزینه های . را قرار داد.

این تشویقی امتحان خودش را پس داده و کاری است که آن اوائل تبیان انجام می داد؛ البته شرط شود و هشدار داده شود،در صورتی استمرار می یابد که در مسیر کارهای فرهنگی و قرآنی استفاده شود

مشوق مربیان و مجریان

برای مربیان عزیز غیر این تشویقی، ارئه راهکارهای تدریس را می توان با اهدای کتاب هایی از قبیل کتاب های آقای قرآئتی دام عزه که اکثرا در فضای مجازی قابل دسترسی است و با رضایت ایشان در این فضا قرار گرفته است استفاده کرد.

نمونه کتاب های قابل استفاده در تفسیر قرآن

از باب مثال تفسیر تک جلدی ایشان که ویژه این کار است و نیز دقایقی با قرآن ایشان که فایل آن را از فضا مجازی براحتی می توان دریافت .

برکات فعالیت های قرآنی

از برکات زیادی برخوردار است و اگر ما عوامل و موجبات دخیل در امور زندگی از قبیل دانش های مربوطه به زندگی؛ مثل: روان شناسی و جامعه مردم شناسی،را ندانیم دچار مشکل خواهیم شد، و از سوی دیگر؛ با برخورداری از این آموزه ها می توان بستر سازی لازم برای، حکایت ها و داستان های آموزنده را، بدست آورد.

البته شرط برخورداری از این توفیق نورانیت دل». برای برداشت، راهکار های زندگی، اعم از راهکارهای اخلاقی تربیتی مدیریتی اقتصادی و.» رعایت مقدمه آن یعنی: آداب قراءت و خواندن و حتی شنیدن قرآن و تدبر در مفاهیم آیات آن است، و آن عبارت است از تقوایی است که خداوند فرموده:

یعنی؛ هدایتگری قرآن ویژه پرهیزکارن است.
نحوه اجرای مسابقات قرآنی
از این رو مجری محترم پس از اتمام مسابقه برای شرکت کنندگان یک موضوع: از همان واژه های مطرح شده را، سوژه سخن قرار داده و به کمک آنچه از داشته های خود که شنیده است یا مطالعه داشته و به خاطر سپرده اید یا» در آرشیوه خود قرار داده ،از قبیل: روایات خاطرات داستان ها طنز ها لطیفه ها اشعار و مثل ها و . پس از پر بار کردن و بروز رسانی آن ها، شروع به آموختن آموزه های دینی به دیگران می کند، کم کم شرکت کنندگان با مفاهیم قرآن آشنا شده و از صرف تؤری قرائت جلوگیری به عمل آمده باشد، چون پروردگار متعال هدف از ذکر آیات را فکر و اندِشه بیان می فرماید.

بیان آیات الهى (احکام و معارف دینى) همراه با تمثیل، ابزار و زمینه اى براى اندیشیدن انسان (است)

(کذلک یبیّن اللّه لکم الایات لعلّکم تتفکّرون) سوره بقره آیه  219 : اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مى‏ سازد، شاید اندیشه کنید!  چون تفکّر، به عنوان هدف تبیین آیات الهى بیان شده است،

برگزیده تفسیر نمونه.

اگر آرشیوی هم نداشتید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری؛ تهیه کرده، و فیش های موضوعی را که جستجو کردید را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با آیات قرآن مجید مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد. از قبیل :
1- مسابقه به این سؤال قرآنی پاسخ دهید؟
آیه بخوانید که دلالت به نیاز انسان به ولایت دارد؟
سؤال همراه با پاسخی که در پایان آورده می شود.
توضیح : این آیه شریفه، در باره اهمیت و جایگاه بلند ولایت دلالت دارد.
2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی باشد که مسابقه بین دو نفر است، اولی آیه مربوط به موضوعی را می خوانند دومی نیز پیرامون همان موضوعی که دوستش قرائت کرده آیه دیگری را قرئت می کند.
از باب مثال
آیه شریفه : یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْر
سوره فرقان آیه 28
اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم‏ )او [بود که‏] مرا به گمراهى کشانید پس از آن که قرآن به من رسیده بود
این آیه شریفه قرآن ، سرزنش دوستان بد را می رساند.
در قبال این آیه شریفه قرآن قرائت می شود.
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِین     سوره زخرف آیه 67
در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان.
این آیه شریفه قرآن ، به دوستان در قیامت اشاره دارد
3 - مسابقه دانستنی های قرآنی، از قبیل: چیستان قرآنی، نام و نشان های قرآنی و. .مثل:
1 - سوره های مکی مدنی، شأن نزول ها،
2 - یاد آوری برکات قرائت بعض سوره ها و آیات
3 - سوره ای که به نام زنی باشد سوره حضرت مریم»
4 – مسابقه داستان های قرآنی
5 – و بلأخره مسابقات همسو که همین موضوع را حافظان موضوعی آیات قرآن با حافظان شعر موضوعی و . به رقابت می پردازند.
مسابقه مراد از این آیه قرآن چیست؟
این بخش را به کمک یک لطیفه می توان توضیح داد، لطیفه ای که به مهم ترین آموزه های دینی یعنی مسئله ولایت امیر المؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام» اشاره دارد،،این لطیفه را با عنوان اهل ذکر مائیم » مطالعه بفرمائید.
لطیفه قرآنی اهل ذکر مائیم
حضرت رضا (ع) در مجلس مأمون، در شمار آیاتى که براى فضیلت اهل بیت (ع) نقل مى کرد، این آیه را قرائت کرد:
فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِاِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ» (1) :
(اگر نمى دانید، از اهل ذکر از [آگاهان] بپرسید)،
و فرمود : ما اهل ذکر هستیم اگر نمى دانید از ما خانواده بپرسید، دانشمندان مجلس گفتند : مقصود خداوند از اهل ذکر یهود و نصارى هستند، امام ابوالحسن الرضا (ع) فرمود : سبحان الله ! اگر ما پرسیدیم، و آن ها هم، به دین خودشان دعوت کردند و گفتند دین ما بهتر از دین اسلام است؛ آیا چنین کارى بر ما جایز است ؟ مأمون سؤال کرد : یا اباالحسن! آیا ممکن است، این سخن را بشکافید و شرح دهید، تا خلاف ادّعاى این ها ثابت شود؟ حضرت امام رضا (ع) فرمود : بلى، ذکر، رسول الله است و ما اهل بیت، اهل آن حضرت هستیم و این در کتاب خدا بیان شده، آن جا که درسوره طلاق مى فرماید :
 فَاتَّقُوا اللّهَ یا اُولىِ الاَْلبابِ الَّذینَ امَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّهُ اِلَیْکُمْ ذِکْراً، رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّناتٍ (2) :
از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، اى خردمندانى که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را برشما فرستاده رسولى که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى کند.
پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم (3)
 1-  سوره انبیاء / 7. 8   2 - طلاق / 10.
 3 -  عیون اخبار الرضا(ع)، 1 / 187.
عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1 / 185، تفسیر صافى، 4 / 124.
خادم موحدان عالم مرتضوی

ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی برای همه کسانی که خودشان را آماده استقبال از ماه مبارک رمضان می کنند یاد آور می شویم که رمضان ماه بهار قرآن است، حتما قرائت و تدبر در قرآن فراموش نشود. دوستداران مسابقات قرآنی هم می توانند به بخش ویژه مسابقات قرآنی مراجعه کنند.

و نیز خواندن دعا ها و دقت در مفاهیم آن ها بویژه دعا ابوحمزه ثمالی» فراموش نشود برای آشنا شدن خود و دیگران، می توان از شیوه ای مختلف مسابقه از قبیل: حفظ، قرائت، و صحیح خوانی دعا استفاده کرد و کلمات موجود در دعاها نیز می تواند مورد استفاده کرد قرار بگیرد

نسبت به هدف اصلی روزه غیر از برکات آن که از قبیل ایجاد سلامی بر روزه دار و . رسیدگی به نیاز مندان نیز فراموش نشود.

التماس دعا

 


به میمنت ولادت با سعادت امام حسن مجتبی (ع)

انواع مسابقات احادیث و دانستنی های معصومان (ع)

الف : سؤال از سرشناسه و زندگی نامه و سیره معصومان (ع)

1 - سؤال از تاریخ شمسی و قمری از زمان و مکان ولادت شهادت معصومان علیهم السلام

2 - مسابقه نام ها و نشان ها، مکان ولادت و شهادت آنها.

3 -مسابقه کلمات و اصطلاحات بکار گرفته شده در باره معصومان و علت آن. و نیز سؤال از مترادفات کلمات و معانی و مفاهیم آن ها و تکمیل جا مانده سخن آنان با هدف بخاطر ماندن اطلاعات در باره معصومان (ع)».

4 - سؤال از فضایل، صفات و ویژگی های معصومان علیهم السلام.

مهارت ها و راهکارهای و شیوه ها

آشنایی با مهارت ها و راهکارهای برای پیام گیری از نقل تاریخ و چگونگی تشویق موفق های در پاسخ گویی.

عناوین مورد بحث بعد از مقدمه عبارتند از:

ضرورت و نیاز آشنایی با معصومان (ع)

برکات مسابقه احادیث و زندگی نامه معصومان (ع) و یاران آنان.

شرط آموزش و برگزاری مسابقه حدیث و زندگی نامه معصومان (ع)

مقدمه

ضمن تبریک ولادت با سعادت امام حسن مجتبی (ع) به شما و همه ولایت مداران عزیز.

ولادت امام حسن مجتبی (ع) یک فرصت خوبی برای باز اندیشی در اعمال و رفتار و کردار خود، تا با الگوبرداری از شخصیت همه‌جانبه آنان عیار و ارزش انسانی خود را بالا ببریم.

بویژه که ماه رمضان و ماه خدا است و همه دعوت شده ایم تا بر روی این سفره عظیم الهی بنشینیم، چرا که همه افراد مورد توجه ذات اقدس اله می باشند و برای همین، نباید از کارهای خیر و خداپسندانه غفلت کرد.

باید از این فرصت پیش آمده، نهایت استفاده را کرد و خودمان را موظف به بهره برداری از این ماه پر نعمت و پر خیر و برکت بدانیم. ماهی است که در آن مغفرت، برکت و رحمت است.

در این ماه انفاق و صدقه دادن، مواسات و دست گیری از مردم و نیازمندان از جمله مسائلی است که بر آن تأکید شده است. این عمل حتی بالاتر از خواندن اعمال مستحبی دیگر است.

امروز هر کسی که قدرت مالی دارد وارد میدان شود، دست نیازمندان و فقرا را بگیرد. این همان سیره امام حسن (ع) است. ایشان خودشان پای بند به این اعمال بودند.

امام حسن (ع) هر چه را با زحمت بدست می آوردند، در راه خدا انفاق می کرد. چند بار نصف اعمال خودشان را در راه خدا بخشش کرد.

معصومان (ع) می توانند الگوی خوبی برای ما در زندگی باشند. در خانه ایشان همیشه باز بود. هر کسی وارد شهر می شد، در خانه امام حسن (ع) را نشان می دادند.

خانه حضرت، خانه امید و دوستی بود. حتی به ایشان توهین و ناسزا هم می کردند، امام حسن (ع) نه تنها نسبت به دوستان بلکه حتی نسبت به دشمنان هم دستگیری می کرد، این بالاترین روحیه و ایثار است و همین سبب می شد تا بسیاری از رفتارشان برگردند و توبه کنند.

رمضان ماه خیر و برکت است. هر قدمی که برای رفع مشکلات مردم برداشته می شود، حسنات زیادی برای آن در نظر گرفته شده، گناهان زیادی بخشیده می شود. بهر حال این فرصت آمده و باید تلاش کرد از همه جوانب این ماه عظیم بهره برد.

برگرفته از سخنان آیت الله فقیهی خبرگزاری حوزه با تلخیص

ضرورت و نیاز به آشنایی با زندگانی و سیره معصومان (ع)

مشکل عمده ما مسلمانان همین عدم شناخت و الگوبرداری از شخصیت‌های دینی و ارزش‌های اسلامی ماست، که همواره با انواع چالش‌ها مواجه بوده و هستیم. و تا زمانی که در الگوگیری ما از پیشوایان دین مشکل داشته باشد و ارزش‌های اسلامی را پاس نداریم، نه تنها شاهد بهبود وضعیت کنونی نخواهیم بود که به مشکلات و چالش‌های ما افزوده خواهد شد.

خصلت الگو پذیری

یکی از ویژگی هایی که به حکم آفرینش، در وجود هر انسانی به ودیعه گذارده شده، خصلت الگو پذیری است؛ چرا که هر کس به نوعی می کوشد تا از شخصیت هایی که در نظر او بزرگ و کامل هستند پیروی کند و شیوه ی زندگی و تعالیم وی را سرمشق زندگی خود قراردهد.

حتی د ر برخی از موارد ـ خواسته یا ناخواسته ـ کنش ها، بینش ها و گرایش های شخص مورد نظر را که برای او نقش الگو و اسوه به خود گرفته است، در عرصه ی زندگی، رفتار و گفتار و کردارش بروز می دهد و حرکات و سکنات الگو ـ که به مثابه ی آبی در کوزه ی وجود وی ریخته شد ـ از سراسر وجودش تراوش کند؛ چرا که این، یک امر غریزی بلکه فطری است و سرکوب کردن آن نه تنها روا نیست که شاید ممکن هم نباشد، بلکه می بایست به هدایت و کنترل آن همت گماشت و فرد الگو پذیر را در شناخت شخصیت های کامل و جامعی که می تواند مراد و مرشد آن ها باشند، یاری نمود، تا در این مسیر پر پیچ و خم و از میان هزاران الگوی ساختگی، خیالی و یا درست و واقعی راه خطا نرود.

قرآن کریم نیز ـ که کتاب انسان سازی و تربیت است ـ به این نکته، عنایت دارد و برای تربیت و پرورش صحیح انسان ها، به معرفی چهره های نیک می پردازد، که هر کدام از آن ها می تواند نمونه ی کاملی از الگوهای تربیتی باشد.

از این رو است که به معرفی اسوه هایی چون حضرت ابراهیم (ع) و محمد (ص) (که د ر توحید، قهرمان؛ در دوستی با خدا، خلیل و حبیب او؛ در علم و معرفت، مخزن اسرار و در اخلاق، صاحب خلق عظیم اند) می پردازد می فرماید:

قد کانت لکم اسوةٌ حسنة فی ابراهیم

و لکم فی رسول الله اسوةُ حسنة

عالمان ربانی، مؤمنان راستین، قهرمانان میادین نبرد، ایثارگران جان و مال، مقاومان قلّه ی صبر و استقامت، سرافرازان صحنه ی ابتلا و آزمایش و جز آنان، در زمره ی برجستگانی هستند که می توانند الگو و اسوه ی تربیتی و اخلاقی دیگران قرار گیرند.

قرآن کریم با تعبیر وَ الّذینَ آمَنوا مَعَهَ

پیروان ابراهیم (ع) و رهروان محمد (ص) را شایسته ی تأسی و اقتدا می داند.

ضرورت الگو گیری

انسان برای رسیدن به رشد، کمال و بالندگی انسانی و اخلاقی، نیاز به الگوهای انسانی و اخلاقی دارد.

الگوهای تربیتی :

در راستای رسالت اسوه یابی و الگو پذیری، لازم است مجموعه های فضیلتی را مورد مطالعه عمیق قرار داد تا از لا به لای صدها نکته ی گفته و ناگفته، شاخص ها و برجسته ها را گزینش و به عنوان مدل زیستن و مُردن معرفی کرد، که پیشوایان پاک دین (علیهم السلام) به دلیل بهره‌مندی از ویژگی عصمت و دوری از عصیان و اشتباه، بهترین الگو و نمونه در بین بشریت است.

از این رو می بینیم امام حسن (ع) در همه عرصه‌های ی، عبادی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی، بهترین و نمونه‌ترین الگو برای جهان بشریت بلاخص مسلمانان می‌باشد.

الگوی معنوی:

امام صادق (ع) در بیان حال معنوی امام حسن (ع) می‌فرمود: امام مجتبی عابدترین مردم زمان خود بوده و همواره در قنوت نمازش دعا می‌کرد و هرگاه وضو می‌گرفت، تمام بدنش از ترس خدا می‌لرزید و رنگ چهره‌اش زرد می‌شد.

 الگوی اخلاقی :

وی علاوه کرد، مهربانی، گذشت، ایثار، فروتنی و صبر و بردباری آن امام بزرگوار سرآمد و نمونه بوده و بهترین الگو برای الگوبرداران و انسان‌های پاک‌سرشت می‌باشد.

الگو بودن امام حسن (ع)

امام حسن (ع) از نظر ظاهری بسیار زیبا و شباهت زیادی به رسول خدا (ص) داشتند. حلم بی‌‌پایان، علم فراوان، جود و عبادت، زهد و بلاغت، تواضع و شجاعت آن حضرت، نه دوست بلکه دشمن را به اعتراف و اعجاب واداشته است و فضیلت و افتخار، آن است که دشمن به آن گواهی دهد. هفت ‏سال از عمر پر برکت امام حسن (ع) در زمان پیامبر (ص) و سى سال در زمان پدرش امیرمؤمنان (ع) سپری شد.

دوران امامت ایشان نیز بعد از پدر بزرگوارش ۱۰ سال طول کشیده و سرانجام در سال ۵۰ هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت بدست همسرش جعده در سن ۴۸ سالگى به شهادت رسیده و در قبرستان بقیع در شهر مدینه مدفون شدند.

امام حسن (ع) در نگاه پیامبر اسلام (ص)

امام حسن (ع) نور دیده پیامبر اسلام (ص) و تربیت یافته در دامان ایشان بود. محبت‌های وافر آن حضرت در مورد امام حسن (ع) و امام حسین (ع) خود بحث مستقل و نیازمند نگارش کتاب مستقلی در این زمینه می‌باشد. از مشهورترین جملات پیامبر اسلام (ص) در این زمینه این است که ایشان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را بعنوان آقای جوانان اهل بهشت و ریحانه خود معرفی نموده‌اند (۱۱).

و در جای دیگری فرموده‌اند: هر کس حسن (ع) و حسین (ع) را دوست ‏بدارد، مرا دوست داشته و هر که با آن دو دشمنى کند با من دشمنى کرده است (۱۲)».

در جای دیگری آمده است که پیامبر اسلام (ص) فرمودند:

پدرم و مادرم فدای تو باد امام حسن (ع) هرکه مرا دوست دارد این (حسنم) را نیز دوست بدارد (۱۴)».

الگوی بخشندگی

بخشندگی و برآوردن نیازهای دیگران از بارزترین ویژگی امام مجتبی (ع) می‌باشد که بهترین سرمشق برای دوستداران او است؛ آن‌قدر بخشش می‌ کرد تا شخص نیازمند بی‌نیاز می‌شد، زیرا طبق تعالیم اسلام، بخشش باید بگونه‌ای باشد که فرهنگ گدایی را ریشه‌کن سازد و در صورت امکان، شخص را از ردیف نیازمندان بیرون کند.

سخاوت و گشاده‌دستی کریم اهل‌بیت (ع)

یکی از خصلت‌های بارز امام حسن (ع) گشاده‌دستی و بخشندگی ایشان بود که باعث شد به‌ نام کریم اهلبیت (ع) مشهور شوند. امام حسن (ع) هیچ‌گاه سائلی را رد نکرده و در برابر درخواستش نه» نگفت، و چون به آن حضرت عرض شد: چگونه است که هیچ‌گاه سائلی را رد نمی‌کنید؟ پاسخ داد: من سائل درگاه خدا و راغب در پیشگاه اویم، و من شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم » (۱). مورخان و دانشمندان در شرح زندگانى پرافتخار آن حضرت، بخشش‌های بى‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بى‌نظیری ثبت کرده‌‏اند که در تاریخچه زندگانى هیچ یک از بزرگان به چشم نمی‌خورد و این خود نشانه دیگرى از عظمت نفس و بی‌اعتنایى آن حضرت به مظاهر فریبنده دنیا است، بطوری‌که آورده‌اند: امام حسن(ع) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایى خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را براى خود نگه‌داشته و نصف دیگر را در راه خدا بخشید» (۲).

از سنت‌های این امام همام در بخشش آن بود که عطای ایشان به مستمندان به مقداری نبود که کفاف هزینه چند روز اندک از مخارج آن فرد را نموده باشد، بلکه امام حسن (ع) گاهى مبالغ قابل توجهى پول را، یک‌جا به مستمندان می‌‏بخشید و با این کار براى همیشه شخص فقیر را بى‌نیاز می‌‏ساخت و او می‌توانست با این مبلغ، تمام احتیاجات خود را برطرف نموده و زندگى آبرومندانه‌‏اى تا آخر عمر برای خود تشکیل دهد (۳).

حسن خلق

امام حسن (ع) بسیار گشاده‌رو و مهربان و در مقابل بی‌حرمتی دیگران بسیار صبور و باگذشت بودند. این خصوصیت و منش اخلاقی که در کنف تربیت رسول خدا (ص) و امیرمؤمنان علی (ع) و فاطمه (س) پدید آمده بود، موجب شد که ایشان تا آخر عمر به عنوان یکی از محسنان و نیکوکاران روزگار مطرح باشد.

ماجرای امام حسن (ع) با مرد شامی ماجرایی مشهور است که امام در مقابل دشنام و ناسزاهای آن مرد بجای دشنام متقابل ابتدا سلام نموده و با لبخند و مهربانی فرمود: پیر مرد! فکر مى‏‌کنم غریب هستى و شاید در اشتباه افتاده‏‌اى. اگر به چیزى نیازى دارى، برآورده کنیم، اگر راهنمایى مى‌‏خواهى، راهنمائیت کنیم و اگر گرسنه‏‌اى سیرت کنیم، اگر ‌‏اى لباست دهیم، و اگر نیازمندى، بى‏‌نیازت کنیم، اگر جا و مکان ندارى، مسکنت دهیم و مى‌‏توانى تا برگشتنت میهمان ما باشى و . ». در روایت آمده است که مرد شامى در برابر این خُلُق عظیم شرمنده شده و با گریه گفت: اَشهَدُ اَنَّکَ خلیفه الله فِى ارضه» شهادت می‌دهم که تو جانشین خداوند بر روی زمین هستی» و سپس این آیه (آیه ۱۲۴ سوره انعام) را خواند: الله اَعلَم حَیثُ ‏یَجعل رِسالَتَه .» خدا داناتر است که رسالت خود را در کجا قرار دهد» و سپس گفت: تو و پدرت نزد من مبغوض‏ترین افراد بودید، ولى اکنون محبوب‏ترین افراد در نزد من هستید (۴).

شجاعت و دلیری

امام حسن (ع) به شهادت تاریخ، فردى بسیار شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بیم در وجود او راه نداشت. او در راه پیشرفت اسلام از هیچ‌گونه جانبازى دریغ نمى‌‏ورزید و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بود. امام حسن (ع) در جنگ جمل، در رکاب پدر بزرگوار خود در خط مقدم جبهه جنگیده و از یاران دلاور و شجاع امام على (ع) سبقت مى‏‌گرفت و بر قلب سپاه دشمن حملات سختى مى‏‌کرد (۵). در جنگ صفین نیز، در بسیج عمومى نیروها و گسیل داشتن ارتش امام علی(ع) براى جنگ با سپاه معاویه، نقش مهمى برعهده داشته و با سخنان پرشور و مهیج خویش، مردم کوفه را به جهاد در ارتش اسلام و سرکوبى خائنان و دشمنان اسلام دعوت نمود (۶). آمادگى ایشان براى جانبازى در راه حق در حدی بود که امیرمومنان (ع) در جنگ صفین از یاران خود خواست که او و برادرش حسین بن على (ع) را از ادامه جنگ با دشمن باز دارند تا نسل پیامبر (ص) با کشته شدن این دو بزرگوار از بین نرود(۷).

امام حسن (ع) هرگز در بیان حق و دفاع از حریم اسلام نرمش نشان نداده و علناً از اعمال ضد اسلامى معاویه انتقاد مى‏کرد و سوابق زشت و ننگین معاویه و دودمان بنى امیه را بى‌پروا فاش مى‏ساخت که مناظرات مهیج و کوبنده ایشان با معاویه و مزدوران و طرفداران او نظیر: عمرو عاص، عتبه بن ابى سفیان، ولید بن عقبه، مغیره بن شعبه و مروان حکم گویای وجود ریشه عمیق شجاعت علوی در وجود ایشان بود (۸).

عبادت و تهجد

همه امامان از جمله این امام همام علاقه وافری به راز و نیاز، عبادات شبانه و مناجات با معبود یکتای خویش داشتند. در حالات عرفانی امام حسن (ع) آمده است که آن حضرت هنگام وضو گرفتن بدنش مى‌‏لرزید، و چهره‌‏اش زرد مى‏‌شد، از ایشان درباره راز این امر سوال شد که فرمود: بر هر کسى که در پیشگاه خداوند مى‏ایستد لازم است که (از عظمت الهى) رنگش زرد و اندامش به لرزه افتد (۹)».

در مورد تهجد، عبادت و خوف از خداوند امام حسن(ع) حدیث امام صادق (ع) کافیست که فرموده‌اند: حسن بن علی (ع) عابدترین، زاهدترین و برترین مردم زمان خویش بود، هرگاه حج‏ به جا مى‌‏آورد پیاده و گاهى پا بود، همیشه این گونه بود که اگر یادى از مرگ و قبر و قیامت مى‌‏کرد گریه مى‏‌کرد. وقتى یادى از گذشتن از صراط مى‏‌کرد، گریه مى‌‏کرد، وقتى یادى از عرضه شدن در پیشگاه الهى (براى حساب و کتاب) مى‌‏کرد، صداى حضرت بلند مى‏‌شد، تا آن‌جا که غش مى‏‌کرد (و بی‌هوش مى‏افتاد)، و هر گاه براى نماز مى‏‌ایستاد، بند بند وجود او در مقابل خدایش مى‏‌لرزید و هر وقت از بهشت و جهنم یاد مى‌‏کرد، مانند مار گزیده مى‏‌پیچید، و از خداوند بهشت را درخواست مى‏‌کرد(۱۰)».

همان‌گونه که در حدیث فوق نیز آمده است، از دیگر فضایل اخلاقی این بزرگوار تشرف پا پیاده (و گاهی پا ) ایشان به خانه خدا بود و در توضیح دلیل این کار می‌فرمود: من شرم دارم خداوند را ملاقات کنم در حالی که پیاده به خانه او نرفته باشم (۱۵)». ایشان بنابر نقلی بیست بار و در نقل دیگری بیست و پنج بار با پای پیاده به سفر حج رفت.

صلح امام حسن (ع)

بدون شک ارزش صلح امام حسن (ع) با توجه به شرایط زمانی و مکانی خاص خود، کم‌تر از جنگ و شهادت امام حسین (ع) نبود. خیانت طرفداران ایشان، تهدید و تطمیع‌های معاویه، صلاح و مصلحت مسلمانان در آن دوره حساس، جلوگیری از کشتار و خونریزی و نهایتا تشکیل مثلث زر و زور و تزویر معاویه باعث بروز وقایعی شد که امام (ع) را مجبور به امضای صلح‌نامه با معاویه کرد. در این شرایط امام حسن (ع) منطقا و قاعدتا نمی توانست وارد مبارزه با معاویه گردد تا اینکه ایشان ناچار به پذیرش صلح تحمیلی شد.

براساس این صلح‌نامه، حکومت به این شرط که به کتاب خدا و سنت رسول او و سیره خلفای صالح، عمل کند به معاویه سپرده می‌شود. در ضمن، پس از معاویه خلافت به امام حسن (ع) واگذار می‌گردید. هم‌چنین معاویه براساس این صلحنامه مم شد که دشنام دهی به امیرالمؤمنین علی (ع) و بد گفتن از ایشان در منابر عمومی را ممنوع سازد. در امان بودن یاران امام علی (ع)، عدم تعرض به آنان و محفوظ ماندن جان و مال و فرزند و ناموس‌شان از هر گزندی از دیگر مفاد این صلح‌نامه به شمار می‌رفت که متاسفانه معاویه به هیچ کدام از مفاد این صلح‌نامه پایبند نشده و دقیقا خلاف آن‌ها عمل نمود. اما بی‌تردید می‌توان گفت صلح امام حسن (ع)، چهره واقعی معاویه را آشکار ساخت و دستگاه جور او را به مردم شناساند. از این رو معاویه درصدد حذف فیزیکی امام برآمد و سرانجام، نقشه کشتن ایشان را طراحی کرد (۱۶).

متأسفانه بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص)، به ‌دلایلی که ذکر آن‌ها در این نوشتار نمی‌گنجد، انحرافاتی بر سر جانشینی پیامبر اسلام (ص) رخ داد که وجود همین مسایل نیز باعث شد افرادی مثل معاویه که به هیچ عنوان صلاحیت خلافت در جامعه مسلمانان را نداشتند با استفاده از خدعه و نیرنگ و. جانشینان الهی پیامبر (ص) را کنار گذاشته و خود ادعای خلافت نمایند و همین عامل صدمات جبران ناپذیری به پیکره اسلام وارد نمود که بدون شک تبعات آن تا امروز نیز در جامعه اسلامی باقی مانده است. بی‌شک قیام امام حسین (ع) و بروز فاجعه کربلا نیز خود اعتراض علنی به این خفقان و ظلم حاکم در جامعه بود که دشمنان اسلام با وقاحت تمام فرد سگ‌باز، شراب‌خوار و. مثل یزید را بعد از معاویه بعنوان خلیفه مسلمانان معرفی نموده بودند و بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز خفقان حاکم در زندگی امامان معصوم (ع) نیز خود ریشه در همین مسایل دارند.

در هرحال، در جامعه‌ جهانی کنونی که خلأ مسائل معنوی و اخلاقی بیشتر احساس می‌گردد، معرفی الگوهای شخصیتی بخصوص به نسل جوان امری لازم و ضروری می‌باشد. با گذشت زمان و پیشرفت‌های علمی بشری در جنبه‌های مختلف، شیوه زندگی بشر نیز بطور مستمر در حال تغییر و تحول بوده و خواهد بود اما اصول و ارزش‌های اخلاقی هم‌چون شجاعت، پاکدامنی، صداقت، یاری دیگران و . اصول ثابتی می‌باشند که ریشه در عمق ذات انسان‌ها داشته و بشر امروزی جهت متجلی نمودن این صفات اخلاقی نیاز به معرفی الگوهای انسانی دارد که در این میان بهترین این الگوها وجود نورانی ائمه معصومین(ع) می‌باشد. امید است با معرفی هرچه بهتر و بیشتر این الگوهای شخصیتی بزرگ بخصوص در فضای مجازی تاثیرگذار کنونی، در ارتقاء فرهنگ دینی و قرآنی جامعه موثر باشیم.

بر گرفته از سخن تقی قاسمی خادمی؛ فعال و پژوهشگر قرآنی

قابل تذکر اینکه:

با اینکه این بحث به مناسبت ولادت با سعادت حضرت امام حسن (ع) تنظیم می گردد لیکن چون پیامبر اکرم (ص) همیشه از این دو برادر با هم تجلیل به عمل می آورند ما نیز در اینجا دانستنی هایی از هر دو برادر یاد آور می شویم انشاء الله مورد لطف آن بزرگواران قرار بگیریم.

الگوهای تربیتی و اخلاقی در قیام امام حسین (ع) 

مجموعه هایی از الگوهای ارزشمند در فضایل اخلاقی، عبادی، اجتماعی، سیاسی و. که می تواند طالب هر نوع فضیلتی را سیر آب و خواهان هر اسوه و الگویی را کام یاب نماید، چرا که برخوردار از تمامی اقشار مختلف جامعه و از همه ی مراحل سنی از کودک و خردسال و نوجوان گرفته تا جوان و میان سال و از عمر متوسط گرفته تا پیر کهن سال، از نو عروس و تازه داماد گرفته تا پدر و مادر داغ دیده، از سفید و سیاه گرفته تا آزاد و برده، از فرزند و بستگان گرفته تا نیروی از دشمن گریخته و به دوست پیوسته؛ همه و همه در این مجموعه ی با ارزش، تعبیه شده است؛

آنچه گفته شد را می توان در طول زندگی چهارده معصوم علیهم السلام و یاران آنان یافت و با شیوه ها و ابزارهای مختلف به خاطر سپرد و به دیگران آموزش داد.

نمونه کامل این قضیه در صحنه ی عاشورا و نهضت عاشورا و قیام امام حسین (ع) از آغاز تا انجام، دیده می شود.

مجموعه ای بر عکس اصحاب امام حسن (ع)» که امام حسین (ع) درباره ی آن ها فرمود:

 »فَاِنّی لا أعلم اصحاباً أوفی ولا خیرٌ من أصحابی ولا أهل بیت أبّر ولا أوصل من أهل بیتی فجزا کم الله خیر الجزاء».

بر این اساس ، هر کس در هر زمینه ای که بخواهد، می تواند الگویی مناسب فرا راه و مسیر آینده ی خود برگزیند که به برخی از آن ها اشاره می شود:

برای ذکر نمونه آنها می توان به افراد ذیل اشاره کرد

الگوی وفاداری و فداکاری

حضرت ابوالفضل العباس (ع)  که واژه ها و تعبیرهایی بسیاری درباره ی این سردار کربلا وارد شده، که حاکی از فضایل و مناقب او است؛ مانند

نافذ البصیرة (دارای بینش عمیق)،

الگوی صبر و مبارزه

حضرت زینب (ع) ام المصائب» و عالمه غیر معلّمه دانشمند مدرسه نرفته» ، قهرمان کربلا .که برنامه ی تکمیل حرکت عاشورا اجرا کرد و مدرس ایثار، بلاغت، عبودیت و بندگی را انسان است

حضرت زینب (ع) با همه ی فضایل اخلاقی که در بُعد عفت و عصمت دارد، حضور ی وی در میان جامعه و ابلاغ پیام شهادت می تواند الگوی ن مبارز و مؤمن جامعه اسلامی ماست.

ولایت مداری و توجه به آن و نمودی از نقش الگویی زینب (ع) را برای ما نمایان می سازد.

حبیب بن مظاهر» : الگوهایی کهن سال و سالخوردگی قاری قرآن که به سان جوانان شاداب و پر شور در عرصه ی عاشورا حماسه آفرینی می کنند.

که زوایای سخن و علم وی می تواند الگوی مناسب انسان ها قرار گیرد.

ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت جانسور امیر مؤمنان علی (ع)

او که پس از پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) برخوردار از تمامی فضایل انسانی بود.

میسر نگردد به کس این سعادت

به کعبه ولادت به مسجد شهادت

انواع مسابقات احادیث و دانستنی های معصومان (علیهم السلام)

الف : سؤال از سرشناسه و زندگی نامه و سیره معصومان (علیهم السلام)

1 - سؤال از تاریخ شمسی و قمری از زمان و مکان ولادت شهادت معصومان (علیهم السلام)

2 - مسابقه نام ها و نشان های، معصومان علیهم السلام و یارانشان.

3 - مسابقه کلمات و اصطلاحات بکار گرفته شده در باره معصومان (علیهم السلام) و علت آن. و نیز سؤال از مترادفات کلمات و معانی و مفاهیم آن ها و تکمیل جا مانده سخن آنان با هدف بخاطر ماندن اطلاعات در باره معصومان (علیهم السلام) ».

4 - سؤال از فضایل، صفات و ویژگی های معصومان (علیهم السلام).

مهارت ها و راهکارهاو شیوه ها

آشنایی با مهارت ها و راهکارهای برای پیام گیری از نقل تاریخ و چگونگی تشویق موفق های در پاسخ گویی.

عناوین مورد بحث بعد از مقدمه عبارتند از:

ضرورت آشنایی با معصومان (علیهم السلام)

برکات مسابقه احادیث و زندگی نامه معصومان (علیهم السلام) و یاران آنان.

شرط آموزش و برگزاری مسابقه حدیث و زندگی نامه معصومان (علیهم السلام)

مقدمه

ماه رمضان فرصت خوبی برای باز اندیشی در اعمال و رفتار و کردار خود، تا با الگوبرداری از شخصیت های همه‌جانبه معصومان (علیهم السلام) عیار و ارزش انسانی خود را بالا ببریم.

در ماه خدا؛ همه دعوت شده ایم تا بر روی این سفره عظیم الهی بنشینیم، چرا که همه افراد مورد توجه ذات اقدس اله می باشند و برای همین، نباید از کارهای خیر و خداپسندانه غفلت کرد.

باید از این فرصت پیش آمده، نهایت استفاده را کرد و خودمان را موظف به بهره برداری از این ماه پر نعمت و پر خیر و برکت بدانیم. ماهی است که در آن مغفرت، برکت و رحمت است.

در این ماه انفاق و صدقه دادن، مواسات و دست گیری از مردم و نیازمندان از جمله مسائلی است که بر آن تأکید شده است. این عمل حتی بالاتر از خواندن اعمال مستحبی دیگر است.

امروز هر کسی که قدرت مالی دارد وارد میدان شود، دست نیازمندان و فقرا را بگیرد. این همان سیره (علیهم السلام) است. ایشان خودشان پای بند به این اعمال بودند.

آنان هر چه را با زحمت بدست می آوردند، در راه خدا انفاق می کرند. بعضی از آنان چند بار نصف اعمال خودشان را در راه خدا بخشش کرند.

این بزرگواران می توانند الگوی خوبی برای ما در زندگی باشند. در بِن آنان کسانی بودند که در خانه اش همیشه باز بود. هر کسی وارد شهر می شد، خانه او را نشان می دادند.

خانه آنان، خانه امید و دوستی بود. حتی به ایشان توهین و ناسزا هم می کردند، نه تنها نسبت به دوستان بلکه حتی نسبت به دشمنان هم دستگیری می کرد، این بالاترین روحیه و ایثار است و همین سبب می شد تا بسیاری از رفتارشان برگردند و توبه کنند.

رمضان ماه خیر و برکت است. هر قدمی که برای رفع مشکلات مردم برداشته می شود، حسنات زیادی برای آن در نظر گرفته شده، گناهان زیادی بخشیده می شود. بهر حال این فرصت آمده و باید تلاش کرد از همه جوانب این ماه عظیم بهره برد.

برروز رسانی سخنان آیت الله فقیهی خبرگزاری حوزه

ضرورت آشنایی با زندگانی و سیره معصومان (علیهم السلام)

مشکل عمده ما مسلمانان همین عدم شناخت و الگوبرداری از شخصیت‌های دینی و ارزش‌های اسلامی ماست، که همواره با انواع چالش‌ها مواجه بوده و هستیم. و تا زمانی که در الگوگیری ما از پیشوایان دین مشکل داشته باشد و ارزش‌های اسلامی را پاس نداریم، نه تنها شاهد بهبود وضعیت کنونی نخواهیم بود که به مشکلات و چالش‌های ما افزوده خواهد شد.

خصلت الگو پذیری

یکی از ویژگی هایی که به حکم آفرینش، در وجود هر انسانی به ودیعه گذارده شده، خصلت الگو پذیری است؛ چرا که هر کس به نوعی می کوشد تا از شخصیت هایی که در نظر او بزرگ و کامل هستند پیروی کند و شیوه ی زندگی و تعالیم وی را سرمشق زندگی خود قراردهد.

حتی د ر برخی از موارد ـ خواسته یا ناخواسته ـ کنش ها، بینش ها و گرایش های شخص مورد نظر را که برای او نقش الگو و اسوه به خود گرفته است، در عرصه ی زندگی، رفتار و گفتار و کردارش بروز می دهد و حرکات و سکنات الگو ـ که به مثابه ی آبی در کوزه ی وجود وی ریخته شد ـ از سراسر وجودش تراوش کند؛ چرا که این، یک امر غریزی بلکه فطری است و سرکوب کردن آن نه تنها روا نیست که شاید ممکن هم نباشد، بلکه می بایست به هدایت و کنترل آن همت گماشت و فرد الگو پذیر را در شناخت شخصیت های کامل و جامعی که می تواند مراد و مرشد آن ها باشند، یاری نمود، تا در این مسیر پر پیچ و خم و از میان هزاران الگوی ساختگی، خیالی و یا درست و واقعی راه خطا نرود.

قرآن کریم نیز ـ که کتاب انسان سازی و تربیت است ـ به این نکته، عنایت دارد و برای تربیت و پرورش صحیح انسان ها، به معرفی چهره های نیک می پردازد، که هر کدام از آن ها می تواند نمونه ی کاملی از الگوهای تربیتی باشد.

از این رو است که به معرفی اسوه هایی چون حضرت ابراهیم (ع) و محمد (ص) (که د ر توحید، قهرمان؛ در دوستی با خدا، خلیل و حبیب او؛ در علم و معرفت، مخزن اسرار و در اخلاق، صاحب خلق عظیم اند) می پردازد می فرماید:

قد کانت لکم اسوةٌ حسنة فی ابراهیم

و لکم فی رسول الله اسوةُ حسنة

عالمان ربانی، مؤمنان راستین، قهرمانان میادین نبرد، ایثارگران جان و مال، مقاومان قلّه ی صبر و استقامت، سرافرازان صحنه ی ابتلا و آزمایش و جز آنان، در زمره ی برجستگانی هستند که می توانند الگو و اسوه ی تربیتی و اخلاقی دیگران قرار گیرند.

قرآن کریم با تعبیر وَ الّذینَ آمَنوا مَعَهَ

پیروان ابراهیم (ع) و رهروان محمد (ص) را شایسته ی تأسی و اقتدا می داند.

ضرورت الگو گیری

انسان برای رسیدن به رشد، کمال و بالندگی انسانی و اخلاقی، نیاز به الگوهای انسانی و اخلاقی دارد.

الگوهای تربیتی :

در راستای رسالت اسوه یابی و الگو پذیری، لازم است مجموعه های فضیلتی را مورد مطالعه عمیق قرار داد تا از لا به لای صدها نکته ی گفته و ناگفته، شاخص ها و برجسته ها را گزینش و به عنوان مدل زیستن و مُردن معرفی کرد، که پیشوایان پاک دین (علیهم السلام) به دلیل بهره‌مندی از ویژگی عصمت و دوری از عصیان و اشتباه، بهترین الگو و نمونه در بین بشریت است.

از این رو می بینیم معصومان (علیهم السلام) در همه عرصه‌های ی، عبادی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی، بهترین و نمونه‌ترین الگو برای جهان بشریت بلاخص مسلمانان می‌باشد.

الگوی معنوی:

همه معصومان (علیهم السلام) در این بخش دارای ویژگی هایی بودند از جمله :

امام صادق (ع) در بیان حال معنوی امام حسن (ع) می‌فرمود: امام مجتبی عابدترین مردم زمان خود بوده و همواره در قنوت نمازش دعا می‌کرد و هرگاه وضو می‌گرفت، تمام بدنش از ترس خدا می‌لرزید و رنگ چهره‌اش زرد می‌شد.

 الگوی اخلاقی :

آن بزرگواران در، مهربانی، گذشت، ایثار، فروتنی و صبر و بردباری، سرآمد و نمونه بوده و بهترین الگو برای الگوبرداران و انسان‌های پاک‌سرشت می‌باشند.

قابل تذکر اینکه:

با اینکه جا دارد در تک تک ویژگی های چهارده معصوم (علیهم السلام) مفصل بحث شود؛ لیکن با وجود دسترسی همگان به نوشته های بسیار و اینکه در این جا بنا بر اختصار است؛ آن هم مطالب مناسبت ماه رمضان، تنظیم می شود، فقط اشاره به پنج نور مقدس که خداوند نیز بیش از دیگران از این بزرگوانان تجلیل بعمل آورده خواهیم داشت، اکنون خلاصه ای از دانستنی های سه تن از این بزرگوران به عرض می رسد، انشاء الله مورد لطف همه آن بزرگواران قرار بگیریم.

الگو بودن امام علی (ع)

امام علی (ع) الگوی خوبی ها

شـنـاخت مردان بزرگ و شخصیت های الهی و آشنا شدن با ویژگی ها و خـصـوصـیات روحی و اخلاقی آنان، زمینه تربیت و خودسازی را در ما فـراهـم مـی کـند و می توانیم در رسیدن به صفات متعالی و کمالات انسانی، آنان را الگوی خویش قرار دهیم.

در مـیان شخصیت های بزرگ جهان، امام علی (ع) از موقعیت فوق العاده ای بـرخـوردار بـود که توانست با بهره مندی از الطاف خاص خداوند و قـرار گـرفـتن در شرایط مناسب تربیتی، استعدادهای خود را شکوفا کـرده و در همه ابعاد به اوج قله کمالات انسانی برسد و مظهر همه خوبی ها شود که در حق او می توان گفت:

کـتـاب فـضل تو را آب بحر کافی نیست

که تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم

نگاهی کوتاه به زندگی سراسر افتخار امیرمومنان علی (ع) ما را به ایـن حـقیقت آشنا می سازد که فضایل و کمالات علی (ع) چون اقیانوس وسـیـع و عـمـیقی است که شناگران ماهر هم نمی توانند به عمق آن رسـیـده و گـوهـرهـای درخـشـان آن را بیرون بیاورند.

شخصیت فوق الـعـاده حضرت علی (ع) باعث شده تا تمام دانشمندان و نوابغ بزرگ لب به ستایش او بگشایند.

علامه محمدتقی جعفری (ره) می نویسد:

(در نـتـیجه تحقیقات و بررسی های همه جانبه ای که از آغاز ظهور اسـلام تاکنون درباره شخصیت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) چه بـه وسـیـلـه مـشـاهـده کـنندگان معاصر او و چه بعدها به وسیله مـتـفـکـران صـاحب نظر اسلامی و دیگر ملل صورت گرفته، این حقیقت پـذیـرفـته شده است که شخصیت علی (ع) چنان که در قلمرو مکتب های الـهـی (مـنـهای نبوت) در ردیف پیامبرانی مانند ابراهیم، موسی، عـیـسـی، محمد (صلوات الله علیهم) قرار دارد، هم چنان در قلمرو پـیـش تـازان کـاروان انـسانی که تکامل در انسانیت را هدف گیری نموده اند، در صف اول جای گرفته است.) 

بر گرفته از . تفاسیر قرآن. سایت خبری حوزه

رخ یوسف ید موسى دم عیسى دارى ‏

آن چه خوبان همه دارند، تو تنها دارى ‏

***

هم آدم و هم شیث، هم ایوب و هم ادریس

هم یوسف و هم یونس و هم هود علی بود

هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم الیاس

هم صالح پیغمبر و داوود علی بود

حرکت به سمت صفات امیرالمومنین (ع)؛ وظیفه شیعیان

ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمی توانیم زندگی کنیم، نمی توانیم عمل کنیم، نمی توانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک.

حضرت به حکّام و وُلات و استاندارهای خودش فرمود این‌جور که من دارم عمل میکنم، شماها قادر نیستید این‌جوری عمل کنید.

اى تجسم صفات خدا

زادگاهت، بیت الله

زندگانى ات عبدالله

وجودت محو ذات الله

پیکارت، فى سبیل الله

سرانجامت،فناى فى الله

ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم.

 وظیفه‌ی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم.

 همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، به‌ قدر وسعمان، به‌ قدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم.

جامعه‌ی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد -که نه می توانیم و نه از ما آن را می خواهند- امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیاده‌روی، چشم‌وهم‌چشمی دور بشویم؛ این‌جوری می شویم شیعه‌ی امیرالمؤمنین.

عمل ما کسانی را مؤمن به ما می کند.

فرمود: وا لَنا زَیناً وَ لا تَوا عَلَینا شَیناً.

فرمود زینت ما باشید.

زینت ما بودن یعنی چه؟ یعنی جوری عمل کنید که وقتی کسی نگاه کرد بگوید: به‌به! شیعیان امیرالمؤمنین چقدر خوبند!

تلخیص بیانات رهبر انقلاب دام عزه در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر

مَعَاشِرَ الشِّیعَةِ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ کُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبِیحِ الْقَوْلِ.

سلیمان بن مهران گوید روزى شرفیاب حضور امام صادق (ع) شدم و چند تن از شیعیان آنجا بودند و شنیدم می فرمود اى گروه شیعه زینت ما باشید و زشتى ما نباشید با مردم خوش زبانى کنید و زبان خود نگهدارید و از زیاده‏ گوئى و بدگوئى بازش دارید.

امالی، شیخ صدوق، ص ۴۰۰؛ امالی، شیخ طوسی، ص ۴۴۰؛ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار،طبرسى، على بن حسن‏، ص ۸۸؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۶۸ص ۳۱۰؛

فضایل و ویژگی های امام علی (ع)

لقب امیرمؤ منان » براى على (ع)

جایگاه امام علی (ع)

سیماى على (ع ) در جریان مُباهِله

معیار شناخت مؤ من از منافق

ایمان امام علی (ع)

سبقت در ایمان و آگاهى

لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا‏

پرده را گر ز پیش بردارند - مرمرا در یقین نیفزاید‏

زانک امروز کار فردا را - آن چنان دیده‏ام که مى‏باید

حال خلد و جحیم دانستم - بیقین آن چنان که مى‏باید

گر حجاب از میانه بردارند - آن یقین ذره‏اى نیفزاید

تقدّم على (ع) در علم و آگاهى

الف : ابن عبّاس مى گوید: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود:
على بن ابیطالب اَعْلَمُ اُمَّتِى وَاَقْضاهُمْ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ بَعْدِى

على (علیه السلام ) در علم از همه افراد امّت من آگاه تر است و در قضاوت درباره موضوعاتى که بعد از من مورد اختلاف مى شود بهتر از همه ، قضاوت مى کند.

حدیث ردّالشَّمس

بازگشت خورشید در زمان خلافت على (ع)

اخبار على (ع ) از آینده

شجاعت و دلاوری هاى على (ع )

اعلان برائت از مشرکان توسّط على (ع )

جهاد و جانبازیهاى على (ع )

فداکارى بى نظیر على (ع ) در شب هجرت

قضاوت هاى امام على (ع)

برگرفته از کتاب نگاهى بر زندگى دوازده امام (ع) مرحوم علامه حلی (ره) ترجمه محمدی اشتهاردی

عبادت امام (ع)

امیر مؤ منان و رفتار با یتیمان ‏

من از مفصل این نکته مجملى خواندم ‏

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ‏

نمونه دوستداران واقعی امام علی (ع)

استدلال عمر بن عبدالعزیز به حدیث غدیر

شـخـصـى بـه نـام یزید بن عمر مى گوید: ((من در شام بودم ، عمر بن عبدالعزیز اموالى را تقسیم مـى کـرد، من هم براى دریافت سهمم رفتم ، وقتى نوبت به من رسید، گفت : تو از کدام قبیله اى ؟

گفتم : از قریش گفت ازچه طایفه اى ؟

گفتم بنى هاشم گفت : از کدام تیره ؟

گفتم : از وابستگان على (ع ) ـ در عبارت عربى آمده مولاى على ـ گفت : کدام على ؟

من پاسخ ندادم عمر بن عبدالعزیز دسـت بـه سـینه اش نهاده گفت : به خدامن هم از وابستگان على هستم گروهى براى من روایت کرده اند که پیامبر(ص ) درباره او فرمود: ((هر کس من مولاى او هستم ، على مولاى اوست .

آنـگـاه رو به دستیار خود کرده گفت : به امثال این شخص چقدر مى دهى ؟

گفت : صد یا دویست درهم گفت : اینک به او پنجاه دینار ((1)) بده ، چون ولایت على بن ابى طالب را دارد آنگاه به شهر خود برگرد،سهمت را نیز در آنجا دریافت خواهى کرد (2)

1- دینار از طلا، و درهم از نقره است ، به اضافه اینکه وزن درهم معادل 710 وزن دینار است .

با نزدیک شدن شب های احیا چون شناخت نسبت به دعا، و آداب و برکات آن؛ آمادگی خاصی به انسان دست می دهد، بد نیست با دانستنی های دعا آشنا شویم؛ امید است آن حال ویژه که برای دعا های مستجاب نیز است، برای همگان وجود آید و مراد همگان برآورده بخیر گردد.

اهمیت دعا و آداب آن

اهمیت و ارزش دعا و آثار آن به قدرى روشن و آشکار است, که حتى دانشمندان بیگانه از اسلام هم, براساس هدایت فطرى, به این مسإله اشاره کرده و دعا را عامل حرکت و از ضرورىترین نیازهاى بشر دانسته و آن را داروى درمان حتى براى دردهاى جسمى شمرده اند, و در زمان ما در حال پایه گذارى مطب هایى هستند که طبیبان تربیت شده در این فن حتى سخت ترین بیمارى هاى جسمى را از این طریق معالجه کنند.

دعا امرى ضرورى و فطرى است

دعا که امرى است ضرورى و فطرى, مسإله ایست که خداوند به آن دستور داده, و از اخلاق انبیاى بزرگ الهى قلمداد شده, و انسان با دعا, شایستگى گرفتن عطاى حق را پیدا مى کند.

دعا خواستن است, و خواستن اگر حقیقت داشته باشد, انسان با کمال شوق دنبال تحقق آن حرکت مى کند.

شعر

بیا تا بر آریم دستى ز دل

که نتوان درآورد فردا ز گل

برآرد تهى, دست هاى نیاز

ز رحمت نگردد تهیدست باز

دعا در قرآن

قرآن مجید, با دستور به دعا, استکبار و خود دارى از انجام آن را باعث سقوط در جهنم مى داند.

و قال ربکم ادعونى إستجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنم داخرین6;

پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم.

کسانى که از عبادت من تکبر مى ورزند بزودى با ذلت وارد دوزخ مى شوند.

قرآن و دعا

قرآن چند مسإله در باره ى دعا ذکر کرده است که از این قرار است:

1 ـ گشایش کارها در پرتو دعا

دعا را علت گشایش کارها, و نجات از هر هم و غم و رنجى مى داند, و در ضمن این مسإله, از بعضى از دعا کنندگان گلایه کرده مى فرماید, به وقت گرفتارى با کمال زارى دعا مى کنید و استجابت آن را به سختى از خدا مى طلبید و با پروردگار عهد و پیمان مى بندید که در صورت نجات شکرگزار حق شوید, ولى پس از نجات از گرفتارى, به شرک که ظلم بزرگى است باز مى گردید!!

(( قل من ینجیکم من ظلمات البر والبحر تدعونه تضرعا وخفیه لئن إنجانا من هذه لنن من الشاکرین. قل الله ینجیکم منها ومن کل کرب ثم إنتم تشر7;

بگو: چه کسى شما را از تاریکى هاى خشکى و دریا رهایى مى بخشد؟! درحالى که او را با حالت تضرع (و آشکارا) و در پنهانى مى خوانید; و(و مى گویید:) اگر از این (خطرات و ظلمت ها) ما را رهایى بخشد, از شکرگزاران خواهیم بود )).

بگو: ((خداوند شما را از اینها, و از هر مشکل و ناراحتى, نجات مى دهد; ولى بازهم شما براى او شریک قرار مى دهید. (و راه کفر مى پویید.))).

2 ـ دعا ویژگى صالحان

دعا را از کارهاى پسندیده و علامت بندگان صالح مى داند, و آنان را در همه ى شئون حیات با این واقعیت عالى همراه و هماهنگ معرفى مى کند.

(( انهم کانوا یسارعون فى الخیرات ویدعوننا رغبا ورهبا وکانوا لنا خاشعین8;

چرا که آنان (خاندانى بودند که) همواره در کارهاى خیر به سرعت اقدام مى کردند; و در حال بیم و امید ما را مى خواندند; و پیوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند)).

3 ـ دعا و اجابت آن

در صورت تحقق شرایط دعا, اجابت را لازمه دعا مى داند, و مسإله اجابت دعا را هم خاص حضرت حق دانسته, و از بندگان الهى مى خواهد به این معنا توجه داشته باشند.

(( واذا سإلک عبادى عنى فانى قریب إجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لى ولیومنوا بى لعلهم یرشدون9;

و هنگامى که بندگان من, از تو درباره ى من سوال کنند, (بگو:) من نزدیکم;

دعاى دعاکننده را, به هنگامى که مرا مى خواند, پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند, و به من ایمان بیاورند تا راه یابند (و به مقصد برسند ))).

4 ـ دعا و جلب توجهات الهى

قرآن به این نکته ى بسیار مهم توجه مى دهد, که اگر دعا نبود, روى توجهى از جانب خداوند به بندگان نمى شد.

(( قل ما یعبوا بکم ربى لولا دعاوکم10;

بگو: پروردگارم براى شما ارجى قایل نیست اگر دعاى شما نباشد)).

5 ـ فطرى بودن دعا و فراموشکارى انسان

قرآن مجید دعا را براى بشر امرى فطرى و ضرورى مى داند, چه این که انسان در دریایى از محدودیت ها و گرفتارى ها و مشکلات و رنج ها دچار است, و براى رهایى از این امور, چاره اى جز دعا به پیشگاه حضرت او ندارد, و دعا را در این زمینه عامل هدایت و آشنایى با خدا دانسته, در عین این حال عده اى را پس از دعا نسبت به حضرت حق فراموشکار و ناسپاس مى داند.

(( واذا مس الناس ضر دعوا ربهم منیبین الیه ثم اذا إذاقهم منه رحمه اذا فریق منهم بربهم یشر11;

هنگامى که رنج و زیانى به مردم برسد, پروردگار خود را مى خوانند و توبه کنان به سوى او باز مى گردند; اما همین که رحمتى از خودش به آنان بچشاند, بناگاه گروهى از آنان نسبت به پروردگارشان مشرک مى شوند)).12

روایات و دعا

دعا و آثار آن در زندگى به اندازه اى مهم است که محدث مشهور شیعه, ثقه الاسلام کلینى در کتاب با عظمت اصول کافى نزدیک به شصت باب در زمینه دعا مطرح کرده است, که به قسمتى از آن ابواب اشاره شود:

فضیلت دعا

الف : برترین عبادت

قلت لا بى جعفر (ع): ((إى العباده إفضل؟ فقال: ما من شىء افضل عند الله عزوجل من ان یسئل ویطلب مما عنده وما إحد إبغض الى الله عزوجل ممن یستکبر عن عبادته ولا یسئل ما عنده13;

راوى مى گوید: به امام باقر عرض کردم برترین عبادت کدام است؟ فرمود چیزى نزد خداوند افضل از این نیست, که از او آنچه نزد اوست درخواست شود, و کسى نزد خداوند مبغوض تر نیست از انسانى که از عبادت حق کبر ورزد, و از آنچه نزد اوست نخواهد)).

میسر مى گوید: حضرت صادق (ع) به من فرمود: در پیشگاه حضرت حق دعا کن و مگو کار از کار گذشته, آنچه مقدر شده همان مى شود و براى دعا اثرى نیست.

همانا نزد خداوند عزوجل منزلت و مقامى است که به آن نتوان رسید مگر به دعا و گدایى, اگر بنده اى دهان خود را ببندد و دعا نکند, چیزى نصیبش نمى شود, پس دعا کن تا به تو عنایت شود, اى میسر هیچ درى نیست که کوبیده شود مگر این که امید آن هست که به روى کوبنده باز شود.14

عن ابى عبدالله (ع) قال: (( من لم یسئل الله عزوجل من فضله فقد افتقر15;

امام صادق (ع) فرمود: هر که از فضل خداوند درخواست نکند, بیچاره و فقیر گردد)).

سیف تمار گوید: از امام صادق (ع) شنیدم, که مى فرمود: بر شما باد به ملازمت دعا, زیرا به هیچ چیز مانند آن به خداوند نزدیک نشوید, و هیچ حاجت کوچکى را به خاطر کوچکى اش رها نکنید, زیرا آن کس که حاجات کوچک به دست اوست, همان کس است که حاجات بزرگ به دست اوست.16

عن ابى عبدالله (ع) قال: (( قال امیرالمومنین (ع): احب الاعمال الى الله عزوجل فى الارض الدعإ وافضل العباده العفاف قال: وکان امیرالمومنین رجلا دعإ17;

ب : محبوب ترین اعمال

امام صادق (ع) فرمود: امیرالمومنین مى فرماید: محبوب ترین اعمال در روى زمین نزد خداوند, دعا است, و بهترین عبادت پاکدامنى است, و امیرالمومنین مردى بود که دعایش بسیار بود)).

ج: دعا, اسلحه ى مومن

عن ابى عبدالله(ع) قال: قال رسول الله (ص):

(( الدعإ سلاح المومن وعمود الدین و نور السماوات والارض18;

امام صادق (ع) مى گوید: پیامبر (ص) فرمود: دعا سلاح مومن و پایه دین, و روشنى آسمان ها و زمین است)).

و نیز حضرت صادق (ع) فرمود: امیرالمومنین فرمود: دعا کلیدهاى نجات و گنجینه هاى رستگارى است, و بهترین دعا آن دعایى است که از سینه ى پاک و دلى پرهیزکار برآید, و وسیله ى نجات در مناجات است و نجات انسان به اخلاص اوست, و چون فزع و بى تابى سخت شود پناهگاه خدا است.

عن ابى عبدالله (ع) قال: (( الدعإ انفذ من السنان الحدید19;

امام صادق (ع) فرمود: دعا از نیزه ى تیز نافذتر است)).

برکات دعا

الف : دفع بلا و قضا با دعا

عن ابى عبدالله (ع) قال: (( ان الدعإ یرد القضإ وقد نزل من السمإ وقد ابرم ابراما20;

امام صادق (ع) فرمود: دعا قضائى را که از آسمان نازل شده برمى گرداند, اگرچه آن قضا به سختى مبرم و محکم شده باشد)).

کان على بن الحسین (علیهماالسلام) یقول: ((الدعإ یدفع البلإ النازل وما لم ینزل21;

حضرت على بن الحسین (علیهماالسلام) مى فرمود: دعا بلائى را که نازل شده و نازل نشده دفع مى کند)).

مصداق این روایت در قرآن مجید,

 قوم یونس اند, که بلاى الهى تا بالاى سر آنان آمد ولى به راهنمایى آن عالم ربانى به بیابان رفته و سر بر خاک مذلت نهادند, و از پیشگاه خداوند درخواست رد بلا کردند و درخواست آنان اجابت شد!

ب : دعا, درمان هر دردى

عن علإ بن کامل قال: ((قال لى ابو عبدالله(ع): ((علیک بالدعإ فانه شفإ من کل دإ22;

علإ بن کامل مى گوید: حضرت صادق (ع) به من فرمود: بر تو باد به دعا که دعا درمان هر دردى است)).

آرى, دعا درمان هر دردى است. وقتى دل به حضرت محبوب بسته شود, و جان, آیینه ى اوصاف معشوق گردد, و آدمى در رحمت را از هر سو به سوى خود باز ببیند, و قلب بر اثر اتصال, مالامال از امید گردد, روح داراى قدرت و تسلط و مالکیت شود, و به هنگام هجوم دردها على الخصوص دردهاى معنوى, از محبوبش به وسیله ى دعا درخواست رد بلا و شفاى مرض کند. و محبوب هم بیمارى او را هرچه باشد شفا خواهد داد.

بخش خاطره های دعایی

در این جا مناسب است به سه قضیه ى آموزنده به اختصار اشاره کنم.

کمک گرفتن از بیدار دل و صاحب نفس

اول: دوستى داشتم عاشق دین, و دل سوز مسائل الهى, داراى هفتاد سال عمر, به من گفت: وقتى که عمرم قریب به ده سال بود, گرفتار تب سوزنده ى سختى شدم, طب و طبیب از علاجم عاجز شد, پدرم مرا در آغوش گرفت, و نزد سیدى بیدار دل و صاحب نفس برد, و داستان رنج مرا براى او باز گفت, آن مرد زنده دل سرى به جانب آسمان برداشت, آنگاه روى به من کرد و گفت: اى تب سوزنده! او را رها کن, لحظه اى نگذشت که تب مرا رها کرد و تا این زمان که هفتاد سال از عمرم گذشته تب به سراغم نیامده!!

کمک گرفتن از مقدسات

دوم: فرزند مرحوم محدث قمى برایم نقل کرد, پدرم دچار چشم درد شدیدى شد, اطباى عراق از علاجش عاجز شدند, روزى از مادرم خواست کتاب کافى را به او بدهد, کتاب را از دست همسرش گرفت و گفت: این کتاب, مایه از اهل بیت رسول الله (ص) دارد, و امکان ندارد خداوند به وسیله ى مالیدن این کتاب به چشم, مرا از درد دیده خلاص نکند, چشم به حق دوخت و با دلى سوخته کتاب کافى را بر چشم مالید, دیده ى او از درد رهایى یافت!

کمک گرفتن از ابزار نوشتن آثار اهل بیت (ع)

سوم: باز همو نقل کرد: پدرم دچار مرض سختى شد, و دارو نسبت به او از اثر افتاده بود, پس از رنج بسیار به مادرم گفت: این انگشتان من سال هاست, آثار اهل بیت را مى نویسد, اگر اثر الهى در این انگشتان نباشد باید آن را قطع کرد, ظرفى پاک آورد و مقدارى آب در کنار آن گذاشت, آن مرد الهى, انگشتانش را در آن ظرف گرفت و آب بر روى آن ریخت و آن آب را در حالى که به سبب آن از خداوند طلب شفا مى کرد خورد و بیمارىاش بر طرف شد.

شرائط استجابت دعا

پاکى دل و زبان شرط استجابت دعا

در صورتى دعاى دعا کننده بالا مى رود و دعایش به هدف اجابت مى رسد که با دل و زبانى پاک خداى خود را بخواند, باید نفس او الهى باشد, به معاصى الهى نزدیک نگردد و از آنچه او را از خدا دور مى کند اجتناب ورزد. ممکن نیست کسى با قلب سلیم و با زبانى پاک از خداى رحیم چیزى را بخواهد و آن چیز به مصلحت او باشد و خدا آن را رد کند و دست رد به سینه او بزند. لذا دعا کننده قبل از دعا باید در صدد تحصیل دو چیز باشد: 1 ـ دل پاک و قلب سلیم 2 ـ زبان پاک

دعاى دعا کننده مستجاب است

عن ابى عبدالله (ع) قال: (( الدعإ کهف الاجابه کما ان السحاب کهف المطر23;

امام صادق (ع) فرمود: دعا خزانه و گنجینه اجابت است, چنانچه ابر مخزن باران است)).

حضرت صادق (ع) فرمود:

(( ما ابرز عبد یده الى الله العزیز الجبار الا استحیا الله عز و جل ان یردها صفرا حتى یجعل فیها من فضل رحمته ما یشإ فاذا دعا احدکم فلا یرد یده حتى یمسح على وجهه و راسه24;

هیچ بنده اى دست بدرگاه خداى عزیز و جبار نگشاید, جز این که خداى عزوجل شرم کند که آن را تهى برگرداند, تا این که از فضل و رحمت خود آن دست را پر کند, پس هرگاه یکى از شما دعا کرد, دستش را بر نگرداند تا آن را به سر و روى خود بکشد)).

یک سؤال و پاسخ آن راجع به دعا

چرا بسیارى از دعاها به اجابت نمى رسد؟!

این شبهه را به چند وجه مى توان پاسخ گفت:

اول ـ این که وعده ى خداوند مشروط به مشیت است,

 و آیه 41 از سوره ى انعام که مى فرماید: اگر بخواهم اجابت مى کنم بر همین نکته دلالت مى کند.

دوم ـ این که مقصود از اجابت که خداوند و حجج او فرموده اند توجه و استماع دعا است, یعنى فورا شنیده مى شود و مورد توجه قرار مى گیرد, ولى ممکن است بنا به مصالحى در دادن حاجت بنده تإخیر کند.

سوم ـ این که اجابت, مشروط به خیر بودن حاجت براى دعا کننده است, بنده از خدا حاجتى را طلب مى کند در حالى که عالم به جمیع مصالح, یا مفاسد درخواست خود نیست, همچنین از آینده, پیامدها و تبعات آن به طور کامل آگاهى ندارد. ولکن خداوند عالم مطلق است و همه چیز را مى داند و بر طبق مصلحت بنده اش, حاجات بندگان را عطا مى فرماید.

آداب دعا

1- وم حضور قلب در دعا

سلیمان بن عمرو قال: (( سمعت ابا عبدالله (ع) یقول: ان الله عزوجل لا یستجیب دعإ بظهر قلب ساه فاذا دعوت فاقبل بقلبک ثم استیقن بالاجابه25;

سلیمان بن عمرو مى گوید, شنیدم حضرت صادق (ع) فرمود: خداوند دعایى که از دل غافل باشد مستجاب نمى کند, پس هرگاه براى دعا به پیشگاه مقدس او روى آوردى با دل توجه کن و یقین داشته باش که قلبى که در دعا مشغول مولاست دعایش مستجاب مى شود)).

و نیز دعا کننده لازم است داراى رقت قلب باشد, و دعاى کسى که قلب با قساوت دارد مستجاب نیست.

عن ابى عبدالله (ع) قال: ((ان الله عزوجل لا یستجیب دعإ بظهر قلب قاس26;

امام صادق (ع) فرمود: خداوند دعائى که از روى دل سخت و با قساوت باشد, مستجاب نمى کند)).

2 - پافشارى و اصرار در دعا

عده اى از مردم دعا را سبک مى شمارند. اولا خیلى ساده و با شتاب و عجله دعا مى کنند, ثانیا بدون در نظر گرفتن مصلحت اجابت آن را مى خواهند, در این باب ائمه بزرگوار مى فرمایند: در دعا اصرار و پافشارى داشته باشید, و اجابت آن را مشروط به مصلحت خویش از جانب خدا و در گرو وقت لازم براى اجابت بدانید.

عن ابى عبدالله (ع) قال: ((ان الله عزوجل کره الحاح الناس بعضهم على بعض فى المسئله واحب ذلک لنفسه, ان الله عزوجل یحب ان یسإل ویطلب ما عنده27;

امام صادق (ع) فرمود: خداوند دوست ندارد مردم در انجام حاجت دیگر به همدیگر اصرار ورزند, ولى این اصرار و الحاح را براى خودش دوست دارد, او مى خواهد که از او بخواهند, و آنچه نزد اوست از او خواهش کنند)).

عن ابى جعفر (ع) قال: (( لا والله لا یلح عبد على الله عزوجل الا استجاب الله له28;

امام باقر (ع) فرمود: بخدا سوگند هیچ بنده اى به درگاه خداى عزوجل اصرار نورزد جز اینکه خداوند دعایش را مستجاب فرماید)).

3 -  بیان حاجات در دعا

وجود مقدس حضرت حق, به تمام غیب و شهود و آنچه گذشته و آنچه هست و آنچه خواهد آمد, به تمام جهات آگاه و عالم است, و حاجات مشروعه بنده و آنچه را عبد مى خواهد براى حضرت او آشکار است, ولى خداوند علاقه دارد که عبد به وقت دعا, حاجاتش را به زبان بیاورد.

عن ابى عبدالله (ع): (( ان الله تبارک وتعالى یعلم ما یرید العبد اذا دعاه ولکنه یحب ان تبث الیه الحوائج فاذا دعوت فسم حاجتک وفى حدیث آخر قال: ان الله عزوجل یعلم حاجتک وما ترید ولکن یحب ان تبث الیه الحوائج29;

امام صادق (ع) فرمود: خداوند تبارک و تعالى مى داند که بنده اش بوقت دعا چه مى خواهد. ولى دوست دارد که حاجت ها به درگاهش گفته شود, پس هرگاه به دعا برخاستى حاجتت را بگو, و در روایت دیگرى آمده: خداوند حاجت و خواسته ات را مى داند, ولى دوست دارد حاجات خود را به درگاهش بازگو کنى)).

ارزش دعاى پنهان

عن ابى الحسن الرضا (ع) قال: ((دعوه العبد سرا دعوه واحده تعدل سبعین دعوه علانیه30;

حضرت رضا (ع) فرمود: یک دعاى عبد در پنهانى مساوى با هفتاد دعاى آشکار است)).

سرش این است, که دعاى در پنهان به خلوص و اخلاص و پاکى در نیت نزدیک تر است, و عمل هرچه خالص تر باشد قیمت و ارزشش بیشتر است.

ارزش اشک ریختن به درگاه حق

گریه براى خدا و در راه خدا و بر مصایبى که در راه خدا به اولیاى خدا رسیده عملى نیک و پسندیده است.

قرآن مجید, گریه براى خدا را از علایم عاشقان حق مى داند:

(( واذا سمعوا ما إنزل الى الرسول ترى إعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبنا مع الشاهدین31;

و هر زمان آیاتى را که بر پیامبر (اسلام) نازل شده بشنوند, چشم هاى آنها را مى بینى که (از شوق,) اشک مى ریزد, به خاطر حقیقتى که دریافته اند; آنها مى گویند: ((پروردگارا! ایمان آوردیم; پس ما را با گواهان (و شاهدان حق, در زمره ى یاران محمد) بنویس)).

4 - داشتن حالت گریه وقت دعا

گریه به وقت دعا از ارزش خاصى برخوردار است, و اشک چشم که نشانى از صفاى باطن است, آدمى را به رحمت حضرت حق نزدیک کرده و از بار گناهان سبک مى کند.

ضمن تسلیت گویی شهادت حضرت امام علی (ع)

نکته ها و گفته ها

عدل و عدالت

عدل به معنای هر چیزی را به جای خود قرار دادن و یا انجام دادن هر کاری به نحو شایسته است خداوند عادل یعنی دستورات او در جای  خود و به نحو شایسته است و در آخر هم پاداش یا مجازات به اندازه می‌دهد که خداوند دستور داده که عدالت را رعایت کنیم.

داستان و حکایت :

 مسیحی و زره امام علی علیه السلام

در زمان خلافت حضرت امام علی علیه السلام در کوفه زره آن حضرت گم شد پس از چندی در نزد یک مرد مسیحی پیدا شد امام علی علیه السلام او را به محضر قاضی برد و اقامه دعوی کرد که:  این زره از آن من است نه آن را فروختم و نه به کسی بخشیده ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته‌ام  قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را مطرح کرد تو چه می گویی؟

او گفت: این زره مال خود من است و در عین حال گفته های مقام خلافت را تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد.)

 قاضی رو به حضرت علی علیه السلام کرد و گفت تو مدعی هستی و این شخص منکر است بنابراین تو باید شاهدی بر مدعای خود بیاوری.

 امام علی علیه السلام خندید و فرمود: قاضی راست می گوید اکنون می بایست که من شاهد بیاورم ولی من شاهد ندارم». قاضی روی این اصل که مدعی شاهد ندارد به نفع مسیحی حکم کرد و او هم زره را برداشت و روانه شد.

 ولی مرد مسیحی که خود بهتر می دانست که زره مال چه کسی است پس از آنکه چند گامی پیمود عذاب وجدان گرفت و برگشت گفت : این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره مال امام علی علیه السلام است طولی نکشید که دیدند او مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر این پرچم امام علی علیه السلام در جنگ نهروان می‌جنگد.

بحارالانوار جلد ۹ صفحه  ۵۹۸   بر گرفته از کتاب الف تا خدا

والسلام مرتضوی


ضمن عرض تبریک ولادت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص)

بشارت به دانشجویان، دانش پژوهان، اساتید محترم ، معلمان و مربیان عزیز مدرسه تعلیم وتربیت مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان حضرت حجه بن الحسن (عج)»

به مناسبت ولادت استاد اول بشریت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) هدیه ای برای همه فطرت های پاک عالم بویژه فارسی زبانان در نظر گرفته است که بدین وسیله تقدیم می گردد.

این هدیه علمی دینی معنوی که ارسال می شود، نمونه تکمیل و مستند سازی شده اشعار و تمثیلات است.

لطفاً با استفاده از این لینگ پذیرای این هدیه شوید.

https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/300

و نیز مضمون گیری داستان ها است از منابع دیگر مثل شعر و مثل و .

با استفاده از این لینگ نیز می توانید با نمونه این تحقپق آشنا شوید.

https://eitaa.com/dastan_latifeh/402

اگر خوب در این نمونه تکمیل و مستند سازی ها» دقت کنید، خواهید فهمید که در این مختصر، دو راهکار به شما آموزش داده شده.

1 – شیوه و راهکار، بستر سازی برای بیان مطالب مختلف فرق نمی کند، شروع نوشتار با هر یک از منابع باشد»

2 – شیوه و راهکار، پیام گیری از مطالبی که بیان داشته اید.

در پایان

ضمن سپاسگزای از محققان عزیزی که در این خدمت دینی فرهنگی سهیم بوده اند. شما عزیزان نیز می توانید اکنون که این ابزار و قالب ویژه، برای اطلاع رسانی به همه مردم عاَلم، فراهم شده و ارسال نمونه کارهای تحقیقی در حوزه آموزه های دینی با 14 منبع و ادبیات امکان پذیر است. پس از استفاده از نمونه مطالبی که ارسال می شو د و نیز آشنایی با شیوه تکمیل سازی و مستند سازی، با ضمیمه این نوشتار ،به داشته های خود ، کار تحقیق تنظیم و ارسال در فضای مجازی، جهت اطلاع رسانی، به دیگران. را شروع کرده و خود استاد راهنما شوید.

شاعرچنین گوید:

فرزند هنر باش نه فرزند پدر

فرزند هنر زنده کند نام پدر را

و نیز می توانید با ارسال این گونه مطالب (تحقیقات پراکنده خود در موضوعات مختلف) و آدرس محل برداشت آن، به جمع خدمت گذاران این مجموعه به پیوندید، تا علاوه بر چشیدن لذت شادمانی دوستداران معارف دینی به کمک این منابع . از پاداش در نظر گرفته شده برای آموزش معارف اسلامی به دیگران نیر برخوردار گردید.

یاد آور می شود در کانال ویژه مسابقات در ایتا» مختصر راهنمایی در باره چگونگی راه اندازی مسابقات و . ارسال شده

شما می توانید با عضو شدن در این کانال ها از مطالب قبلی که مرتب افزایش می یابد و به روز رسانی می شود اسفاده کنید.

https://eitaa.com/vigenameh/5

آدرس مدرسه تعلیم و تربیت در ایتا»

madresehtalim

والسلام مرتضوی

 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها