اهمیت علم و دانش
من بتو از علم بگویم سخن ** علم چو آید بتو گوید چه کن
علم سوی در اله (الله) برد ** نه (که) سوی نفس و مال و جاه برد
ای عزیز: بدان که بندگی و طاعت از علم حاصل میشود و علم بیعمل بکار نیاید.
و حق تعالیم در کلام خود فرموده
فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُو » سوره هود آیه 14
بدانید (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هیچ معبودى جز او نیست!
توضیح : بدانید که آن چه اول فرمودهاند از علم الله تعالی آن بیان توحید است که میفرماید نیست هیچ معبودتی مستحق پرستش الا ذات الله تعالی
ـ علم صفتی است از صفات حق تعالی چنانکه در کلام خود فرموده :
والله علیم بذات الصدور»
پس وظیفه طلب علم باشد چرا که هر کس طلب و جستجوی علم کند فیض آن به او بیشتر رسد و لب تشنهتر گردد و شوق آن زیادتر گردد و دست از طلب باز ندارد تا به مطلب برسد.
وم فراگیری علم
همچنان که فرموده طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه».
هر که از تحصیل آن غافل شود در بادیة ضلالت و جهالت سرگردان گشته در مرتبة اولئک اصحاب الجحیم» بماند و آنچه فرض است آن علم عباد است تا آن که بنده کاری که کند، از روی دانش بکند، تا فردا دستگیر باشد و رنج او ضایع نشود.
در این مقام تمثیلی بیاوریم:
اهمیت حضور در مجالس علم
آوردهاند که در زمان خلفای بنی عباس مردی بود که پیر و ضعیف گشته و با خلیفه قرابتی داشت و گاهی آن مرد به مجلس درس حاضر می شد و از مسائل عبارات می پرسید تا چند روز بر این بگذشت آن مرد از دنیا رفت یکی از مشایخ آن عصر او را در خواب دید از او احوال پرسید؟ گفت:
ای برادر چون من را در حسابگاه حاضر کردند خطاب رسید به دو زخم برند به سبب مجالست و مصاحبت با خلفا!
ضرورت و وم آموزش علم
حضرت رسول(ص) فرموده: بیاموزید مردمان را علم، اگر چه یک مسئله باشد که بهتر بود و شما را از دنیا و هر چه در دنیا است
اگر بینی که نابینا و چاه است ** اگر خاموش بنشینی گناه است
صائب تبریزی
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل عمران 104)
و باید برخى از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکارى و نهى از بدکارى کنند، و اینها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود
بگوی آن چه دانی سخن سودمند * و گر هیچ کس را نیاید پسند
که فردا پشیمان برآرد خروش ** که آوخ چرا حق نکردم بگوش
سعدی
فضیلت علما و دانشمندان
در این مقام حکایتی بیاوریم:
آوردهاند که یکی از علمای مرتاض که از اهل کشف بود به درب مسجدی رفت و شیطان را دید که ایستاده پا را درون مسجد می گذارد و باز بیرون میآورد! گفت:
ای ملعون چه می کنی و این جا چه می خواهی؟ گفت:
در این مسجد جاهلی نماز می گذارد و عالمی در خواب است من قصد نماز آن جاهل که می کنم هیبت آن عالم مانع میشود و نمیگذارد!
حضرت رسول(ص) فرموده نوم العالم خیر من عبادة جاهل»
پس ای عزیز سعی باید کرد خود را از تاریکی جهل به روشنائی علم رساند.
و بباید دانست که حق تعالی هر یکی را به زبان مختلف فرستاده تا هر قومی به لغتی عالم و دین و آئین خود را بدانند چرا که هیچ کس از مادر فاضل متولد نشده چنان که حق تعالی فرموده والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا» یعنی بیرون آوردیم شما را از شکمهای مادران شما در حالتی که هیچ نمی دانستید، و دادیم به شما گوش شنوا و چشم بینا و دل دانا تا شکر این نعمتها کنید و کتابها و پیغمبران فرستادیم و علماء به نیابت پیغمبران نصب کردیم تا علم دین به شما رسانند چون شما تقصیری کنید در طلب علم هر آینه بازخواست از شما خواهد بود آنگاه کرا طاقت و تاب عتاب باشد
ـ حضرت رسول(ص) فرمود بروید در راه علم اگرچه از راه دریا باشد
ـ و نیز فرمود هر گاه یک مسئله از علم یاد گیرید از عبادت شصت ساله بهتر است.
پس در بیان فضیلت علم ، عالم و زاهد و جاهل عابد و جهل زاهد تمثیلی بیاوریم:
برتری عالم بر زاهدجاهل
آوردهاند که پادشاهی بود که پیوسته پیروی علماء میکرد و مرید ایشان بود، وزیری داشت که مرید مشایخ بود و گوشه نشینی اختیار کرده بود و همیشه در این باب میان او و پادشاه گفتگو بود، پادشاه خواست به دلیل وزیر را اام نماید.
شبی او را طلبید و هر دو جامة درویشان پوشیدند و به در خانة یکی از علماء رفتند و از راه بام به خانة او درآمدند و آواز دادند به نام خودش و پدرش، آن مرد عالم برخاست و به بام رفت دو مرد خرقه پوش درویش دید هر دو او را سلام کردند و گفتند ما دو فرشته ایم که از جانب حق تعالی به تو وحی آوردهایم که پیغمبر این عصر خواهی بود بشارت باد تو را!.
آن عالم چون این سخنان بشنید برآشفت و گفت استغفرالله شما شیطانید میخواهید مرا فریب دهید ای ملعونان جاهل مگر شما حدیث لا نبی بعدی» نشنیدهاید و به گوش شما نرسیده که حضرت رسول(ص) فرموده مه من خاتم النبیینم به موجب آیة شریفه (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین)؟
ای دروغگویان از پیش من دور شوید که دیدن روی شما ظلمت بار می آورد! این بگفت و پشت برایشان کرد و برفت،.
شاه به وزیر گفت نور علم را دیدی؟
حق تعالی علم را به بینایان تشبیه کرده و در قرآن فرموده:
افمن یعلم انما انزل بعلم الله کمن هو اعمی انما یتذکر اولو الالباب»
و در جای دیگر فرموده و ما یستوی الاعمی و البصر»
یعنی کور و بینا برابر نیستند
ـ در جای دیگر فرموده:
واتبعوا النور الذی انزلنا».
و همچنین مثل زدهاند علماء را به زنده و جاهل را به مرده.
پس از پشت بام فرود آمدند پادشاه با وزیر گفت بیا تا به نزد زهاد و عابدان جاهل رویم آنگاه به در خانة یکی از آنها که وزیر مرید و معتقد او بود رفتند و به وسیلة نردبان به پشت بام خانقاه رفتند و گفتند ای فلان بن فلان بیا تا مژدة خوبی بتو بدهیم!
زاهد بالا رفت ایشان بر او سلام کرده و همان کلمات را به او گفتند، زاهد گفت خوش آمدید صفا آوردید مدتی است که من منتظر شما و این پیغام بودم! پس ایشان را تواضع بسیار کرده خوشحال شد که پیغمبر میشود!
پس از آن جا فرود آمدند شاه به وزیر گفت: دیدی در میان این دو طایفه چقدر فرق است؟
روز دیگر پادشاه وزیر را نزد زاهد فرستاد تا حالش را معلوم کند چون وزیر به خانه زاهد رفت دید که زاهد غرور و نخوتی به هم رسانیده و حرمت وزیر را مثل سابق بجا نیاورد! چون مجلس خلوت شد زاهد سر بگوش وزیر گذاشته احوالات خود را به وزیر گفت! وزیر خندید و از آن جا بیرون آمد و دانست که اصل ایمان و خداشناسی به علم است.
اهمیت و برکات خدمت به دین
چون این خطاب شنیدم خود را مستحق عذاب دیدم عرض کردم الهی من از استاد خود شنیدن که به وسائط از حضرت رسول(ص) نقل کرد که هر مسلمانی که موی در مسلمانی سفید کرده باشد و برای مسئله دینی پیش یکی از علما رود من آتش جهنم بر وی حرام گردانم خطاب آمد او را به برکت علم و صحبت علما و مجالست با ایشان بخشیدم.
اینست خاصیت علم تا بدانی صحبت با علما و اهل علم چقدر اثر دارد.
نتیجه هدایت و ارشاد
در باب نیز حیایتی بیاوریم:
آوردهاند که یکی از علماء پسری داشت و در حق او سعی بسیار کرد و آن پسر در جمیع علوم ماهر شده بود پس در ایام شباب یکی از جوانان به او انس گرفته با هم دوستی و اختلاط میکردند تا آن که فسق آن فاسق به او سرایت کرده به شرب خمر افتاد و مردم هر چه او را نصیحت نمودند اثر نگرد چون پند و نصیحت به او درگیر نشد پدرش را از قضیه آگاه کردند؛ او را طلبید و گفت چون موعظه در تو به هیچ قسم اثر نمیکند پس بهتر آنست که از من جدا شوی و سفر اختیار کنی که من از طعن مردم به تنگ آمدهام و تو حیا نمیکنی! پس جزئی خرجی به او داد و او را از خانه بیرون کرد تا
رنج غربت و محنت بکشد و از خامی جوانی بدر آید و پخته و کامل گردد و از فسق و فجور بازگشت نموده از آن جهل باز آید، پسر از وطن بیرون رفت بعد از چند روزی به شهری رسید و خرجی او تمام شده بود در آن شهر غریب و بینوا مانده تشنه و گرسنه خوابید و در آخر شب بیدار شد و بر حال خود بسیار گریست چون روز شد از مسجد بیرون آمد دید که مردم آن شهر از کوچک و بزرگ عزم بیرون شهر میکنند از یکی پرسید این مردم به کجا می روند؟ گفت در بیرون شهر زاهدی هست که صومعة دارد و گوشه نشین است و هر ماه یک بار از صومعه بیرون می آید و در حق مردم دعا میکند و همة مردم در آنجا جمع میشوند و خیرات بسیار میکنند و آن زاهد باز به خلوت می رود تا ماه دیگر؛ آن جوان همراه جماعت افتاد که شاید در آن جا چیزی به دست آورد چون به صومعه رسید به او نیز چیزی از خیرات دادند، دید عابد از صومعه بیرون آمد و در حق مردم دعا کرد باز به خلوت رفت، پس آن مردم همه رفتند و او در آن جا توقف نمود، چون شب شد آن عابد از صومعه بیرون آمد دید جوانی نشسته گفت تو کیستی قاعده نیست کسی در این جا بماند؟ گفت غریبم امروز به منزل رسیدم و به دیدار شما مشرف شدم و کسی را در این شهر نمیشناسم و راه به جائی نمی برم اگر اجازتی باشد چند روزی در خدمت شما باشم شما از برکت شما در فیضی بروی من گشوده گردد که مردی هستم طالب علم و کار دیگر از من برنمیآید؛ عابد چون گفتگوی او را استماع نمود سری به خود فرو برد که آیا او را در صومعه بگذارم یا نه آن جوان عابد را خاموش دید شروع کرد به آواز حزین عشری از قرآن را بخواند؛ عابد هرگز به آواز خوش قرآن نشنیده بود او را حالتی دست داد پیشرفت و او را در بغل کشید و چشمش را ببوسید و او را گرفته بدرون صومعه برد و به صحبت مشغول شدند اختلاط ایشان موافق افتاد و آن جوان دید که یک چشم خودم را عابد بسته و اصلاً نمی گشاید! احوال پرسید که ای شیخ چشم تو را چه رسیده؟ گفت چون ترک دنیا و مافیها کردهام زیادتی و اسراف نمیکنم هر جا کار نمی آید آن را ترک کردهام چون از یک چشم کار ما راست می آید چرا اسراف کنیم آن چشم دیگر را محو کردهام!
جوان گفت: چگونه محو کردهای؛
گفت قطران چسبانیدهام تا محو شود جوان فهمید که عابد جاهلست و چیزی نفهمیده است تبسم کرده حیران شدا پس با خود گفت که زاهد با این جهل
و نادانی مردم را فریب داده و دکان بر خود چیده همة خلق این شهر را مرید خود کرده پس از ساعتی پرسید یا شیخ چند سال است که چنین کردهای گفت شاید ده سال باشد گفت در این مدت تو را جنابت روی نداده است گفت بسیار گفت که در وقت غسل کردن آن چشم را می گشودی یا نه گفت نه گفت یا شیخ به حکم شرع در این مدت از جنابت در نیامدهای نماز تو درست نیست و قضای نمازهای این مدت بر تو واجب است پس به دلیل علم خاطر نشان او کرد عابد دانست که او راست می گوید پس چشم خود را گشود و به نماز مشغول شد.
نتیجه هدایت جاهل
َ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا مائده 32
هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.
در همان شب حضرت رسول(ص) را در خواب دید که فرمود: یا فلان حق تعالی گناهان تو را بخشید و توبة تو قبول شد از برای همین یک مسئله که به عابد آموختی اکنون به پاداش آن در دنیا از دنیا مالی به تو دادیم در حجره همین عابد فلان مکان گنج مدفون است بردار و پیش پدر خود برو که در حق تو دعا کرد و به درجة قبول افتاد از برکت این مسئله که به این عابد آموختی دنیا و آخرت تو معمور شد چون از خواب بیدار شد عابد را آگاه کرد عابد شکر حق تعالی به جای آورده و گنج را تسلیم آن جوان کرد و دیناری از آن تصرف ننمود پس آن جوان او را وداع کرده و با سامان تمام پیش پدر رفت.
پس ای عزیز بدان که یک مسئله از علم دین نتیجه دارد از این رو، می باید که آدمی دایم طالب علم باشد و به دیگران نیز بیاموزد. اگرچه عمرش به آخر رسیده باشد.
و نکته پایانی را نیز به خاطر بسپارید که آموزش حتما مؤثر خواهد بود، البته به کم با کیفیت، باید قانع بود.
اثر پذیری و اثر گذاری
در این مقام داستان تاریخی لطیفه مانندی را بخوانید:
اول ارائه طرح بعد تقاضا
چرا عمر بن عبدالعزیز، لعن على (ع) را قدغن کرد؟
وقتى که معاویه روى کار آمد و بعد از شهادت امام على (ع) در سال 40 هجرت، زمام حکومت جهان اسلام را به دست گرفت، آن قدر نسبت به امام على (ع) دشمن کینه توز بود که دستور داد، سبّ و لعن على (ع) را در همه جا، حتّى در خطبه هاى نماز جمعه و در قنوت نماز، جزء برنامه مذهبى قرار دهند، این کار زشت حدود شصت سال، رائج و سنّت گردید، خلفاى جور و وعّاظ السلاطین از هر سو به این کار دامن مى زدند. تا این که بسال 99 هجرى، پس از مرگ سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، به عنوان هشتمین خلیفه اموى، روى کار آمد، او بر خلاف روش خلفاى بنى امیّه، شیوه نیکى براى خود برگزید، و دست به اصلاحات کلى زد، از کارهاى نیک او این که سبّ و لعن على (ع) را که برنامه مذهبى و رائج مسلمین اهل تسنّن شده بود، قدغن کرد، و به فرمان او در نماز و خطبه ها به جاى سبّ على (ع) این آیه را مى خواندند : ربّنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان . : پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز. ( 10) و یا این آیه را مى خوانند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان . : خداوند به عدالت و نیکوکارى فرمان مى دهد. (نحل 90) عمر بن عبدالعزیز انگیزه و علت قدغن کردن سبّ و لعن على (ع) را چنین بیان کرد : من در کودکى به مکتب مى رفتم، معلّم من از فرزندان عتبة بن مسعود بود، روزى معلّم از کنار من گذشت، من با کودکان هم سن خود بازى مى کردیم و على (ع) را لعن مى نمودیم، معلّم بسیار ناراحت شد و آن روز مکتب را تعطیل کرد و به مسجد رفت، من نزد او رفتم، که درس خود را براى او بخوانم، تا مرا دید، برخاست و مشغول نماز شد، احساس کردم که به من اعتراض دارد، بعد از نماز با خشونت به من نگریست، به او گفتم : چه شده است که استاد نسبت به من بى اعتنا شده ؟ او گفت : پسرم ! تو تا امروز على (ع) را لعن مى کنى ؟ گفتم : آرى. گفت : تو از کجا یافتى که خداوند پس از آن که از مجاهدین بدر، راضى شد، بر آن ها غضب کرد؟ گفتم :استاد آیا على (ع) از مجاهدین بدر بود؟ گفت : عزیزم ! آیا گرداننده همه جنگ بدر جز على (ع) بود؟ گفتم : از این پس، هر گز این کاررا انجام نمى دهم. گفت : تو را به خدا، دیگر تکرار نمى کنى ؟ گفتم : آرى تصمیم مى گیرم دیگر حضرت على (ع) را لعن نکنم، همین تصمیم را گرفتم و از آن پس، على (ع) را دیگر لعن نکردم. سپس عمربن عبدالعزیز گفت : خاطره دیگرى نیز دارم که براى شما بیان مى کنم : من در مدینه پاى منبر پدرم عبدالعزیز، حاضر مى شدم، او در روز جمعه خطبه نماز جمعه را مى خواند و در آن هنگام حاکم مدینه بود، مى شنیدم پدرم خطبه را بسیار غرّا و روان و عالى مى خواند، ولى به محض این که به این جا مى رسد که على (ع) را (طبق دستور خلیفه) لعن و سبّ کند، مى دیدم آن چنان لکنت زبان پیدا مى کرد و در تنگناى سخن قرار مى گرفت که گفتارش بریده بریده مى شد. روزى به او گفتم : اى پدر! تو با این که از خطباى توانا و سخنوران قوى هستى علت چیست وقتى که در خطبه به لعن این مرد (امام على (ع) مى رسى، درمانده و هاج و واج مى شوى ؟ در پاسخ گفت : پسرم ! جمعیتى که پاى منبر ما از مردم شام و غیر آن ها را مى بینى، اگر فضائل این مرد على (ع) را آن گونه که پدر تو (من) مى داند بدانند، هیچ یک از آن ها، از ما اطاعت نخواهند کرد. به این ترتیب، سخن معلّم من و گفتار پدرم، در سینه ام استقرار یافت، و با خدا عهد کردم که اگر یک روز زمام حکومت بدست من بیفتد، و قدرتى به دستم رسید، این سنّت بد، عن بر امام على (ع) را قدغن کنم، وقتى که خداوند بر من منّت گذاشت و دستگاه خلافت را در اختیارم نهاد، آن را قدغن کردم و به جاى آن دستور دادم این آیه را بخواند : انّ الله یامر بالعدل و الاحسان . (نحل 90) و به همه شهرها و بلاد، بخشنامه کردم، خواندن این آیه را بجاى سبّ و لعن، سنّت کنند، این دستور جا افتاد و سنّت گردید. این بود انگیزه من در قدغن کردن سبّ و لعن حضرت على (ع).
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 4 ص 58.
برگرفته از کتاب کلیات جامع التمثیل و لطیفه های قرآنی با مختصر دستکاری نمایه زنی و . والسلام مرتضوی
نمونه برجسته سازی خدمات معارفی اساتید محترم
اهمیت دادن اسلام به تحصیل علم و دانش و امر تعلیم و تربیت
اسلام که آخرین و کاملترین دین الهی است اهمیت فوق العاده ای به تعلیم و تربیت داده است به گونه ای که در هیچ مکتب و مرام و دینی نمی توانیم مشابهی برای آن پیدا کنیم.
حتی قرآن مجید که معجزه رسول خدا بود آغازش با اقراء باسم ربک الذی خلق شروع شده
سابقه علم و دانش در کشور های عربی
و این در زمانی بیان گردید که در سرزمین عربستان و به ویژه مکه معظمه کل با سودان به سی نفر نمی رسید. در سایر سرزمینها هم وضعیت مشابهی بود
سابقه علم و دانش در کشور ایران
در ایران قبل از اسلام هم تحصیل در انحصار اشراف و شاهزادگان قرار داشت .
دعوت به فراگیری علم
البته در سایر آیات قرآنی هم مستقیم و غیر مستقیم مسلمانان پیوسته به فراگیری علم دعوت شده اند چنانچه در جای دیگر می فرماید: یرفع اله الذین آمنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات
یعنی خداوند آن گروه از مسلمانان مومن که از علم و دانش برخوردار باشند را نسبت به سایرین برتری بخشیده است.
آثار و برکات علم همراه با ایمان
بنابراین علم و دانش خود امتیاز است و یک ارزش محسوب می شود .
آنهم زمانی که همراه با ایمان باشد.
در این خصوص در آیه دوم سوره جمعه می خوانیم : هوالذی بعث فی الامیین رسولاً یتلوا علیهم آیاته و یزکیم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین .
(اوست خدائی که از میان بی سوادان پیامبری را فرستاد که آیات قرآن را به انها آموزش دهد و آنها را به اخلاق پسندیده بیاراید و علوم را آموزش دهد و.
علم و دانش موجب نزدیکی به خدا
پس علم و دانش موجب نزدیکی به خدا و برخورداری از پاداش الهی است مشروط به آنکه با گوهر ایمان همراه باشد.
به همین اعتبار بود که مسلمانان اولیه که غالباً فاقد سواد بودند در مدت کمی با سواد شدند و دانشمندان بزرگی در قرن های اولیه از سرزمین های اسلامی طلوع کردند که بخش عمده ای از آنها ایرانیان بودند.
در واقع آیات قرآن و فرمایشات اولیای دین انگیزه ای قوی برای روی آوردن مسلمانان به زیور دانش بود.
نمونه اشعار مستند سازی شده
وقتی پیامبر می فرماید : زگهواره تا گور دانش بجوی و یا طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه و یا همین رسول خدا فرموده است که ارزشمندترین مردم کسی است که دانشش بیشتر باشد و یا حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید . ارزش هر کس به مقدار دانش اوست و یا امام جواد می فرماید : شرافتمند کامل و حقیقی کسی است که دانش او ، وی را شریف سازد .
شگفت آور نیست که شعرای مسلمان با الهام گرفتن از آیات قران در خصوص علم و جایگاه آن در کلام اشعار نغزی سروده اند از جمله :
فردوسی می گوید :
زگیتی هر آن کس که داناتر است * ورا پایه و مایه بالاتر است
و مسعود سعد می گوید :
همه از آدمیم ما لیکن * او گرامی تر است کو داناست.
و بالاخره ناصر خسرو می گوید :
درخت تو گر بار دانش بگیرد * به زیر آوری چرخ نیلوفری را
اهمیت تعلیم و تربیت
در اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که گفته اند که زکوه العلم نشره – یعنی زکوه دانش در آموختن آنست
مقام معلم و مربی
و مقام معلم و مربی به اندازه ای مورد توجه اولیای دین است که امام خمینی بارها می فرمود معلمی شغل انبیاست و می دانیم که رسالت انبیاء هدایت انسان از عالم حیوانی به بهشت الهی می باشد.
در کرامت و عظمت شغل معلمی گفته اند که هر گاه کسی این توفیق را پیدا کند که آینده سازانی خوب تربیت و تعلیم دهد این یک صدقه جاریه تلقی می شود. و تا زمانی که فرد تربیت شده منشاء اقدامات مفیدی باشد شخص معلم در ثواب همه اعمال وی سهیم است.
بنابراین اکنون که به آغاز سال تحصیلی که بهار تعلیم و تربیت نزدیک می شویم باید به همه معلمین و مربیان تبریک گفته و از آن ها بخواهیم که قدر خود را بدانند و سعی کنند که در مسیر اسلام و سفارشات اولیای دین گام بردارند تا از سعادت دنیا و آخرت برخوردار شوند.
فرخنده معصومی – معلم اهوازی
آموزش عملی
یکی از مهمترین راه کارهای تربیتی، شیوه آگاهی بخشی عملی» است که روایات بر آن تأکید دارند حضرت صادق علیه السّلام فرمود:
کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم
مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید.
بحار الأنوار الجامعة ج67 303
و بر ترک آن قرآن سرزنش فرموده : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون سوره صف آیه 2
چرا سخنى مى گویید که عمل نمى کنید؟
از این رو مطالعه و خوشمزگی کردن، با منابع آگاهی بخش، به ویژه آن ها که یا متن خود ثقلین قرآن و کلام معصومان (ع)» است و یا از مستندات دینی برخوردارند، از تأثیر بسزایی برخوردار است.
یا رب از عرفان به ما پیمان هاى سرشار ده
چشم بینا جان آگاه و دل هوشیار ده
مدتى گفتار بى کردار کردى مرحمت
روزگارى هم به ما کردار بى گفتار ده
دو نکته لازم به ذکر است:
۱- همان گونه که در انتخاب تغذیه جسمی افراد از سلیقههای مختلفی برخوردارند، مثلاً : نوجوان ها و جوانان، بیشتر به غذاهایی که با، بسته بندی جدید است، علاقه نشان می دهند، افراد جامعه نسبت به پذیرفتن غذاهای روحی (1) و معنوی، نیز انتخاب های مختلفی دارند، به طوری که دیده شده بعضاً یک شعر، یک مثل، یک داستان، یا لطیفه، بیشتر در روح آن ها اثر می گذارد تا یک آیه و یک حدیث.
از این رو برای آگاهی بخشی به افراد ابتدا باید سلیقه آنان بررسی شود.
۲- پس از قرائت و تکرار این نوع دانستنی ها، احتمال درخواست ادامه آن وجود دارد. (البته این اعلان آمادگی ممکن است پس از یک هفته باشد) این نشانه، استقبال و دل دادن طرف به آن منبع علمی دینی است، اکنون وقت آن رسیده که فرصت را غنیمت شمریم و مطلب را باز کرده و برای او توضیح دهیم.
نمونه قرائت ضرب المثل فارسی
(لازم به تذکر است، انشاءالله ما نمونه مستند سازی شده مجموعه الفبایی منابع دینی را به تدریج در اختیار شما قرار خواهیم داد)
از باب مثال: شما دنبال فرصت هستید، تا به شخصی هشدار دهید، ترک دوستی با، نا اهل را ، یا به دنبال تشویق کسی به کار و تلاش هستید خواه فرزندتان باشد یا دوستتان.
این ضرب المثل (آب کثیف چیزی را تمیز نمی کند) میتواند زمینه نصیحت و موعظه را برای شما باز کند.
به طرف می گوید این ضرب المثل ایتالیایی را برای من معنا کن، ممکن است پاسخ نا صحیحی از آن بشنوید، اینجاست که شما می توانید مطلب را باز کرده و آگاهی بخشی را شروع کنید ، به این که:
1 ) برداشت اول: همان گونه که آب کثیف ظرف یا ماشین را آلوده تر می کند؛ دوست بد نیز نه تنها مانع رشد انسان می شود بلکه ممکن است او را به جایی برساند که نه تنها در دنیا بیچاره شده، بلکه در قیامت هم آین آیه را می خواند و می گوید: یا لیتنی لم اتخد فلانا خلیلا، یعنی ای کاش با فلانی، دوست و رفیق نشده بودم، چرا که : لقد اضلنی عن الذکر یعنی: مرا از درستکاری و یاد خدا بازداشت.
۲) برداشت دوم: برای شستن ماشین اگر سر چشمه ای که آب گوارا دارد، برویم و مقدار آب روی ماشین ریخته و دستمال بکشیم، وسیله نقلیه ما تمیز می شود، در همان حال ممکن است تشنگی بر ما عارض شده، یک مشت از آب می آشامیم، بسا لذت بخش خواهد بود، سپس کمی کنار چشمه می نشینیم با خود فکر می کنیم چه با برکت است، این چشمه و آب های آن:
الف: ماشین ما را تمیز کرد.
ب: تشنگی ما را برطرف ساخت.
ج: می رود درختان را در باغ ها سیراب کرده تا میوه های خوشمزه برای ما تولید شود، اینجاست که با خود می گوییم، راستی چرا ما مثل این چشمه نباشم تا مفید به حال اجتماع و به درد خود و جامعه باشیم.
به نظر می رسد، این شیوه و راهکار (کمک گرفتن از یک ضرب المثل) برای رساندن حرف دل شما به طرف راهی کم هزینه و مؤصر خواهد بود، موفق باشید انشاالله.
داستانی هم در این باره بخوانید
هشدار یک آیه
وقتى که این آیه نازل گردید : یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَة (1) اى کسانى که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (کافرو مجرم) و سنگ است، نگهدارید شخصى از مؤمنان، شدیداً تحت تأثیر این آیه قرار گرفت به گونه اى که درگوشه اى نشست و گریه مى کرد، و مى گفت : من از نگهدارى خود و کنترل هواى نفسم ناتوانم، در عین حال نگهدارى اهل و بستگانم از انحرافات به من تکلیف شده است! رسول گرامى اسلام (ص) به او فرمود : همین اندازه براى تو کافى است که همان گونه که خود را امر به نیکی ها و نهى از بدی ها مى کنى، آنان را امر به خوبی ها و نهى از بدی ها کنى، یعنى وظیفه واجب تو همین است .(2) 1
- تحریم / 6. 2- المیزان، ج 19، ص 395.
دیگران کاشتند و ما خوردیم *** ما بکاریم و دیگران بخورند
(1) قال الحسن بن علىّ (ع) عجبت لمن یتفکّر فی مأکوله کیف لا یتفکّر فی معقوله فیجنّب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یردیه سفینه ص 84».
تعجب می کنم از کسانى که در غذاى جسم خود فکر می کنند ولى در امور معنوى و غذاى روح و جان خویش تعقل نمی نمایند، شکم را از طعام مضرّ حفظ می کنند ولى باک ندارند که افکار پلیدى در روان آن ها وارد شود!
زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُه
الکافی ج1 50
زید شحام از امام باقر (ع) در تفسیر گفته خداى عزو جل (24 سوره 80): باید آدمى به خوراک خود نگاه کند» گوید: گفتم: مقصود از این خوراک چیست؟ فرمود: علمى که اخذ مى کند بنگرد از چه کسى اخذ مى کند (چون علم خوراک روح انسانى است).
والسلام مرتضوی
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
برکات این گونه مسابقات
من بتو از علم بگویم سخن ** * علم چو آید به تو گوید چه کن
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
برکات اجرای این گونه مسابقات
من به تو از علم بگویم سخن ** علم چو آید به تو گوید چه کن
شیوه کار ما در این ارائه راهکار مسابقه
منابع مورد سفارش مراجعه برای فیش
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
همه آنچه در دنیا آفریده شده برای این است که انسان به قرب الهی برسد و این می شود جز با عشق الهی.
بسیاری از دانایان و عالمان در اثر غفلت به گمراهی کشیده شدند.
از قدیم گفته شده رنج و گنج همراهند از این رو تلاش و کوشش را برای سعادت خود و خانواده کشور و ملت نصب العین خود قرار دهیم تا از برکات آن همگان بهرمند گردیم.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
موانع قبولی احسان
راهنمایی مسابقات مختلف فرهنگی
بسم الله الرحمن الرحیم
موانع قبولی احسان
ادامه مطلب
همه آنچه در دنیا آفریده شده برای این است که انسان به قرب الهی برسد و این می شود جز با عشق الهی.
بسیاری از دانایان و عالمان در اثر غفلت به گمراهی کشیده شدند.
راهنمایی مسابقات مختلف فرهنگی
بسم الله الرحمن الرحیم
راهنمایی مسابقات مختلف فرهنگی
بسم الله الرحمن الرحیم
و نیز خواندن دعا ها و دقت در مفاهیم آن ها بویژه دعا ابوحمزه ثمالی» فراموش نشود برای آشنا شدن خود و دیگران، می توان از شیوه ای مختلف مسابقه از قبیل: حفظ، قرائت، و صحیح خوانی دعا استفاده کرد و کلمات موجود در دعاها نیز می تواند مورد استفاده کرد قرار بگیرد
نسبت به هدف اصلی روزه غیر از برکات آن که از قبیل ایجاد سلامی بر روزه دار و . رسیدگی به نیاز مندان نیز فراموش نشود.
التماس دعا
التماس دعا
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و دعا،
ماه برداشتن توشه آخرت مبارکباد
بسم الله الرحمن الرحیم
ج : تطبیق ادبیات و فرهنگ؛ مردم عالم» با آموزه های قرآنی
برکات فعالیت های قرآنی
التماس دعا
ضمن عرض تبریک ولادت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص)
بشارت به دانشجویان، دانش پژوهان، اساتید محترم ، معلمان و مربیان عزیز مدرسه تعلیم وتربیت مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان حضرت حجه بن الحسن (عج)»
به مناسبت ولادت استاد اول بشریت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) هدیه ای برای همه فطرت های پاک عالم بویژه فارسی زبانان در نظر گرفته است که بدین وسیله تقدیم می گردد.
این هدیه علمی دینی معنوی که ارسال می شود، نمونه تکمیل و مستند سازی شده اشعار و تمثیلات است.
لطفاً با استفاده از این لینگ پذیرای این هدیه شوید.
https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi/300
و نیز مضمون گیری داستان ها است از منابع دیگر مثل شعر و مثل و .
با استفاده از این لینگ نیز می توانید با نمونه این تحقپق آشنا شوید.
https://eitaa.com/dastan_latifeh/402
اگر خوب در این نمونه تکمیل و مستند سازی ها» دقت کنید، خواهید فهمید که در این مختصر، دو راهکار به شما آموزش داده شده.
1 – شیوه و راهکار، بستر سازی برای بیان مطالب مختلف فرق نمی کند، شروع نوشتار با هر یک از منابع باشد»
2 – شیوه و راهکار، پیام گیری از مطالبی که بیان داشته اید.
در پایان
ضمن سپاسگزای از محققان عزیزی که در این خدمت دینی فرهنگی سهیم بوده اند. شما عزیزان نیز می توانید اکنون که این ابزار و قالب ویژه، برای اطلاع رسانی به همه مردم عاَلم، فراهم شده و ارسال نمونه کارهای تحقیقی در حوزه آموزه های دینی با 14 منبع و ادبیات امکان پذیر است. پس از استفاده از نمونه مطالبی که ارسال می شو د و نیز آشنایی با شیوه تکمیل سازی و مستند سازی، با ضمیمه این نوشتار ،به داشته های خود ، کار تحقیق تنظیم و ارسال در فضای مجازی، جهت اطلاع رسانی، به دیگران. را شروع کرده و خود استاد راهنما شوید.
شاعرچنین گوید:
فرزند هنر باش نه فرزند پدر
فرزند هنر زنده کند نام پدر را
و نیز می توانید با ارسال این گونه مطالب (تحقیقات پراکنده خود در موضوعات مختلف) و آدرس محل برداشت آن، به جمع خدمت گذاران این مجموعه به پیوندید، تا علاوه بر چشیدن لذت شادمانی دوستداران معارف دینی به کمک این منابع . از پاداش در نظر گرفته شده برای آموزش معارف اسلامی به دیگران نیر برخوردار گردید.
یاد آور می شود در کانال ویژه مسابقات در ایتا» مختصر راهنمایی در باره چگونگی راه اندازی مسابقات و . ارسال شده
شما می توانید با عضو شدن در این کانال ها از مطالب قبلی که مرتب افزایش می یابد و به روز رسانی می شود اسفاده کنید.
آدرس مدرسه تعلیم و تربیت در ایتا»
madresehtalim
والسلام مرتضوی
درباره این سایت